"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «115»
خداوند بر آن نيست كه قومى را بعد از آنكه هدايتشان نمود، بىراه بگذارد تا آنچه را (كه بايد از آن) پرهيز كنند، برايشان بيان كند. قطعاً خداوند به هر چيزى داناست.
نکته ها
آيه، يا بيانگر حال آنان است كه مسلمان شده بودند، ولى پيش از آگاهى از وظايف خود از دنيا رفتند. «2» يا اشاره به آيهى قبل و لزوم تبرّى از دشمن خداست كه اگر پس از اين هشدار، بىتفاوت باشيد، خودتان هم گمراه شده به دشمنان خدا ملحق مىشويد، و ممكن است آيه براى رفع نگرانى كسانى باشد كه قبل از علم به حرمت استغفار براى مشركان، براى آنان استغفار مىكردند.
امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند بر امام واجب كرده است كه هر گاه نگران مرگ خود شد، امام معصوم بعدى را براى مردم معرّفى كند، سپس اين آيه را تلاوت كرد. «3»
اضلال خدا، كيفر بىاعتنايى به هدايت اوست. مخالفت آگاهانه با رهنمودهاى الهى، زمينهى سلب هدايت خداوند است. ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَ ... حَتَّى يُبَيِّنَ
«2». تفسير مجمعالبيان.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 514
پیام ها
1- كيفر الهى، پس از تبيين و روشنگرى و اتمام حجّت است. «حَتَّى يُبَيِّنَ»
2- هدايت الهى كامل است و علاوه بر بيان اسبابِ سعادت، عوامل خطر را نيز هشدار مىدهد. «يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ» امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند اسباب رضايت و غضب خود را به مردم مىشناساند. «1»
3- دستور الهى بر پرهيز از چيزى، از علم و حكمت او سرچشمه مىگيرد. «إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»
«1». كافى، ج 1، ص 163."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «116»
همانا حكومت آسمانها و زمين تنها از آنِ خداست، زنده مىكند و مىميراند و شما را جز خداوند، هيچ سرپرست و ياورى نيست.
پیام ها
1- به جاى تحكيم روابط با خويشاوندانِ مشرك، به فكر رابطه با خدايى باشيد كه مالك آسمانها و زمين است و آنها در برابر اين خدا، قدرت هيچ گونه نصرتى ندارند. لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ ... ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍ ..."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ ما كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «117»
همانا خداوند، لطف خود را بر پيامبر و مهاجران و انصارى كه او را در لحظهى دشوار (جنگ تبوك) پيروى كردند، سرازير نمود، پس از آنكه نزديك بود دلهاى بعضى از آنان منحرف شود (ودر جبهه حضور نيابند.) سپس خداوند لطف خود را به آنان بازگرداند، همانا او به آنان رئوف و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 515
نکته ها
جنگ تبوك دشوارىهاى بسيار داشت از جمله: دورى راه، گرمى هوا، فصل چيدن ميوهها و محصولات، و هيبت و قدرت دشمن. لذا بعضىها كه از منافقان نبودند، سايهبان منزل و آب خنك و همسر را بر جبهه و مشقّات راه ترجيح دادند و نرفتند، مثل ابوخثيمه كه چون متنبّه شد، تلاش كرد و پس از چند روز تأخير، خود را به پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان رساند.
منافقان در جنگ تبوك سه گروه بودند:
1. عدّهاى به بهانهى مفتون شدن به دختران زيباى رومى، به جبهه نرفتند.
2. جمعى مردم را از رفتن دلسرد مىكردند.
3. بعضى گرمى هوا را بهانه مىآوردند، يا اجازهى ماندن مىگرفتند.
امّا در مقابل، عدّهاى عاشقانه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله رفتند واگر وسيلهى سفر نداشتند، از اندوه، اشك مىريختند. داستانِ عقب ماندنِ ابوذر غفارى كه بالاخره خود را به پيامبر رساند، مربوط به همين ماجراست.
در جنگ تبوك، كار چنان سخت شد كه گاهى يك خرما را چند نفر مىمكيدند «1»
شايد به دليل اين آيه و آيهى بعد كه پذيرش توبه مطرح است، نام اين سوره را علاوه بر برائت، توبه نيز گفتهاند.
پیام ها
1- خداوند، پيامبر و رزمندگان را در صحنههاى خطرناك، مورد لطف خاصّ خويش قرار مىدهد. تابَ اللَّهُ ...
2- همهى انسانها، به ويژه پيامبران، به لطف الهى نيازمندند. «تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ»
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 516
3- توبهى الهى، به معناى لطف خاصّ او به پيامبر و مؤمنان است كه گاهى در قالب عفو و بخشش نسبت به گنهكاران جلوه مىكند. «تابَ اللَّهُ»
4- نشانهى ايمان واقعى، اطاعت از رهبر در شرايط دشوار است. «اتَّبَعُوهُ فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ»
5- سختىهاى زندگى، لحظه وساعتى بيش نيست و مىگذرد. «ساعَةِ الْعُسْرَةِ»
6- انسان، هر لحظه در معرض لغزش و انحراف است، پس بايد به خدا روى آورد. «كادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ»
7- تنها راه نجات از سقوط، لطف الهى است. تابَ اللَّهُ ... ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «118»
و نيز بر سه نفرى كه (از شركت در جبههى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آنگاه كه زمين با همهى وسعتش (به سبب قهر ونفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهميدند كه در برابر خدا، هيچ پناهگاهى جز خود او نيست، پس خداوند لطف خويش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبهپذير و مهربان است.
نکته ها
سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، «1» پشيمان شده و براى عذرخواهى نزد پيامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزديك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدينه رفتند و براى استغفار، جدا از
«1». كعببن مالك، مرارةبن ربيع و حلالبن اميّه.
جلد 3 - صفحه 517
يكديگر به تضرّع وگريه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذيرفت. «1»
پیام ها
1- بىاعتنايان به جنگ وفرمان رهبرى، بايد تنبيه شده وتا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. «خُلِّفُوا»
2- قهر، بىاعتنايى و بايكوت، يكى از شيوههاى تربيتى براى متخلّفان و مجرمان است. ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ ... ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ
3- مبارزهى منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بىنگهبان و مؤثّر مىسازد. «ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ»
4- با آنكه پيامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مىكند. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
5- يكى از عذابها عذاب وجدان است. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
6- يأس از مردم، زمينهساز توبه و توجّه به خداست. لا مَلْجَأَ ... ثُمَّ تابَ
7- توفيقِ توبه نيز در سايهى لطف و عنايت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مىگرداند، «تابَ عَلَيْهِمْ» تا انسان توفيق پشيمانى و عذرخواهى و توبه پيدا كند، «لِيَتُوبُوا» و همين كه توبه كرد، باز خداوند توبهى او را مىپذيرد. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
8- پس از يك دوره مبارزهى منفى وبىاعتنايى و بايكوت، شرايط مناسب را براى بازسازى خلافكاران به وجود آوريم تا بازگردند و بعد از آن نيز ما با مهربانى آنان را پذيرا باشيم. «تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
«1». بحار، ج 21، ص 237.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 518"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ «119»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! از خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد.
نکته ها
در روايات شيعه و سنى آمده است كه مقصود از «الصَّادِقِينَ»، محمّد صلى الله عليه و آله و آلمحمّد عليهم السلام مىباشند.
آيه 177 سورهى بقره، اهل ايمان، انفاق، نماز، وفاى به عهد و صبر در برابر مشكلات را صادق مىشمارد و آيه 15 سوره حجر و 8 سوره حشر، مهاجرانِ رنج كشيده و جان بركف را «صادق» شمرده است.
پیام ها
1- دوستى، همنشينى و همراهى با راستگويان، يكى از عوامل تربيت و جلوگيرىِ انسان از انحراف است. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»
2- از رهبران الهى جدا نشويم. «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»
3- رهبران الهى معصوم هستند، وگرنه خداوند فرمان نمىداد با آنان باشيد. «1» «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»
4- تكامل جامعه در سايهى ايمان، تقوا و اطاعت از رهبر معصوم است. «آمَنُوا، اتَّقُوا، مَعَ الصَّادِقِينَ»
5- در هر زمان بايد معصومى باشد كه مسلمانان با او همراه باشند. «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»
«1». شگفت از فخررازى كه مىگويد: معصوم، فرد خاصّى نيست، بلكه اجماع امّت از خطا معصوم است!! آيا اجتماع افراد جايزالخطا و فاسق، عصمتآور است؟
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 519"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ «120»
اهل مدينه و باديهنشينان اطرافِ آنان، حقّ ندارند از (فرمانِ) رسول خدا تخلّف كنند و (به جبهه نروند و) جانهاى خود را از جان پيامبر عزيزتر بدانند. زيرا هيچ گونه تشنگى، رنج و گرسنگى در راه خدا به آنان نمىرسد و هيچ گامى در جايى كه كافران را به خشم آورد برنمىدارند وهيچ چيزى از دشمن به آنان نمىرسد، مگر آنكه براى آنان به پاداش اينها عملصالح نوشته مىشود. قطعاً خداوند پاداشنيكوكاران را تباه نمىكند.
نکته ها
اصولى كه از اين آيه براى جنگ استفاده مىشود، عبارت است از:
1. ايمان به اينكه همه سختىهاى جنگ، عملصالح وموجب رضاى الهى است.
2. مقاومت و تحمّل در برابر سختىها.
3. خوار و عصبانى كردن دشمن.
پیام ها
1- اصحاب و اطرافيان رهبر كه از علم و امكانات بيشترى برخوردارند، مسئوليّت بيشترى دارند. ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ ... أَنْ يَتَخَلَّفُوا
2- در دفاع از اسلام، شهر و روستا مطرح نيست. «لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ»
3- اطاعت بىچون و چرا از پيامبر لازم است و كسى حقّ تخلّف از فرمانِ حكومتى رسول خدا صلى الله عليه و آله را ندارد. ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ ... أَنْ يَتَخَلَّفُوا
4- يكى از شئون رسالت، فرماندهىِ كلّ قوا در جنگ است. «يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ»
جلد 3 - صفحه 520
5- حفظ جان پيامبر، ضرورىتر از حفظ جان مسلمانان است. مسلمانان بايد پيشمرگ رهبر آسمانى باشند. لا يَرْغَبُوا ...
6- مسلمان بايد در راه عقيده، آمادهى تحمّل هر سختى و فشارى باشند. ظَمَأٌ، نَصَبٌ، مَخْمَصَةٌ ...
7- جامعهى اسلامى بايد كفرستيز باشد. «يَغِيظُ الْكُفَّارَ»
8- راهپيمايىها و حركات دسته جمعى مسلمانان كه موجب خشم و هراس كفّار مىگردد، در نزد خدا پاداش دارد. «مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ»
9- نه تنها دفاع ورزم، بلكه همهى حركات، تلاشها ورنجهاى جبهه نزد خدا ثبت شده وموجب اجر است. لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ ... عَمَلٌ صالِحٌ
10- مقدّمات جهاد و آمادگى رزمى نيز عمل صالح و عبادت است. لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً ... عَمَلٌ صالِحٌ
11- نيكوكار واقعى، انقلابى و اهل جبهه است. «أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» (جان فشانى، نشانهى كمال نيكوكارى است)
12- دريافت اجر الهى، در سايهى تحمّل رنجهاست. نابرده رنج، گنج ميسّر نمىشود. ظَمَأٌ، نَصَبٌ، مَخْمَصَةٌ، ... أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
13- ايمان به رضايت وپاداش الهى، مشكلات را آسان مىكند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «121»
هيچ مال اندك يا فراوانى را (در مسير جهاد) انفاق نمىكنند و هيچ سرزمينى را نمىپيمايند، مگر آنكه براى آنان ثبت مىشود، تا خداوند آنان را به بهتر از آنچه مىكردهاند پاداش دهد.
جلد 3 - صفحه 521
نکته ها
مراد از «أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»، يا آن است كه پاداشِ خداوند از عمل مجاهدان بهتر است و يا آنكه بهترين كارى كه آنان انجام مىدهند، جهاد با مال وجان است.
پیام ها
1- در انفاق، كميّت و مقدار مهّم نيست، چه كم باشد چه زياد، در نزد خدا اجر دارد. «صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً»
2- از اينكه كار خير بىپاداش بماند، نهراسيم كه تمام اعمال انسان ثبت مىشود.
«لا يُنْفِقُونَ، لا يَقْطَعُونَ، إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ»
3- حركت به سوى جبههها، از بهترين كارهاست. «أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
4- پاداش الهى، بهتر و بالاتر از عمل انسان است. لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ...
5- استمرار بر عمل صالح، سبب اضافه شدن پاداش آن است. «ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
6- سنّت خداوند اين است كه مكتب خود را با تلاش مؤمنان پيش ببرد. (اگر نياز به تلاش آنان نبود، اين همه تشويق در اين دو آيه لازم نبود)"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
نْذِرُوا قَوْمَهُمْ»
15- علما بايد سراغ مردم بروند و منتظر دعوت آنان نباشند. «رَجَعُوا إِلَيْهِمْ»
16- محور تبليغ، بايد ايجاد تقوا وياد معاد باشد. لِيُنْذِرُوا ... لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ
17- فقها نبايد انتظار اطاعتِ مطلق همهى مردم را داشته باشند، چون گروهى هرگز به راه دين و خدا نمىآيند. «لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ ابن ابىحاتم در تفسیر خود نیز این موضوع را از عکرمة نقل نموده و چنین افزوده که بعد از آیه «إِلَّا تَنْفِرُوا یعَذِّبْکمْ عَذاباً أَلِیماً» منافقین کسانى را که به تفقه مى پرداختند به عنوان مخالفین دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله تلقى نمودند سپس این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص448"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ «123»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! با كسانى از كفّار كه نزديك شمايند بجنگيد. بايد آنان در شما خشونت و صلابت بيابند و بدانيد كه خداوند، با پرهيزكاران است.
نکته ها
پرداختن به دشمنانِنزديكتر و جنگيدن با آنان، مزايايى دارد، از جمله: به هزينه و امكانات كمترى نياز است، اطلاعات ما از آنان بيشتر است، تدارك جبهه آسانتر و آمادگى عمومى براى مقابله با آنان بيشتر است، خطرشان مقدّمتر است، راه دفع آنان ودسترسى به منطقهى جنگ سريعتر است، هم خودش دشمن است، هم مىتواند بازوى دشمنان دورتر باشد.
«غِلْظَةً» به معناى صلابت، قدرت و هيبت است، نه سنگدلى و بدخلقى. از اين رو در مسائل نظامى، مانور و قدرتنمايى ورژه ولباس وشعار وهرچه كه قواى اسلام را قدرتمند نشان دهد، مورد ستايش است. پيامبرخدا صلى الله عليه و آله نيز هنگام فتح مكّه، مسلمانان را فرمان داد تا در مقابل چشم ابوسفيان رژه رفتند تا با نشان دادن قدرت و شكوه سپاه اسلام، روحيّهى مشركان تضعيف شود.
مسألهى «الاقربُ فالاقرب»، يعنى اولويّت دادن به آنچه نزديكتر به انسان است، در همهى امورِ تعاليم اسلامى مطرح است، در انفاق و صدقه، ابتدا يتيم و فقيرِ خويشاوند، در
جلد 3 - صفحه 525
پرداخت زكات ابتدا نيازمندان محلّى و نزديك، در جنگ، نخست دشمنان نزديكتر، در دعوت وتبليغ، ابتدا بستگان نزديك و اهل منطقه، در مسجد، تقدّم همسايهى مسجد، در سفره و مهمانى، طعام نزديك انسان و در نماز جماعت و در صف اوّل، آنان كه به امام جماعت در كمالات نزديكترند.
اين آيه، جهاد آزاديبخش را مىگويد، نه جهاد دفاعى را. از اين رو به صفات مبارزان اسلامى پرداخته، نه به شرايط هجوم كافران. «1»
در سيرهى پيامبر، نمونههاى بسيارى ديده مىشود كه به سپاه اسلام توصيه مىفرمود: با تقوا باشند، به زنان كفّار آسيبى نرسانند، به درختان لطمه نزنند. حتّى يك بار كشتهى دختر كافرى را ديد و به شدّت ناراحت شد. «2»
پیام ها
1- ايمان بايد همراه با عمل و مبارزه باشد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا»
2- دفع شرّ دشمنان نزديكتر، اولويّت دارد. «يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ» (استراتژى جنگى اسلام، ابتدا مقابله با دشمنان نزديكتر است، همچنان كه در مبارزهى فكرى و عقيدتى نيز بايد ابتدا شبهاتِ رايج و موجود را پاسخ داد)
3- هر چه براى ايجاد صلابت و شدّت لازم است بايد تدارك ديد، چه شجاعتِ رزمندگان و چه ابزار و سلاحهاى پيشرفته و چه آموزشهاى پيشرفته و تخصّصى. «وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً»
4- سپاه اسلام، بايد صلابت و هيبت داشته باشد. «غِلْظَةً»
5- شجاعت درونى بايد با صلابت بيرونى همراه باشد. «وَ لْيَجِدُوا»
6- غلظت وصلابت اسلامى، همراه با تقواست. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»
7- جهاد، جلوهاى از تقواى الهى است. قاتِلُوا ... أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
8- چون در جنگ، غرائز، هوسها و كينهها ممكن است پيش آيد، تقوا براى رزمندگان شرطِ اساسى است. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»
«1». تفسير فىظلالالقرآن.
«2». تفسير فىظلالالقرآن.
جلد 3 - صفحه 526"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۳_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ «124»
و هرگاه سورهاى نازل شود، برخى از منافقان گويند: اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزود؟ امّا آنان كه ايمان آوردهاند، (آيات قرآن) بر ايمانشان بيافزايد و آنان بشارت مىگيرند.
پیام ها
1- استهزا وموضعگيرى منفى به هنگام نزول قرآن، نشانهى نفاق است. أُنْزِلَتْ سُورَةٌ ... يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ ...
2- منافقان با سؤالهاى خود، روحيّهى منفى خود را به ديگران انتقال مىدهند.
يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً ...
3- ايمان، مراتبى دارد وقابل كم و زياد شدن است، همان گونه كه نفاق، قابل توسعه و افزايش است. «فَزادَتْهُمْ إِيماناً»
4- قرآن، وسيلهى خوبى براى شناختِ مؤمن از منافق است. «فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً»
5- احساس شادى و نشاط روحى پس از شنيدن آيات قرآن، نشانهى تكامل و رشد ايمان است. «فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»
6- قرآن، مايهى بشارت و مژده به اهل ايمان است. «وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ «125»
و امّا آنان كه در دلهايشان بيمارى است، (آيات قرآن) پليدى بر پليدى آنان افزايد و در حال كفر بميرند.
جلد 3 - صفحه 527
نکته ها
اگر لاشهى مردهاى در استخر بيفتد، هرچه باران بيشتر بر آن ببارد، بدبوتر مىشود. اين بوى بد به خاطر باران نيست، بلكه به خاطر آن مردار است. روحِ لجاجت و تكبّر در انسان، سبب مىشود كه با نزول آيات قرآن، بيماردلان، متكبّرتر شوند و لجاجت، تعصّب و عناد بيشترى از خود نشان دهند.
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ»، «شكّاً الى شكّهم» است. «1»
پیام ها
1- بيمارىهاى روحى، مثل بيمارىهاى جسمى است، اگر به فكر چاره نباشيم، گسترش يافته، انسان را نابود مىكند. «فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ»
2- كفر، حقپوشى و ناسپاسى، بيمارى خطرناكِ روح و دل انسانهاست. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ... كافِرُونَ
3- منافق، بدعاقبت است. «ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ «126»
آيا نمىبينند كه آنان در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مىشوند، امّا نه توبه مىكنند و نه پند مىگيرند.
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى، در هر زمان وبراى همه، آزمايش انسانهاست. «فِي كُلِّ عامٍ»
2- فلسفهى حوادث وآزمونهاى الهى، توبه وتنبّه است. «لا يَتُوبُونَ، لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ»
3- سنگدلى و سوء عاقبت، نتيجهى نفاق است. «لا يَتُوبُونَ، لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 528"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ «127»
و هرگاه سورهاى نازل شود، بعضى از آنان (منافقان) به بعضى ديگر نگاه كنند (و پرسند:) آيا كسى شما را مىبيند؟ پس (مخفيانه از حضور پيامبر) خارج مىشوند. خداوند دلهاى آنان را (از حق) برگردانده است، زيرا آنان مردم نفهمى هستند.
نکته ها
منافقان، از تذكّرهاى آيات قرآن، هيچ تأثّرى نمىپذيرند، مثل لامپ سوختهاى كه هرچه به برق متصّل كنند، روشن نمىشود.
پیام ها
1- منافقان، از افشاى ماهيّت پليد خود دلهره و اضطراب دارند و بدنبال پنهانكارى هستند. «نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ»
2- منافقان از نزول آيات الهى اكراه دارند. «نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ»
3- منافقان از جلسات قرآن مىگريزند. أُنْزِلَتْ سُورَةٌ ... انْصَرَفُوا دورى از قرآن، نشانهى نفاق و بيماردلى است.
4- قهر الهى به جهت روحيّهى هدايت گريزِ انسان است. انْصَرَفُوا، صَرَفَ اللَّهُ ...
5- دليل اعراض از قرآن، نداشتن درك و فهم صحيح است. «قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «128»
همانا پيامبرى از خودتان به سوى شما آمده است كه آنچه شما را برنجاند بر او سخت است، بر هدايت شما حريص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 529
نکته ها
خداوند جز بر پيامبر اسلام، بر هيچ يك از پيامبران دو نام از نامهاى خويش را اطلاق نكرده است. «رَؤُفٌ، رَحِيمٌ»
توجّه به صفات رهبران آسمانى كه در اين آيه مطرح است و مقايسهى آنها با صفات ديگر رهبرانِ بشرى، لطف خدا را به بشر و لزوم اطاعت مطلق از اين گونه رهبران را نشان مىدهد.
پیام ها
1- رسولخدا برخاسته از ميان خود مردم است. «مِنْ أَنْفُسِكُمْ»
2- رسول خدا صلى الله عليه و آله غمخوار امّت است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»
3- رهبران اسلامى بايد در سختىها و گرفتارىها با مردم همدل و همراه باشند.
«عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»
4- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در هدايت و ارشاد مردم، سر از پا نمىشناسد. «حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ»
5- از عوامل تأثير كلام در ديگران، خيرخواهى، دلسوزى، مهربانى، بىتوقّعى و تواضع است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ، رَؤُفٌ رَحِيمٌ»
6- رهبر اسلامى تنها بر مؤمنان رئوف و رحيم است، نه بر همه كس، بلكه بر دشمن شديد و غليظ است. «بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ»
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ «129»
پس اگر (از سخنان خداوند) روى گردان شدند، بگو: خداوند مرا كافى است، هيچ معبودى جز او نيست، تنها بر او توكّل كردهام و او پروردگار عرش بزرگ است.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از رأفت ودلسوزى پيامبر بود، در اين آيه مىفرمايد: مبادا كسى خيال كند كه سوز، تلاش و رأفت آن حضرت به مردم به خاطر نيازِ به مردم بوده است، زيرا اگر
جلد 3 - صفحه 530
همهى مردم از او اعراض كنند، خدا با اوست. همانگونه كه اگر همهى مردم رو به خورشيد كنند يا پشت به آن، هيچ اثرى در خورشيد ندارد.
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «عرش عظيم»، «مُلك عظيم» است. «1»
خدايى كه نظام عظيم هستى را حفظ وتدبير مىكند، انسان كوچكى را نيز مىتواند تحت الطاف خويش نگهدارى كند.
امام حسين عليه السلام در دعاى عرفه خطاب به خداوند عرض مىكند: «ما ذا وَجَد مَن فَقدك و ما ذا فَقَد مَن وجدك؟» هر كه تو را ندارد، چه دارد؟ و هر كه تو را دارد، چه ندارد؟
پیام ها
1- رويگردانى مردم از دين، نبايد در ايمان و روحيّهى ما تأثير گذارد. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ»
2- كسىكه خدا دارد، چه كم دارد؟ «حَسْبِيَ اللَّهُ»
3- توكّل بر خداوند، رمز غلبه بر مشكلات است. فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ ... عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ
«1». تفسير نورالثقلين؛ توحيدصدوق، ص 321.
جلد 3 - صفحه 533
«والحَمدُ للَّه ربّ العالَميِن»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۲۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام