"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ «201»
همانا كسانى كه تقوا پيشه كردهاند، هرگاه وسوسههاى) شيطانى به آنان نزديك شود، متوجّه مىشوند (وخدا را ياد مىكنند)، آنگاه بينا مىگردند.
وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ «202»
و برادرانشان، (شيطان صفتان گمراه،) آنان را در انحراف مىكشند و نگه مىدارند و هيچ كوتاهى نمىكنند.
نکته ها
كلمهى «مس»، به معناى اصابت و برخورد كردن همراه با لمس كردن است. «طائِفٌ»، به معنى طواف كننده است، گويا وسوسههاى شيطانى همچون طواف كنندهاى پيرامون فكر و روح انسان پيوسته گردش مىكند تا راهى براى نفوذ بيابد. «1»
شايد مراد از توجّه در اين آيه، تذكّر به شنوايى و بينايى خداوند است كه در پايان آيهى قبل آمده بود، يعنى توجّه مىكنند كه خدا كار آنها را مىبيند و حرفشان را مىشنود و اين توجّه به حضور خداوند، سبب ترك گناه مىشود. چنانكه امام صادق عليه السلام دربارهى اين آيه فرمود:
وسوسه گناه به سراغ بنده مىآيد، او به ياد خداوند مىافتد، متذكّر شده و انجام نمىدهد. «2»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 253
در برخى روايات، ذكر «لااله الّا اللّه» براى دفع وسوسههاى شيطان توصيه شده است. «1»
وسوسهى شيطان، گاهى از دور است، «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ» «2»، گاهى از طريق نفوذ در روح و جان، «فِي صُدُورِ النَّاسِ» «3»، گاهى با همنشينى، «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «4»، گاهى هم از طريق رابطه و تماس. «مَسَّهُمْ»
پیام ها
1- شيطان، به سراغ انسانهاى با تقوا و مؤمن هم مىرود. «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ»
2- شيطانها براى انحراف، پيوسته در حال گشت و طوافند. «طائِفٌ»
(وسوسههاى نفسانى و شيطانى، مثل ميكرب همه جا وجود دارند و دنبال ايمانهاى ضعيفند تا در آنها نفوذ كنند.)
3- گاهى ممكن است علما، مربّيان و مصلحان، مورد تماسهاى مشكوك براى القاى خط انحرافى قرار گيرند كه بايد هشيار باشند و در مسير خواستههاى دشمن قرار نگيرند و به خدا پناه ببرند. إِذا مَسَّهُمْ ... تَذَكَّرُوا
4- ياد خدا، به انسان بصيرت مىدهد و او را از وسوسهها نگاه مىدارد. «تَذَكَّرُوا، مُبْصِرُونَ»
5- متّقى، به خدا توجّه كرده و شيطانشناس و آگاه است. اتَّقَوْا ... تَذَكَّرُوا
6- گناهكاران و گرفتاران شيطان، كورند و نجات يافتگان از دامهاى ابليس، بينايند. «مُبْصِرُونَ»
7- اگر افراد جامعه از نظر اخلاقى، سياسى، اقتصادى و نظامى، پاك و متّقى باشند، رفت و آمدها وتماسها با شيطان صفتان كارساز نخواهد بود. «تَذَكَّرُوا، مُبْصِرُونَ»
8- اگر تقوا و تذكّر نباشد، شيطانها با انسان برادر مىشوند و تماس آنها، آسان و
«1». تفسير اثنىعشرى.
«2». طه، 120.
«3». ناس، 5.
«4». زخرف، 36.
جلد 3 - صفحه 254
مؤثّر مىگردد و انسان را به عمق گمراهى مىكشانند. «إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ»
9- راه انحراف، نهايت و حدّ ندارد. «يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ»
10- خداوند، صالحان متّقى را تحت ولايت قرار مىدهد، چنانكه در آيات قبل خوانديم، إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ ... وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ ولى بىتقوايان، گرفتار اخوّت شيطانى مىشوند. «إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ»
11- شيطانها، پس از به گمراهى كشاندن انسانهايى كه برادر آنها شدهاند، دستبردار نيست و همچنان آنان را در منجلاب گمراهى فرو مىبرد. «فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ»
12- شيطان صفتان، در انحراف كردن انسانها به كسى رحم نمىكنند و از هيچكس دست برنمىدارند. «لا يُقْصِرُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۰۱_۲٠۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.201-202.mp3
2.37M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۰۱_۲٠۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «203»
و هرگاه آيهاى براى آنان نياورى (و چند روزى تلاوت وحى قطع شود)، مىگويند:
چرا آيهاى برنگزيدى؟ بگو: من فقط چيزى را پيروى مىكنم كه از سوى پروردگارم بر من وحى مىشود. اين (قرآن) بصيرتهايى از سوى پروردگارتان است و براى كسانى كه ايمان آورند، مايهى هدايت و رحمت است.
نکته ها
«اجتباء» از «جبايت»، به معناى جمع كردن آب در حوض است. به حوض نيز «جابيه» مىگويند. جمعآورى خراج و ماليات را هم «جبايت» مىگويند، سپس به جمعآورى چيزهاى گزيده شده، «اجتباء» گفته شده است.
و شايد معناى آيه اين باشد؛ چرا معجزهاى را كه از تو درخواست كرديم، برنگزيدى و معجزهى ديگرى آوردى و طبق سليقهى ما عمل نكردى؟!
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «اذا أردتُم عيش السعداء و موت الشهداء و النّجاة يوم الحشرة و
جلد 3 - صفحه 255
الظلّ يوم الحرور و الهدى يوم الضّلالة فادرسوا القرآن فانّه كلام الرّحمن و حرز من الشيطان و رجحان فى الميزان»، «1» اگر خواهان زندگى سعادتمند و مرگ شهادتگونه و نجات و رهايى از روز گرم و سوزان قيامت مىباشيد، قرآن بياموزيد، زيرا قرآن، كلام خداوند رحمان است و مايهى ايمنى از شيطان و سنگينى ميزان در قيامت. در روايت ديگرى فرمودند: قرآن، كمال دين شماست، هركس از قرآن رويگردان شود، جايگاهش آتش است. «فيه كمال دينكم ما عَدل احدٌ عن القرآن الّا الى النّار». «2»
پیام ها
1- آيات قرآن، معجزه و نشانهى حقّانيّت رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. «لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»
2- آيات قرآن، گاهى با فاصلهى زمانى طولانى نازل مىشد. «وَ إِذا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»
3- لازم نيست مُبلّغ، هر روز سخن جديدى ارائه كند، شايد گاهى سكوت لازم باشد. «لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ»
4- كفّار، آيات قرآن را مطالب برگزيدهى پيامبر مىپنداشتند كه از اين سو و آن سو جمعآورى كرده وبه مردم ارائه مىدهد، نه آنكه وحىالهى باشد. «لَوْ لا اجْتَبَيْتَها»
5- كفّار بهانهجو، پيامبر را به خاطر فاصله افتادن در نزول وحى شماتت مىكردند. «قالُوا لَوْ لا اجْتَبَيْتَها»
6- رهبر آسمانى نبايد تحت تأثير بهانهگيرىها و تقاضاهاى نابجا قرار گيرد، بلكه بايد پاسخ بهانهها را صريح و قاطع بيان كند. قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ...
7- پيامبر، تنها از وحى فرمان مىگيرد، نه آنكه مطالبى را از پيش خود برگزيند و ارائه دهد. «إِنَّما أَتَّبِعُ ما يُوحى إِلَيَّ»
8- وحى، وسيلهى تربيت پيامبر و امّت است و لازمهى ربوبيّت. «رَبِّي، رَبِّكُمْ»
9- هدايتهاى قرآن، ناب است و ذرّهاى با انحراف مخلوط نيست. (بكار بردن
«1». بحار، ج 89، ص 17.
«2». كافى، ج 2، ص 600.
جلد 3 - صفحه 256
كلمهى «هُدىً» به جاى «هاد»، نشانهى آن است كه قرآن يكپارچه هدايت است)
10- ارشاد و هدايت بايد براساس بصيرت باشد. «بَصائِرُ، هُدىً»
11- قرآن، هم كتاب شناخت و بصيرت فكرى است، «بَصائِرُ» هم راهنماى ارشاد و حركت عملى. «هُدىً» و نتيجهى پيروى از آن، رحمت و بركت در دو جهان است. «وَ رَحْمَةٌ»
12- گرچه قرآن كتاب هدايت براى عموم است، امّا تنها صاحبان ايمان از اين هدايت بهره مىبرند و كوردلان كه از بصيرت و هدايت الهى دورند، خود را از اين رحمت محروم مىكنند. «هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۰۳_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا