eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
23 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «89» آنان (منافقان) دوست دارند كه شما همچون خودشان كافر شويد، تا با آنان برابر گرديد. پس از آنان دوستانى نگيريد تا آنكه (توبه كرده و) در راه خدا هجرت كنند. پس اگر سرباز زدند (و به همكارى با كفّار ادامه دادند) پس آنان را هر جا يافتيد بگيريد و بكشيد و از آنان هيچ دوست و ياورى نگيريد. نکته ها روش برخورد با اهل نفاق، مراتبى دارد. اينگونه احكام شديد كه در آيه آمده، مربوط به منافقانى است كه با مشركان در توطئه‌ها همكارى مى‌كردند. پیام ها 1- خداوند از آرزو و اسرار درونى منافقان پرده برمى‌دارد. وَدُّوا ... جلد 2 - صفحه 126 2- منافقان و دشمنان، بى‌اعتقادى شما را مى‌خواهند. «وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» 3- جامعه‌ى اسلامى بايد از منافقان تصفيه شود و پيوند دوستى و علاقه با آنان را قطع كند. «فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ» 4- هجرت از منطقه كفر و شرك و توطئه، واجب است. «حَتَّى يُهاجِرُوا» 5- نشانه‌ى ايمان واقعى، هجرت در راه خداست. «حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ» 6- راه توبه هميشه باز است. «حَتَّى يُهاجِرُوا» 7- منافقان كارشكن و توطئه‌گر، بايد اعدام و سركوب شوند و براى اين كار، جامعه‌ى اسلامى بايد قدرتمند باشد. «فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ» 8- اسلام در مبارزه با دشمن و تعقيب مفسدان، مرز نمى‌شناسد. «فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ» 9- نبايد به امكانات مادّى و نيروى نظامى منافقان دل بست و بايد از كمك آنان چشم پوشيد. «لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً» 10- هرگونه ارتباط قلبى، سياسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى با منافق در اسلام محكوم است. «لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً» @tafsir_qheraati
إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى‌ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا «90» مگر كسانى (از منافقان) كه به قومى پيوسته‌اند كه ميان شما و آن قوم پيمانى است، يا (كسانى كه) نزد شما مى‌آيند در حالى كه سينه‌هاشان از جنگ با شما يا قوم خودشان به تنگ آمده است (و اصلًا حال جنگ با هيچ طرفى را ندارند و اين بى‌حوصلگى آنها لطف خداست) زيرا اگر خداوند مى‌خواست آنان را بر شما مسلّط مى‌كرد و آنان با شما مقاتله مى‌كردند. جلد 2 - صفحه 127 پس اگر آنان از شما كناره گرفته و با شما نجنگيدند و پيشنهاد صلح و سازش دادند، خداوند براى شما راهى براى تعرّض و جنگ با آنان قرار نداده است. پیام ها 1- به پيمان‌هاى نظامى حتّى با كفّار، بايد احترام گذاشت. «بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ» 2- در جنگ‌ها، به كسانى كه اعلام بى‌طرفى مى‌كنند، متعرّض نشويد. «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ» 3- مسلمانان بايد چنان قدرتمند باشند كه مخالفان در فكر هجوم نباشند. «حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ» 4- توجّه به قدرت خدا داشته باشيد تا دچار غرور نشويد. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ» 5- با اراده ومشيّت الهى، دشمنان از جنگ با شما بازماندند، مبادا آن را به حساب قدرت خود بگذاريد. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ» 6- جهاد اسلام براى سلطه و تحميل عقيده نيست، بلكه براى دفع شرّ و موانع است. پس اكنون كه آنان از شما دست برداشته‌اند شما تعرّض بر آنان نكنيد و اگر متعرّض شويد ممكن است خداوند به آنان نيرو دهد و شما را قلع و قمع نمايند. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ‌ ... لَسَلَّطَهُمْ‌ ... 7- به انگيزه‌هاى صلح‌طلبانه و تقاضاى آتش بس، احترام بگذاريد. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد. فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ‌ ... فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا 8- تنها پيشنهاد صلح از سوى دشمن كافى نيست، براى اطمينان، ترك جنگ و القاى سلام لازم است. «فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ» 9- ملاك، معيار و ضوابط جنگ و صلح را بايد خدا تعيين كند. «فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا» @tafsir_qheraati
AUD-20220331-WA0009.
4.17M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۰ @tafsir_qheraati
AUD-20220401-WA0011.
2.87M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۱ @tafsir_qheraati
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أُولئِكُمْ جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً «91» بزودى گروهى ديگر را خواهيد يافت كه مى‌خواهند از شما (با اظهار اسلام) در امان باشند و از قوم خود نيز (با اظهار كفر) ايمن باشند. آنان هر بار به سوى فتنه (و بت‌پرستى) برگردند، در آن فرو مى‌افتند. پس اگر از درگيرى با شما كناره نگرفتند و به شما پيشنهاد صلح ندادند و دست از شما برنداشتند، آنان را هر جا يافتيد، بگيريد و بكشيد كه آنانند كسانى كه ما براى شما بر ايشان قدرت و تسلّطى آشكار قرار داده‌ايم. نکته ها گروهى از مكّيان، براى حفظ جان خود، نزد پيامبر آمده و منافقانه اظهار اسلام مى‌كردند و هنگامى كه به مكّه برمى‌گشتند، سراغ بت‌پرستى مى‌رفتند تا دچار شكنجه‌ى كافران نشوند و با اين روش، از منافع هر دو گروه بهره‌مند مى‌شدند و از خطرات هر دو جناح، در امان بودند و البتّه گرايش آنان به كفر بيشتر بود. پیام ها 1- خداوند مسلمانان را از افكار وحركات آينده دشمن آگاه مى‌كند. «سَتَجِدُونَ» 2- مسلمانان بايد انواع دشمنان خود را شناخته، با هر يك برخوردى متناسب داشته باشند. سَتَجِدُونَ آخَرِينَ‌ ... 3- به اظهارات هر كس اطمينان نكنيد. «يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ» 4- هدف منافقان، رفاه وزندگى آسوده است. «يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ» 5- محيطها و زمينه‌هاى مناسب، خصلت‌هاى درونى افراد را بروز مى‌دهد. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها» جلد 2 - صفحه 129 6- عقربه‌ى روح منافقان به سوى كفر است و با مساعد ديدن زمينه، در آن فرو مى‌روند. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها» 7- برخورد شديد و سركوبگرانه، با منافقانى است كه حركت‌هاى براندازى عليه نظام اسلامى مى‌دارند. لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ‌ ... يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ‌ 8- شناخت منافقان نياز به آگاهى و تحقيق و اطلاعات دقيق دارد. «ثَقِفْتُمُوهُمْ» از «ثقافه» به معناى فرهنگ و علم است. 9- مسلمانان بايد از هر جهت بر كفّار سلطه يابند. «سُلْطاناً مُبِيناً» 10- حكومت اسلامى در سركوب منافقان توطئه‌گر و تصفيه جامعه، دستش باز است و ولايت دارد. «جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً» @tafsir_qheraati
AUD-20220402-WA0024.
5.37M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۲ @tafsir_qheraati
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً «92» و هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را بكُشد، مگر از روى اشتباه و هر كس مؤمنى را به خطا كشت، پس بايد برده مؤمنى را آزاد كند و خونبهاى كشته را به خانواده‌اش تسليم كند، مگر آنكه (خانواده‌ى مقتول، از ديه‌ى قاتل) بگذرد و اگر (مقتول) با آنكه مؤمن است، از قومى است كه با شما دشمن است (جريمه‌اش فقط) آزاد كردن يك برده‌ى مؤمن است و اگر (مقتول) از قومى باشد كه ميان شما و آنان پيمان است، ديه‌ى او را به خانواده‌اش تسليم كند و برده‌ى مؤمنى را آزاد سازد. و اگر (برده‌اى براى آزاد كردن، يا پولى براى خريد برده) نيافت، پس دو ماه پياپى روزه بگيرد. اين، (تخفيف و) بازگشتى از سوى خدا (به مردم) است، و خداوند دانا و حكيم است. نکته ها مسلمانى به نام «عيّاش‌بن ابى ربيعه» كه سالها در مكّه به دست «حارث» شكنجه شده بود، روزى پس از هجرت مسلمانان به مدينه، حارث را در مدينه ديد و بى‌خبر از مسلمان شدنش، او را به عنوان كافر شكنجه‌گر كشت. خبر به پيامبر دادند، و اين آيه نازل شد. پرداخت ديه آثارى دارد: الف: مرهمى براى بازماندگان مقتول است. ب: جلوگيرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگويند قتل خطايى، بها ندارد. ج: احترام به جان افراد و امنيّت اجتماعى است. د: جبران خلأ اقتصادى است كه در اثر قتل پيدا مى‌شود. در جايى كه بستگان مقتول از دشمنان مسلمانان باشند، خونبها به آنان داده نمى‌شود، تا بنيه‌ى مالى دشمنان اسلام تقويت نشود. به علاوه اسلام، ارتباط مقتول مؤمن با خانواده كافرش را بريده است، پس جايى براى جبران نيست. امام صادق عليه السلام فرمود: آزاد كردن برده، پرداخت حقّ خدا و ديه دادن پرداخت حقّ اولياى مقتول است. «1» يك ديه و خونبهاى كامل، به اندازه‌ى متوسط درآمد يك فرد عادّى است. هزار مثقال طلا يا صد شتر و يا دويست گاو. «2» در آيه مقدار ديه بيان نشده، تا نياز به مفسران واقعى قرآن و سنّت پيامبر و اهل‌بيت بيشتر احساس شود. ديه‌ى پرداختى به خانواده مقتول مسلمان، ابتدا آزادى برده مطرح شده، سپس خونبها، «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ» ولى در بستگان كافر، ابتدا سخن از خونبهاست، سپس آزادى برده. فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ ... وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ شايد چون خويشانِ غير مسلمان، توجّهشان بيشتر به‌مادّيات است ويا آنكه پرداخت ديه، در حفظ وبقاى پيمان مؤثّرتر است. پیام ها 1- قتل بى‌گناه، در اسلام حرام است. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ» 2- قتل، با ايمان ناسازگار است. «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ» 3- مؤمن، جايزالخطاست، بايد مواظب باشد. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً» 4- احترام جان مسلمان تا حدّى است كه از قتل خطايى هم نمى‌توان به آسانى گذشت. «وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ» 5- خطا، يكى از ملاك‌هاى رفع تكليف يا تخفيف در كيفر است. «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 6- جبران فقدان مؤمن، با آزاد كردن انسان با ايمان است. «تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» 7- آزادى، نوعى حيات است. وقتى حيات يك نفر گرفته مى‌شود، به جبرانش بايد يك نفر را آزاد كرد. «1» «تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 8- آزادى بردگان، در لابلاى برنامه‌هاى اسلام گنجانده شده است. «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 9- تسليم ديه، مشروط به درخواست خانواده مقتول نيست، بلكه وظيفه‌ى قاتل پرداخت آن است. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 10- به هركس نبايد ديه داد، بايد به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق‌دار برسد. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 11- خانواده‌ى مقتول، مالك خونبها مى‌شود. «مُسَلَّمَةٌ إِلى‌ أَهْلِهِ» 12- تعيين ديه‌ى خطاكار، رمز وجود جريمه در نظام اسلامى است. «دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ» 13- در حالات هيجانى هم، عواطف و رحم نبايد فراموش شود و عفو از خطاكار، يك صدقه‌ى پسنديده است. «إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا» 14- ارزش پيمان تا آنجاست كه گاهى كافر را در رديف مؤمن قرار مى‌دهد. خونبها را به كافرى كه هم پيمان است بايد داد. فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ ... وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ 15- نوع جريمه‌ها بايد از يك سو به نفع افراد مؤمن باشد، «فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» و از سوى ديگر سبب تقويت جامعه‌ى كفّار نگردد. لذا پرداخت ديه و خونبها به دشمن حربى، ممنوع است. «فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» 16- شرط ايمان براى آزاد كردن
برده، تشويقى است براى بردگان كه به سراغ پذيرش اسلام بروند. «رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ» 17- در اسلام و قوانينش، بن‌بست نيست. احكام اسلامى تعطيل نمى‌شود، ولى تخفيف دارد. «فَمَنْ لَمْ يَجِدْ» 18- در اسلام، جريمه به مقدار توان جسمى و مالى افراد است. فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ... 19- روزه‌هاى پياپى، وسيله‌اى براى پاكسازى روح است. «فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ» 20- اسلام، به بعد ايمانى افراد تكيه دارد. آزاد كردن برده و پرداخت ديه، ديدنى است، ولى روزه گرفتن، ديدنى نيست و به اين وسيله، انسان وجدان دينى و اخلاقى خود را جريمه مى‌كند. «فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ» 21- جان مؤمن بسيار مهم است، و كفّارات، نوعى تخفيف و ارفاق الهى است. «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» 22- قتل غير عمدى نيز انسان را از لطف خدا دور مى‌كند و پرداخت ديه و آزاد كردن برده راهى است براى برگرداندن لطف الهى به قاتل. «تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ» @tafsir_qheraati
AUD-20220403-WA0015.
2.54M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۳ @tafsir_qheraati
وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً «93» و هر كس به عمد مؤمنى را بكشد پس كيفرش دوزخ است كه هميشه در آن خواهد بود، و خداوند بر او غضب و لعنت كرده و براى او عذابى بزرگ آماده ساخته است. نکته ها در شرايط بحرانى جنگ احد، يكى از مسلمانان، مسلمان ديگرى را به خاطر خصومت‌هاى شخصى دوران جاهليّت كشت. پيامبر اكرم از طريق وحى آگاه شد و در بازگشت از احد، در محلّه‌ى «قُبا» به قصاص قتل مؤمن دستور داد، آن مسلمان قاتل را بكشند و به پشيمانى او توجّهى نكرد. «1» اسلام براى جان مسلمان و حفظ امنيّت افراد، اهميّت بسيار قائل شده و كيفر عذاب ابدى را براى آن مقرّر داشته تا جلوى قتل و جرائم سنگين گرفته شود. تعبيراتى كه در اين آيه براى «قتل عمدى مؤمن» به كار رفته، درباره‌ى هيچ گناهى نيامده است. امام صادق عليه السلام فرمود: توبه‌ى كسى كه از روى عمد مؤمنى را بكشد قصاص است. «2» «تعمّد» از «عمود» است واز آنجا كه ستون كارها نيّت است، به كارى كه با انگيزه‌ى قبلى باشد، عمدى گويند. در روايات متعدّدى به بزرگى گناه قتل تصريح شده، از جمله: 1- در قيامت، كشتن بى‌گناهان اوّلين مسأله‌اى است كه از آن سؤال مى‌شود. 2- ياغى‌ترين افراد، كسى است كه انسانى را بكشد يا بزند. 3- علاوه بر گناه قتل، گناهان مقتول هم به دوش قاتل مى‌افتد. 4- اگر اهل آسمان و زمين در قتل مؤمنى شريك شوند، همه عذاب مى‌شوند. 5- اگر همه دنيا فنا شود، آسان‌تر از قتل يك بى‌گناه است. «3» پیام ها «1». المغازى، ج 1، ص 304، به نقل از: پيامبرى و جهاد، ص 327. «2». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 7، ص 276. 1- در نظام اسلامى، هيچ مقامى حقّ قتل و اعدام بى جهت ديگران را ندارد. مَنْ يَقْتُلْ‌ ... مُتَعَمِّداً (ولى در نظام طاغوتى شعار «أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ» «1» هست.) 2- ارزش انسان به افكار و عقايد صحيح اوست. «مُؤْمِناً» @tafsir_qheraati
AUD-20220404-WA0006.
3.98M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۴ @tafsir_qheraati
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‌ إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «94» اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هرگاه در راه خدا (براى جهاد) گام برداشتيد پس (در كار دشمن) تحقيق كنيد و به كسى كه نزد شما (با كلامى يا عملى يا سلامى يا پيشنهادى) اظهار اسلام و صلح مى‌كند، نگوييد: تو مؤمن نيستى، تا بدين بهانه كالاى زندگى دنيا و غنائم بدست آوريد. زيرا كه غنائم بسيار، نزد خداوند است. شما نيز خودتان قبلًا اين گونه بوديد، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ايمان در جانتان نفوذ كرد) پس تحقيق كنيد (و زود دست به اسلحه نبريد) كه خداوند همواره به آنچه انجام مى‌دهيد، به خوبى آگاه است. نکته ها پس از نبرد خيبر، رسول خدا صلى الله عليه و آله «اسامة بن زيد» را همراه گروهى از مسلمانان به سوى يهوديان در يكى از روستاهاى فدك اعزام كرد تا آنان را به اسلام يا قبول شرايط ذمّه دعوت كنند. يكى از يهوديان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانواده‌ى خود را در پناه كوهى قرار داد و در حالى كه به توحيد و نبوّت پيامبر گواهى مى‌داد، به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به خيال آنكه او از روى ترس اظهار اسلام مى‌كند، او را كشت‌ «1». بقره، 258. جلد 2 - صفحه 135 و اموالش را به غنيمت گرفت. پيامبر خدا از اين رفتار كه به كشتن يك مسلمان انجاميد، ناراحت شد. انگيزه‌ى مادّى و كسب غنائم در جهاد، چيزى است كه اسلام آن را نكوهش كرده و از اقدام شتابزده و كشتن بى تحقيق، زير عنوان حركت انقلابى و قاطعيّت، انتقاد نموده است. جمله‌ى‌ «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» هم مى‌تواند اشاره به اين باشد كه شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعاى اسلام مى‌كرديد و هم مى‌تواند (آن گونه كه در الميزان آمده است) اشاره به اين باشد كه خود شما نيز در جاهليّت با انگيزه‌هاى مادّى و براى رسيدن به غنائم مى‌جنگيديد و اسلام آن انگيزه‌ها را از ميان برد. ممكن است مراد از «أَلْقى‌ إِلَيْكُمُ السَّلامَ» اظهار اسلام وگفتن شهادتين باشد كه با شأن نزول موافق است ويا مراد از القاى سلام، پيشنهاد آتش‌بس و ترك جنگ و تسليم باشد نه اسلام آوردن، كه معناى آيه اين مى‌شود: به كسى كه پيشنهاد عدم تعرّض مى‌كند و اظهار تسليم و ترك جنگ دارد، نگوييد: تو به حرفت ايمان ندارى ودروغ مى‌گويى تا بتوانيد او را بكشيد و غنائمى به دست آوريد. «1» البتّه ممكن است مراد از جمله‌ «فَتَبَيَّنُوا» در آخر آيه، تحقيق در تاريخ جاهليّت باشد. يعنى شما قبل از اسلام براى دنيا جنگ مى‌كرديد پس تحقيق كنيد يعنى تاريخ را بررسى كنيد كه چگونه اسلام به شما رشد داد، پس از تازه مسلمانان توقّع بالا نداشته باشيد. «2» پیام ها 1- جهاد بايد بر اساس اطلاعات وآگاهى از وضعيّت واهداف دشمن باشد. «فَتَبَيَّنُوا» 2- كسانى را كه اظهار اسلام مى‌كنند، با آغوش باز بپذيريد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً 3- در جبهه‌ى جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نكنيد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً 4- بر چسبِ بى‌دينى به ديگران زدن و عجله در نسبت دادن كفر به افراد مشكوك‌ ممنوع. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً «1». تفسير راهنما. «2». تفسير راهنما ذيل آيه. جلد 2 - صفحه 136 5- ما مأمور به ظاهريم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمى‌پذيريم، فورى هم ردّ نكنيم. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً 6- نه تنها ادّعا دليل مى‌خواهد، بلكه ردّ مطلب نيز دليل مى‌خواهد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً 7- با انگيزه‌هاى مادّى ديگران را تكفير نكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 8- در جنگ‌ها، اهداف مادّى را كنار بگذاريد و قداست جهاد را با غنيمت طلبى نشكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 9- جاذبه‌ى دنيا، رزمندگان جان بر كف را هم رها نمى‌كند. إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌ ... تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا 10- هدف از جهاد، پيوستن ديگران به اسلام است، نه كسب غنائم. پس به خاطر غنائم، ديگران را متّهم به بى‌دينى نكنيم. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا 11- خطر عوض شدن انگيزه‌ها در جهاد، بسيار مهم است. «تَبْتَغُونَ» 12- دنيا، عارضى، ناپايدار و زودگذر است. «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 13- زهد و بى‌اعتنايى به دنيا، بايد اخلاق رزمنده‌ى مؤمن باشد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» 14- شما بى‌تحقيق و بى‌پروا گام برنداريد، خداوند مسائل مادّى را حل مى‌كند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ» 15- ياد پاداش‌هاى الهى، دنيا را در نظر انسان كوچك مى‌كند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغا
نِمُ كَثِيرَةٌ» 16- نعمت‌هاى مادّى را هم از خدا بخواهيم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ» 17- انسان فطرتاً دنبال منافع مادّى است و بايد به نحوى تأمين شود، چه بهتر كه با شناساندن ارزشهاى بهتر و جهت دادن به اين خواسته فطرى او را از سقوط جلد 2 - صفحه 137 در ورطه سودهاى كم و ناروا باز داريم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ» 18- دنياگرايى، خصلتى جاهلى است. «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» 19- خود را به جاى ديگران بگذاريد، بعد قضاوت كنيد. شما هم روزى چنين بوديد. «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» 20- مغرور نشويد، كه ايمانتان از خداست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ» 21- هدايت‌هاى الهى، منّت خداوند بر ماست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ» 22- نعمت‌ها مسئوليّت آورند. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا» 23- خطر و ضرر قتل نابجا، بيش از احتمال نفاق از سوى دشمنان و از دست دادن غنائم است. عهده‌داران مال و جان و آبروى مردم، بايد اصل احتياط و تحقيق را فراموش نكنند. فَتَبَيَّنُوا ... فَتَبَيَّنُوا 24- نه ساده‌انديش باشيد، نه زود باور. نه بد انديش و نه كينه‌توز. «فَتَبَيَّنُوا» 25- در حوادث جنگ كه زمينه و بهانه براى قتل بى گناهان است، با عقل و حوصله برخورد كنيد، نه با احساسات، كه خداوند، آگاه و بيناست. «إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً» @tafsir_qheraati
@tafsir_qheraati بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم
AUD-20220405-WA0013.
3.64M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۵ @tafsir_qheraati
لا يَسْتَوِي الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدِينَ دَرَجَةً وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‌ وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً «95» مؤمنانى كه بدون عذر و ضرر (مثل بيمارى و معلوليّت) از جهاد بازنشسته‌اند، با مجاهدانى كه با اموال و جانهاى خويش در راه خدا جهاد مى‌كنند، يكسان نيستند. خداوند، جهادگران با اموال و جانشان را بر وانشستگان (از جنگ) به درجه‌اى برترى داده است. خداوند همه مؤمنان را وعده‌ى (پاداش) نيك‌تر داده است، ولى خدا مجاهدان را بر وانشستگان، با پاداش بزرگى برترى داده است. جلد 2 - صفحه 138 نکته ها كسانى كه به جبهه‌ى جهاد نمى‌روند، چند گروهند: منافقان بى‌ايمان، مسلمانان ترسو، رفاه‌طلبان، شكّاكان، بى‌همّتان كه مى‌گويند: با مال و بيان و قلم و دعا، رزمندگان را دعا و حمايت مى‌كنيم، و جهاد، براى ما واجب عينى نيست. اين آيه، به اين گروه آخر مربوط مى‌شود و از آنان انتقاد مى‌كند. زيرا گروه‌هاى ديگر در موارد متعدّد به شدّت مورد انتقاد قرار گرفته‌اند و هيچ‌گونه مقام و درجه‌اى ندارند تا مجاهدان يك درجه بالاتر از آنان باشند. در روايات آمده است، كسانى كه به خاطر بيمارى نمى‌توانند بجنگند ولى دلشان همراه رزمندگان است، با آنان در ثواب جهاد برابرند. «1» آيه مربوط به واجب كفايى است و اگر جهاد واجب عينى بود، از قاعدان به عنوان متخلّف ياد مى‌شد. پیام ها 1- شيوه‌ى تبليغ و تشويق، بايد مرحله‌اى باشد. (ابتدا فرمود: «لا يَسْتَوِي»، سپس فرمود: «دَرَجَةً» و در آخر: «أَجْراً عَظِيماً» 2- با هر كس بايد به نحوى سخن گفت: قرآن با مؤمنان جبهه نرفته و منافقان و ترسوها و رفاه طلبان برخورد متفاوت دارد. تنها با كلمه «قاعدين» از مؤمنان جبهه نرفته ياد كرده است. 3- آنان كه مشكلات جسمى دارند از جهاد معافند. «غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ» 4- جهاد مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه‌ى مالى، جبهه ضعيف مى‌شود. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» 5- كمك‌هاى داوطلبانه‌ى مردم، از جمله منابع تأمين بودجه‌هاى دفاعى است. «بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ» 6- هر كجا ناباورى مردم اتمال دارد، اصرار و تكرار لازم است. (در اين آيه و آيه‌ «1». تفسير صافى. جلد 2 - صفحه 139 بعد جمله‌ى‌ «فَضَّلَ اللَّهُ» و «دَرَجَةً» تكرار شده است.) 7- خدمات و تلاش هر كس محترم است و به خاطر شركت كسانى در جبهه، نبايد ارزش‌هاى ديگران ناديده گرفته شود. برترى مجاهدان آرى، امّا طرد ديگران هرگز. «كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‌» 8- هر كس در هر موقعيّت و مقام و خدمتى كه باشد، بايد بداند مقام رزمندگان مخلص از او بالاتر است. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ» 9- اگر خداوند به رزمندگان فضيلت داده است، پس جامعه هم بايد براى مجاهدان و شهدا در اجتماع، گزينش‌ها و برخوردها حساب خاصى باز كند. (البتّه به شرطى كه براى رزمنده نيز توقّعات نابجا پيدا نشود و گرفتار سوء عاقبت نگردد). «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ» @tafsir_qheraati
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «96» (آن پاداش بزرگ) درجاتِ (مهم و متعدّد) همراه با آمرزش و رحمتى از جانب اوست و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. پیام ها 1- تفاوت مبارزان با قاعدان اندك نيست، بلكه فاصله بسيار است. «دَرَجاتٍ» 2- شرط دريافت و برخوردارى از رحمت الهى، پاك بودن و پاك شدن است. ابتدا «مَغْفِرَةً» آمده، سپس‌ «رَحْمَةً» 3- خداوند، غفور و رحيم است، امّا شرط برخوردارى از اين غفران و رحمت، جبهه رفتن و جهاد است. مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً ... غَفُوراً رَحِيماً @tafsir_qheraati
AUD-20220406-WA0020.
2.16M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۶ @tafsir_qheraati
دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «96» (آن پاداش بزرگ) درجاتِ (مهم و متعدّد) همراه با آمرزش و رحمتى از جانب اوست و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. پیام ها 1- تفاوت مبارزان با قاعدان اندك نيست، بلكه فاصله بسيار است. «دَرَجاتٍ» 2- شرط دريافت و برخوردارى از رحمت الهى، پاك بودن و پاك شدن است. ابتدا «مَغْفِرَةً» آمده، سپس‌ «رَحْمَةً» 3- خداوند، غفور و رحيم است، امّا شرط برخوردارى از اين غفران و رحمت، جبهه رفتن و جهاد است. مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً ... غَفُوراً رَحِيماً @tafsir_qheraati
AUD-20220407-WA0012.
3.29M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۷ @tafsir_qheraati
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً «97» همانا كسانى كه فرشتگان، جانشان را مى‌گيرند، در حالى كه بر خويشتن ستم كرده‌اند، از آنان مى‌پرسند: شما در چه وضعى بوديد؟ گويند: ما در زمين مستضعف بوديم (و به ناچار در جبهه‌ى كافران قرار داشتيم) فرشتگان (در پاسخ) گويند: مگر زمين خداوند گسترده نبود تا در آن هجرت كنيد؟ آنان، جايگاهشان دوزخ است و بد سرانجامى است. نکته ها پيش از جنگ بدر، كفّار مكّه مردم آن شهر را به جنگ با مسلمانان فراخواندند و تهديد كردند كه همه بايد شركت كنند و هر كس تخلّف كند، خانه‌اش ويران و اموالش مصادره خواهد شد. برخى از مسلمانان هم كه ساكن مكّه بودند و هنوز هجرت نكرده بودند، از ترس جان، همراه كفّار به جبهه‌ى جنگ با مسلمانان آمدند و در «بدر» كشته شدند، آيه نازل شد و آنان را كه با ماندن در محيط كفر و ترك هجرت، به خويش ستم كرده بودند، توبيخ كرد و مقصر دانست. در روايات آمده است: كسى كه به خاطر حفظ دين خود، حتّى يك قدم هجرت كند، اهل بهشت و همنشين حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و ابراهيم عليه السلام است. «1» پیام ها 1- فرشتگان به كارهاى انسان آگاهند. الْمَلائِكَةُ ... قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا 2- ترك هجرت واز دست‌دادن هدف وعقيده، ظلم به خويش است. (شعار «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» از نظر قرآن مردود است.) «ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» «1». تفسير صافى ذيل آيه. جلد 2 - صفحه 141 3- بازخواست گناه «ترك هجرت» پيش از هر چيز ديگر آغاز مى‌شود. فرشتگان مأمور قبض روح در لحظه جان گرفتن ابتدا از آن بازخواست مى‌كنند. «فِيمَ كُنْتُمْ» 4- هجرت از محيط كفر واجب و سياهىِ لشكر كفّار شدن حرام است. كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ‌ ... أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً 5- اگر مى‌توانيد، محيط را تغيير دهيد، وگرنه از آنجا هجرت كنيد تا مؤاخذه نشويد. «أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها» 6- توجيه گناه پذيرفته نمى‌شود. كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ‌ ... 7- محيط و جوّ اكثريّت بر انسان مؤثر است، لذا انسان بايد با هجرت، فشار محيط را در هم بشكند. «فَتُهاجِرُوا» 8- اصل، خداپرستى است نه وطن‌پرستى. «أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا» 9- هجرت، يكى از درمان‌هاى استضعاف فكرى و عقيدتى است. كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ‌ ... أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا @tafsir_qheraati
AUD-20220408-WA0008.
2.93M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۹۸و۹۹ @tafsir_qheraati
إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا «98» مگر مردان و زنان و كودكان مستضعف (و زيردستى) كه قدرت تدبير و چاره‏جويى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى‏يابند. فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً «99» مگر مردان و زنان و كودكان مستضعف (و زيردستى) كه قدرت تدبير و چاره‌جويى ندارند و راهى (براى هجرت) نمى‌يابند. پس آنانند كه اميد است خداوند از آنان درگذرد و خداوند همواره آمرزنده و بخشاينده است. نکته ها آنان كه نه تدبيرى براى دفع كفر دارند و نه راهى براى تسليم حقّ، مستضعفند و تكليف از جلد 2 - صفحه 142 آنان برداشته شده است. «1» امام باقر عليه السلام فرمود: مردان و زنانى كه عقلشان مثل كودكان است، مستضعف هستند. «2» پیام ها 1- قدرت، شرط تكليف است. «إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ‌ ...» 2- هجرت حتّى بر زنان و كودكانى كه در سيطره كفرند و توان هجرت دارند، واجب است. «وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ» 3- مستضعف واقعى كسى است كه توانايى هجرت و گريز از سيطره كفّار و مشركان را نداشته باشد. «لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ» 4- نا آگاهى از معارف دينى با وجود امكان يادگيرى، گناه و ظلم به خويشتن است. ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ‌ .... إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ‌ .... لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا 5- عذرهاى واقعى پذيرفته است، نه عذرتراشى‌ها و بهانه‌جويى‌ها. لا يَسْتَطِيعُونَ‌ ... لا يَهْتَدُونَ‌ 6- ترك هجرت، به قدرى مهم است كه بخشوده شدن اين گونه افراد گرفتار و عاجز، با «شايد» مطرح شده است، نه به صورت قطعى. «عَسَى اللَّهُ» @tafsir_qheraati
AUD-20220409-WA0020.
1.85M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۰۰ @tafsir_qheraati