eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2هزار دنبال‌کننده
95 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَ الْأَنْعامِ نَصِيباً فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَكائِنا فَما كانَ لِشُرَكائِهِمْ فَلا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَ ما كانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى‌ شُرَكائِهِمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ «136» و (بت پرستان) از آنچه خداوند از كشت و چهارپايان آفريده است، سهمى را براى خدا قرار دادند و به پندار خودشان گفتند: اين قسمت براى خداست و اين قسمت براى (بت‌هايى كه هم) شريكان (خدايند، هم شريك اموال) ما پس آنچه سهم شركا و بت‌ها بود به خدا نمى‌رسيد، ولى هرچه سهم خدا بود به شركا مى‌رسيد، چه بد است آنچه داورى مى‌كنند! نکته ها آنان كه از مدار تربيت انبيا بيرون رفته و به وادى خيال مى‌روند، حرف‌ها و تصميم‌هايشان نيز خيالى و بى‌منطق است و خود را مالك همه چيز مى‌دانند و تقسيم‌بندى مى‌كنند. يكبار پسران را سهم خود و دختران را سهم خدا مى‌دانند. «أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثى‌» «1» يكبار هم غلّات و حيوانات را بين خدا و بت‌ها تقسيم مى‌كنند. مشركان مى‌پنداشتند سهم بت‌ها غير قابل تغيير است و آن را خرج بتكده‌ها و خدمه آنها مى‌كردند، و سهم خدا را نيز به اين بهانه كه خداى آسمان‌ها بى‌نياز است، هنگام كم و كسر آمدن‌ها خرج بتخانه‌ها مى‌كردند. نه خرج كودكان، فقرا و مهمانان. پیام ها 1- در كشاورزى و دامدارى، گرچه انسان نقش دارد، امّا زارع و خالق اصلى خداست. «لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ» در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» «2» «1». نجم، 21. «2». واقعه، 64. جلد 2 - صفحه 561 2- مشركان با آنكه بت‌ها را شريك خدا مى‌پنداشتند، ولى براى خداوند موقعيّت ويژه‌اى از عزّت و غنا قائل بودند و تلفات را از سهم خدا كم مى‌كردند و مى‌گفتند: او نيازى ندارد. «ما كانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلى‌ شُرَكائِهِمْ» 3- رسالت انبيا، مبارزه با خرافات است. «ساءَ ما يَحْكُمُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر على بن ابراهیم. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 351 ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ «137» و بدين سان (بت‌ها و خادمان بت‌ها كه) شريكان آنها (در اموالشان محسوب مى‌شدند،) كشتن فرزند را براى بسيارى از مشركان (به عنوان قربانى براى بت‌ها) زيبا جلوه دادند تا آنان را به هلاكت كشيده و آيين آنان را مشتبه سازند. و اگر خداوند مى‌خواست چنين نمى‌كردند (و به اجبار جلو آنان را مى‌گرفت)، پس آنان را با دروغ‌هايى كه مى‌بافند واگذار. نکته ها همان گونه كه تقسيم كشت و دام، ميان خدا و شريكان، در نظر مشركان جلوه داشت، عشق به بت و فرزندكشى در پاى بت را هم وسوسه‌هاى شيطانى در نظرشان آراسته بود. «لِيُرْدُوهُمْ»: از «ارداء» به معناى هلاك كردن است. مشركان يا مى‌گويند: دختر ننگ است و زنده به گورش مى‌كنند، «أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ» «1» يا مى‌گويند: خرجى ندارم و بايد نابود شود، «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» «2» يا آن را نوعى قرب به بت‌ها «1». نحل، 59. «2». اسراء، 31. جلد 2 - صفحه 562 مى‌دانند، كه همه‌ى اينها نوعى تزيين است. پیام ها 1- بينش غلط و خرافى، سبب مى‌شود كه انسان، فرزند خود را پاى بت سنگى و چوبى قربانى كرده و به آن افتخار نمايد. زَيَّنَ‌ ... قَتْلَ أَوْلادِهِمْ‌ 2- مجرمان، حتّى براى فرزندكشى هم توجيه درست مى‌كنند تا روان و وجدان خود را آرام كنند. «زَيَّنَ» 3- در انتقاد، انصاف را مراعات كنيم. «لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» نه آنكه همه چنين‌اند. 4- توجيه گناه و آراستن زشتى‌ها، عامل هلاكت و سقوط است. زَيَّنَ‌ ... لِيُرْدُوهُمْ‌ 5- خرافه‌گرايى، سبب التقاط و آميختگى دين با شبهات است. «وَ لِيَلْبِسُوا» 6- پيامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نكردند، آنان را رها كرده و به سراغ دل‌هاى آماده مى‌رود. «فَذَرْهُمْ» 7- افكار و رفتار منحرفان، نبايد حقّ‌جويان را دلسرد كند. «فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» 8- شريك پنداشتن براى خداوند، افترا به اوست. «فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَ أَنْعامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِما كانُوا يَفْتَرُونَ «138» و مشركان (به پندار خويش) گفتند: اينها، دام‌ها و كشت‌هايى ممنوع است، كسى نخورد مگر آن (خادمين بتكده‌ها) كه ما بخواهيم. و چهارپايانى است كه (سوار شدن بر) پشت آنها حرام است و چهارپايانى كه نام خدا را (هنگام ذبح) بر آن نمى‌برند (اين احكام را) به دروغ به خدا نسبت مى‌دادند. خداوند به زودى آنان را به كيفر آنچه به او افترا مى‌بستند جزا خواهد داد. جلد 2 - صفحه 563 نکته ها «حِجْرٌ» به معناى منع است و «تحجير» يعنى منطقه‌اى را سنگ‌چين كردن و مانع شدن از ورود ديگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعيل» نيز جايى است كه با ديوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گويند، چون انسان را از زشتى‌ها باز مى‌دارد. «هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ» «1» در دو آيه‌ى قبل، عقائد خرافى مشركان درباره‌ى سهم خدا و بت‌ها از كشاورزى و چهارپايان مطرح بود. در اين آيه چگونگى مصرف سهم بت‌ها بيان شده كه احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمان بت‌ها و بتكده‌ها. با توجّه به اين آيه، مشركان چهار انحراف داشتند: 1. ممنوع شمردن بعضى از چهارپايان. 2. ممنوع شمردن بعضى از محصولات كشاورزى. 3. ممنوع كردن سوارى برخى از چهارپايان. 4. نبردن نام خدا به هنگام ذبح حيوانات. قرآن، هدف آفرينش چهار پايان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى‌داند: «جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ» «2» و تحريم بهره‌بردارى از چهارپايان را، از بدعت‌هاى جاهلى مى‌شمرد كه در آيه 103 سوره‌ى مائده نيز بيان شده است. اسلام، آيين جامعى است كه حتّى انحراف در بهره‌گيرى از حيوانات را هم تحمّل نمى‌كند. وقتى قرآن، از بى‌مصرف ماندن حيوان وتحريم سوارشدن بر آن نكوهش مى‌كند، به طريق اولى از بى‌مصرف ماندن انسان‌ها، منابع، سرمايه‌ها واستعدادها بيشتر نكوهش مى‌كند. پیام ها 1- احكام دين بايد منسوب به خدا باشد، نه بر پايه‌ى گمان، خيال، قياس و استحسان. قالُوا ... بِزَعْمِهِمْ‌ ... افْتِراءً عَلَيْهِ‌ 2- مبارزه با خرافات، يكى از وظايف اصلى پيامبران است. «افْتِراءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ» «1». فجر، 5. «2». غافر، 79. جلد 2 - صفحه 564 3- تحريم حلال‌ها و تحليل حرام‌ها، افترا بر خداست. هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ ... افْتِراءً 4- بدعت‌گذاران، در انتظار كيفر قوانين موهوم خود باشند. «سَيَجْزِيهِمْ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «139» و (از ديگر عقائد خرافى مشركان، اين بود كه مى) گفتند: آنچه در شكم اين چهارپايان (نذر شده براى بت‌ها) است، (اگر زنده به دنيا آيد) مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده به دنيا آيد، پس همه (زن و مرد) در آن شريكند، خداوند به زودى آنان را به سزاى اين گونه توصيف‌هاى باطل كيفر خواهد داد. همانا او حكيمى داناست. نکته ها آشنايى با خرافات دوران جاهليّت، انسان را با زحمات رسول خدا براى هدايت آنان آشنا ساخته، روح قدرشناسى را در انسان، زنده و شكوفا مى‌كند. پیام ها 1- تبعيض بى‌جا ميان زن و مرد، عملى جاهلى و مطرود است. «خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا» 2- در جاهليّت، تحقير زن تا آن حد بود كه در برخى موارد از حيوان سالم بهره‌اى نداشت و فقط در گوشت حيوان مرده شريك بود. «شُرَكاءُ» 3- جزا و كيفر الهى، بر اساس علم و حكمت اوست. سَيَجْزِيهِمْ‌ ... حَكِيمٌ عَلِيمٌ‌ تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 565 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ «140» به يقين زيان كردند كسانى كه فرزندان خود را سفيهانه و از روى جهل كشتند، و آنچه را خداوند روزى آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام كردند، آنان گمراه شدند و هدايت يافته نبودند. نکته ها ابن عباس از بزرگان صدر اسلام مى‌گويد: هر كه مى‌خواهد ميزان جهالت اقوام دوران جاهلى را بداند، همين آيات سوره‌ى انعام كه بيانگر خرافات و اعتقادات بى‌اساس مشركان است، را بخواند. «1» جاهلان عرب، به گمان تقرّب به بت‌ها، يا به جهت حفظ آبرو، دختران خود را گاهى قربانى بت‌ها يا زنده به گور مى‌كردند. پیام ها 1- جهالت و سفاهت، عامل خسارت است. (خسارت‌هايى چون: از دست دادن فرزند، عاطفه و نعمت‌هاى حلال و كسب دوزخ و كيفر الهى). «قَدْ خَسِرَ» 2- خسارت واقعى، فدا شدن انسان در راه باطل است. (چه قربانى بت شدن، چه فداى خيال و غيرت نابجا) «قَدْ خَسِرَ» 3- تحريم نابجاى حلال‌ها، افترا بر خداوند است. «وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً» 4- انجام هر كارى و تحريم هر چيزى، يا دليل شرعى مى‌خواهد يا عقلى. «بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ» 5- با خرافات، با شديدترين وجه مقابله وبرخورد كنيم. «قَدْ خَسِرَ، سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ، افْتِراءً، ضَلُّوا، ما كانُوا مُهْتَدِينَ» «1». تفسير نمونه. جلد 2 - صفحه 566 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 352." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «141» و اوست كسى كه به وجود آورد باغهايى با داربست و بى‌داربست، و درخت خرما و كشتزار با خوردنى‌هاى گوناگون، و زيتون و انار، (برخى ميوه‌ها) شبيه به همند و برخى شباهتى با هم ندارند. همين كه باغها ثمر داد، از ميوه‌اش بخوريد و روز درو كردن و ميوه چيدن حقّ آن (محرومان) را بدهيد و اسراف نكنيد، چرا كه خداوند، اسراف كاران را دوست ندارد. نکته ها «جَنَّاتٍ»، باغ‌هاى پر درخت و زمين‌هاى پوشيده از زراعت است. «معروش»، درختى است كه نياز به داربست دارد. «اكل» به معناى مأكول و خوراكى است. در آيه 99 همين سوره خوانديم: «انْظُرُوا إِلى‌ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ» هنگامى كه درخت بار آورد، با دقّت به آن نگاه كنيد. در اين آيه مى‌خوانيم كه‌ «كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ»، هنگامى كه بار داد، بخوريد. نتيجه اينكه: خوردن بايد با تأمّل و دقّت باشد، نه غافلانه. امام باقر عليه السلام پس از تلاوت اين آيه فرمود: شخصى زراعتى داشت كه تمام محصولاتش را صدقه مى‌داد و خود و عيالش بى‌چيز مى‌ماندند. خداوند اين عمل را اسراف خواند. «1» اين آيه، درس خداشناسى را همراه با اجازه مصرف خواركى‌ها و رسيدگى به طبقات محروم و انفاق به آنان و اعتدال داشتن و زياده‌روى نكردن در مصرف و انفاق را بيان مى‌كند. «1». تفسير نورالثقلين. جلد 2 - صفحه 567 «أَنْشَأَ، كُلُوا، آتُوا، لا تُسْرِفُوا» چنانكه در جاى ديگر نيز مى‌خوانيم: «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» «1» امام صادق عليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: حتّى اگر مسلمان يافت نشد، حقّ برداشت را به مشرك فقير بپردازيد. «2» در روايتى ديگر فرمود: اين حقّ برداشت، غير از زكات است. «3» امام صادق عليه السلام فرمود: ميوه را در شب برداشت نكنيد و شبانه درو نكنيد تا فقيران نيز بتوانند حاضر شوند و چيزى بگيرند. «4» در سوره «ن والقلم» نيز مى‌خوانيم كه خداوند باغ كسانى را كه تصميم گرفتند شبانه و به دور از چشم فقرا ميوه‌ها را بچينند و به آنها ندهند، سوزاند. پیام ها 1- تنوّع ميوه‌ها و محصولات كشاورزى، آن هم از يك آب وخاك، نشانه قدرت الهى است. أَنْشَأَ ... مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ‌ 2- خداوند براى خود در محصولات، حقّى قرار داده است. «آتُوا حَقَّهُ» (آرى، نور و هوا، آب و خاك، توان و نيرو و فكر و استعداد، همه و همه از آنِ خداوند است و او بر هر چيزى حقّ دارد.) 3- در انفاق نيز ميانه‌رو باشيم. «وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا» 4- اسلام، دين اعتدال است، هم تحريم نابجا را ممنوع مى‌كند (در آيه قبل) و هم مصرف بى‌رويّه را. «لا تُسْرِفُوا» 5- شرط مصرف، پرداخت حقّ محرومان است. كُلُوا ... آتُوا حَقَّهُ‌ 6- مقدار مصرف، محدود به عدم اسراف است. كُلُوا ... لا تُسْرِفُوا «1». فرقان، 67. «2». بحار، ج 93، ص 96. «3». برهان، ج 1، ص 557. «4». كافى، ج 3، ص 565. جلد 2 - صفحه 568 7- هنگام برداشت محصول، به ياد محرومان باشيم. «يَوْمَ حَصادِهِ» 8- هنگام رسيدن وبرداشت محصول، آمادگى انسان براى انفاق بيشتر است، پس فرصت را از دست ندهيم. «آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ» 9- ميوه‌ى نارس نخوريد. «كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ» 10- اسراف‌كار، مبغوض خداوند است. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار. پرش به بالا↑ تفسیر جامع البیان. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 352" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا