🕊 تفسیر آیه ۷ تا ۹ سوره الرحمن 🕊
🍃 وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ (۷)🍃
🍃أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ (۸)🍃
🍃وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ (۹)🍃
ترجمه :
🍃 و آسمان را بالا برد🍃
🍃و قانون و ميزان را مقرّر كرد تا در سنجش و ميزان تجاوز نكنيد.🍃
🍃و وزن را بر اساس عدل بر پا داريد و در ترازو كم نگذاريد.🍃
بعد از بيانِ رحمت الهى و نعمت تعليم و بيان و حساب خورشيد و ماه و سجده موجودات كه نوعى توجّه به رابطه خدا با انسان و طبيعت است، اين آيات نحوه ى رابطه انسان با جامعه را مطرح مى كند.
قسط در ميزان، آن است كه نه زياده خواهى شود نه خسارت و زيان.
كتاب و ميزان متلازم اند. خداوند در سوره حديد مى فرمايد: «و أنزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقومَ النّاس بالقسط» در اين آيات نيز، هم به قرآن اشاره شده، هم به ميزان: «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى الميزان»
تكرار، نشانه ى اهميّت است. در آيات پى درپى، سه بار كلمه ميزان تكرار شده است كه نشان دهنده ضرورت توجّه به معيار و وسيله سنجش درست و مطمئن در امور مختلف است. «وضع الميزان...»، «الاّ تطغوا فى الميزان...» و «لاتخسروا الميزان»
بى توجّهى به ميزان و عدم رعايت انصاف و عدالت در حقوق مردم، انسان را به فسق و فجور مى كشاند و فسق و فجور انسان را به تكذيب وامى دارد. در سوره مطفّفين مى خوانيم: «ويل للمطفّفين» واى بر كم فروشان! سپس مى فرمايد: «اِنّ كتاب الفجّار...» وآنگاه: «ويل يومئذ للمكذّبين» گويا لقمه ى حرام، مقدّمه فجور، و فجور مقدّمه كفر و تكذيب مى شود.
براى برقرارى عدل و ميزان، اسلام دستورات دقيق و مهمى دارد تا آنجا كه در روايات آمده است: اگر كفش قاضى تنگ است، نبايد در آن هنگام قضاوت كند تا مبادا فشارى كه به پاى او وارد مى شود در قضاوتش اثر بگذارد و او را به عجله و بدخلقى وادارد و از قضاوت بر حق منحرف كند!
آداب تجارت
در حديث مى خوانيم: تجارتى ارزشمند است كه برپايه حقّ و راستى باشد. «التاجر فاجر و الفاجر فى النّار الاّ مَن أخذ الحق و اعطى الحق»
حضرت على (عليه السلام) دستور داد دينارهاى غير خالص را در چاه بريزند تا به وسيله آن معامله اى صورت نگيرد. «القه فى البالوعه حتّى لايباع شى ءٌ فيه غشٌ»
آن حضرت همه روزه در بازار كوفه قدم مى زد و گاهى در وسط بازار مى ايستاد و مى فرمود: اى گروه تجّار!
«قدّموا الاستخارة»، از خدا خير بخواهيد.
«تبرّكوا بالسّهولة»، بركت را در سايه آسان گرفتن بر مردم بخواهيد.
«جانبوا الكذب»، از دروغ در معامله دورى كنيد.
«و تجانبوا عن الظلم»، از ظلم و بى عدالتى پرهيز كنيد.
«و لاتقربوا الربا» و به ربا نزديك نشويد.
📌 پیام ها
🌿 جايگاه آسمان و زمين تصادفى نيست. برافراشتگى آسمان و حجم و اندازه و فاصله ستارگان، حكيمانه و جلوه اى از رحمت الهى است «الرّحمن... و السماء رفعها و وضع الميزان»
🌿 عدالت مثل نماز است و بايد آن را در جامعه به پاداشت. «و اقيموا الوزن»
🌿 ميزان و وسيله سنجش بايد عادلانه باشد، مورد وزن هرچه مى خواهد باشد. «و اقيموا الوزن بالقسط»
🌿 نظام هستى برپايه ميزان است. زندگى ما نيز بايد بر مدار ميزان باشد. «وضع الميزان ألاّ تطغوا فى الميزان»
🌿 عدل و ميزان، هم در آسمان عامل ثبات و پايدارى است، هم در زمين و هم در جامعه. «وضع الميزان ألاّ تطغوا فى الميزان»
🌿 جامعه براى رسيدن به رستگارى دو بال مى خواهد: علم و عدالت. (در دنياى امروز علم هست ولى عدالت نيست.) «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى الميزان»
🌿 راه رسيدن به عدالت، عمل به قرآن است. «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى الميزان»
🌿 در كارها، نه افراط «ألاّ تطغوا» و نه تفريط. «لاتخسروا»
🌿 كم كارى در خدمات از جانب كارمندان و كارگران و فرهنگيان و مسئولان و مبلّغان دينى نيز كم فروشى است. «لاتخسروا الميزان»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۰ تا ۱۳ سوره الرحمن 🕊
🍃 وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ (۱۰)🍃
🍃فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ (۱۱)🍃
🍃وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ (۱۲)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۱۳)🍃
ترجمه :
🍃 و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.🍃
🍃پس (اى جنّ و انس)، كدام نعمت پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
«أنام» به معناى آفريده ها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روى زمين است. «فاكهة» به هر نوع ميوه و «ريحان» به هر گياه خوش بو گفته مى شود.
«اكمام» جمع «كِمّ» به معناى پوششى است كه ميوه را در برمى گيرد، همان گونه كه «كُمّ» به معناى آستين است كه دست را مى پوشاند و «كُمّه» بر وزن قُبّه به كلاهى گفته مى شود كه سر را مى پوشاند. شايد مراد از «اكمام» در آيه، اليافى باشد كه همچون الياف روى نارگيل، دور درخت خرما را فرامى گيرد.
«حَبّ» به معناى دانه و «عَصف» به معناى برگ ها و اجزايى است كه از گياه جدا مى شود و لذا به كاه نيز «عصف» گفته مى شود.
«آلاء» جمع «اِلَى» به معناى نعمت است.
تكرار سؤال هاى پى در پى همراه با انتقاد، دليل آن است كه هر نعمتى براى خود تصديق و تكذيبى دارد.
در حديث مى خوانيم: كسى كه سوره مباركه الرّحمن را مى خواند، هر بار كه به آيه «فباىّ آلاءِ ربّكما تكذّبان» مى رسد، بگويد: «لابشى ءٍ من آلائك ربّ اُكذّب» يعنى اى پروردگار من! هيچ يك از نعمت هاى تو را تكذيب نمى كنم.
بحث تكرار
در اينجا به مناسبت اولين مورد از موارد تكرار آيه «فباىّ آلاءِ ربّكما تكذّبان» در اين سوره، بحثى پيرامون تكرار ارائه مى گردد.
تكرار مثبت:
براى ايجاد يك فرهنگ، تكرار مسايل، مهم و ضرورى است.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بارها فرمود: «انّى تارك فيكم الثّقلين كتاب اللّه و عترتى» تا رابطه قرآن و عترت را در ميان مردم محكم سازد. پس از نزول آيه «و امر اهلك بالصّلاة» تا چند ماه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) هنگام صبح در خانه فاطمه زهرا(عليها السلام) مى آمد و مى فرمود: «الصّلاة الصّلاة» تا به مردم اعلام كند اهل بيت من همان كسانى هستند كه در خانه على و فاطمه هستند.
در حديث مى خوانيم: دليل چهار مرتبه تكرار «اللّه اكبر» در آغاز اذان، آن است كه مردم از غفلت درآيند ولى هنگامى كه متوجّه شدند، باقى جملات به دو بار تقليل مى يابد.
گاهى حضرت على (عليه السلام) به خاطر ايجاد حساسيّت در مردم، الفاظى را تكرار مى كردند. چنانكه به فرزندانش وصيّت مى كند: «اللّه اللّه فى الايتام...»، «اللّه اللّه فى جيرانكم»، «اللّه اللّه فى الصلاة»، «اللّه اللّه فى القرآن...» كه لفظ جلاله «اللّه» تكرار شده است.
تكرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است كه هر روز گامى به خداوند نزديك شويم. كسى كه از پله هاى نردبان بالا مى رود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مى دهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مى گذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مى زند، در ظاهر كارى تكرارى مى كند، ولى در واقع با هر حركت، عمق چاه بيشتر مى شود. انسان با هر بار نماز و ذكر و تلاوت آيه اى گامى به خدا نزديك مى شود تا آنجا كه درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى خوانيم: «دنى فتدلّى فكان قاب قوسين او ادنى» چنان به خدا نزديك شد كه به قدر دو كمان يا نزديك تر شد.
تكرار سفارش به تقوا در هر يك از خطبه هاى نماز جمعه در هر هفته، بيانگر نقش تكرار در تربيت دينى مردم است.
اصولا بقاى زندگى با تنفس مكرر است و كمالات، در صورت تكرار حاصل مى شود. با يك بار انفاق و رشادت، ملكه سخاوت و شجاعت در انسان پيدا نمى شود، همان گونه كه رذائل و خبائث در صورت تكرار، در روح انسان ماندگار مى شوند.
دلايل تكرار در قرآن
تكرار، گاهى براى تذكّر و يادآورى نعمت هاى گوناگون است. نظير تكرار آيه «فباىّ آلاء ربّكما تكذبان»
گاهى براى هشدار و تهديد خلافكاران است. نظير تكرار آيه «ويل يومئذٍ للمكذّبين»
گاهى براى فرهنگ سازى است. نظير تكرار «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» در آغاز هر سوره.
گاهى براى اتمام حجّت است. نظير تكرار آيه «و لقد يسّرنا القرآن للذكر فهل من مدّكر»
گاهى براى انس بيشتر و نهادينه شدن است. نظير تكرار آيه «اذكروا اللّه ذكرا كثيراً»
گاهى براى بيان دستورات جديد است. نظير تكرار «يا ايها الّذين آمنوا..»
گاهى به منزله قطعنامه براى هر فراز از مطلب يا سخنى است. چنانكه در سوره شعراء پس از پايان گزارش كار هر پيامبرى، مى فرمايد: «انّ ربّك لهو العزيز الرحيم»
گاهى تكرار، نشان دهنده وحدت هدف و شيوه است. در سوره شعراء بارها جمله «فاتقوا اللّه و اطيعون» از زبان پيامبران متعدد تكرار شده كه بيانگر آن است كه شعار و هدف همه آنان يكى بوده است.
📌 پیام ها
🌿 تمام هستى يك مدبّر دارد، نه آن گونه كه بعضى مشركان براى هر يك از آسمان و زمين يك مدبّر خاص مى پنداشتند. «السّماء رفعها... و الارض وضعها»
🌿 زمين براى كاميابى و بهره بردارى همه موجودات زمينى و از جمله انسان است. «وضعها للانام»
🌿 قرآن، ابتدا نعمت هاى معنوى و سپس نعمت هاى مادّى را شمارش مى كند. «علّم القرآن... علّمه البيان... فيها فاكهة و النّخل»
🌿 ميوه، نقش مهمى در تغذيه انسان دارد. بعد از آفرينش زمين، نام ميوه آمده است. «والارض... فيها فاكهة»
🌿 در ميان ميوه ها، ارزش خرما از بقيه جداست. «فيها فاكهة... والنّخل»
🌿 پوسته و حتّى غلاف دور نباتات، نعمت است. «والحبّ ذو العصف»
🌿 بوى خوشِ گياهان، يكى از نعمت هاى الهى است. «و الريحان»
🌿 تكذيب آيات الهى، سرزنش را به دنبال دارد. «فباىّ آلاء ربّكما تكذبان»
🌿 جن نيز مثل انسان، مسئول، مكلّف و بهره مند از نعمت هاى زمين است. «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان»
🌿 خداوند نعمت ها را براى رشد و تربيت همه جانبه انسان و جن آفريده است. «آلاءِ ربّكما»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۴ تا ۱۶ سوره الرحمن 🕊
🍃 خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (۱۴)🍃
🍃وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (۱۵)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۱۶)🍃
ترجمه :
🍃 انسان را از گل خشكيده اى همچون سفال آفريد🍃
🍃و جن را از شعله ى آتشى بى دود آفريد،🍃
🍃پس كدام يك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
«صلصال» به معناى گِل خشكيده، «فخّار» به معناى سفال (گل پخته شده) و «مارج» به معناى شعله است.
قرآن در مورد منشأ آفرينش انسان تعبيرات گوناگونى دارد كه ممكن است اين تعبيرات به مراحل مختلف آن اشاره داشته باشد:
۱. خاك. «انّا خلقناكم من تراب»
۲. خاك آميخته با آب. «خلقكم من طين»
۳. گِل بدبو. «من حماءٍ مسنون»
۴. گِل خشكيده. «من صلصال كالفخّار»
جنّ، موجودى ناپيدا است و در قرآن، برخى ويژگى هاى آن بيان شده است، از جمله اين كه
مبدأ آفرينش او، باد و آتش است، «خلق الجانّ من مارج من نار» در حالى كه مبدأ آفرينش انسان آب و خاك است. «خلق الانسان من صلصال كالفخّار»
خلقت او پيش از خلقت انسان بوده است، «و الجانّ خلقناه من قبل» و همچون انسان؛ مؤمن و كافر، مذكّر و مؤنث، توالد و تناسل، علم و شعور و قدرت تشخيص حق از باطل را دارند و قادر به انجام كارهايى هستند كه از عهده بشر خارج است و همچنين مرگ و رستاخيز و كيفر و پاداش دارند.
📌 پیام ها
🌿 نگاه به گذشته، سبب شكوفايى ايمان و تواضع بشر مى گردد. «خلق الانسان من صلصال...»
🌿 خداوند از مادّه سرد بى روح «صلصال» و مادّه گرم بى روح «مارج»، موجودات زنده مى سازد. «خلق الانسان... خلق الجان...»
🌿 سرچشمه ى به وجود آمدن انسان، مادّه اى ناچيز و بى ارزش است. «صلصالٍ» (نكره آمدن مى تواند نشانه ناچيز بودن باشد.)
🌿 جنّ، موجودى واقعى است، نه خرافى، گرچه ما به آن دسترسى نداشته باشيم. «خلق الجانّ من مارج من نار»
🌿 جنّ و انس، هر دو موجودى زمينى اند و از عناصر مادّى آفريده شده اند. «خلق الانسان من صلصال... خلق الجان من مارج من نار»
🌿 تكذيبِ نعمت، سبب سرزنش است، از هر كه باشد. «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۷ و ۱۸ سوره الرحمن 🕊
🍃 رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ (۱۷)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۱۸)🍃
ترجمه :
🍃 پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب.🍃
🍃پس كدام يك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
گرچه خورشيد در هر روز از سال، طلوع و غروبى دارد، ولى با توجّه به قوس صعودى و قوس نزولى حركت آن، در حقيقت دو مشرق و دو مغرب دارد و بقيه در ميان اين دو است و اين نظام، باعث پيدايش فصول مختلف و تغيير ساعات شبانه روز در طول سال مى شود. امّا بعضى مفسّران، مشرقَين و مغربَين را طلوع و غروب هريك از ماه و خورشيد دانسته اند.
حضرت على (عليه السلام) در خطبه اى بعد از تلاوت آيه «ربّ المشرقَين...» فرمود: مشرق زمستان در محدوده خود و مشرق تابستان در محدوده خود است.
📌 پیام ها
🌿 احاطه خداوند به شرق و غرب عالم يكسان است. «ربّ المشرقَين... ربّ المغربَين»
🌿 قرآن، انسان را به كيهان شناسى دعوت مى كند. «المشرقين... المغربين»
🌿 قرآن، بشر را به شناختِ آفاق و انفس، هر دو توجّه مى دهد. «خلق الانسان من صلصال... ربّ المشرقَين و... المغربَين»
🌿 پديده هاى طبيعى، هم براى انسان نعمت است و هم براى جن. «ربّ المشرقَين و ربّ المغربَين فباىّ آلاء ربّكما»
🌿 حركت زمين به گونه اى است كه مشرق و مغرب پديد مى آيد و اين از نعمت هاى الهى است. «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۹ تا ۲۵ سوره الرحمن 🕊
🍃 مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (۱۹)🍃
🍃بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ (۲۰)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۲۱)🍃
🍃يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (۲۲)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۲۳)🍃
🍃وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ (۲۴)🍃
🍃فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (۲۵)🍃
ترجمه :
🍃 دو دريا(ى شور و شيرين) را روان ساخت كه به هم مى رسند.🍃
🍃(اما) ميان آن دو فاصله اى قرار داد كه به هم تجاوز نكنند.🍃
🍃پس كدام يك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
🍃از هر دو (دريا)، مرواريد و مرجان بيرون مى آيد،🍃
🍃پس كدام يك ازنعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
🍃و در دريا، كشتى هاى ساخته شده همانند كوه، براى اوست.🍃
🍃پس كدام يك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار مى كنيد؟🍃
«مرج» به معناى رها ساختن است و «برزخ» به حدّ فاصل ميان دو چيز گفته مى شود. «لؤلؤ» به معناى مرواريدى است كه درون صدف پرورش يابد و «مرجان»، هم به مرواريدهاى كوچك گفته مى شود و هم نوعى حيوان دريايى كه شبيه شاخه درخت است و صيّادان آن را صيد مى كنند.
«بحر» به آب زياد گفته مى شود، خواه دريا باشد يا رودخانه و مقصود از «بحرَين»، آب هاى شور و شيرين است. معمولاً آب رودخانه ها شيرين و آب درياها شور است. چنانكه در آيات ديگر مى فرمايد: «مايستوى البحران هذا عذبٌ فرات سائغ شرابه و هذا مِلح اُجاج» دو دريا يكسان نيستند، يكى آبش گوارا، شيرين و نوشيدنش خوشگوار است و يكى شور و تلخ است. آب شور براى حفظ حيات جانداران دريايى است و آب شيرين براى حفظ حيات نباتات، گياهان، انسان ها و حيوانات كه در خشكى زندگى مى كنند.
عبارتِ «مرَج البحرين» دو بار در قرآن آمده است: يك بار در سوره فرقان آيه ۵۳ و يك بار در اين سوره. در آنجا ابتدا از جهاد بزرگ با كفار سخن مى گويد. «لاتطع الكافرين و جاهدهم به جهاداً كبيراً» و به دنبال آن مى فرمايد: «مرج البحرين هذا عذب فرات و هذا مِلحٌ اُجاج جَعَل بينهما برزخاً و حِجراً محجورا» ولى در اين سوره، ابتدا سخن از ميزان و حساب و عدل است، «وضع الميزان - اقيموا الوزن - لاتخسروا الميزان»، و پس از آن مى فرمايد: «مرج البحرين يلتقيان . بينهما برزخ لا يبغيان» يعنى آب شور و شيرين به هم تجاوز نمى كنند، زيرا عدم تجاوز با عدل تناسب بيشترى دارد. به دنبال آن مى فرمايد: «يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» آرى اگر عدالت بود و تجاوزگرى نبود، زيبايى ها پيدا مى شوند.
دين اسلام، دين فطرى است و خداوند گرايش ها و نيازهاى فطرى بشر را تأمين كرده است، كه يكى از آنها گرايش به زيبايى و زينت است. آن هم گوهرى گرانبها همچون مرواريد كه از دريا استخراج مى شود.
قرآن، در بيان ساير نعمت ها كلمه «لَه» را بكار نبرد، ولى در مورد كشتى فرمود: «و له الجوار» شايد به خاطر آن باشد تا بگويد ساخته دست شما نيز از اوست. زيرا فكر و طرح و قدرت جسمى شما براى ساخت و مواد و آثار آنها همگى از اوست.
هنگامى كه امام على (عليه السلام) اين آيات را تلاوت فرمود: «يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان»
از آن حضرت پرسيدند: پس چرا شما از اين نعمت ها استفاده نمى كنيد؟
آن حضرت فرمود: خداوند بر رهبران عادل واجب كرده كه زندگى خود را چنان ساده و تنگ بگيرند كه فقر بر فقرا سخت نباشد.
امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيه «مرج البحرين يلتقيان» فرمود: «علىّ و فاطمةعليهما السلام بحران عميقان، لايبغى احدهما على صاحبه، يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان، الحسن و الحسين عليهما السلام» على و فاطمه (عليهما السلام) دو درياى عميق اند كه هيچ يك بر ديگر تجاوز نمى كند و از اين دو دريا، لؤلؤ و مرجانى چون حسن و حسين (عليهما السلام) خارج مى شود.
📌 پیام ها
🌿 هستى كلاس توحيد است؛ آسمان و زمين و دريايش. «و السّماء رفعها... والارض وضعها... مرج البحرين...»
🌿 دريا، براى همه انسان ها و جنّيان نعمت است، گرچه همه در كنار دريا زندگى نمى كنند. «مرج البحرين... فباىّ آلاء ربّكما»
🌿 آثار قدرت خدا و برترى اراده او بر همه چيز هويداست. آب درياى شور با آب درياى شيرين تلاقى و برخورد مى كند، از كنار هم مى گذرند و در يكديگر داخل نمى شوند. «بينهما برزخ لايبغيان»
🌿 بهره بردارى از نعمت ها، نياز به تلاش و كوشش دارد. «يخرج منهما اللؤلؤ...»
🌿 آب و خاك، بستر و منبع تأمين نيازهاى بشر است. «فيها فاكهة و النخل... و الحب ذو العصف...يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان»
🌿 نقش دريا در حمل و نقل مسافر و بار، به عنوان معبرى رايگان و آماده و وسيع و گسترده، از ديرباز مورد توجّه بشر بوده است و خداوند در اين آيات، انسان را به آن توجّه مى دهد. «الجوار المنشئات فى البحر كالاعلام»
🌿 نعمت دريا و آفريده هاى آن، از نعمت هاى بزرگى است كه خداوند، تكذيب كننده آن را سرزنش مى كند. جمله «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان» سه بار در اين آيات تكرار شده است.
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402