eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‌ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «12» وهنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابيده يا نشسته و يا ايستاده است، ما را مى‌خواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختيم، چنان به راه خود مى‌رود كه گويى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسيده بود، نخوانده است! اين‌گونه براى اسرافكاران، عملكردشان زيبا جلوه مى‌كند. نکته ها بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مى‌خواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مى‌شود و او را فراموش مى‌كند. پیام ها 1- ايمان به خداوند، در عمق روح انسان عجين شده و حوادث تلخ، عامل بيدارى اين وجدان وفطرت خداجوى اوست. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 2- آنان كه دعا و نيايش موسمى دارند، مورد انتقاد و كارشان بى‌ارزش است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 3- دعا در هر حال جايز است؛ ايستاده، نشسته يا خوابيده. «لِجَنْبِهِ‌، قاعِداً، قائِماً» 4- نيايش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. دَعانا ... كَشَفْنا 5- رفاه، زمينه‌ى غفلت است. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» 6- انسان، ناسپاس است. «مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» جلد 3 - صفحه 548 7- آنان كه خدا را فراموش كنند، زندگى مادّى در نظرشان زيبا جلوه مى‌كند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ» 8- فراموش كردن الطاف خداوند، نوعى اسراف است. مَرَّ ... لِلْمُسْرِفِينَ‌ 9- هر كس در رفاه، غافل و در گرفتارى دعا كند، مسرف است. مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا ... فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ ... زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ‌ 10- مرفّهان، از خودراضى‌اند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ «13» وهمانا ما امّت‌هاى پيش از شما را چون ستم كردند، هلاك كرديم. (زيرا) پيامبرانشان براى آنها معجزات آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند. ما اين گونه گروه تبهكاران را كيفر مى‌دهيم. نکته ها «قرون» جمع «قرن»، به مردمى كه در يك عصر وزمان زندگى مى‌كنند، گفته مى‌شود. پیام ها 1- ظلم وستم، زمينه‌ساز سقوط ملّت‌هاست. أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... لَمَّا ظَلَمُوا 2- عقاب و قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. «أَهْلَكْنَا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ» 3- هلاكت، براى ستمگرانى است كه اميدى به ايمان و اصلاحشان نيست. «وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا» 4- در كنار تاريخ بايد فلسفه‌ى تاريخ نيز بيان شود تا مايه‌ى عبرت باشد. «1» أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... كَذلِكَ نَجْزِي‌ 5- سنّت‌هاى الهى، همگانى و هميشگى است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ» «1». هلاك اقوام گذشته، تاريخ است و رمز هلاك كه ستم و جُرم است، فلسفه تاريخ. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 549" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ «14» سپس شما را پس از (هلاكت) آنان، جانشينانى در زمين قرار داديم، تا ببينيم شما چگونه عمل مى‌كنيد. پیام ها 1- حكومت و تمكّن، وسيله‌ى آزمايش الهى است. جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ‌ ... لِنَنْظُرَ 2- هر مديرى كه مسئوليّت مى‌دهد، بايد نظارت هم بكند. «جَعَلْناكُمْ‌، لِنَنْظُرَ» 3- عملكرد ما، زير نظر خداوند است. «لِنَنْظُرَ» 4- همه‌ى اقوام، نزد خدا يكسانند و قانونِ آزمايش الهى، درباره‌ى همه جارى مى‌شود. «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» 5- سرنوشت مردم، نتيجه‌ى عملكرد خودشان است. «كَيْفَ تَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» وهرگاه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‌شود، كسانى كه به ديدار ما (و دريافت پاداشهاى اخروى) اميد و باورى ندارند مى‌گويند: قرآنى غير از اين بياور، يا اين قرآن را تغيير بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم. من پيروى نمى‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قيامت) بيمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. نکته ها بعضى از بت‌پرستان از رسول خدا صلى الله عليه و آله درخواست داشتند كه بعضى آيات اين قرآن را كه به نكوهش از بت‌هاى آنان مى‌پردازد، تغيير دهد و قرآن ديگرى بياورد! هميشه كسانى كه‌ جلد 3 - صفحه 550 تعاليم آسمانى را مخالف هواى نفس خود مى‌ديدند، اين گونه تقاضاها را داشته‌اند. پیام ها 1- آيات ونشانه‌هاى شناخت الهى بايد براى مردم بيان شود. إِذا تُتْلى‌ ... 2- هيچ‌كس حتى پيامبر نمى‌تواند قانون الهى را تغيير دهد. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 3- هرگز تسليم بهانه‌جويى‌ها و هوسهاى مردم نشويم. اصل آن است كه خدا مى‌گويد، نه آنچه مردم مى‌خواهند. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 4- هيچ بشرى حتّى پيامبر، در قرآن دست نداشته است. «مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي» 5- اضافه شدن پيروان، به قيمت تغيير و تحريف مكتب و دست برداشتن از اصول، ارزشى ندارد. (با توجّه به شأن نزول) 6- پيامبران، معصومند و جز از وحى پيروى نمى‌كنند. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌» 7- ياد معاد، عامل تقوا و مصونيّت از گناه است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»، همچنان كه غفلت از معاد، عامل بهانه‌گيرى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا» 8- سرچشمه‌ى عصمت انبيا، ايمان و يقين به معاد است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «16» بگو: اگر خداوند مى‌خواست، آن (قرآن) را بر شما نمى‌خواندم و شما را به آن آگاه نمى‌ساختم. من پيش از (آوردن) قرآن، عمرى در ميان شما بوده‌ام، آيا نمى‌انديشيد؟! نکته ها خطاب آيه به درخواست كنندگان تغيير قرآن است و مى‌فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله چهل سال در ميان شما زيسته است، اگر قرآن تراوشات فكرى او بود، مى‌بايست در اين مدّت نمونه‌هاى ديگرى از افكارش بر زبان او جارى مى‌شد. جلد 3 - صفحه 551 پیام ها 1- پيامبر خدا، بى‌اجازه و اراده‌ى الهى كارى نمى‌كند. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ» 2- قرآن معجزه‌ى الهى است، نه محصول فكر بشر. ما تَلَوْتُهُ‌ ... وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ‌ 3- سابقه‌ى پاكى و امانت وامّى بودن پيامبر، نشانه‌ى حقّانيّت اوست. فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ «17» پس كيست ستمكارتر از كسى كه بر خدا دروغ بندد، يا آيات او را دروغ بشمارد؟ قطعاً مجرمان، رستگار نمى‌شوند. نکته ها آيه، ادامه‌ى پاسخ كسانى است كه از پيامبر تقاضاى تغيير و تبديل قرآن را داشتند و اين تقاضا، نوعى افترا بر خداوند به حساب آمده است. مشابه اين آيه در موارد ديگرى هم هست، از جمله: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْ‌ءٌ» «1» كه ادّعاى دروغين وحى را دروغ بستن به خداوند شمرده است. پیام ها 1- بزرگ‌ترين ظلم، ظلم فرهنگى، اعتقادى وتحريف آيات است. «فَمَنْ أَظْلَمُ» 2- هرچه شخصيّت بزرگتر باشد، افترا بر او خطرناك‌تر است. «أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ» 3- دين‌تراش ودين‌ساز، با كافر در يك رديف هستند. «افْتَرى‌، كَذَّبَ» 4- بدعت، جرم است. «الْمُجْرِمُونَ» 5- مبلّغ دينى اگر تفكّرات خود را به اسم دين بگويد، سزاوار تعبيراتى همچون‌ «أَظْلَمُ»، «لا يُفْلِحُ» و «مجرم» است. «1». انعام، 93. جلد 3 - صفحه 552" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «18» و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه نه به آنان ضرر مى‌رساند و نه سودشان مى‌دهد و مى‌گويند: اين بت‌ها شفيعان ما نزد خدايند. بگو: آيا خدا را به چيزى خبر مى‌دهيد كه او خبرى از آنها در آسمان‌ها و زمين ندارد؟ خداوند منزّه و والاتر است از شريكانى كه برايش قرار مى‌دهند. نکته ها تفسير مراغى با تمسك به اين آيه، توسّل به اوليا وزيارت قبور را ردّ كرده است. در حالى كه اوّلًا: در اين آيه، «يَعْبُدُونَ» به كار رفته است و در زيارت و توسّل، كسى را پرستش نمى‌كنيم. ثانياً: ما به حيات برزخى معتقديم، قرآن هم شهيدان را زنده مى‌داند. ما از اولياى خدا كه در راه خدا شهيد شده‌اند، تقاضاى دعا داريم. مقايسه‌ى آنان و شهدا، با سنگ و چوب، بى‌انصافى است. پرستش بت‌ها، يا براى ترس است يا اميد نفع. بت‌ها، نه زيان مى‌رسانند كه از روى ترس عبادت شوند، نه سودى مى‌رسانند تا لايق عبادت باشند، پس بهانه‌اى براى بت‌پرستى نيست. «لا يَنْفَعُهُمْ وَ لا يَضُرُّهُمْ» پیام ها 1- بت‌پرستان، منطق ندارند و بت‌پرستى كارى بى‌منطق است. يَعْبُدُونَ‌ ... لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ‌ 2- بت‌پرستان خدا را قبول داشتند، ليكن بت‌ها را واسطه مى‌دانستند و لذا بت‌ها را پرستش مى‌كردند. «هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 553" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «19» (در آغاز) مردم جز امّتى واحد نبودند (و بر فطرت پاك توحيدى بودند)، پس دچار اختلاف شدند، (گروهى موّحد و گروهى مشرك،) و اگر سنّتِ (مهلت يافتن مردم براى آزمايش) از سوى پروردگارت مقدّم و مقدّر نگرديده بود، (در همين دنيا) ميان مردم در آنچه اختلاف مى‌كردند، داورى مى‌شد (و به هلاك منحرفان حكم مى‌گرديد). نکته ها خداوند به هنگام هبوط آدم و حوا به زمين، فرمود: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‌ حِينٍ» «1» زمين براى شما و نسل شما تا مدّتى جايگاه است. بنابراين از روز اوّل، تقدير اين بوده كه انسان تا مدّتى در زمين مهلت داشته باشد، پس شايد مراد از «كَلِمَةٌ سَبَقَتْ» در اين آيه، همان تقدير و برنامه‌ى زندگى انسان باشد. پیام ها 1- بشر از آغاز يك امّت واحد، همفكر و هم عقيده در توحيد بوده است. «ما كانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً واحِدَةً» 2- انسان از همان آغاز، زندگى اجتماعى داشته است. «أُمَّةً» 3- مهلت دادن، از شئون ربوبيّت الهى است. «سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ» 4- سنّت الهى، مهلت دادن به افراد براى انتخاب وعمل است. لَوْ لا كَلِمَةٌ ... لَقُضِيَ‌ «1». بقره، 36. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 554" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ «20» و مى‌گويند: چرا از سوى پروردگارش بر او آيه و معجزه‌اى نازل نمى‌شود؟ پس بگو: غيب (و معجزه كه به جهان غيب مربوط است)، از آنِ خداست (نه در اختيار من يا تابع هوس مردم). پس در انتظار باشيد، من نيز همراه شما از منتظرانم (كه خداوند چگونه پاسخ بهانه‌گيرى‌هاى شما را مى‌دهد). پیام ها 1- بهانه‌گيران، قرآن وصدها آيه را ناديده مى‌گيرند و خواستار آيه‌ى ديگرى مى‌شوند. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ» 2- معجزه، به خواست خداست، نه در اختيار پيامبر و نه تابع هوسها و تمايلات مردم. «إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ» 3- سنّت و قانون خدا، مهلت دادن است. فَانْتَظِرُوا ..." ‏‏‏‏٠جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا