"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «107»
و اگر خداوند (براى آزمايش يا هدف ديگر بخواهد) زيانى به تو برساند، جز خود او كسى توان برطرف كردن آن را ندارد واگر براى تو خيرى بخواهد، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد. خير را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىرساند و او بس آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
اينكه در برطرف كردن ضرر، تعبير «إِلَّا هُوَ» آمده، امّا در برطرف كردن خير نيامده، به خاطر آن است كه خداوند ضررى را كه به انسان برسد برطرف مىكند، امّا فضلى را كه به انسان برسد او بر نمىدارد، مگر آنكه اعمال ما آن را تغيير دهد. «1»
چنانكه در قرآن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» «2» يعنى تغيير نعمت، بستگى به عملكرد خود انسان دارد. «3»
پیام ها
1- خير و شرّ تنها به دست خداست. «إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ، يُرِدْكَ بِخَيْرٍ»
2- هر تلخى و ضررى شرّ نيست، گاهى حوادث تلخ براى بيدارى فطرت يا آزمودن انسان است. «بِضُرٍّ» و نه «بَشِّرِ»
3- مقصود خدا، خير رساندن است. از اين رو در مورد خير، «يُرِدْكَ» و اراده به كار رفته و در ضرر، تعبير «يَمْسَسْكَ» آمده است. «4»
4- خيرى كه به انسان مىرسد، فضل الهى است، نه استحقاق انسان. «لِفَضْلِهِ»
5- خواست خدا، بر اساس حكمت است و مشيّتهاى او در كنار حكيم بودن او معنى مىشود. «يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ»
«1». تفسير روحالمعانى.
«2». رعد، 11.
«3». در دعاى كميل نيز مىخوانيم: «اللّهم اغفر لى الذنوب الّتى تغيّر النعم»
«4». تفسير روحالمعانى.
جلد 3 - صفحه 631"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۱٠۷جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ «108»
بگو: اى مردم! اينك حقّ از سوى پروردگارتان به سراغ شما آمده است.
پس هر كس هدايت يابد، يقيناً به سود خويش هدايت مىيابد و هر كس گمراه شود، تنها به زيان خويش گمراه مىشود ومن بر (ايمان آوردن) شما وكيل نيستم (تا به اجبار شما را به راه حقّ درآورم).
پیام ها
1- آنچه از سوى خداوند آمده، (مثل قرآن و تعاليم انبيا) همه حقّ و از شئون ربوبيّت اوست. «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ»
2- هدف بعثت انبيا و فرستادن كتب آسمانى، تربيت تمام انسانهاست. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... رَبِّكُمْ
3- خداوند حجّت را تمام كرده است و ما عذرى در نپذيرفتن حقّ نداريم. «قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ»
4- خداوند از هدايت يافتن ما بىنياز است، سود و زيان هدايت و گمراهى تنها به خود ما باز مىگردد. «لِنَفْسِهِ»
5- انسان داراى اختيار است و سرنوشت هركس به دست خود اوست، حتّى انبيا هم حقّ اجبار مردم را ندارند. «ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ»
6- وظيفهى انبيا، ارشاد وتبليغ است، نه اجبار واكراه. «ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 632"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۱٠۸_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «109»
و (تنها) آنچه را بر تو وحى مىشود پيروى كن و پايدار باش تا آنكه خداوند داورى كند و او بهترين داوران است.
پیام ها
1- مردم چه ايمان آورند، چه كفر ورزند، نبايد از وحى و دستورهاى الهى جدا شويم. وَ اتَّبِعْ ...
2- انبيا تسليم فرمان وحىاند. «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى»
3- پيروى از وحى، نياز به صبر دارد. وَ اتَّبِعْ ... اصْبِرْ
4- رهبر بايد صبور باشد. «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ»
5- علم، شرط عمل، «وَ اتَّبِعْ ما يُوحى» و استقامت، شرط پيروزى است. «وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ»
6- نگران آينده نباشيم، كه خدا بهترين داور است. «خَيْرُ الْحاكِمِينَ»
«والحَمدُللَّه ربّ العالمين»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۱٠۹جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سيماى سوره ى هود
اين سوره در سال هاى آخر حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه نازل شده است، سال هايى كه به جهت وفات حضرت ابوطالب و حضرت خديجه مسلمانان در شرايط بسيار سختى بسر مى بردند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سوره ى هود مرا پير كرد. «1» زيرا آيه ى استقامت در اين سوره نازل شده است: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» «2» همان گونه كه به تو دستور داده شده پايدارى و صبر كن و ياران تو نيز بايد پايدارى كنند. امّا بى صبرى ياران پيامبر صلى الله عليه و آله آن حضرت را زجر مى داد.
محتواى اين سوره كه يكصدوبيست وسه آيه دارد، تاريخ پيامبران و به خصوص حضرت نوح عليه السلام و توجّه به مسائل اعتقادى است. از دقّت در تاريخ انبيا استفاده مى شود كه حركت انبيا يك جريان مستمر تاريخى است، نه يك حادثه ى زودگذر. تاريخ پيامبران و اقوام آنان قانون مند است و مطالعه ى آن رمز سقوط يا عزّت ملّت ها را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه دين از جامعه جدا نيست و سرنوشت جامعه بستگى تمام به دين و آئين مردم آن جامعه دارد.
در اين سوره پنج مرتبه نام حضرت هود عليه السلام آمده است كه برابر با تكرار اين نام در باقى قرآن است.
(1). تفسير نمونه؛ بحار، ج 92، ص 198.
(2). هود، 112.
تفسير نور، ج4، ص: 16
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده ى مهربان.
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»
الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است.
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم.
نکته ها
قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمىتواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مىسازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مىكند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مىبينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مىكنيم.
قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصلها و سورههاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است.
قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستانها و
جلد 4 - صفحه 17
مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است.
قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همهى مطالبش محكم و استوار است.
پیام ها
1- قرآن كتاب بس مهم است. («كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است)
2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانهى عظمت آن است. «آية»
3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمىتواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مىشود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ»
4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است)
5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مىباشد. أُحْكِمَتْ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ
6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ
7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ
8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحهى پيام همهى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
9- فلسفهى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ
10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونهى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ
11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ»
12- شيوهى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 18"
#تفسیر_سوره_هود_آیه ۱_۲جز۱۱
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3»
و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوى او بازگرديد تا شما را به بهرهاى نيكو تا مدّتى معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگىخدا) روى بگردانيد، همانا مناز عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.
نکته ها
در آيهى قبل، توحيد مطرح شد و در اين آيه، بازگشت به خداوند و قرار گرفتن در مدار توحيد مطرح است.
«مَتاعاً حَسَناً» يعنى زندگى دلنشين همراه با آرامش روحى، در برابر كسانى كه به خاطر اعراض از ياد خدا، معيشتى ضنك و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّيات در آسايش و رفاه هستند.
پیام ها
1- يكى از وظائف پيامبران، بازسازى منحرفان است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
2- تا انسان خود را از گناه پاك نكند وسبكبال نشود، نمىتواند به سوى حقّ پرواز كند. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
3- محو گناه كافى نيست، حركت بسوى خدا لازم است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا»
4- توبه واجب است. «تُوبُوا إِلَيْهِ»
5- توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّى خدا نيز مىشود. فَتُوبُوا ... يُمَتِّعْكُمْ
6- امكاناتى كه در اختيار كافران وگنهكاران است، چون در راه فساد و فتنه به كار مىرود، مبارك و حسن نيست. «مَتاعاً حَسَناً»
7- زندگى خوب، مورد توجّه اسلام است. «مَتاعاً حَسَناً»
جلد 4 - صفحه 19
8- ايمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بيمه مىكند. يُمَتِّعْكُمْ ... إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى
9- توبه، رمز كاميابىِ كيفى و كمّى است. «مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
10- توبه، عامل جلوگيرى از مرگهاى ناگهانى است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
11- تاريخ وزمان مرگ، بر انسان مجهول است. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»
12- درجات در قيامت متفاوت است. هركس فضيلت بيشترى در دنيا كسب كند، لطف بيشترى در آخرت دريافت خواهد كرد. «يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ»
13- پيامبران دلسوز مردمند. جملهى «فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ» در قرآن زياد آمده است."
#تفسیر_سوره_هود_آیه ۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «4»
بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيزى تواناست.
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينههاى خود را به هم نزديك مىكنند و لباسهاى خويش را بر سر مىكشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مىداند. همانا او به اسرار درون سينهها آگاه است.
نکته ها
«يَثْنُونَ»، به معناى نزديك قراردادن و خم كردن دو چيز است؛ ( «اثْنانِ» يعنى دوتا) و به كينه در دل گرفتن نيز گفته مىشود. بنابراين جمله «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ» يا به معناى آن است كه كفّار سينههاى خود را براى حرفهاى محرمانه و توطئه عليه انبيا به هم نزديك مىكنند و يا به معناى آن است كه آنها كينهى انبيا را در دل دارند.
در آيه 7 سورهى نوح مىخوانيم: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ» يعنى كفّار انگشتان خود را در گوشهايشان مىگذارند و لباس خود را بر سرشان مىكشند تا نداى انبيا
جلد 4 - صفحه 20
را نشنوند.
مهمترين اشكال منكرين معاد دو چيز است:
الف: چه قدرتى مىتواند مردگان را زنده كند، كه آيهى 4 مىفرمايد: «هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» خداوند بر هر كارى قادر است.
ب: چگونه ذرّات پخش شده يكجا جمع مىشوند، كه آيهى 5 مىفرمايد: «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
پیام ها
1- بازگشت ما تنها به سوى خداست، نه ديگران. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
2- در آيات قبل توحيد و نبوّت مطرح بود، اين آيه اصل معاد را مطرح مىكند. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
3- بر فرض اهداف شوم خود را از پيامبر مخفى بداريد، خداوند كه عالم به اسرار سينههاست. «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ ... إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
جلد 4 - صفحه 21
جزء «12»"
#تفسیر_سوره_هود_آیه ۴_۵جز۱۱
#سوره_مبارکه_هود
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام