"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47»
براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مىشود و ستمى به آنان روا نمىگردد.
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48»
كفّار (از روى استهزا) مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟
نکته ها
كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مىپرسيدند كه اگر راست مىگوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مىگرفتند، ولى مگر لازمهى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟!
سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟
پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با
جلد 3 - صفحه 580
واسطه. والّا مىبايست در هر منطقهاى پيامبرى باشد!
حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است.
امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مىكنند. «1»
پیام ها
1- از سنّتهاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيهى ديگرى مىخوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»
3- قهر الهى (كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايهى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»
5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مىشوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مىشود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ ... (در آيهى ديگر مىفرمايد: «وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»)
6- انكار قيامت و وعدههاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ ... «1». تفسير صافى.
«2». فاطر، 24.
«3». زمر، 69."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۴۷_۴۸جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ «49»
بگو: من (حتّى) براى خودم جز آنچه خدا بخواهد، مالك زيان و سودى نيستم (تا چه رسد براى شما)، براى هر امّتى اجل و سرآمدى معيّن است كه هرگاه مدّتشان فرا رسد، نه لحظهاى تأخير دارند و نه پيشى مىگيرند.
جلد 3 - صفحه 581
نکته ها
در آيهى قبل، براى هر امّتى «رسول» بود، در اينجا براى هر امّتى «أجل» است. شايد بتوان گفت: فرارسيدن زمان شقاوت يا سعادت هر قومى وابسته به پيروى از رسول يا بىاعتنايى به اوست.
سؤال: اگر هر امّتى اجلى دارد، پس امّت اسلام نيز بايد اجل و پايانى داشته باشد؟
پاسخ: امّت به معناى گروه و جماعت است، نه مذهب. پس منافاتى با خاتميّت ندارد و دليل بر لزوم تغيير مذهب در هر مدّت زمانى نيست.
پیام ها
1- هيچ كس حتّى انبيا، از پيش خود قدرتى و مالكيّتى ندارد. «لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي»
2- قدرت انبيا و اوليا، پرتوى از قدرت الهى است. «1» «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ»
3- نشانهى صداقت پيامبر صلى الله عليه و آله، گفتنِ «لا املك لنفسى نفعاً و لا ضرّا» است.
4- تعيين زمان كيفر كفّار، تنها به دست خداست. مَتى هذَا الْوَعْدُ ... قُلْ لا أَمْلِكُ ...
5- جامعه همچون افراد، اجل، سعادت و شقاوت، رشد و غىّ دارد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» (سرآمدن اجلها، گاهى با هلاكت و نابودى است، گاهى با از دست دادن شوكت و عزّت)
6- حكومت وقدرت دنيوى ابدى نيست، به آن مغرور نشويم. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
7- مهلت دادن به امّتها، از سنّتهاى الهى است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ»
8- مقدّراتِ امّتها، بر اساس سنّتهاى الهى است و تقديم و تأخير ندارد. پس در مقدّرات الهى شتاب نكنيم. فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ...
«1». متأسفانه در تفسير مراغى براى ردّ توسّل، بحثى مفصّل شده و به جملهقل لا املكاستناد شده و از جملهالّا ما شاء اللَّهغفلت شده است!!
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 582"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۴۹جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ «50»
بگو: آيا انديشيدهايد، اگر عذاب خداوند شب يا روز به سراغ شما آيد (چه مىكنيد؟) گناهكاران چه چيزى را از او به شتاب مىخواهند (كه مىگويند: «مَتى هذَا الْوَعْدُ» عذاب خدا چه وقت است).
أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «51»
آيا پس از آنكه (عذاب) نازل شد، به آن ايمان مىآوريد؟ حالا؟ در حالى كه پيشتر خواستار زود آمدن عذاب بوديد؟
نکته ها
در حديثى مىخوانيم كه مصداق عذاب در آيه، عذابى است كه در آخر الزّمان نصيب اهل قبله مىشود. «1»
پیام ها
1- قهر الهى، ناگهانى است و شب و روز در آن مطرح نيست. «بَياتاً أَوْ نَهاراً»
2- خردمند، با احتمال عذاب بايد احتياط كند، نه شتاب. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
3- به هنگام قهر خدا كه مجرمان را غافلگير مىكند، «بَياتاً أَوْ نَهاراً» راه نجات بسته است. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ»
4- ايمان آوردن هنگام خطر، اثرى ندارد. آلْآنَ ...
5- مشركان همواره خواهان تسريع در عذاب الهى بودهاند. «كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵٠_۵۱_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
10.Yunus.050-53.mp3
2.65M
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵٠_۵۱_۵۲_۵۳_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ «52»
سپس به ستمگران گفته شود: عذاب هميشگى را بچشيد. آيا جز به آنچه به دست آوردهايد، كيفر داده مىشويد؟
جلد 3 - صفحه 583
نکته ها
مراد از عذاب در آيهى قبل، كيفر الهى در دنيا بود و در اين آيه، عذاب رستاخيز مطرح است، لذا فرمود: «ذُوقُوا» و نفرمود: «يذوقون».
پیام ها
1- مخالفان پيامبران، ظالمند. «ظَلَمُوا» (با توجّه به آيات قبل)
2- كيفر الهى، براى گروهى از مجرمان جاودانه است. «عَذابَ الْخُلْدِ»
3- كيفرهاى اخروى، هم روحى است و هم جسمانى. قِيلَ ... ذُوقُوا
4- كيفرها طبق عدل الهى است. «هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ»
5- انسان در عملِ نيك و بد آزاد است، نه مجبور. «تَكْسِبُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۲_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ «53»
و از تو خبر مىگيرند كه آيا آن (وعدهى مجازات الهى) حقّ است؟ بگو:
آرى، سوگند به پروردگارم كه آن حتمى است و شما نمىتوانيد (خدا را از انجام آن) عاجز كنيد.
نکته ها
اين آيه، نظير آيهى 8 سورهى طور است: «إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ» قطعاً عذاب الهى واقع خواهد شد و هيچ مانعى جلوگير آن نيست.
پیام ها
1- وعدههاى الهى قطعى و حتمى است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ» (سوگند، كلمهى انّ، حرفِ لام در «لحقّ» نشانهى تأكيد است)
2- رهبر بايد از مردم رفع ترديد و ابهام كند. «قُلْ»
جلد 3 - صفحه 584
3- در برابر ترديدها بايد با قاطعيّت سخن گفت. «إِي وَ رَبِّي»
4- گاهى سوگند براى رفع ترديد و تزلزل مردم لازم است. «إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ»
5- در نظام هستى، هيچ قدرتى مانع ارادهى الهى نيست. «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۳_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «54»
اگر براى هر كس كه ستم كرده، آنچه در زمين است مىبود، قطعاً همهى آن را (براى نجات از قهر الهى و باز خريد خود) مىداد. آنان با ديدن عذاب، پشيمانى خود را پنهان مىكنند (تا شماتت نشوند) و ميانشان به عدالت داورى مىشود و بر آنان ستم نرود.
نکته ها
فديه دادن براى نجات از عذاب، در آيات ديگر هم مطرح شده است. از جمله آيهى «ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ» «1» حتّى اگر دو برابر آنچه در زمين است بدهند، از عذاب خدا نجات نمىيابند.
همچنين در سورهى معارج مىفرمايد: مجرم دوست دارد آن روز، همهى فرزندان، همسر، برادر و فاميل و آنچه را در زمين است فديه دهد تا نجات يابد، امّا پذيرفته نمىشود. «2»
پیام ها
1- در قيامت، براى مجرم راه نجاتى نيست و كسى يا مالى فداى ديگرى نمىشود. وَ لَوْ ...
2- حبّ نفس، قوىترين غريزه در انسان است. زيرا حاضر است همهى هستى را براى نجات خود فدا كند. «ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ»
3- مجرمان براى آنكه گرفتار شماتت نشوند، پشيمانى خود را در دل پنهان نگاه
«1». رعد، 18 و زمر، 47.
«2». معارج، 11- 15.
جلد 3 - صفحه 585
مىدارند. «1» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
4- در قيامت، برخى پشيمانى خود را با گفتنِ اى كاش ... آشكار مىكنند، برخى دست خود را مىگزند و برخى هم با سكوت و كتمان آن را پنهان مىكنند. «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
5- رهبران شرك، در قيامت پشيمانى خود را پنهان مىكنند تا از زيردستان خجالت نكشند. «2» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
6- در دادگاه عدل الهى، نه قدرت كارساز است، «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» و نه ثروت. ما فِي الْأَرْضِ ...
7- در دنيا ممكن است به خاطر اشتباه قاضى به كسى ستم شود، امّا در قيامت خطايى نيست و به كسى ستمى نمىشود. «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
8- در مجازات ظالم هم به عدالت رفتار كنيم. «ظَلَمَتْ، لا يُظْلَمُونَ»
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير مجمعالبيان."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۴__جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «55»
آگاه باشيد! آنچه در آسمانها و زمين است، قطعاً از آنِ خداست. آگاه باشيد كه وعدهى خدا حتمى و راست است، ليكن بيشترشان نمىدانند.
هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «56»
اوست كه زنده مىكند و مىميراند وبه سوى او باز گردانده مىشويد.
پیام ها
1- دانستن كافى نيست، تذكّر وتوجّه به دانستهها و باورها مهّم است. «أَلا»
2- چون مالك همهى هستى خداست، كفّار از خود چيزى ندارند كه براى نجات خويش فديه بدهند. (با توجّه به آيه قبل)
جلد 3 - صفحه 586
3- مالكيّت او بر هستى، نشانهى توانمندى او بر تحقّق وعدههاست. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ
4- همان كسى كه هستى از اوست، مىتواند زنده كند و بميراند. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... يُحيِي وَ يُمِيتُ
5- حيات و مرگ و سرانجام كار همه به دست خدا و به سوى اوست. «يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۵_۵۶_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ «57»
اى مردم! همانا از سوى پروردگارتان پند و اندرزى براى شما آمد كه مايهى شفا براى آنچه در سينههاى شماست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان است.
نکته ها
«مَوْعِظَةٌ»، بازداشتنِ آميخته با هشدار و انذار است. «1»
«شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»، يعنى مايهى پاكى روح و قلب از آفات روحى است. زيرا امراض روحى سختتر از امراض جسمى است و هنر قرآن نيز در همين شفابخشى به امراض روحى است.
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اذا التبسَتْ عليكم الفِتن كالّيل المُظلم فعليكم بالقرآن فانّه شافع مشفّع ... در هجوم فتنههاى تيره و وحشتناك، به قرآن پناه بريد كه هم موعظه است، هم شفا، هم نور و هم رحمت. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: «شفاء لما فى الصدور من الامراض الخواطر و مشبّهات الامور» قرآن، براى تمام امراض روحى و شبهات و افكار شفاست. «3»
گويا آيه اشاره به مراحل چهارگانهى تربيت و تكامل دارد، يعنى:
الف: مرحلهى موعظه، نسبت به كارهاى ظاهرى. «مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
«1». مفردات راغب.
«2». بحار، ج 92، ص 17.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 587
ب: مرحلهى پاكسازى روح از رذايل. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»
ج: مرحلهى راهيابى به سوى مقصود. «هُدىً»
د: مرحلهى دريافت رحمت الهى. «رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»
پیام ها
1- نزول كتاب كه شامل موعظه و شفابخشى و هدايت و رحمت باشد، از شئون ربوبيّت الهى است. «مِنْ رَبِّكُمْ»
2- قرآن، شفاى هر دردى است. درمان دردها را بايد از مكتب قرآن گرفت، نه مكاتب شرق و غرب. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»
3- قرآن براى همهى مردم موعظه است، ولى تنها گروه حقّپذير، مشمول هدايت و رحمت الهى مىشوند. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۷_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «58»
بگو: (مؤمنان) تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند، (نه به مال و مقام،) كه آن بهتر از هرچيزى است كه مىاندوزند.
نکته ها
با توجّه به شفا، موعظه و رحمت بودن قرآن كه در آيهى قبل بود، ظاهر اين آيه آن است كه مراد از فضل ورحمت، همان تمسّك به قرآن باشد. به فرمودهى حضرت على عليه السلام: روز قيامت ندا مىدهند كه هر كشاورزى گرفتار آفتى مىشود، جز آنان كه در مزرعهى قرآن كشتند، پس در زمين قرآن كشت كنيد. «فكونوا من حرثة القرآن» «1»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن هداه اللَّه للأسلام وعلّمه القرآن ثمّ شكى الفاقة كتب اللَّه الفاقة بين عينيه الى يوم القيامة» هر كس را كه خداوند به نعمت اسلام و فهم قرآن مفتخر ساخت ولى او احساس بدبختى كند واقعاً بدبخت است و تا روز قيامت مهر بدبختى بر پيشانى او زده
«1». نهجالبلاغه، خطبه 17.
جلد 3 - صفحه 588
مىشود. سپس اين آيه را تلاوت نمود. «1»
و در روايت ديگرى فرمودند: به سراغ قرآن برويد تا زندگىتان زندگى سعيدان و مرگتان مرگ شهيدان باشد و از حسرتِ روز قيامت نجات يابيد، چرا كه قرآن، كلام خداوند رحمن و مانع و امانى از شرّ شيطان و سبب برترى و سنگينى ميزان است. «2»
در روايات، فضل و رحمت، به نبوّت و امامت تفسير شده است. «3» چنانكه فضل به نعمتهاىِ عامّ الهى و رحمت به نعمتهاى خاصّ خداوند تفسير شده است. «4»
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اهل ايمان بدانند كه نعمت دين از همهى اموال كافران بهتر است و بايد بدان شاد باشند. «5»
پیام ها
1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همهى قوانين بشرى برتر است. «فَلْيَفْرَحُوا»
2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. «فَلْيَفْرَحُوا»
3- نعمتها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد. «6» بِفَضْلِ اللَّهِ ... فَلْيَفْرَحُوا
4- تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است.
بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ ... فَلْيَفْرَحُوا (تقدّم «بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ» نشانهى انحصار است)
5- نعمتهاى مادّى، گاهى سبب فتنه و فساد شده و زود گذر است، ولى نعمتهاى معنوى، پايدار و سبب رشد است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»
6- نعمتهاى معنوى، برتر از تمام نعمتهاى مادّى است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (كسى كه بهرهاى از قرآن دارد، نبايد از تنگدستى خود و دارايى ديگران اندوهناك باشد.)
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 89، ص 19.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». تفسير الميزان.
«5». تفسير صافى.
«6». تفسير كبيرفخررازى.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 589"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۸_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام