eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
95 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوى او بازگرديد تا شما را به بهره‌اى نيكو تا مدّتى معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگى‌خدا) روى بگردانيد، همانا من‌از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم. نکته ها در آيه‌ى قبل، توحيد مطرح شد و در اين آيه، بازگشت به خداوند و قرار گرفتن در مدار توحيد مطرح است. «مَتاعاً حَسَناً» يعنى زندگى دلنشين همراه با آرامش روحى، در برابر كسانى كه به خاطر اعراض از ياد خدا، معيشتى ضنك و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّيات در آسايش و رفاه هستند. پیام ها 1- يكى از وظائف پيامبران، بازسازى منحرفان است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا» 2- تا انسان خود را از گناه پاك نكند وسبكبال نشود، نمى‌تواند به سوى حقّ پرواز كند. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا» 3- محو گناه كافى نيست، حركت بسوى خدا لازم است. «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا» 4- توبه واجب است. «تُوبُوا إِلَيْهِ» 5- توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّى خدا نيز مى‌شود. فَتُوبُوا ... يُمَتِّعْكُمْ‌ 6- امكاناتى كه در اختيار كافران وگنهكاران است، چون در راه فساد و فتنه به كار مى‌رود، مبارك و حسن نيست. «مَتاعاً حَسَناً» 7- زندگى خوب، مورد توجّه اسلام است. «مَتاعاً حَسَناً» جلد 4 - صفحه 19 8- ايمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بيمه مى‌كند. يُمَتِّعْكُمْ‌ ... إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى‌ 9- توبه، رمز كاميابىِ كيفى و كمّى است. «مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى» 10- توبه، عامل جلوگيرى از مرگ‌هاى ناگهانى است. «إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى» 11- تاريخ وزمان مرگ، بر انسان مجهول است. «إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى» 12- درجات در قيامت متفاوت است. هركس فضيلت بيشترى در دنيا كسب كند، لطف بيشترى در آخرت دريافت خواهد كرد. «يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ» 13- پيامبران دلسوز مردمند. جمله‌ى‌ «فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ» در قرآن زياد آمده است." ‏‏‏‏ ۳جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «4» بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيزى تواناست. أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5» بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينه‌هاى خود را به هم نزديك مى‌كنند و لباس‌هاى خويش را بر سر مى‌كشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مى‌داند. همانا او به اسرار درون سينه‌ها آگاه است. نکته ها «يَثْنُونَ»، به معناى نزديك قراردادن و خم كردن دو چيز است؛ ( «اثْنانِ» يعنى دوتا) و به كينه در دل گرفتن نيز گفته مى‌شود. بنابراين جمله‌ «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ» يا به معناى آن است كه كفّار سينه‌هاى خود را براى حرف‌هاى محرمانه و توطئه عليه انبيا به هم نزديك مى‌كنند و يا به معناى آن است كه آنها كينه‌ى انبيا را در دل دارند. در آيه 7 سوره‌ى نوح مى‌خوانيم: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ» يعنى كفّار انگشتان خود را در گوش‌هايشان مى‌گذارند و لباس خود را بر سرشان مى‌كشند تا نداى انبيا جلد 4 - صفحه 20 را نشنوند. مهم‌ترين اشكال منكرين معاد دو چيز است: الف: چه قدرتى مى‌تواند مردگان را زنده كند، كه آيه‌ى 4 مى‌فرمايد: «هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ» خداوند بر هر كارى قادر است. ب: چگونه ذرّات پخش شده يكجا جمع مى‌شوند، كه آيه‌ى 5 مى‌فرمايد: «إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» پیام ها 1- بازگشت ما تنها به سوى خداست، نه ديگران. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ» 2- در آيات قبل توحيد و نبوّت مطرح بود، اين آيه اصل معاد را مطرح مى‌كند. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ» 3- بر فرض اهداف شوم خود را از پيامبر مخفى بداريد، خداوند كه عالم به اسرار سينه‌هاست. «يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ‌ ... إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» جلد 4 - صفحه 21 جزء «12»" ‏‏‏‏ ۴_۵جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گالری گل‌نرگس🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولادت آقاجانمون مبارک باشه🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🆔@golenargesgallery313
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «6» و هيچ جنبنده‌اى در زمين نيست، مگر آنكه روزى او بر خداست و او قرارگاه دائمى و جايگاه موقّت او را مى‌داند. همه در كتاب آشكارى ثبت است. نکته ها كلمه‌ى‌ «دَابَّةٍ» از «دَبيب» به معناى آهسته راه رفتن و قدم‌هاى كوچك برداشتن است، ولى به هر جنبنده‌اى اطلاق مى‌شود. «رزق» به معناى بخشش مستمرّ است، چه مادّى و چه معنوى، و لذا در دعا مى‌خوانيم: «الّلهم ارزقنى ... قلباً خاشعاً ... و لساناً ذاكراً ... و علماً نافعا» «1». رزقى كه خداوند مى‌دهد از هر جهت مناسب با موجودات است، مثلًا غذاى كودك در شكم مادر به تناسب نياز او تغيير مى‌كند تا آنكه پس از تولّد تبديل به شيرى گوارا مى‌شود و الّا انسان با چه قدرتى مى‌توانست به نوزاد در رحمِ مادر غذا برساند و يا نوزاد چگونه مى‌توانست غذاى خود را بدست آورد. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها» «2» «مستقر»، به معناى جايگاه ثابت و «مستودع» به معناى وديعه گذاشتن و گرفتن آن است كه كنايه از جايگاه موقّت است. حضرت على عليه السلام در وصيّت به فرزندش امام حسن مى‌فرمايد: رزق دوگونه است: نوعى از آن را بايد با تلاش و كوشش بدست آورى و نوعى ديگر خود به سراغ تو مى‌آيد. «3» (مثل نور، باران وهوا در طبيعت و هوش، حافظه واستعداد در انسان) پس مراد آيه آن نيست كه در گوشه‌اى بنشينيم و منتظر نزول غذاى آسمانى باشيم، بلكه منظور آن است كه هم كار و تلاش داشته باشيم و هم آنچه را بدست مى‌آوريم رزقى از جانب خدا بدانيم، لذا همه‌ى پيشوايان دينى ما كار مى‌كرده‌اند. «1». بحار، ج 95، ص 258. «2». عنكبوت، 60. «3». بحار، ج 5، ص 147. جلد 4 - صفحه 22 لازمه‌ى رزق‌رسانى به همه‌ى موجودات، علم به مكان و نياز آنهاست، بايد يك سيستم بسيار دقيق وجود داشته باشد كه آخرين آمار، آخرين نيازها و آخرين قرارگاه را بداند. تعداد انسان‌ها و حيوانات از دريايى، هوايى و صحرايى و همه‌ى موجودات ريز و درشت با ويژگى‌هاى گوناگون و نيازهاى بسيار متنوّع آنان را بداند. «يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها» اگر همه‌ى امور در كتاب مبين است‌ «كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ»، پس كسى كه علم كتاب را داشته باشد، همه چيز را مى‌داند. در آيه آخر سوره‌ى رعد مى‌خوانيم: به كفّار بگو: شاهد من خداوند است و كسى كه علم كتاب را دارا است. روايات شيعه و سنّى مى‌گويند كه مراد از اين شخص حضرت على عليه السلام است. خداوند دو سنّت دارد: يكى سنّت رزق رسانى و يكى سنّت اجراى امور از طريق اسباب و وسايل، بنابراين رسيدن به رزق منافاتى با قانون تلاش انسان‌ها ندارد. پیام ها 1- موجود زنده، حقّ تغذيه دارد و خداوند اين حقّ را بر خود واجب كرده است. «ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» 2- رزق ما بدست خداست، در برابر ديگران گردن خم نكنيم. ما مِنْ دَابَّةٍ ... إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها 3- درباره‌ى روزى، نه حرص بورزيم و نه بترسيم. وَ ما مِنْ دَابَّةٍ ... إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها 4- خداوند، هم منابع رزق را در اختيار ما قرار داده و هم عقل و وسيله‌ى استخراج، اكتشاف و تحصيل آن را به ما عطا كرده است. «إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» 5- هركجا برويم، زير نظر خدا هستيم. چه در سفر و چه در حضر. «يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها» 6- همه‌ى اطلاعات و آمار اين جهان به طور دقيق در مركزى ثبت و ضبط مى‌شود. «كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 23" ‏‏‏‏ ۶جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ «7» او كسى است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز (دوران) آفريد و عرش (حكومت) او بر آب قرار داشت، تا شما را بيازمايد كه كدام يك نيكوكارتريد و اگر بگويى كه شما پس از مرگ زنده خواهيد شد، همانا كفّار خواهند گفت: اين نيست مگر سحرى آشكار. نکته ها مراد از شش روز در آيه، شش مرحله و دوران است. زيرا در ابتداى آفرينش، خورشيدى نبود تا شب و روزى باشد. كلمه‌ى «عرش» به سقف و مكان مسقّف و داربست و همچنين به تختِ بلند و بزرگ پادشاهان اطلاق مى‌شود و گاهى به عنوان كنايه از قدرت بكار رفته است. مثلًا مى‌گويند: فلانى بر تخت نشست، يا آنكه فلانى را از تخت پائين كشيدند، يعنى قدرتش از بين رفت. سؤال: اين آيه، هدف خلقت را آزمايش انسان مى‌داند، «لِيَبْلُوَكُمْ» ولى آيات ديگر امور ديگرى را بيان كرده‌اند، چگونه است؟ پاسخ: هدف‌ها در طول يكديگر و به صورت مرحله‌اى است، چنانكه شخمِ زمين براى كشت است و كشت براى گندم و گندم براى نان و نان براى انسان. آيات قرآن نيز مراحلى را براى هدف خلقت انسان بيان كرده است: الف: آفرينش براى آزمايش است. «لِيَبْلُوَكُمْ» ب: آزمايش، براى جدا كردن خوبان از بدان است. «لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» «1» ج: جدا كردن خوبان از بدان، براى جزا و كيفرِ متناسب است. «لِتُجْزى‌ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» «2» «1». انفال، 37. «2». جاثيه، 22. جلد 4 - صفحه 24 د: جزا و كيفرِ متناسب، براى عمل به وعده بوده است. «وَعْداً عَلَيْنا» «1» حضرت على عليه السلام فرمود: آزمايش خداوند براى دانستن نيست، بلكه آزمايش او براى بروز عكس‌العمل از انسان است، تا اگر عملش خوب بود، پاداش گيرد و اگر بد بود، كيفر بيند. «2» در روايات، «أَحْسَنُ عَمَلًا» به «احسن عقلا و اورع عن محارم اللّه و اسرع فى طاعة اللّه» «3» و در بعضى روايات به «ازهد فى الدنيا» «4» تفسير شده است، چنانكه امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: حُسن عمل، يعنى عملِ همراه علم، اخلاص و تقوى، نه عمل زياد. «5» پیام ها 1- جهان، براى انسان آفريده شده است. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ... لِيَبْلُوَكُمْ‌ 2- گرچه قدرت الهى مى‌تواند همه چيز را در يك لحظه بيافريند، ولى حكمت الهى اقتضا مى‌كند كه آفرينش تدريجى باشد. خَلَقَ‌ ... فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ‌ 3- سرچشمه‌ى مادّى آسمان‌ها وزمين، آب ويا موادّ مذابّ بوده است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» 4- آب، قبل از آسمان‌ها و زمين وجود داشته است. «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» 5- هدف از آفرينش همه‌ى موجودات، رشد معنوى واختيارى انسان بوده است. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ‌ ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا 6- كيفيّت عمل مهم است، نه كميّت آن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» 7- آسمان و زمين براى كار نيك آفريده شده، نه براى كاميابى و لذّت‌طلبى و غافل بودن. «أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» 8- منكرين معاد، برهان ندارند و فقط تهمت مى‌زنند. «إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» «1». انبياء، 104. «2». نهج‌البلاغه، خطبه 144. «3». تفسير مجمع‌البيان. «4». بحار، ج 74، ص 93. «5». تفسير كنزالدقائق. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 25" ‏‏‏‏ ۷جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «8» وهرگاه عذاب را تا مدّت محدودى از آنان به تأخير بيندازيم، (به مسخره) مى‌گويند: چه عاملى جلوى عذاب ما را گرفت؟ بدانيد روزى كه قهر وعذاب ما به سراغشان بيايد، از ايشان بازگشتى نيست و آنچه بدان مسخره مى‌كردند، آنان را فراخواهد گرفت. نکته ها كلمه‌ى‌ «أُمَّةٍ»، هم به گروهى كه هدف مشترك دارند گفته مى‌شود وهم به معناى زمان است. در اين آيه، مراد از «إِلى‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ»، زمانِ مشخّص ومحدود است. چنانكه در سوره‌ى يوسف آيه‌ى 45 نيز مى‌خوانيم: «وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» يعنى زندانىِ‌آزاد شده، پس از مدّتى به ياد يوسف افتاد. طبق بعضى روايات، يكى از مصاديقِ‌ «أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» زمان قيام حضرت مهدى عليه السلام است، يعنى خداوند تا آن زمان عذاب را از اين امّت برداشته است. «1» تأخير عذاب الهى مصالحى دارد؛ همچون توفيق توبه براى گنهكاران، تولّد فرزندانِ مؤمن از والدين منحرف، علاوه بر آنكه وجود افراد صالح و دعاى آنان، سبب تأخير در نزول عذاب الهى مى‌گردد. پیام ها 1- برخى كارهاى خداوند، زمان‌بندى دارد. أَخَّرْنا ... إِلى‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ 2- قهر خداوند قابل تأخير است. أَخَّرْنا ... 3- مهلت ومدّت تأخير قهر وعذاب الهى، اندك است. «إِلى‌ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ» «1». تفسير كنزالدقائق. جلد 4 - صفحه 26 4- تأخير در عذاب، نشانه‌ى لطف خداست، نه دليل ضعف خدا. پس آن را مسخره نكنيم. وَ لَئِنْ أَخَّرْنا ... لَيَقُولُنَّ ما يَحْبِسُهُ‌ 5- قهر الهى، از مسخره‌كنندگان كافر برداشته نمى‌شود. «لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ» 6- به مهلت خداوند مغرور نشويم كه عذاب الهى دير و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد. «يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ» 7- شيوه‌ى برخورد كفّار، مسخره كردن عقايد دينى است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»" ‏‏‏‏ ۸جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام