eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.8هزار دنبال‌کننده
87 عکس
21 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ «139» و (از ديگر عقائد خرافى مشركان، اين بود كه مى) گفتند: آنچه در شكم اين چهارپايان (نذر شده براى بت‌ها) است، (اگر زنده به دنيا آيد) مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر مرده به دنيا آيد، پس همه (زن و مرد) در آن شريكند، خداوند به زودى آنان را به سزاى اين گونه توصيف‌هاى باطل كيفر خواهد داد. همانا او حكيمى داناست. نکته ها آشنايى با خرافات دوران جاهليّت، انسان را با زحمات رسول خدا براى هدايت آنان آشنا ساخته، روح قدرشناسى را در انسان، زنده و شكوفا مى‌كند. پیام ها 1- تبعيض بى‌جا ميان زن و مرد، عملى جاهلى و مطرود است. «خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا» 2- در جاهليّت، تحقير زن تا آن حد بود كه در برخى موارد از حيوان سالم بهره‌اى نداشت و فقط در گوشت حيوان مرده شريك بود. «شُرَكاءُ» 3- جزا و كيفر الهى، بر اساس علم و حكمت اوست. سَيَجْزِيهِمْ‌ ... حَكِيمٌ عَلِيمٌ‌ تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 565 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ «140» به يقين زيان كردند كسانى كه فرزندان خود را سفيهانه و از روى جهل كشتند، و آنچه را خداوند روزى آنان ساخته بود با افترا بر خدا حرام كردند، آنان گمراه شدند و هدايت يافته نبودند. نکته ها ابن عباس از بزرگان صدر اسلام مى‌گويد: هر كه مى‌خواهد ميزان جهالت اقوام دوران جاهلى را بداند، همين آيات سوره‌ى انعام كه بيانگر خرافات و اعتقادات بى‌اساس مشركان است، را بخواند. «1» جاهلان عرب، به گمان تقرّب به بت‌ها، يا به جهت حفظ آبرو، دختران خود را گاهى قربانى بت‌ها يا زنده به گور مى‌كردند. پیام ها 1- جهالت و سفاهت، عامل خسارت است. (خسارت‌هايى چون: از دست دادن فرزند، عاطفه و نعمت‌هاى حلال و كسب دوزخ و كيفر الهى). «قَدْ خَسِرَ» 2- خسارت واقعى، فدا شدن انسان در راه باطل است. (چه قربانى بت شدن، چه فداى خيال و غيرت نابجا) «قَدْ خَسِرَ» 3- تحريم نابجاى حلال‌ها، افترا بر خداوند است. «وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِراءً» 4- انجام هر كارى و تحريم هر چيزى، يا دليل شرعى مى‌خواهد يا عقلى. «بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ افْتِراءً عَلَى اللَّهِ» 5- با خرافات، با شديدترين وجه مقابله وبرخورد كنيم. «قَدْ خَسِرَ، سَفَهاً بِغَيْرِ عِلْمٍ، افْتِراءً، ضَلُّوا، ما كانُوا مُهْتَدِينَ» «1». تفسير نمونه. جلد 2 - صفحه 566 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 352." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «141» و اوست كسى كه به وجود آورد باغهايى با داربست و بى‌داربست، و درخت خرما و كشتزار با خوردنى‌هاى گوناگون، و زيتون و انار، (برخى ميوه‌ها) شبيه به همند و برخى شباهتى با هم ندارند. همين كه باغها ثمر داد، از ميوه‌اش بخوريد و روز درو كردن و ميوه چيدن حقّ آن (محرومان) را بدهيد و اسراف نكنيد، چرا كه خداوند، اسراف كاران را دوست ندارد. نکته ها «جَنَّاتٍ»، باغ‌هاى پر درخت و زمين‌هاى پوشيده از زراعت است. «معروش»، درختى است كه نياز به داربست دارد. «اكل» به معناى مأكول و خوراكى است. در آيه 99 همين سوره خوانديم: «انْظُرُوا إِلى‌ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ» هنگامى كه درخت بار آورد، با دقّت به آن نگاه كنيد. در اين آيه مى‌خوانيم كه‌ «كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ»، هنگامى كه بار داد، بخوريد. نتيجه اينكه: خوردن بايد با تأمّل و دقّت باشد، نه غافلانه. امام باقر عليه السلام پس از تلاوت اين آيه فرمود: شخصى زراعتى داشت كه تمام محصولاتش را صدقه مى‌داد و خود و عيالش بى‌چيز مى‌ماندند. خداوند اين عمل را اسراف خواند. «1» اين آيه، درس خداشناسى را همراه با اجازه مصرف خواركى‌ها و رسيدگى به طبقات محروم و انفاق به آنان و اعتدال داشتن و زياده‌روى نكردن در مصرف و انفاق را بيان مى‌كند. «1». تفسير نورالثقلين. جلد 2 - صفحه 567 «أَنْشَأَ، كُلُوا، آتُوا، لا تُسْرِفُوا» چنانكه در جاى ديگر نيز مى‌خوانيم: «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» «1» امام صادق عليه السلام ذيل اين آيه فرمودند: حتّى اگر مسلمان يافت نشد، حقّ برداشت را به مشرك فقير بپردازيد. «2» در روايتى ديگر فرمود: اين حقّ برداشت، غير از زكات است. «3» امام صادق عليه السلام فرمود: ميوه را در شب برداشت نكنيد و شبانه درو نكنيد تا فقيران نيز بتوانند حاضر شوند و چيزى بگيرند. «4» در سوره «ن والقلم» نيز مى‌خوانيم كه خداوند باغ كسانى را كه تصميم گرفتند شبانه و به دور از چشم فقرا ميوه‌ها را بچينند و به آنها ندهند، سوزاند. پیام ها 1- تنوّع ميوه‌ها و محصولات كشاورزى، آن هم از يك آب وخاك، نشانه قدرت الهى است. أَنْشَأَ ... مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ‌ 2- خداوند براى خود در محصولات، حقّى قرار داده است. «آتُوا حَقَّهُ» (آرى، نور و هوا، آب و خاك، توان و نيرو و فكر و استعداد، همه و همه از آنِ خداوند است و او بر هر چيزى حقّ دارد.) 3- در انفاق نيز ميانه‌رو باشيم. «وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا» 4- اسلام، دين اعتدال است، هم تحريم نابجا را ممنوع مى‌كند (در آيه قبل) و هم مصرف بى‌رويّه را. «لا تُسْرِفُوا» 5- شرط مصرف، پرداخت حقّ محرومان است. كُلُوا ... آتُوا حَقَّهُ‌ 6- مقدار مصرف، محدود به عدم اسراف است. كُلُوا ... لا تُسْرِفُوا «1». فرقان، 67. «2». بحار، ج 93، ص 96. «3». برهان، ج 1، ص 557. «4». كافى، ج 3، ص 565. جلد 2 - صفحه 568 7- هنگام برداشت محصول، به ياد محرومان باشيم. «يَوْمَ حَصادِهِ» 8- هنگام رسيدن وبرداشت محصول، آمادگى انسان براى انفاق بيشتر است، پس فرصت را از دست ندهيم. «آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ» 9- ميوه‌ى نارس نخوريد. «كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ» 10- اسراف‌كار، مبغوض خداوند است. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421. پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار. پرش به بالا↑ تفسیر جامع البیان. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 352" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «142» و بعضى از چهارپايان باركش و بعضى غير باركش و مثل فرش (به زمين نزديك) اند (و يا از كرك و پشم آنها براى فرش استفاده مى‌شود) از آنچه خداوند روزى شما ساخته بخوريد و از گام‌هاى (وسوسه‌انگيز) شيطان پيروى نكنيد، چرا كه او دشمن آشكار شماست. نکته ها در آيه‌ى قبل به نعمت‌هاى خداوند در محصولات كشاورزى اشاره شده و در اينجا به دامدارى و انواع بهره‌هايى كه انسان از حيوانات مى‌برد. مراد از كلمه «فرش»، چهارپايانى مثل گوسفند است كه به خاطر نزديكى بدنشان به زمين، به منزله فرش هستند، يا اينكه از پشم و كرك و موى آنها فرش مى‌بافند. بيشتر مفسّران، كلمه‌ى‌ «حَمُولَةً» را به معناى حيوانات باربر دانسته‌اند، و «فرش» را حيوانات غير باربر معنا كرده‌اند. پیام ها 1- هستى و آفريده‌هايش، مسخّر انسان است. «حَمُولَةً وَ فَرْشاً» 2- قانون كلى در حيوانات، حلال بودن مصرف آنهاست، مگر آنكه دليلى بر جلد 2 - صفحه 569 حرمت باشد. «كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ» 3- تحريم حلال‌ها، از گام‌هاى شيطانى است. كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ‌ 4- تنها توصيه به خام‌خوارى كه امروز در ميان گروه كثيرى رواج دارد و نهى از مصرف گوشت، ممنوع است. وَ مِنَ الْأَنْعامِ‌ ... كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ‌ 5- نسبت به خوردنى‌ها بايد مواظب باشيم. «كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا» چنانكه اوّلين اهرم شيطان براى گمراه كردن حضرت آدم، غذا بود. 6- سر سفره‌ى خداوند، از دشمن او پيروى نكنيم. «كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» 7- سياست شيطان، انحراف تدريجى است، نه دفعى. «خُطُواتِ الشَّيْطانِ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «143» (خداوند براى شما حلال كرده است) هشت زوج از حيوانات را. از گوسفند دو زوج (نر و ماده) و از بز، دو زوج (به كسانى كه از پيش خود، بعضى چهارپايان را تحريم مى‌كنند) بگو: آيا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده يا ماده‌هاى آنها را يا آنچه را شكم آنها در برگرفته است؟ اگر راست مى‌گوييد از روى علم و دانش به من خبر دهيد. وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «144» جلد 2 - صفحه 570 و از شتر دو زوج (نر و ماده) و از گاو دو زوج (نر و ماده) را (براى شما حلال كرده است) بگو: آيا خداوند نرهاى اين دو را حرام كرده يا ماده‌ها را يا آنچه را كه شكم آن دو در برگرفته است؟ يا مگر شما شاهد و حاضر بوده‌ايد كه خداوند به حرمت اين گوشت‌ها به شما سفارش كرده است؟! پس كيست ستمكارتر از كسى كه به خداوند، دروغ بندد تا مردم را از روى نادانى گمراه سازد؟ قطعاً خداوند، گروه ستمكار را هدايت نمى‌كند. نکته ها كلمه‌ى «زوج» هم به مجموع نر و ماده گفته مى‌شود و هم به هر يك از نر و ماده به تنهايى. در اين آيه به هر كدام به تنهايى گفته شده و مراد از هشت جفت، هشت عدد است، چهار نر و چهار ماده كه چهار تا در آيه‌ى 143 و چهار تا در آيه‌ى 144 بيان شده است. در آيه‌ى 45 سوره‌ى نجم نيز كلمه‌ى «زوج» در يك فرد بكار رفته است، نه در دو تا. «خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‌» در آيه 6 سوره‌ى زمر، خلقت هشت نر و ماده‌ى حيوانات در كنار خلقت انسان بيان شده است. «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» احتمال دارد كه ترتيب نام بردن از حيوانات چهارگانه، اشاره به برترى آنها در مصرف باشد. (گوسفند، بز، شتر و گاو) در بعضى روايات، «ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ» به 16 فرد تفسير شده كه اين چهار حيوان هر كدام دو نوع يكى نر يكى ماده و هر كدام اهلى و وحشى دارد. امام هادى عليه السلام فرمود: گاوميش از نوع گاو وحشى است. «1» پیام ها 1- در فتوا يا عقيده به حلال و حرام چيزى، علم لازم است. «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ» «1». تفسير برهان، ج 1، ص 558. جلد 2 - صفحه 571 2- حلال بودن نيازى به دليل ندارد زيرا اصل در خوردنى‌ها حِلّيّت است بلكه حرام بودن دليل لازم دارد. قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ‌ ... نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ‌ 3- افترا بر خدا، بزرگ‌ترين ظلم است. «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ» 4- دروغ بستن به خدا، مايه‌ى گمراه ساختن مردم است. «لِيُضِلَّ النَّاسَ» 5- افترا، انسان را از هدايت‌پذيرى خارج مى‌كند. «لا يَهْدِي» 6- باورها و عقائد يا بايد بر اساس علم و عقل باشد كه در آيه‌ى قبل خوانديم، «نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ» و يا بر اساس شرع. «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‌ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «145» بگو: در آنچه به من وحى شده، بر كسى كه چيزى مى‌خورد هيچ حرامى نمى‌يابم مگر آن كه مردار يا خون ريخته شده يا گوشت خوك باشد كه قطعاً پليد است، يا حيوانى كه از روى فسق و نافرمانى به نام غير خدا ذبح شده باشد. پس هر كس كه (به خوردن آنها) ناچار و مضطرّ شد، به شرط آنكه از روى سركشى و بيش از حدّ ضرورت نباشد، (مانعى ندارد). همانا خداوند تو آمرزنده و مهربان است. نکته ها «مَيْتَةً»، منحصر در حيوانى نيست كه خود به خود مرده باشد، بلكه هر حيوانى كه بر طبق دستور اسلام، ذبح نشود در حكم مردار و حرام است. حرمت مردار و خون، چهار مرتبه در قرآن مطرح شده است، دوبار در سوره‌هاى مكّى‌ «1» و «1». انعام، 145 ونحل، 115. جلد 2 - صفحه 572 دوبار در سوره‌هاى مدنى‌ «1». «أُهِلَّ» از «اهلال» به معناى بلند كردن صدا هنگام ديدن هلال اوّل ماه است. سپس به هر صداى بلندى گفته شده است. مشركان در هنگام ذبح حيوانات، با صداى بلند نام بت‌ها را مى‌بردند، از اين رو «أُهِلَّ» گفته شده است. جمله‌ لا أَجِدُ ... إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً در برابر تحريم‌هاى جاهلانه مشركان است وگرنه گوشت بعضى پرندگان و درّندگان ديگر نيز حرام است كه در اين آيه نيامده است و به اصطلاح اين حصر، حصر اضافى است نه حقيقى. از نظر اسلام، احكام مضطرّ شامل حال كسى مى‌شود كه خود را از راه ستمگرى و گردن‌كشى و گناه مضطرّ نكرده باشد، «غَيْرَ باغٍ» وآنگاه تنها به مقدار رفع اضطرار، تصرّف مجاز است نه بيشتر از آن. «وَ لا عادٍ» پیام ها 1- يگانه منبع علم پيامبر صلى الله عليه و آله براى بيان احكام، وحى الهى است. «لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ» 2- اصل و قانون اوّليه، حلال بودن حيوانات است. «لا أَجِدُ» 3- تنها محرّمات ابلاغ شده در آيات و روايات تكليف‌آور است، پس اگر با جستجو و تتبّع، دليلى بر حرمت چيزى نيافتيم، براى ما حلال است. «لا أَجِدُ» 4- وقتى در مسأله‌ى خوردن و نخوردن شخص پيامبر هم بايد از «وحى» دستور بگيرد، ديگران چگونه از پيش خود چيزى را حرام مى‌كنند؟ «فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ» 5- دليل تحريم گوشت خوك، آلودگى و پليدى آن است. «فَإِنَّهُ رِجْسٌ» 6- احكام تغذيه، براى مرد و زن يكسان است. «طاعِمٍ يَطْعَمُهُ» در مقابل آن عقيده خرافى در آيه 139 كه براى مردان گوشت همه‌ى حيوانات را حلال و براى‌ «1». بقره، 173 و مائده، 3. جلد 2 - صفحه 573 زنان برخى موارد را حرام مى‌دانستند. «خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا» 7- در قانون، بايد اهمّ و مهمّ رعايت شود. حفظ جان، مهم‌تر از حرام بودن مصرف مردار است. «فَمَنِ اضْطُرَّ» 8- در اسلام بن‌بست نيست، وقتى اضطرار پيش آيد مصرف حرام‌ها مجاز مى‌شود. «فَمَنِ اضْطُرَّ» 9- سوء استفاده از قانون در موارد استثنا، ممنوع است و بايد به همان مقدار اضطرار، بسنده شود. «غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ» 10- خون باقيمانده در گوشت پس از ذبح شرعى حرام نيست. خون ريخته شده حرام است. «دَماً مَسْفُوحاً» 11- در جايى كه اضطرار به طور قهرى پيش آيد، مى‌توان از گوشت حرام استفاده كرد، ولى اگر با دست خودمان كارى كرديم كه مضطر شديم استفاده مجاز نمى‌شود. «اضْطُرَّ» (به صورت مجهول آمده است) 12- وجود قوانين تخفيفى و اضطرارى، جلوه‌اى از مغفرت و رحمت الهى است. فَمَنِ اضْطُرَّ ... فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ «146» و بر يهوديان، هر (حيوان) ناخن دار را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه هر دو را بر آنان حرام ساختيم مگر آن مقدار كه بر پشت گاو و گوسفند يا همراه روده ومخلوط به استخوان است. اين (تحريم)، كيفر ماست به خاطر ظلمى كه مرتكب شدند و قطعاً ما راستگوييم. جلد 2 - صفحه 574 نکته ها در آيه‌ى قبل، محرّمات در اسلام و در اين آيه، محرمات يهود بيان شده، تا معلوم گردد كه عقائد خرافى مشركان، با هيچ يك از اديان آسمانى سازگار نيست. «1» «ظُفُرٍ» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حيوانات كه شكاف ندارد (مثل سمّ اسب يا نوك پاى شتر) نيز اطلاق شده است، از اين رو شتر و حيواناتى كه سُم‌چاك نيستند، چه چهار پايان چه پرندگان، بر يهود حرام است. «2» «حوايا» جمع «حاويه»، به محتويات شكم گفته مى‌شود. «3» در آيه‌ى 160 سوره نساء هم مى‌خوانيم: «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ طَيِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ» حرام شدن برخى طيّبات بر يهود، به خاطر ظلم‌هاى آنان بوده است، بگذريم كه يهود نيز مانند مشركان پاره‌اى از چيزها را بر خود حرام كرده بودند. قرآن مى‌فرمايد: «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى‌ نَفْسِهِ» «4» تحريم بعضى خوردنى‌ها بر يهود، موقّت بود و توسّط حضرت عيسى عليه السلام بر طرف شد. چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ» «5» احكام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت يا مفسده‌ى واقعى است. مثل اكثر احكام. ب: داراى جنبه آزمايشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعيل. ج: داراى جنبه‌ى كيفرى است، مثل همين آيه. آرى، يكى از عذاب‌هاى خدا، تنگناهاى معيشتى است. پیام ها 1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و ياغيان، بلامانع است. حَرَّمْنا ... بِبَغْيِهِمْ‌ 2- كيفر الهى منحصر در آخرت نيست، در دنيا هم هست. «جَزَيْناهُمْ بِبَغْيِهِمْ» «1». تفسير نمونه. «2». تورات، سِفر لاويان، فصل 11. «3». تفسير نمونه. «4». آل‌عمران، 93. «5». آل‌عمران، 50. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 575 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا