"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ «184»
آيا آنان فكر نكردند كه همنشين آنان (پيامبر اسلام،) هيچگونه جنون ندارد؟ او جز هشداردهندهاى آشكار نيست.
نکته ها
«جنة»، به معناى جنون و در اصل به معناى پوشش است، گويا هنگام جنون، پوششى روى عقل قرار مىگيرد.
هنوز پيامبر به مدينه هجرت نكرده بود كه شبى بر كوه صفا تا پاسى از شب، مردم را به خدا دعوت كرده، از مجازاتهاى الهى بيم و اندرز مىداد. مشركان گفتند: رفيق ما ديوانه شده است كه چنين سخنانى بر زبانش جارى مىشود. آيات فوق نازل شد.
آنان به كسى تهمت جنون مىزدند كه قبل از رسالت، او را محمّد امين نام نهاده بودند.
پیام ها
1- تهمت و جسارت، شيوه و عمل اهل فكر و انديشه نيست. «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا»
2- پيامبر، مصاحب و همصحبت مردم است. اگر ديوانه بود، چرا قبلًا نگفتند و چرا سالها با او هم صحبت شدند؟ «بِصاحِبِهِمْ»
3- در نظام فاسد، به حقّگويان نسبت جنون مىدهند. «مِنْ جِنَّةٍ»
4- پيامبران، از طرف مخالفان گرفتار تهمت سحر يا جنون بودهاند. «مِنْ جِنَّةٍ» چنانكه در آيهاى ديگر مىخوانيم: «كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ» «1»
«1». ذاريات، 52.
جلد 3 - صفحه 234
5- در شيوهى تبليغ و تربيت و مخاطب شناسى، براى تربيت غافلان بايد بيشتر نذير بود، نه بشير. «إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ»
6- براى مردم مغرور و خواب آلود، بايد صريح و آشكار حرف بزنيم. «مُبِينٌ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ «185»
آيا در ملكوتِ آسمانها و زمين و هرچه خدا آفريده، به دقّت نمىنگرند (تا بدانند آفرينش همهى آنها هدفدار است، نه بيهوده) و اينكه شايد زمان (مرگ) آنان نزديك شده باشد؟ پس بعد از اين (آيات روشن)، به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟
نکته ها
«مَلَكُوتِ» از «مُلْكِ»، به معناى حكومت و مالكيّت است. اينجا به حكومت مطلقهى خداوند بر هستى اطلاق شده است.
پیام ها
1- نگاه انديشمندانه، عميق و متفكّرانه، ثمربخش و كارگشا مىباشد. (توجّه و انديشه دربارهى باطن هستى و شيوهى ارتباط آن با آفريدگار، آدمى را به خداوند مرتبط مىسازد، چنانكه توحيد و نبوّت را بايد با عقل و فكر فهميد، نه از روى تقليد). «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا، أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا»
2- توحيد، سرچشمه و پشتوانهى نبوّت است و دقّت در ملكوت هستى، روشن مىكند كه اين نظام رها شده نيست. أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا ... فَبِأَيِّ حَدِيثٍ 3- بيشتر بدبختىها به خاطر غفلت از ياد مرگ است. «عَسى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ» (ياد مرگ، در كاستن از لجاجت، مؤثّر است و مردم را به استفاده از
جلد 3 - صفحه 235
فرصت و به ايمان آوردن پيش از فرا رسيدن مرگ، فرا مىخواند)
4- آفرينش هيچ ذرّهاى، بىهدف نيست. «مِنْ شَيْءٍ»
5- قرآن و آيات الهى، بهترين كتاب و سخن است و هيچ عذرى براى نپذيرفتن آنها نيست. «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ»
6- كسى كه به قرآن و معارف آن ايمان نياورد، ديگر به هيچ سخن هدايتبخشى ايمان نمىآورد. «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «186»
هركه را خداوند (به خاطر فسق و اعمالش) گمراه كند، براى او هيچ هدايتگرى نيست، و آنان را در سركشى و طغيانشان رها مىكند تا سرگردان شوند.
پیام ها
1- سزاى كسانى كه به هشدارهاى انبيا گوش نمىدهند و به گفتههاى آنان نمىانديشند، اين است كه گرفتار قهر الهى شده و به حال خود رها شوند.
فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ... وَ يَذَرُهُمْ
2- اضلال، كار خداست ولى زمينهساز آن، نيّت و عمل خود انسان است كه سبب مىشود قلب او زنگ بگيرد و هدايت الهى را نپذيرد. «يُضْلِلِ اللَّهُ» آيات ديگرى نيز اين حقيقت را بيان مىكند، از جمله: «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» «1» و «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» «2»
3- طغيان و سركشى مردم اجبارى نيست و گمراهى انسانها، نتيجهى انتخاب خود آنان است. «طُغْيانِهِمْ» (انسان، از ابتدا بد آفريده نشده است)
4- طاغوتها، سرگردانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
«1». بقره، 26.
«2». مطفّفين، 14.
جلد 3 - صفحه 236
5- اگر هدايت الهى نباشد، گمراهى و سرگردانى انسان مستمرّ و ادامهدار است.
«يَعْمَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «187»
از تو دربارهى قيامت مىپرسند كه چه وقت به پا مىشود؟ بگو: علم آن تنها نزد پروردگار من است، جز او كسى نمىتواند زمان آن را آشكار سازد. (فرا رسيدن قيامت،) در آسمانها و زمين سنگين است، جز به صورت ناگهانى پيش نمىآيد. از تو چنان مىپرسند كه گويا از (زمان) آن آگاهى كامل دارى! بگو: علم آن تنها نزد خداوند است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
نکته ها
كفّار قريش، گروهى را نزد علماى يهود فرستادند تا مطالب و سؤالات دشوارى را فرا گرفته و از پيامبر صلى الله عليه و آله بپرسند و او از عهدهى پاسخگويى بر نيايد و محكوم شود. يكى از آن سؤالها، تعيين زمان وقوع قيامت بود. «1»
«السَّاعَةِ»، زمان شروع قيامت است، و «الْقِيامَةِ»، زمان حساب و كتاب، پاداش و جزا مىباشد. «2» «مرُسى»، به معناى ثبوت و وقوع است، «جبال راسيات»، يعنى كوههاى استوار و محكم.
«حَفِيٌّ»، به معناى پيگيرى و تحقيق است، حفىّ بودن پيامبر صلى الله عليه و آله، يعنى گويا پيامبر فرارسيدن روز قيامت را از خدا پرسيده و تحقيق كرده و مىداند.
سنگينى قيامت در آسمانها و زمين، شايد به خاطر بهم ريختگى كرات و بىنور شدن
«1». تفسير برهان.
«2». تفسير مراغى.
جلد 3 - صفحه 237
خورشيد و زير و رو شدن زمين باشد. و شايد مراد از سنگينى قيامت، سنگينى كيفرها در آن روز باشد. در دعاى كميل مىخوانيم: «وهذا ما لاتقوم لها السماوات و الارض»، آسمانها و زمين طاقت تحمّل عذاب دوزخ را ندارند.
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دربارهى ظهور و خروج حضرت قائم عليه السلام پرسيدند، حضرت فرمودند:
«مثلهُ مثل الساعة» قيام او مثل برپايى قيامت ناگهانى است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً». اين حديث از امام رضا عليه السلام نيز روايت شده است. «1»
پیام ها
1- مردم، مكرّر از پيامبر سؤال مىكردند و گاهى از زمان وقوع قيامت مىپرسيدند. «يَسْئَلُونَكَ» (فعل مضارع نشان دوام و استمرار است)
2- جز خداوند، كسى از زمان برپايى قيامت آگاه نيست. «إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي» آرى، ندانستن زمان برپايى قيامت، براى آماده باش انسان بهتر است.
3- قيامت، قابل پيشبينى نيست و در زمانى كه انتظارش نمىرود، ناگهانى رخ خواهد داد. «بَغْتَةً» ( «بَغْتَةً» در موردى بكار مىرود كه انسان حتّى احتمال و حدس آن را نيز در ذهن خود نداشته باشد)
4- قيامت بسيار گران وسنگين است، حتّى بر آسمانها و زمين، تا چه رسد به انسانها. «ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
5- در مورد آنچه نمىدانيم، از گفتنِ «نمىدانم» نهراسيم. در اين آيه پيامبر دوبار فرمان يافته كه بگويد: قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي ... قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ و در جاى ديگر نيز مىفرمايد: سرنوشت خود و شما را نمىدانم. «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَّ» «2»
6- ندانستن خصوصيّات و جزئيّات قيامت، ضررى به اصل نبوّت ومعاد نمىزند.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». احقاف، 9.
جلد 3 - صفحه 238
هيچ كس از زمان و مكان مرگ خود آگاه نيست، ولى اين دليل انكار اصل مرگ نمىشود. «إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «188»
بگو: من مالك هيچ سود و زيانى براى خودم نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر هر چه خدا بخواهد) و اگر غيب مىدانستم، منافع زيادى براى خودم فراهم مىكردم وهرگز به من زيانى نمىرسيد. من جز هشداردهنده و بشارتدهنده براى گروهى كه ايمان مىآورند نيستم.
نکته ها
در قرآن و روايات، مطالبى بيان شده است كه نشان مىدهد انبيا و اولياى الهى علم غيب داشتهاند، همچنين آيات و رواياتى نظير همين آيه به چشم مىخورد كه نشانگر آن است كه آنان علم غيب ندارند! جمع ميان اين دو دسته آيات و روايات به چند صورت است:
الف: آنجا كه مىفرمايد: علم غيب نمىدانند، مراد آن است كه آن بزرگواران از پيش خود غيب نمىدانند و آنجا كه مىگويد: غيب مىدانند، يعنى با اراده و الهام و وحى خدا مىدانند، نظير آنكه مىگوييم: فلان شهر نفت ندارد يا نفت دارد كه مراد ما از نداشتن اين است كه زمين آن نفتخيز نيست، يعنى از خود نفتى ندارد و مراد از داشتن نفت آن است كه به وسيلهى لوله و ماشين و كشتى و قطار، نفت به آنجا مىرسد.
ب: علم غيب، دو گونه است كه انبيا بخش اعظم آن را مىدانند، نظير اخبارى كه قرآن به نام غيب به پيامبر اسلام وحى فرمود: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ» «1» و بخشى از
«1». هود، 49.
جلد 3 - صفحه 239
علم غيب مخصوص خداوند است و هيچ كس از آن اطّلاعى ندارد، نظير علم به زمان برپايى قيامت. پس آنجا كه نمىدانند يعنى بخش مخصوص به خداوند را نمىدانند و آنجا كه مىدانند، يعنى بخشى ديگر را مىدانند.
ج: مخاطبان آن بزرگواران متفاوت بودند؛ بعضى اهل غلوّ و مبالغه بودند كه پيامبران و ائمّه اطهار عليهم السلام به آنان مىفرمودند: ما غيب نمىدانيم تا دربارهى آنان مبالغه نكنند. و بعضى در معرفت آن بزرگواران ناقص بودند كه پيامبر و امام، براى رشد آنان، گوشهاى از علم غيب خود را عرضه مىكردند.
د: مراد از نداشتن علم غيب، نداشتن حضور ذهنى است. ولى به فرمودهى روايات براى امامان معصوم عمودى از نور است كه با مراجعه به آن از همه چيز آگاهى پيدا مىكنند. نظير انسانى كه مىگويد من شمارهى تلفن فلانى را نمىدانم، ولى دفترچه راهنمايى دارد كه مىتواند با مراجعه به آن همهى شمارهها را بگويد.
ه: آگاهى از غيب، همه جا نشانهى كمال نيست، بلكه گاهى نقص است. مثلًا شبى كه حضرت على عليه السلام در جاى پيامبر صلى الله عليه و آله خوابيدند، اگر علم داشتند كه مورد خطر قرار نمىگيرند، كمالى براى آن حضرت محسوب نمىشد، زيرا در اين صورت، همه حاضر بودند جاى آن حضرت بخوابند. در اينجا كمال به ندانستن است.
و: خدا علم غيبى را كه توقّع سود و زيان در آن است، به آنان مرحمت نمىكند. نظير همين آيهى مورد بحث، ولى در مواردى كه هدف از علم غيب، ارشاد و هدايت مردم باشد، خداوند آنان را آگاه مىسازد، همانگونه كه عيسى عليه السلام به ياران خود فرمود: من مىتوانم بگويم كه شما مردم در خانهى خود نيز چه چيزى را ذخيره كردهايد. «وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ» «1»
بعضى مفسران گفتهاند كه اهل مكّه به رسولخدا صلى الله عليه و آله گفتند: اگر با خدا ارتباط دارى، چرا از گرانى و ارزانى اجناس در آينده با خبر نمىشوى تا بتوانى سود و منفعتى بدست آورى وآنچه به زيان شماست، كنار بگذارى، كه آيات فوق نازل شد. «2»
«1». آلعمران، 49.
«2». تفاسير مجمعالبيان و نمونه.
جلد 3 - صفحه 240
پیام ها
1- هر كه ايمانش بيشتر باشد، نسبت به تكليف و خواست الهى بيشتر تسليم است و بيشتر احساس عجز مىكند. لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ...
2- همهى سود و زيانها را به اراده و خواست خدا بدانيم. «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»
3- پيامبر از پيش خود و براى زندگى شخصى خويش، غيب نمىداند. اخبار غيبى به عنوان پيامبر بودن به او داده شده، آن هم از سوى خدا. لَوْ كُنْتُ ...
4- زمان برپايى قيامت، از امور غيبى است. يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ... وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ
5- شناخت آينده، زمينهساز رفاه و آسايش، و جهل به آن، زمينهساز زيان و مشكلات است. لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ ...
6- زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مانند مردم ديگر، آميخته با رنج و سختى بود. «وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ»
7- پيامبر صلى الله عليه و آله مژدهرسان و بيم دهندهى همهى بشر است، امّا تنها مؤمنانند كه تحت تأثير قرار مىگيرند. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «189»
او خدايى است كه شما را از يك نفس (جان) آفريد و همسرش را از (نوع) او قرار داد تا بدان آرام گيرد. پس چون با او بياميخت، بارى سبك بر گرفت (و باردار شد) و (مدّتى) با آن سر كرد، چون زن سنگين شد، آن دو (زن و شوهر) از خداوند، پروردگارشان، درخواست كرده (و گفتند:) كه اگر فرزند شايستهاى به ما بدهى، قطعاً از سپاسگزاران خواهيم بود.
جلد 3 - صفحه 241
پیام ها
1- گوهر وجودى زن و مرد يكى است. «وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»
2- ازدواج و همسر، عامل آرامش روح و زندگى است وناآرامىهاى روانى را برطرف مىكند. «لِيَسْكُنَ إِلَيْها»
3- اساس زندگى بر انس و الفت است، نه اختلاف و شقاق. «لِيَسْكُنَ إِلَيْها»
4- مسائل جنسى را با كنايه بيان كنيم. «تَغَشَّاها»
5- آميزش زن و شوهر بايد در پنهانى باشد. «تَغَشَّاها»
6- رشد جنين، تدريجى است، تا زن آمادگى داشته باشد. «خَفِيفاً، أَثْقَلَتْ»
7- تا بار انسان سنگين نشود، متوجّه مسئوليّت خود نمىشود. «فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا»
مشكلات، وسيلهى توجّه به خدا و پيدايش حالت روحى و معنوى و آماده نمودن دل و وجدان انسان است. مانند زنان باردار كه چون از تقدير الهى بىخبرند دائم در اضطراب به سر مىبرند و پذيراى هرگونه موعظه و راهنمايى مىباشند.
8- پدر و مادر در سرنوشت فرزند، احساس مسئوليّت مىكنند. «دَعَوَا»
9- انسان فطرتاً ميل به بقاى نسل و فرزند دارد. «آتَيْتَنا»
10- فرزند را از خدا بدانيم، نه از وسائل ديگر يا خودمان. «آتَيْتَنا»
11- آميزش جنسى تنها براى لذّت و شهوت نيست، بلكه براى بقا و دوام نسل صالح است. «صالِحاً»
12- انسان فطرتاً به دنبال صلاح و اصلاح است، نه بىتفاوتى وفساد. «آتَيْتَنا صالِحاً» و نفرمود: «آتيتنا ولداً».
13- براى صلاح و تربيت صحيح فرزند، بايد پيش از تولّد او اقدام كرد و از خدا استمداد جست. «فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 242"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۸۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا