eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
98 عکس
24 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220323-WA0007.
2.95M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۲ @tafsir_qheraati
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً «82» چرا در معانى قرآن تدّبر نمى‌كنند؟ در حالى كه اگر اين قرآن، از طرف غيرخدا بود قطعاً اختلاف‌هاى بسيارى در آن مى‌يافتند. نکته ها از تهمت‌هايى‌كه به پيامبر اسلام مى‌زدند، آن بود كه قرآن را شخص ديگرى به او ياد داده است: «يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «1» اين آيه در پاسخ آنان نازل شده است. معمولًا در نوع سخنان و نوشته‌هاى افراد بشر در دراز مدّت تغيير، تكامل و تضادّ پيش مى‌آيد. امّا اين كه قرآن در طول 23 سال نزول، در شرايط گوناگون جنگ و صلح، غربت و شهرت، قوّت و ضعف، و در فراز و نشيب‌هاى زمان آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هيچ گونه اختلاف و تناقض بيان شده، دليل آن است كه كلام خداست، نه آموخته‌ى بشر. فرمان تدبّر در قرآن براى همه و در هر عصر ونسلى، رمز آن است كه هر انديشمندى هر زمان، به نكته‌اى خواهد رسيد. حضرت على عليه السلام درباره‌ى بى‌كرانگى مفاهيم قرآن فرموده است: «بَحراً لا يُدرك قَعره» «2» قرآن، دريايى است كه تهِ آن درك نمى‌شود. پیام ها 1- انديشه نكردن در قرآن، مورد توبيخ و سرزنش خداوند است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 2- تدبّر در قرآن داروى شفابخش نفاق است. وَ يَقُولُونَ طاعَةٌ ... أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ‌ ... 3- راه گرايش به اسلام و قرآن، انديشه و تدبر است نه تقليد. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 4- قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و فهم انسان به درك معارف آن مى‌رسد. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» «1». نحل، 103. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 198. جلد 2 - صفحه 117 5- پندار وجود تضاد و اختلاف در قرآن، نتيجه‌ى نگرش سطحى و عدم تدبّر و دقّت است. «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ» 6- قرآن، دليل حقّانيت رسالت پيامبر است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ‌ ... 7- يكدستى و عدم اختلاف در آيات نشان آن است كه سرچشمه‌ى آن، وجودى تغيير ناپذير است. «لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ» 8- هرچه از طرف خداست حقّ و ثابت و دور از تضاد و پراكندگى و تناقض است. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ... 9- در قوانين غير الهى همواره تضاد و تناقض به چشم مى‌خورد. لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا ... 10- اختلاف، تغيير وتكامل، لازمه‌ى نظريات انسان است. «لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً» 11- براى ابطال هر مكتبى، بهترين راه كشف و بيان تناقض‌هاى آن است. «لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220324-WA0010.
2.44M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۳ @tafsir_qheraati
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا «83» هنگامى كه خبرى (و شايعه‌اى) از ايمنى يا ترس (پيروزى يا شكست) به آنان (منافقان) برسد، آن را فاش ساخته و پخش مى‌كنند، در حالى كه اگر آن را (پيش از نشر) به پيامبر و اولياى امور خود ارجاع دهند، قطعاً آنان كه اهل درك و فهم و استنباطند، حقيقت آن را در مى‌يابند. و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، به جز اندكى، پيروى از شيطان مى‌كرديد. نکته ها نشر و پخش اخبار محرمانه و شايعات هميشه به مسلمانان ضربه زده است. نشر اخبار سرى معمولًا از روى سادگى، انتقام، ضربه زدن، آلت دست شدن، طمع مادّى، خودنمايى و جلد 2 - صفحه 118 اظهار اطلاعات صورت مى‌گيرد. اسلام به خاطر جامعيّتى كه دارد، به اين مسأله پرداخته و در اين آيه از افشاى رازهاى نظامى نكوهش مى‌كند و نقل اخبار پيروزى يا شكست را پيش از عرضه به پيشوايان، عامل غرور نابجا يا وحشت بى‌مورد از دشمن مى‌داند. و اگر هشدارها و عنايت‌هاى الهى نبود، مسلمانان بيشتر در اين مسير شيطانى (افشاى سر) قرار مى‌گرفتند. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه اسرار ما را فاش كند، همانند كسى است كه به روى ما شمشير كشيده باشد. «1» امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: مراد از اهل‌استنباط در آيه، ائمّه معصومين هستند. «2» پیام ها 1- رازدارى و حفظ اخبار امنيّتى وظيفه مسلمانان است و افشاى اسرار آنها حرام است. إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ ... أَذاعُوا بِهِ‌ 2- پخش شايعات، از حربه‌هاى منافقان است. «أَذاعُوا» (با توجّه با آيات قبل) 3- اخبار جبهه و اسرار نظامى بايد به يك نقطه برسد و پس از ارزيابى و تشخيص به اندازه‌ى مصلحت منتشر گردد. «رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ» 4- عوام و عموم مردم، بايد به اهل استنباط رجوع كنند. رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ‌ ... 5- اولى الامر بايد از ميان خودِ مؤمنين باشد. «أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ» 6- مسلمانان بايد داراى حكومت و تشكيلات و رهبرى باشند. اولى الامر صاحب دولت و حكومت و قدرت است. «إِلى‌ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ» 7- كنترل و هدايت اخبار امنيّتى و اسرار اجتماعى، ايجاد تشكيلات خبرى براى جمع‌آورى و ارزيابى خبرهاى سرنوشت‌ساز و عرضه آن به مردم از شئون رهبرى است. «لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ» 8- بين ولايت و فقاهت رابطه‌ى تنگاتنگ است. اولوالامر بايد اهل استنباط باشند. أُولِي الْأَمْرِ ... يَسْتَنْبِطُونَهُ‌ «1». وسائل، ج 27، ص 197. «2». وسائل، ج 27، ص 200. جلد 2 - صفحه 119 9- استنباط، تنها مخصوص احكام فقهى نيست. أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ‌ ... يَسْتَنْبِطُونَهُ‌ 10- خنثى سازى توطئه از راه قراردادن مراجع صلاحيّت‌دار در جريان اخبار و بررسى آنها، مصداق فضل ورحمت الهى است. رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ‌ ... فَضْلُ اللَّهِ‌ 11- تعيين رسول اللّه و اولوالامر بعنوان مرجع مردم، و رهانيدن مردم از پيروى شيطان بزرگ‌ترين فضل و رحمت خدا است. وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ‌ ... 12- مركزيّت صحيح مانع انحراف است و جامعه‌ى بى رهبر در دام شيطان مى‌افتد. «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ‌ لَاتَّبَعْتُمُ» 13- انتشار اخبار نظامى و عدم مراجعه به رهبران الهى، پيروى از شيطان است. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ» 14- اكثر مردم فريب شايعات را مى‌خورند. «لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا @tafsir_qheraati
AUD-20220325-WA0009.
3.01M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۴ @tafsir_qheraati
فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلًا «84» پس در راه خدا پيكار كن، كه جز شخص تو (كسى بر آن) مكلّف نيست و مؤمنان را (به جهاد) ترغيب كن، باشد كه خداوند از گزند كافران جلوگيرى كند و خداوند قدرتمندتر و مجازاتش دردناكتر است. نکته ها پس از پيروزى كفّار در احد ابوسفيان با غرور گفت: بار ديگر با مسلمانان در موسم بدر صغرى (محلّ برپايى بازارى در سرزمين بدر در ماه ذى قعده) روبرو خواهيم شد. هنگام رسيدن موعد، پيامبر مردم را به جهاد دعوت كرد. عدّه‌اى به جهت شكست در احد روحيّه‌ى حضور نداشتند. آيه‌ى فوق نازل شد و پيامبر بار ديگر مردم را به جهاد دعوت كرد. هفتاد نفر حاضر شدند ولى درگيرى رخ نداد و مسلمانان سالم به مدينه برگشتند. «نكول»، به معناى امتناع كردن از روى ترس است. و «تنكيل»، انجام كارى است كه‌ جلد 2 - صفحه 120 طرف را منصرف كند، همچون كيفر و مجازات. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه به هيچ پيامبر ديگرى فرمان نيامد كه‌اگر تنها شدى جهاد كن. «1» در زمان ما نيز امام خمينى قدس سره فرمود: ابرقدرت‌ها بدانند اگر خمينى يكّه وتنها بماند، به راه خود ومبارزه با شرك و كفر ادامه خواهد داد. امام باقر عليه السلام فرمود: پس از نزول اين آيه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تمام جنگ‌ها را شخصاً فرماندهى مى‌كرد. «2» پیام ها 1- رهبر بايد پيشاهنگ ديگران باشد. «فَقاتِلْ» 2- اگر مسلمانان نسبت به ناله‌ى مستضعفان بى‌تفاوت شدند، پيشوا بايد به تنهايى حركت كند. «إِلَّا نَفْسَكَ» 3- رهبر بايد چنان قاطع باشد كه همراهى يا عدم همراهى مردم در جهاد، در او بى‌اثر باشد. «إِلَّا نَفْسَكَ» 4- هر كس مسئول كار خويش است. «لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ» 5- بايد دل به خدا بست، نه مردم. «إِلَّا نَفْسَكَ» 6- وظيفه پيامبران، تشويق و دعوت است، نه اجبار. «حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ» 7- جبهه و جهاد، نياز به تبليغات قوى دارد. «حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ» 8- وظيفه‌ى ما قيام و جهاد است، شكستِ دشمن كار خداست. فَقاتِلْ‌ ... عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَ‌ 9- قدرت الهى، برترين قدرت و مايه‌ى دلگرمى مؤمنان و تهديد متخلّفان است. «وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً» @tafsir_qheraati
AUD-20220326-WA0007.
3.27M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۵ @tafsir_qheraati
مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقِيتاً «85» هر كس وساطت نيكو كند، او هم سهمى از پاداش خواهد داشت و هر كس به كار بد وساطت كند، بهره‌اى از كيفر خواهد داشت و خداوند بر هر چيزى نگهبان است. نکته ها «مُقيت»، يعنى آنكه قوت ديگرى را مى‌دهد و حافظ جان اوست و بطور عام، به معناى حافظ و حسابرس به كار مى‌رود. در آيه پيش، هر كس مسئول كار خود بود، امّا اين آيه نقش دعوت و وساطت در كار نيك را، در بهره داشتن از پاداش و كيفر بيان مى‌كند. موعظه، آشتى دادن، تدريس، تشويق به جبهه، تعاون بر كار نيك، مصاديق‌ «شَفاعَةً حَسَنَةً» هستند، چنانكه در حديث؛ دعا در حقّ ديگران، امر به معروف، راهنمايى و حتّى اشاره به كار خير، از مصاديق‌ «شَفاعَةً حَسَنَةً» ذكر شده است. «1» غيبت، سخن‌چينى، كارشكنى، تهمت، فتنه، ترساندن از جبهه، وسوسه و توطئه، مصاديق‌ «شَفاعَةً سَيِّئَةً» هستند. پیام ها 1- فردگرايى و انزوا در اسلام ممنوع است. «يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً» 2- دعوت به نيك و بد، شركت در پاداش و كيفر است. «نَصِيبٌ مِنْها» 3- بخاطر محدوديّت‌ها، نمى‌توان در هركارى دخالت مستقيم داشت، ولى با شفاعت‌هاى خير، مى‌توان از آنها بهره برد. «نَصِيبٌ مِنْها» 4- به دلّال بايد حقّى پرداخت شود؛ كسانى كه در امور خيريّه يا در تجارت‌ «1». تفسير صافى. جلد 2 - صفحه 122 واسطه‌گرى مى‌كنند حقّى دارند. «يَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها» 5- در وساطت‌ها، بايد خدا را در نظر داشت. «كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقِيتاً @tafsir_qheraati
AUD-20220327-WA0016.
2.2M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۶ @tafsir_qheraati
وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَسِيباً «86» و هرگاه شما را به درودى ستايش گفتند، پس شما به بهتر از آن تحيّت گوييد يا (لااقّل) همانند آن را (در پاسخ) باز گوييد كه خداوند همواره بر هر چيزى حسابرس است. نکته ها مراد از «تحيّت»، سلام كردن به ديگران، يا هر امر ديگرى است‌ «1» كه با آرزوى حيات و سلامتى و شادى ديگران همراه باشد، همچون هديه دادن. چنانكه وقتى كنيزى به امام حسن عليه السلام دسته گلى هديه داد، امام او را آزاد كرد و اين آيه را قرائت فرمود. در اسلام، تشويق به سلام به ديگران شده، چه آنان را بشناسيم يا نشناسيم. و بخيل كسى شمرده شده كه در سلام بخل ورزد. و پيامبر به هر كس مى‌رسيد حتّى به كودكان، سلام مى‌داد. در نظام تربيتى اسلام، تحيّت تنها از كوچك نسبت به بزرگ نيست، خدا، پيامبر و فرشتگان، به مؤمنان سلام مى‌دهند. سلام خدا. «سَلامٌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» «2» سلام پيامبر. «إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «3» سلام فرشتگان. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «4» (به آداب سلام در روايات مراجعه شود). «1». تفسير قمى، ج 1، ص 145. «2». صافّات، 79. «3». انعام، 54. «4». نحل، 32. جلد 2 - صفحه 123 پیام ها 1- رابطه‌ى عاطفى خود را با يكديگر گرم‌تر كنيد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ» 2- ردّ احسانِ مردم نارواست، بايد آن را پذيرفت و به نحوى جبران كرد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» 3- پاسخ محبّت‌ها و هدايا را نبايد تأخير انداخت. حرف فاء در كلمه‌ «فَحَيُّوا» نسانه تسريع است. 4- پاداش بهتر در اسلام استحباب دارد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها» 5- در پاسخ نيكى‌هاى ديگران، ابتدا به سراغ پاسخ بهتر رويد، اگر نشد، پاسخى مشابه. «بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» 6- از تحيّت‌هاى بى‌جواب نگران باشيد، كه اگر مردم پاسخ ندهند، خداوند حساب آن را دارد و نه عواطف مردم را بى‌جواب گذاريد، كه خداوند به حساب شما مى‌رسد. «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَسِيباً »@tafsir_qheraati
AUD-20220319-WA0010.
1.76M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۷ @tafsir_qheraati
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً «87» خداوند كه معبودى جز او نيست، همه شما را در روز قيامت كه هيچ شكّى در آن نيست جمع مى‌كند، و راستگوتر از خدا در سخن كيست؟ پیام ها 1- مبدأ و معاد هر دو به دست خداى يكتاست. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ‌ ... 2- قيامت روز جمع شدن همه براى حسابرسى است، پس بايد در راه جلب رضاى او كوشيد وتنها او را پرستيد. «لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ» 3- با آن همه دلايل بر معاد (مثل عدالت خدا، حكمت او، نشانه‌هاى رستاخيز در طبيعت و حيات آن پس از مرگ در زمستان، خواب و بيدارى، تجديد سلول‌هاى بدن و ...) جايى براى ترديد در قيامت نيست. «لا رَيْبَ» جلد 2 - صفحه 124 4- هرجا كه غفلت بيشتر باشد، مربّى بايد هشدارهاى قاطع‌ترى دهد. (نشانه‌هاى تأكيد در آيه: حرف لام، نون تأكيد ثقيله، جمله‌ «لا رَيْبَ» و «أَصْدَقُ‌ حَدِيثاً»، همه به خاطر غفلت انسان از قيامت است.) @tafsir_qheraati
AUD-20220324-WA0010.
2.44M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۸ @tafsir_qheraati
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «88» چرا درباره‌ى منافقانى كه خداوند به خاطر اعمالشان، آنان را سرنگون كرده دو دسته شده‌ايد؟! آيا مى‌خواهيد كسانى را كه خدا گمراه كرده، به راه آوريد؟ (مگر نمى‌دانيد) هر كه را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى نجاتش نخواهى يافت؟ نکته ها كلمه «اركاس» به معناى واژگون كردن است، و مراد از «أَرْكَسَهُمْ» در آيه واژگونى فكرى منافقان است. در چند آيه‌ى قبل براى واسطه شدن و شفاعت در كار خير و شر آيه‌اى خوانديم. اين آيه نمونه‌اى از شفاعت براى منافقان را بيان مى‌كند. گروهى در مكّه به ظاهر مسلمان شدند، ولى هجرت نكردند و در عمل با مشركان بودند. بعدها كه هجرت كردند، (شايد هم براى جاسوسى) مؤمنان درباره‌ى آنان دو نظر داشتند. بعضى مى‌گفتند: چون به توحيد و معاد شهادت مى‌دهند، رفتار برادرانه با آنان داشته باشيم، وبعضى به خاطر ترك هجرت وهمكارى آنان با كفّار، طرفدار برخورد منفى با آنان بودند، كه اين آيه نازل شد. جملات قرآن را بايد در كنار هم معنا كنيم؛ در اين آيه هم‌ «أَضَلَّ اللَّهُ» داريم و هم‌ «يُضْلِلِ اللَّهُ»، ولى جمله‌ «بِما كَسَبُوا» نيز هست. يعنى گمراه كردن الهى، به خاطر عملكرد خودماست. جلد 2 - صفحه 125 پیام ها 1- با وجود رهبرى همچون پيامبر، تشتّت آرا ناپسند است. فَما لَكُمْ‌ ... 2- براى برخورد با منافقان، قاطعيّت و يكپارچگى لازم است. فَما لَكُمْ‌ ... فِئَتَيْنِ‌ 3- عامل سقوط انسان، اعمال خود اوست. «أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا» 4- دايه‌ى مهربان‌تر از مادر نباشيد. آنكه خود، مقدّمات سقوطش را فراهم كرده، چرا دلسوزى؟ بِما كَسَبُوا ... أَ تُرِيدُونَ‌ 5- وقتى پيمانه گناه پر شود، قهر خدا حتمى است. همه‌ى عوامل در برابر قدرت خدا بى‌اثر مى‌شوند. «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا» 6- كسى كه طبق نظام قانونمند الهى بخاطر عملكردش از گردونه خارج شد، حتى تو كه پيامبرى راهى براى نجاتش نمى‌يابى. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا» @tafsir_qheraati
AUD-20220330-WA0020.
2.24M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۸۹ @tafsir_qheraati
وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «89» آنان (منافقان) دوست دارند كه شما همچون خودشان كافر شويد، تا با آنان برابر گرديد. پس از آنان دوستانى نگيريد تا آنكه (توبه كرده و) در راه خدا هجرت كنند. پس اگر سرباز زدند (و به همكارى با كفّار ادامه دادند) پس آنان را هر جا يافتيد بگيريد و بكشيد و از آنان هيچ دوست و ياورى نگيريد. نکته ها روش برخورد با اهل نفاق، مراتبى دارد. اينگونه احكام شديد كه در آيه آمده، مربوط به منافقانى است كه با مشركان در توطئه‌ها همكارى مى‌كردند. پیام ها 1- خداوند از آرزو و اسرار درونى منافقان پرده برمى‌دارد. وَدُّوا ... جلد 2 - صفحه 126 2- منافقان و دشمنان، بى‌اعتقادى شما را مى‌خواهند. «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» 3- جامعه‌ى اسلامى بايد از منافقان تصفيه شود و پيوند دوستى و علاقه با آنان را قطع كند. «فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ» 4- هجرت از منطقه كفر و شرك و توطئه، واجب است. «حَتَّى يُهاجِرُوا» 5- نشانه‌ى ايمان واقعى، هجرت در راه خداست. «حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 6- راه توبه هميشه باز است. «حَتَّى يُهاجِرُوا» 7- منافقان كارشكن و توطئه‌گر، بايد اعدام و سركوب شوند و براى اين كار، جامعه‌ى اسلامى بايد قدرتمند باشد. «فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ» 8- اسلام در مبارزه با دشمن و تعقيب مفسدان، مرز نمى‌شناسد. «فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ» 9- نبايد به امكانات مادّى و نيروى نظامى منافقان دل بست و بايد از كمك آنان چشم پوشيد. «لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً» 10- هرگونه ارتباط قلبى، سياسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى با منافق در اسلام محكوم است. «لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً» @tafsir_qheraati
إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى‌ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا «90» مگر كسانى (از منافقان) كه به قومى پيوسته‌اند كه ميان شما و آن قوم پيمانى است، يا (كسانى كه) نزد شما مى‌آيند در حالى كه سينه‌هاشان از جنگ با شما يا قوم خودشان به تنگ آمده است (و اصلًا حال جنگ با هيچ طرفى را ندارند و اين بى‌حوصلگى آنها لطف خداست) زيرا اگر خداوند مى‌خواست آنان را بر شما مسلّط مى‌كرد و آنان با شما مقاتله مى‌كردند. جلد 2 - صفحه 127 پس اگر آنان از شما كناره گرفته و با شما نجنگيدند و پيشنهاد صلح و سازش دادند، خداوند براى شما راهى براى تعرّض و جنگ با آنان قرار نداده است. پیام ها 1- به پيمان‌هاى نظامى حتّى با كفّار، بايد احترام گذاشت. «بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ» 2- در جنگ‌ها، به كسانى كه اعلام بى‌طرفى مى‌كنند، متعرّض نشويد. «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ» 3- مسلمانان بايد چنان قدرتمند باشند كه مخالفان در فكر هجوم نباشند. «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ» 4- توجّه به قدرت خدا داشته باشيد تا دچار غرور نشويد. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ» 5- با اراده ومشيّت الهى، دشمنان از جنگ با شما بازماندند، مبادا آن را به حساب قدرت خود بگذاريد. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ» 6- جهاد اسلام براى سلطه و تحميل عقيده نيست، بلكه براى دفع شرّ و موانع است. پس اكنون كه آنان از شما دست برداشته‌اند شما تعرّض بر آنان نكنيد و اگر متعرّض شويد ممكن است خداوند به آنان نيرو دهد و شما را قلع و قمع نمايند. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ‌ ... لَسَلَّطَهُمْ‌ ... 7- به انگيزه‌هاى صلح‌طلبانه و تقاضاى آتش بس، احترام بگذاريد. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد. فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ‌ ... فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا 8- تنها پيشنهاد صلح از سوى دشمن كافى نيست، براى اطمينان، ترك جنگ و القاى سلام لازم است. «فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ» 9- ملاك، معيار و ضوابط جنگ و صلح را بايد خدا تعيين كند. «فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا» @tafsir_qheraati
AUD-20220331-WA0009.
4.17M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۰ @tafsir_qheraati
AUD-20220401-WA0011.
2.87M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۱ @tafsir_qheraati
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أُولئِكُمْ جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً «91» بزودى گروهى ديگر را خواهيد يافت كه مى‌خواهند از شما (با اظهار اسلام) در امان باشند و از قوم خود نيز (با اظهار كفر) ايمن باشند. آنان هر بار به سوى فتنه (و بت‌پرستى) برگردند، در آن فرو مى‌افتند. پس اگر از درگيرى با شما كناره نگرفتند و به شما پيشنهاد صلح ندادند و دست از شما برنداشتند، آنان را هر جا يافتيد، بگيريد و بكشيد كه آنانند كسانى كه ما براى شما بر ايشان قدرت و تسلّطى آشكار قرار داده‌ايم. نکته ها گروهى از مكّيان، براى حفظ جان خود، نزد پيامبر آمده و منافقانه اظهار اسلام مى‌كردند و هنگامى كه به مكّه برمى‌گشتند، سراغ بت‌پرستى مى‌رفتند تا دچار شكنجه‌ى كافران نشوند و با اين روش، از منافع هر دو گروه بهره‌مند مى‌شدند و از خطرات هر دو جناح، در امان بودند و البتّه گرايش آنان به كفر بيشتر بود. پیام ها 1- خداوند مسلمانان را از افكار وحركات آينده دشمن آگاه مى‌كند. «سَتَجِدُونَ» 2- مسلمانان بايد انواع دشمنان خود را شناخته، با هر يك برخوردى متناسب داشته باشند. سَتَجِدُونَ آخَرِينَ‌ ... 3- به اظهارات هر كس اطمينان نكنيد. «يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ» 4- هدف منافقان، رفاه وزندگى آسوده است. «يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ» 5- محيطها و زمينه‌هاى مناسب، خصلت‌هاى درونى افراد را بروز مى‌دهد. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها» جلد 2 - صفحه 129 6- عقربه‌ى روح منافقان به سوى كفر است و با مساعد ديدن زمينه، در آن فرو مى‌روند. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها» 7- برخورد شديد و سركوبگرانه، با منافقانى است كه حركت‌هاى براندازى عليه نظام اسلامى مى‌دارند. لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ‌ ... يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ‌ 8- شناخت منافقان نياز به آگاهى و تحقيق و اطلاعات دقيق دارد. «ثَقِفْتُمُوهُمْ» از «ثقافه» به معناى فرهنگ و علم است. 9- مسلمانان بايد از هر جهت بر كفّار سلطه يابند. «سُلْطاناً مُبِيناً» 10- حكومت اسلامى در سركوب منافقان توطئه‌گر و تصفيه جامعه، دستش باز است و ولايت دارد. «جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً» @tafsir_qheraati
AUD-20220402-WA0024.
5.37M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۲ @tafsir_qheraati
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً «92» و هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را بكُشد، مگر از روى اشتباه و هر كس مؤمنى را به خطا كشت، پس بايد برده مؤمنى را آزاد كند و خونبهاى كشته را به خانواده‌اش تسليم كند، مگر آنكه (خانواده‌ى مقتول، از ديه‌ى قاتل) بگذرد و اگر (مقتول) با آنكه مؤمن است، از قومى است كه با شما دشمن است (جريمه‌اش فقط) آزاد كردن يك برده‌ى مؤمن است و اگر (مقتول) از قومى باشد كه ميان شما و آنان پيمان است، ديه‌ى او را به خانواده‌اش تسليم كند و برده‌ى مؤمنى را آزاد سازد. و اگر (برده‌اى براى آزاد كردن، يا پولى براى خريد برده) نيافت، پس دو ماه پياپى روزه بگيرد. اين، (تخفيف و) بازگشتى از سوى خدا (به مردم) است، و خداوند دانا و حكيم است. نکته ها مسلمانى به نام «عيّاش‌بن ابى ربيعه» كه سالها در مكّه به دست «حارث» شكنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدينه، حارث را در مدينه ديد و بى‌خبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان كافر شكنجه‌گر كشت. خبر به پيامبر دادند، و اين آيه نازل شد. پرداخت ديه آثارى دارد: الف: مرهمى براى بازماندگان مقتول است. ب: جلوگيرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگويند قتل خطايى، بها ندارد. ج: احترام به جان افراد و امنيّت اجتماعى است. د: جبران خلأ اقتصادى است كه در اثر قتل پيدا مى‌شود. در جايى كه بستگان مقتول از دشمنان مسلمانان باشند، خونبها به آنان داده نمى‌شود، تا بنيه‌ى مالى دشمنان اسلام تقويت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده كافرش را بريده است، پس جايى براى جبران نيست. امام صادق عليه السلام فرمود: آزاد كردن برده، پرداخت حقّ خدا و ديه دادن پرداخت حقّ اولياى مقتول است. «1» يك ديه و خونبهاى كامل، به اندازه‌ى متوسط درآمد يك فرد عادّى است. هزار مثقال طلا يا صد شتر و يا دويست گاو. «2» در آيه مقدار ديه بيان نشده، تا نياز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پيامبر و اهل‌بيت بيشتر احساس شود. ديه‌ى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، ابتدا آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ» ولى در بستگان كافر، ابتدا سخن از خونبهاست، سپس آزادى برده. فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ ... وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ شايد چون خويشانِ غير مسلمان، توجّهشان بيشتر به‌مادّيات است ويا آنكه پرداخت ديه، در حفظ وبقاى پيمان مؤثّرتر است. پیام ها 1- قتل بى‌گناه، در اسلام حرام است. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ» 2- قتل، با ايمان ناسازگار است. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ» 3- مؤمن، جايزالخطاست، بايد مواظب باشد. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً» 4- احترام جان مسلمان تا حدّى است كه از قتل خطايى هم نمى‌توان به آسانى گذشت. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ» 5- خطا، يكى از ملاك‌هاى رفع تكليف يا تخفيف در كيفر است. «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 6- جبران فقدان مؤمن، با آزاد كردن انسان با ايمان است. «تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» 7- آزادى، نوعى حيات است. وقتى حيات يك نفر گرفته مى‌شود، به جبرانش بايد يك نفر را آزاد كرد. «1» «تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 8- آزادى بردگان، در لابلاى برنامه‌هاى اسلام گنجانده شده است. «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 9- تسليم ديه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نيست، بلكه وظيفه‌ى قاتل پرداخت آن است. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 10- به هركس نبايد ديه داد، بايد به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق‌دار برسد. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 11- خانواده‌ى مقتول، مالك خونبها مى‌شود. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 12- تعيين ديه‌ى خطاكار، رمز وجود جريمه در نظام اسلامى است. «دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ» 13- در حالات هيجانى هم، عواطف و رحم نبايد فراموش شود و عفو از خطاكار، يك صدقه‌ى پسنديده است. «إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا» 14- ارزش پيمان تا آنجاست كه گاهى كافر را در رديف مؤمن قرار مى‌دهد. خونبها را به كافرى كه هم پيمان است بايد داد. فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ ... وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ 15- نوع جريمه‌ها بايد از يك سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» و از سوى ديگر سبب تقويت جامعه‌ى كفّار نگردد. لذا پرداخت ديه و خونبها به دشمن حربى، ممنوع است. «فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 16- شرط ايمان براى آزاد كردن
برده، تشويقى است براى بردگان كه به سراغ پذيرش اسلام بروند. «رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» 17- در اسلام و قوانينش، بن‌بست نيست. احكام اسلامى تعطيل نمى‌شود، ولى تخفيف دارد. «فَمَنْ لَمْ يَجِدْ» 18- در اسلام، جريمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است. فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ... 19- روزه‌هاى پياپى، وسيله‌اى براى پاكسازى روح است. «فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ» 20- اسلام، به بعد ايمانى افراد تكيه دارد. آزاد كردن برده و پرداخت ديه، ديدنى است، ولى روزه گرفتن، ديدنى نيست و به اين وسيله، انسان وجدان دينى و اخلاقى خود را جريمه مى‌كند. «فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ» 21- جان مؤمن بسيار مهم است، و كفّارات، نوعى تخفيف و ارفاق الهى است. «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» 22- قتل غير عمدى نيز انسان را از لطف خدا دور مى‌كند و پرداخت ديه و آزاد كردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل. «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» @tafsir_qheraati
AUD-20220403-WA0015.
2.54M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۳ @tafsir_qheraati
وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً «93» و هر كس به عمد مؤمنى را بكشد پس كيفرش دوزخ است كه هميشه در آن خواهد بود، و خداوند بر او غضب و لعنت كرده و براى او عذابى بزرگ آماده ساخته است. نکته ها در شرايط بحرانى جنگ احد، يكى از مسلمانان، مسلمان ديگرى را به خاطر خصومت‌هاى شخصى دوران جاهليّت كشت. پيامبر اكرم از طريق وحى آگاه شد و در بازگشت از احد، در محلّه‌ى «قُبا» به قصاص قتل مؤمن دستور داد، آن مسلمان قاتل را بكشند و به پشيمانى او توجّهى نكرد. «1» اسلام براى جان مسلمان و حفظ امنيّت افراد، اهميّت بسيار قائل شده و كيفر عذاب ابدى را براى آن مقرّر داشته تا جلوى قتل و جرائم سنگين گرفته شود. تعبيراتى كه در اين آيه براى «قتل عمدى مؤمن» به كار رفته، درباره‌ى هيچ گناهى نيامده است. امام صادق عليه السلام فرمود: توبه‌ى كسى كه از روى عمد مؤمنى را بكشد قصاص است. «2» «تعمّد» از «عمود» است واز آنجا كه ستون كارها نيّت است، به كارى كه با انگيزه‌ى قبلى باشد، عمدى گويند. در روايات متعدّدى به بزرگى گناه قتل تصريح شده، از جمله: 1- در قيامت، كشتن بى‌گناهان اوّلين مسأله‌اى است كه از آن سؤال مى‌شود. 2- ياغى‌ترين افراد، كسى است كه انسانى را بكشد يا بزند. 3- علاوه بر گناه قتل، گناهان مقتول هم به دوش قاتل مى‌افتد. 4- اگر اهل آسمان و زمين در قتل مؤمنى شريك شوند، همه عذاب مى‌شوند. 5- اگر همه دنيا فنا شود، آسان‌تر از قتل يك بى‌گناه است. «3» پیام ها «1». المغازى، ج 1، ص 304، به نقل از: پيامبرى و جهاد، ص 327. «2». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 7، ص 276. 1- در نظام اسلامى، هيچ مقامى حقّ قتل و اعدام بى جهت ديگران را ندارد. مَنْ يَقْتُلْ‌ ... مُتَعَمِّداً (ولى در نظام طاغوتى شعار «أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ» «1» هست.) 2- ارزش انسان به افكار و عقايد صحيح اوست. «مُؤْمِناً» @tafsir_qheraati