"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «49»
و برخى از آنان (بهانهجويانِ ترسو) مىگويند: به من اجازه بده (به جبهه نيايم) و مرا (به گناه و) فتنه مينداز. آگاه باشيد كه اينان در فتنه (و گناه) سقوط كردهاند و همانا جهنّم بر كافران احاطه دارد.
نکته ها
يكى از بزرگان قبيلهى بنىسلمه كه از منافقان بود، از رسول خدا اجازه خواست تا به جنگ تبوك نرود و بهانهاش اين بود كه اگر چشمم به زنان رومى بيفتد، فريفته شده، به گناه مىافتم. حضرت اجازه داد. اين آيه نازل شد و او را به خاطر عدم شركت در جبهه، گناهكار و در فتنه افتاده دانست. پيامبر صلى الله عليه و آله او را از رياست قبيله بركنار و بُشربنبراء را كه سخاوتمند و خوش اخلاق بود، به جاى او نصب كرد. «1»
پیام ها
1- فرماندهى كل قوا، از مسئوليّتهاى پيامبر و رهبر در جامعهى اسلامى است. «مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي»
2- منافقان بىادب، رسول خدا را عامل فتنه مىپنداشتند. «ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي»
3- در بينش منافقان، جهاد در راه خدا، بلا و گرفتارى است. «وَ لا تَفْتِنِّي»
4- جنگ، بوتهى فتنه و آزمايش است. «وَ لا تَفْتِنِّي»
«1». تفسير نمونه.
جلد 3 - صفحه 434
5- بعضى منافقان براى فريب متديّنين، از عنوانها و مسائل مذهبى استفاده مىكنند. «وَ لا تَفْتِنِّي» (به اسم نگاه نكردن به دخترانِ رومى، فرمان خدا و رسول را زير پا مىگذارند!)
6- آنان كه از فتنهى جنگ نگران و گريزانند، در فتنهى بالاترى خواهند افتاد. «أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا»
7- فرار از آزمايش الهى، امكان ندارد. «1» با آنكه گفتند: «لا تَفْتِنِّي» امّا به فتنه گرفتار شدند. «فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا»
8- بهانهگيرى منافقانه براى فرار از جهاد، مايهى كفر است. ائْذَنْ لِي ... كافرين
9- احاطهى جهنّم بر كافران، به خاطر احاطهى گناه بر وجود آنان است. «2» «محيطة»
«1». «احَسِبَ الناس ان يُتركوا ان يقولوا آمنّا وهم لايُفتنون». عنكبوت، 2.
«2». در جاى ديگر مىخوانيم: «مَن كَسب سيّئةً واحاطتبه خطيئتُه فاولئك اصحاب النّار» بقره، 81.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ فراء گوید: رومیان از آن جهت زردرنگ بودند که وقتى که حبشیان سیاهرنگ بر روم غلبه کردند با دختران سفیدرنگ رومى درآمیختند و آمیختن سیاه حبشى با سفید رومى زرد فامى را در رومیان ایجاد نمود.
پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود و نیز طبرانى و ابونعیم از ابن عباس و همچنین ابن ابىحاتم و ابن مردویه در تفاسیر خود از جابر بن عبدالله این روایت را نیز نقل نموده اند و نیز طبرانى از ابن عباس چنین افزوده که پیامبر فرمود: جنگ کنید و دختران زردفام رومى را به غنیمت برگیرید. عده اى از منافقین گفتند: محمد میخواهد مردم را به وسیله زنان رومى بیازماید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص414."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۴۹_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ «50»
اگر به تو نيكى رسد (و پيروز شوى،) منافقان را ناراحت مىكند، ولى اگر به تو مصيبتى وشكستى برسد، مىگويند: ما چارهى خويش را از قبل انديشيدهايم (واين را پيشبينى مىكرديم) و بر مىگردند، در حالى كه خوشحالند.
پیام ها
1- پيامبر ورهبر، سيماى نظام اسلامى وامّت است. «تُصِبْكَ» به جاى «تُصِبْكُمْ»
2- دوستان و دشمنان خود را هنگام سختىها و حوادث تلخ و شيرين بشناسيم. إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ ...
3- در جنگهاى پيامبر، هم پيروزى وجود داشت وهم شكست. حَسَنَةٌ ... مُصِيبَةٌ
4- منافقان فرصتطلب، از ناگوارىهاى مسلمانان به نفع مقاصد خود، سوء
جلد 3 - صفحه 435
استفاده و از تيزهوشى و آيندهنگرى خود تبليغ مىكنند. «أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵٠_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.050-51.mp3
2.05M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵٠_۵۱_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «51»
بگو: هرگز جز آنچه خداوند براى ما مقرّر كرده است، به ما نخواهد رسيد. او مولاى ماست و مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل كنند.
پیام ها
1- رهبر و امّت در غم و شادى شريك همند. آيهى قبل «تُصِبْكَ» اينجا «يُصِيبَنا»
2- ما مأمور به تكليفيم، نه ضامن نتيجه. جهاد مىكنيم، ولى مقدّرات به دست خداست. «إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا»
3- مؤمنان واقعى حتّى سختىهاى جبهه را در راستاى منافع و مصالح خود مىبينند. «كَتَبَ اللَّهُ لَنا»
4- مقدّرات انسان، از پيش نوشته شده است. «كَتَبَ اللَّهُ لَنا»
5- آنچه خداوند براى مؤمن مقدّر كرده خير است، چون مولى براى بندهاش، بد نمىنويسد. «كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا»
6- مؤمن، خود را تحت ولايت خدا مىداند. «هُوَ مَوْلانا»
7- بالاترين درجهى توحيد، حركت در مدار قانون الهى و سپردن سرنوشت به دست خداى حكيم است. «هُوَ مَوْلانا»
8- تنها بايد بر خدا تكيه كرد. «عَلَى اللَّهِ»
9- شرط ايمان، توكّل بر خداست. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 436"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵۱_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ «52»
(اى پيامبر! به منافقان) بگو: آيا براى ما جز يكى از دو نيكى (فتح يا شهادت) را انتظار داريد؟ ولى ما منتظريم كه عذاب خداوند يا از سوى خودش يا به دست ما به شما برسد. پس شما منتظر باشيد، ما نيز با شما در انتظار مىمانيم.
نکته ها
اين آيه، توضيحى بر آيهى قبل است كه خدا را مولاى مؤمنان دانست، خدايى كه جز خير نمىنويسد و حتّى اگر شهادت هم مقرّر كند، خير وخوبى است.
امام باقر عليه السلام در تفسير «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» فرمودند: مراد يا مرگ در راه خدا و يا درك ظهور امام زمان عليه السلام است. «1»
پیام ها
1- بايد ديدگاه «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» را براى دوست ودشمن، تبيين وتبليغ كرد. «قُلْ»
2- ارزشها و ملاكهاى ارزشگذارى، در بينش مؤمنان و منافقان متفاوت است. «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» در ديد اهل ايمان، عمل به وظيفه مهم است، رفتن يا ماندن مهم نيست، مهم در خط بودن است، لذا فتح يا شهادت، هر دو پيروزى است.
3- منافقان، اگر در جنگ ودرگيرى با نظام اسلامى كشته شوند، دوزخىاند و اگر بدون جنگ هم بميرند، اهل دوزخاند. پس به دست مؤمنان، يا از سوى خدا گرفتار عذاب مىشوند. «مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا»
4- مؤمن، به هدف ونتيجهى كار يقين دارد. «فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ»
«1». كافى، ج 8، ص 286.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 437"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵۲_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقِينَ «53»
(به منافقانى كه به جاى حضور در جبهه، قصد كمك مالى دارند) بگو: چه از روى علاقه انفاق كنيد وچه از روى كراهت، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد، زيرا شما قومى فاسق بودهايد.
نکته ها
به گفتهى تفاسير، منافقانى كه در جنگ تبوك شركت نكردند، مىخواستند با كمك مالى به جبهه، خود را شريك پيروزى بدانند.
قبول نشدن انفاق منافقان، يا به اين معنى است كه در دنيا كمكهاى مالى از آنان دريافت نمىشود، يا آنكه در آخرت پاداشى ندارند.
پیام ها
1- انفاق تنها براى سير كردن شكم نيست، اصلاح روح و رشد معنوى هم مورد نظر اسلام است. «أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً»
2- روح، نيّت و باطن افراد، در ارزش اعمالشان اثر دارد. منافقى كه از پيروزى مسلمانان ناراحت و از آسيب رسيدن به آنان خوشحال مىشود، اعمالش با اين آلودگى باطن، بىاثر است. أَنْفِقُوا ... لَنْ يُتَقَبَّلَ
3- خدمات وانفاقهاى منافقان، بىارزش است وحبط مىشود. أَنْفِقُوا ... لَنْ يُتَقَبَّلَ
4- هر كمكى را از هر كسى قبول نكنيم. «لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ»
5- شرط قبولى اعمال، تقوا و پاكدلى است و مسائل سياسى، اجتماعى، عبادى و اخلاقى با هم پيوند دارند. لَنْ يُتَقَبَّلَ ... كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقِينَ
6- فسق، مانع قبولى اعمال است. إِنَّكُمْ ... فاسقين
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 438"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُسالى وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ «54»
و چيزى منافقان را از پذيرفته شدن انفاقشان منع نكرد، جز اينكه به خدا و پيامبرش كافر شدند و نماز را جز از روى كسالت و بىحالى به جا نمىآورند و جز از روى كراهت و بىميلى انفاق نمىكنند.
نکته ها
در آيهى قبل، به صورت فرض بيان شد كه منافقان، چه با علاقه و چه از روى بىميلى اگر انفاق كنند، پذيرفته نيست. اينجا صورت واقعى و وجود خارجى را بيان مىكند كه انفاقشان از روى كراهت است، نه علاقه.
از امتيازات درآمدهاى دولت اسلامى از قبيل خمس، زكات، صدقات و انفاقات بر ديگر درآمدهاى دولتى، موارد ذيل است:
1. افراد، با اراده و انتخاب و بر اساس وجدان دينى مىپردازند.
2. بدون ترس و با قصد قربت مىپردازند.
3. پرداختهاى مالى را غنيمت و ذخيرهى قيامت مىدانند.
4. گيرندهى مال را عالِم عادل انتخاب مىكنند.
5. مورد مصرف را مىدانند و زير نظر دارند.
6. سادهزيستى را شرط گيرنده مىدانند و خدا را شكر مىكنند.
پیام ها
1- با كفر، كسالت و كراهت، اعمال خير پذيرفته نيست. ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ ...
2- خداوند در قرآن، بارها منافق را كافر دانسته است. «أَنَّهُمْ كَفَرُوا»
3- متخلّفان از جنگ تبوك، به ظاهر مسلمان، ولى در باطن كافرند. «أَنَّهُمْ كَفَرُوا»
4- ارزشدهنده به كارها، نيّت و نشاط و عشق است. آرى انگيزه مهّم است، نه
جلد 3 - صفحه 439
حركات فيزيكى! «1» «كُسالى، كارِهُونَ»
5- هدف اسلام از انفاق، رشد انتخابى ومعنوى است، نه تنها سير كردن شكم. زيرا با كمك منافقين شكمهايى سير مىشود، امّا رشد معنوى براى كمك كننده حاصل نمىشود. كَفَرُوا بِاللَّهِ ... وَ هُمْ كارِهُونَ
6- از نشانههاى نفاق، نماز با كسالت، «كُسالى» وانفاق با كراهت است. «كارهون»
«1». در داستان يوسف، زليخا تمام درها را با دست خود بست و از يوسف كام خواست. اما يوسف عليه السلام به سوى در فرار كرد و زن هم به دنبال او مىدويد. در اين صحنه يوسف و زليخا از نظر ظاهر و حركات فيزيكى، هردو مىدويدند، امّا انگيزهى يكى فرار از گناه و انگيزهى ديگرى گناه كردن بود. و اين است معناى نقش نيّت و انگيزه در اعمال انسان."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۵۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا