🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
قرآن بخوان تمام جهان گوش می شود، غیر از تو هر چه هست فراموش می شود
صوت دلنشین قرآن روح انسان را غرق آرامش می کند و آیات نورانی اش برای انسان همانند چراغی مسیر تاریک زندگی را روشن می کند.
🍃 سلام
و عرض ادب و احترام🍃
مسروریم از اینکه فرصتی دست داده تا با شنیدن آیات الهی و الهام گرفتن از رهنمودهای گران قدر این کتاب آسمانی ، مطمئن و استوار در مسیر رسیدن به سعادت قدم برداریم.
از همه ی شما بزرگواران به خاطر همراهیتون سپاسگزاریم 🌹 به یاری خدا از فردا تفسیر سوره ی قلم رو شروع می کنیم🕊️
🌿ان شاءالله که خداوند توفیق درک کردن و عمل کردن به قرآن رو روزی ما کنه ، و در قیامت شفیع ما قرار بده.
🍃 الهی آمین🍃
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
https://chat.whatsapp.com/JsqdoTxx550JzAlyNubcpU
https://eitaa.com/joinchat/3047358578C7d3b1074c0
🕊 تفسیر آیه ۱ تا ۴ سوره قلم 🕊
🍃 ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (۱)🍃
🍃مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ (۲)🍃
🍃وَإِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ (۳)🍃
🍃وَإِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ (۴)🍃
ترجمه :
🍃 نون. به قلم و به آنچه مى نويسند سوگند.🍃
🍃كه تو به خاطر (لطف و) نعمت پروردگار ديوانه نيستى.🍃
🍃و همانا براى تو پاداش بى پايان است.🍃
🍃و حقّاً كه تو بر اخلاق بزرگى استوارى.🍃
«ممنون» اگر از «مَنّ» به معناى قطع باشد، به معناى پاداش بى انقطاع است و اگر از «منّت» باشد به معناى آن است كه الطاف الهى بدون منّت است. ظاهرا معناى اول منظور باشد، زيرا به رخ كشيدن نعمت از جانب خداوند عيب نيست، بلكه انگيزه اى براى شكر و اطاعت از او مى شود.
نقش قلم از نقش زبان، شمشير، درهم و دينار، شهرت و فرزند بيشتر است. زيرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل مى كند و فرهنگ را رشد مى دهد. افراد را با قلم مى توان خواب يا بيدار كرد. ملّتى را مى توان با قلم، عزيز يا ذليل كرد. قلم يك فرياد ساكت است. قلم سند رسمى است. قلم گزارشگر تاريخ است.
سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تكيه بر قلم، تكيه بر سند و استدلال است. رابطه با قلم رابطه با علم است. در ميان تمام صداها، سه صدا امتياز دارد: صداى قلم دانشمندان، صداى پاى مجاهدان و صداى چرخ ريسندگان. آرى، امّتى عزيز است كه علم و قدرت و اقتصادش پويا باشد و اگر امروز بخواهيم اين سه صدا را نقل كنيم، بايد بگوييم: صداى چاپخانه، توپخانه و كارخانه، يعنى قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى.
قلم ها و نوشته ها، حافظ علومند. در حديث مى خوانيم: «قيّدوا العلم بالكتابةِ»
كسى به قلم و نوشته سوگند ياد مى كند كه در تمام عمرش يك سطر ننوشت: «لا تخطّه بيمينك». به قول حافظ:
نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرّس شد
در نسبت جنون به افراد برجسته تعجب نكنيد، قرآن مى فرمايد: «كذلك ما اتى الّذين من قبلهم من رسول الاّ قالوا ساحر او مجنون» هيچ پيامبرى به سراغ مردم نيامده، مگر آنكه به او گفتند: ساحر يا ديوانه است.
پاداشهاى الهى را ساده ننگريد. «أجر كبير»، «أجر عظيم»، «أجر كريم»، «أجر غير ممنون»، «أجراً حسنا»، «أجره على اللّه».
اخلاق در اسلام
در ميان صفات و ويژگى هاى پيامبر، قرآن بر اخلاق آن حضرت تكيه كرده و آن را «خلق عظيم» خوانده است. به همين مناسبت، سخنان برخى از پيشوايان دينى در اين زمينه را از كتاب ميزان الحكمه، باب خلق نقل و ترجمه مى كنيم.
حضرت على (عليه السلام) فرمود: «رُبّ عزيز اذلّه خلقه و ذليل اعزّه خلقه» چه بسيارند عزيزانى كه به خاطر بداخلاقى ذليل مى شوند و ذليلانى كه به خاطر حُسن خلق عزيز مى شوند.
امام حسن (عليه السلام) فرمود : «حُسن الخلق رأس كلّ بِرّ» خوش اخلاقى سرآمد هر كار نيك است.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمود: «انّما تفسير حسن الخلق ان اصاب الدنيا يرضى و انّ لم يصبه لم يسخط» حسن خلق به اين است كه اگر كامياب شدى راضى باشى و اگر نشدى عصبانى نشوى .
حضرت على (عليه السلام) فرمود: «ان العبد المسلم يبلغ بحسن خلقه درجة الصائم القائم» انسان در اثر حسن خلق به درجه نمازگزاران روزه دار مى رسد.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: مكارم اخلاق ده چيز است: يقين، قناعت، صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، غيرت، شجاعت، جوانمردى.
حضرت على (عليه السلام) فرمود: «من مكارم الاخلاق، ان تصل من قطعك و تعطى من حرمك و تعفوا من ظلمك» از مكارم اخلاق آن است كه هر كس با تو قطع رابطه كرد، تو با او رابطه برقرار كنى و اگر تو را محروم كرد، تو به او عطا كنى و اگر به تو ظلم نمود، او را عفو نمايى.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «الخلق الحسن يميت الخطيئة كما تميت الشمس الخبيث» اخلاق نيكو سبب نابودى گناهان است همانگونه كه خورشيد خباثت ها را مى ميراند.
همچنين فرمود: «حسن الخلق يثبت المودّة» اخلاق نيكو علاقه ها را محكم و استوار مى كند.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمود: «خصلتان لا يجتمعان فى المؤمن، البخل و سوء الخلق» در افراد باايمان بخل و بداخلاقى جمع نمى شود.
به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) گفته شد: فلان زن، اهل عبادت ولى بداخلاق است و همسايه اش را با زبان مى رنجاند. حضرت فرمود: «لا خير فيها هى من اهل النار» او اهل دوزخ است.
در روايات آمده است، هنگامى كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) سعدبن معاذ را دفن كرد. فرمود: به خاطر بداخلاقى او در منزل، فشار قبرى بر او وارد شد.
خُلق عظيم
كلمه خُلق به صفاتى گفته مى شود كه با سرشت و خوى انسان عجين شده باشد و به رفتارهاى موسمى و موقّت گفته نمى شود.
تفسيرهاى مختلفى درباره «خلق عظيم» شده است، از جمله:
الف) عايشه گويد: اخلاق پيامبر، متضمّن ۱۰ آيه اول سوره مؤمنون است و بالاتر از اين مدح، مدحى نيست.
ب) مراد، تخلّق به اخلاق اسلام و طبع بزرگ است.
ج) مراد، صبر بر حق و تدبير امور بر اقتضاى عقل است.
د) برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دين و آئين گرفته اند، چنان كه در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم كه آن حضرت فرمود: مراد از خلق عظيم آئين اسلام است.
ه) مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است. چنان كه خداوند او را به اين شيوه، مامور ساخته بود: «خذ العفو و امر بالعروف و اعرض عن الجاهلين»
و) مراد، مكارم اخلاق است. چنانكه از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «انّما بُعثت لاتمّم مكارم الاخلاق» و فرمود: «ادّبنى ربّى فاحسن تاديبى» پروردگارم مرا تربيت نمود و چه خوب تربيت نمود.
ز) عايشه درباره اخلاق پيامبر گفت: «كان خلقه القرآن» اخلاق پيامبر، تجسم قرآن بود.
مرحوم علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج ۶، ص ۱۸۳)، حدود ۲۳ صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله) رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى از آنها فهرست وار اشاره مى كنيم:
۱. پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) خود كفش خود را مى دوخت.
۲. لباس خود را وصله مى زد.
۳. گوسفند را خودش مى دوشيد.
۴. با بردگان، هم غذا مى شد.
۵. بر زمين مى نشست.
۶. بر الاغ سوار مى شد.
۷. حيا مانعش نمى شد كه نيازهاى خود را از بازار تهيه كند.
۸. به توانگران و فقرا دست مى داد و دست خود را نمى كشيد تا طرف دست خود را بكشد.
۹. به هركس مى رسيد، چه بزرگ و چه كوچك، سلام مى كرد.
۱۰. اگر چيزى تعارفش مى كردند، آنرا تحقير نمى كرد، اگرچه يك خرماى پوسيده بود.
۱۱. كم خرج، كريم الطبع و خوش معاشرت بود.
۱۲. بدون اينكه قهقهه كند، هميشه تبسّمى بر لب داشت.
۱۳. بدون اينكه چهره درهم كشيده باشد، هميشه اندوهگين به نظر مى رسيد.
۱۴. بدون اينكه از خود ذلتى نشان دهد، همواره متواضع بود.
۱۵. بدون اينكه اسراف ورزد، سَخىّ بود.
۱۶. بسيار دل نازك و مهربان بود.
۱۷. هرگز دست طمع بسوى چيزى دراز نكرد.
۱۸. هنگام بيرون رفتن از خانه، خود را در آينه مى ديد، موى خود را شانه مى زد و چه بسا اين كار را در برابر آب انجام مى داد.
۱۹. هيچ گاه در مقابل ديگران پاى خود را دراز نمى كرد.
۲۰. همواره بين دو كار، دشوارتر آن را انتخاب مى كرد.
۲۱. هيچ وقت به خاطر ظلمى كه به او مى شد در صدد انتقام بر نمى آمد مگر آنكه محارم خدا هتك شود كه به خاطر هتك حرمت خشم مى كرد.
۲۲. هيچ وقت در حال تكيه كردن غذا ميل نكرد.
۲۳. هيچ وقت شخصى از او چيزى درخواست نكرد كه جواب (نه) بشنود و حاجت حاجتمندان را رد نكرد.
۲۴. نمازش در عين تماميّت، سبك و خطبه اش كوتاه بود.
۲۵. مردم، آن حضرت را به بوى خوشى كه از او به مشام مى رسيد، مى شناختند.
۲۶. وقتى در خانه مهمان داشت،اول كسى بود كه شروع به غذا مى كرد و آخرين كسى بود كه از غذا دست مى كشيد تا مهمانان راحت غذا بخورند.
۲۷. بر سر سفره، هميشه از غذاى جلوى خود ميل مى كرد.
۲۸. آب را با سه نفس مى آشاميد.
۲۹. جز با دست راست چيزى نمى داد و نمى گرفت و غذا نمى خورد.
۳۰. وقتى دعا مى كرد، سه بار دعا مى كرد و وقتى سخن مى گفت در كلام خود تكرار نداشت.
۳۱. اگر اذن دخول به خانه مردم مى گرفت، سه بار تكرار مى كرد.
۳۲. كلامش روشن بود به طورى كه هر شنونده اى آنرا مى فهميد.
۳۳. نگاه خود را بين افرادى كه در محضرش بودند تقسيم مى كرد.
۳۴. هر گاه با مردم سخن مى گفت، در حرف زدن تبسم مى كرد.
📌 پیام ها
🌿 سوگند به قلم به جاى سوگند به بيان، تشويق سوادآموزى و مقام دانش پژوهى است. (مبارزه با بيسوادى و ترغيب به نوشتن و خواندن از برنامه هاى اولويّت دار اسلام است.)(والقلم و ما يسطرون)
🌿 عصمت و مصونيّت پيامبر در سايه لطف الهى است. «ما انت بنعمة ربّك بمجنون»
🌿 آنچه در برابر فشار تهمت،انسان را پايدار مى كند توجه به لطف و پاداش الهى است. «انّ لكَ لاجراً غير ممنون»
🌿 اگر از پاداش مردم چشم پوشى كنيم، به پاداش هاى پايدار الهى مى رسيم. «َلاجراً غير ممنون»
🌿 پاداش ابدى براى كسى است كه خُلق او عظيم باشد. «لأجراً غير ممنون... . لعلى خلق عظيم»
🌿 تسلّط بر اخلاق عظيم، مقارن تسلط بر راه مستقيم است. «انّك لعلى خلق عظيم» (و در جاى ديگر مى فرمايد: «انّك لمن المرسلين على صراط مستقيم»)
🌿 كمالات پيامبر با او عجين است، و او بر آنها تسلط دارد. «لعلى خلق عظيم»
🌿 دفاع از شخصيت هاى مذهبى كه مورد تهمت و تحقير قرار مى گيرند، لازم است. «ما انت بنعمة ربّك بمجنون - انّك لعلى خلق عظيم»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۵ تا ۷ سوره قلم 🕊
🍃 فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ (۵)🍃
🍃بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ (۶)🍃
🍃إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (۷)🍃
ترجمه :
🍃 پس به زودى مى بينى و آنها نيز مى بينند🍃
🍃كه كداميك از شما (تو يا دشمنانت) گرفتار جنونيد.🍃
🍃همانا پروردگارت، خود به آنكه از راهش منحرف شده، آگاه تر است، و همو به هدايت يافتگان داناتر است.🍃
در روايات آمده است: هنگامى كه قريش ديدند كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) على (عليه السلام) را بر ديگران مقدم مى شمرد، گفتند: محمد مفتون او شده است كه اين آيات نازل شد.
در سوره قمر نيز مشابه اين لحن را مى خوانيم: «سيعلمون من الكذّاب الاشر» فردا خواهند دانست دروغ پرداز و هواپرست كيست؟ در اين آيات نوعى بشارت به پيروزى پيامبر اسلام بر كفّار نيز هست.
📌 پیام ها
🌿 خداوند پيامبرش را در برابر دشمنان دلدارى مى دهد. «فستبصر و يبصرون»
🌿 آينده حقايق را روشن مى كند. «فستبصر و يبصرون»
🌿 كفّارى كه با علم و عمد، دلائل روشن انبيا را نپذيرند، سزاوار لقب مجنون هستند. «بايّكم المفتون» (همان گونه كه ايمان آگاهانه نشانه خردورزى است.)
🌿 نسبت گمراهى به ديگران و يا ادعاى هدايت براى خود كارساز نيست. خداوند است كه گمراه واقعى و هدايت يافته واقعى را مى شناسد. «هو اعلم بمن ضلّ عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۸ تا ۱۶ سوره قلم 🕊
🍃 فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ (۸)🍃
🍃وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ (۹)🍃
🍃وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ (۱۰)🍃
🍃هَمَّازٍ مَّشَّاء بِنَمِيمٍ (۱۱)🍃
🍃مَنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ (۱۲)🍃
🍃عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ (۱۳)🍃
🍃أَن كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ (۱۴)🍃
🍃إِذَا تُتْلَي عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (۱۵)🍃
🍃سَنَسِمُهُ عَلَي الْخُرْطُومِ (۱۶)🍃
ترجمه :
🍃 پس، از تكذيب كنندگان اطاعت نكن.🍃
🍃آنان دوست دارند كه تو سازش كنى و آنان نيز با تو سازش كنند.🍃
🍃و از هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى كند، پيروى نكن.🍃
🍃(آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است.🍃
🍃براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى ورزد، متجاوز و گنه پيشه است.🍃
🍃خشن و بى اساس و تبار است.🍃
🍃(تمام اين زشتى هابه خاطر آن است كه او داراى مال فراوان و فرزندان نيرومند است.🍃
🍃هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود،گويند: افسانه هاى پيشينيان است.🍃
🍃به زودى بر بينى اش مهر ذلت مى نهيم.🍃
«تدهن» از «دُهن» به معناى روغن و مراد، روغن مالى و سازش و انعطاف پذيرى است.
«هَمّاز» از «هَمز» به معناى عيب جو و مرادف كلمه «عَيّاب» است.
«مَشّاء بنَميم» يعنى براى سخن چينى و نمّامى، بسيار تكاپو مى كند. مراد از «مَنّاع للخير» شايد بخل در مال باشد. چون قرآن درباره مال،كلمه خير را به كار برده است.
«زَنيم» به كسى گويند كه اصل و نسب روشنى ندارد و به قومى نسبت داده نمى شود (زنازاده).
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «عُتلّ» كفر بزرگ و «زنيم» كسى است كه در كفر خود حرص و ولع دارد.
قرآن، بارها رسول خدا را از پيروى منحرفان با جمله «لا تطع» و «لا تتّبع» نهى فرموده است.
براى نجات مردم، دشمن را با تمام ابعادش معرفى كنيد. در اين آيات حدود ده خصلت نقل مى كند كه به خاطر يكى از آنها پرهيز از آنان لازم است، تا چه رسد به اينكه تمام اين خصلت ها در گروه يا فردى باشد.
رهبر جامعه كه مورد اطاعت و پذيرش مردم است بايد سرچشمه نشاط و اميد و وحدت و تقوا باشد و صفاتى همچون عيب جويى، سخن چينى، بخل، تجاوز، خشونت كه هريك عامل دلسردى و تفرقه است در رهبر ممنوع است و در اين آيات، فرمان برى از صاحبان اين خصلت ها نهى شده است.
آيات قران، بارها مورد انواع تهمت ها قرار گرفته است؛ با تعبيراتى از قبيل «اساطير الاولين» افسانه هاى پيشينيان، «اضغاث احلام» خواب هاى پريشان، «ام يقولون افتراه» دروغ هايى كه به خدا نسبت داده شده، «لقلنا مثل هذا» سخنانى كه ما نيز مثل آن را مى توانيم بگوئيم، «يعلّمه بشر» انسانى اين حرف ها را به او ياد داده، «اعانه عليه قوم» گروهى پشت پرده به او كمك مى كنند.
در روايات مى خوانيم:
خداوند به حضرت شعيب فرمود: من جمعيّت صد هزار نفرى را گرفتار قهر خود مى كنم با اينكه چهل هزار نفرشان بد و شصت هزار نفرشان خوبند و اين به خاطر آن است كه خوبان غيرت دينى ندارند و با گناهكاران مداهنه مى كنند.
مخفى نماند آنچه مورد انتقاد است سازش از موضع ضعف است كه نامش مداهنه است ولى كوتاه آمدن از موضع قدرت كه نامش مداراست مانعى ندارد، نظير پدرى كه به خاطر رعايت حال كودكش آهسته راه مى رود.
«همّاز، منّاع، معتد و اثيم» از صفات كفّار است و هرگاه مسلمانى داراى اين صفات شد به كفّار نزديك شده است.
📌 پیام ها
🌿 به شكرانه نعمت هاى الهى، از منحرفان پرهيز كنيد. «انّك لعلى خلق عظيم فلا تطع المكذّبين»
🌿 اخلاق نيكو همراه با دافعه و پرهيز از منحرفان است. «لعلى خلق عظيم فلا تطع المكذّبين» (آرى معناى حُسن خلق، سازش با افراد فاسد نيست.)
🌿 انبيا نيز به تذكّر الهى نيازمندند. «فلا تطع المكذّبين»
🌿 به سوگند مخالفان اعتبارى نيست و هر چه بيشتر سوگند خورند بى اعتبارتر است. «لا تطع كلّ حلاف»
🌿 در جامعه اسلامى، افراد بى نسب و فرومايه «مهين»، عيب جو «نميم»، و كسانى كه بخل، تجاوز، گناه و خشونت جزء ذاتشان شده است، جايگاه اجتماعى، سياسى، مديريّتى ندارند. «فلا تطع...»
🌿 از نقشه هاى دشمن غافل نشويد. دشمنان تلاش مى كنند تا شما را به سازش بكشانند. «ودّوا لو تدهن...»
🌿 به دشمن امتياز ندهيد، حتّى اگر آنان با دادن امتياز، چراغ سبز سازش را روشن كردند. «ودّوا لو تدهن...»
🌿 عقب نشينى از اصول، خواسته دشمن است. «ودّوا لو تدهن» (تسامح و تساهل نسبت به اصول ممنوع)
🌿 سازش با دشمن، به منزله اطاعت از اوست. و مراد از اطاعت نكردن، همان سازش نكردن است. «فلا تطع... ودّوا لو تدهن فيدهنون»
🌿 فرومايگى درونى و برخوردارى از امكانات بيرونى، دو عامل فتنه و فساد است. «مهين... ذا مال و بنين»
🌿 دارا بودن ثروت و نيرو كفّار نمى تواند دليل سازش باشد. «لو تدهن... ان كان ذا مال و بنين»
🌿 خط اول مخالفان انبيا، سرمايه داران بى درد هستند. «ذا مال و بنين ... قال اساطير الاولين»
🌿 خداوند كيفر متكبران را به گونه اى مى دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى ماند. «سنسمه»
🌿 كيفر تحقير كننده، تحقير شدن است. «سنسمه على الخرطوم»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402