eitaa logo
🌸🌿 تفسیر روزانه قرآن 📖
160 دنبال‌کننده
66 عکس
83 ویدیو
0 فایل
منبع:🌹 تفسیر سلیس و روان "نور" 🌹 به زبان عامیانه و بدون پیچیدگی های فنی و ادبی و فلسفی، توسط استاد قرائتی و همکارانشان
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَتَرَي الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ (49) سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَي وُجُوهَهُمْ النَّارُ (50) و در آن روز مجرمان را مى بينى كه در غل و زنجير بهم بسته شده اند. جامه هاى آنان از قِطران (= مادّه ى چسبنده ى بدبوى قابل اشتعال همچون قير) است، و صورت هايشان را آتش مى پوشاند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كسى كه در حال رنج و عذاب است، اگر فرياد ديگران را نيز بشنود، بيشتر زجر مى بيند، چنان كه شادى كردن لذّت دارد و بودنِ در كنار جمعى كه شادمانند لذّتِ بيشترى دارد. به همين خاطر، قرآن مى فرمايد: ما افراد همفكر و هم خط را در يك جا جمع مى كنيم، مجرمان را در دوزخ و نيكان را در بهشت. «والّذين آمنوا ... الحقنا بهم ذريّتهم»(74) و درباره ى اهل دوزخ مى خوانيم: «احشروا الّذين ظلموا و ازواجهم»(75) ستمگران و همسرانشان كه مانند آنان بودند، با هم به دوزخ مى روند. در جاى ديگر مى خوانيم:«فكبكبوا فيها هم و الغاوون»(76) در آن روز عابد همراه با معبود خيالى خود با هم به دوزخ افكنده مى شوند و شايد آيه ى «و اذا النّفوس زُوّجت»(77) نيز همين قرين بودن را بيان كند. (واللَّه العالم) «اصفاد» جمع «صفود» به «كُنده» گفته مى شود و آن تكّه ى چوب بزرگى است كه به پاى زندانيان مى بندند. «قطران» مادّه اى است كه از برخى درختان مى گيرند و پس از جوشاندن و سفت كردن آن به بدن شتر مى مالند تا در اثر سوزش زياد، امراض پوستى شتر بهبود يابد. اين مادّه، بدبو و اشتعال زاست.(78) يكى از عذاب هاى قيامت، بسته شدن مجرمان با غل و زنجير است و اين معنا در چندين آيه ذكر شده است. از جمله: «و ترى المجرمين ... فى الاصفاد» و «خذوه فغلّوه»(79) و «اذ الاغلال فى اعناقهم»(80) مجرمان با مجرمان، و يا با شياطين، با هم به زنجير كشيده مى شوند. و يا دست هايشان با غل بسته مى شود و يا دست و پاهايشان و يا دست و پا و گردنشان با هم در قيدوبند قرار مى گيرد.«مقرّنين» ---------------------------------------------- 74) طور، 21. 75) صافات، 23. 76) شعراء، 94. 77) تكوير، 7. 78) تفسير نمونه. 79) حاقّه، 30. 80) غافر، 71. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن، قيامت را طورى ترسيم مى كند كه گويى الآن ما آن را مى بينيم.«ترى» - تحقير و عذاب مجرمان، در ملأ عام است. «وترى المجرمين» - اگر با ديد تجسّم اعمال بنگريم، شايد به اين نتيجه برسيم كه لباس هايى كه پوشيدن آن ها با دلربايى و تفاخر و اسراف و شهوت انگيزى همراه باشد، به لباس هاى سياه و بدبو و آتش زاى قيامت تبديل مى شود. «سرابيلهم من قطران» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم لِيَجْزِي اللّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (51) (مجرمان كيفر مى شوند) تا خداوند به هر كس سزاى آنچه كسب كرده بدهد، چرا كه خداوند حساب رسى سريع است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: ------------------------------------------------------ ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هيچ يك از مردم بى جزا نمى مانند. «كل نفس» - هيچ كارى در دنيا بى پاسخ نيست. «ما كسبت» - كيفر و پاداش الهى، بر اساس عمل خود ماست. «ما كسبت» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم هَـذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ (52) اين (قرآن) پيام رسا و ابلاغى براى مردم است تا به وسيله ى آن، هشدار يابند و بدانند كه همانا او معبودى يكتاست و تا خردمندان پند گيرند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: آخرين آيه ى سوره ى ابراهيم و اوّلين آيه ى آن، درباره ى نقش قرآن و رسالت آن در هدايت مردم است. در آيه ى اوّل خوانديم: «كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور» و در اين آيه مى خوانيم: «هذا بلاغ للناس...» از طرفى همانگونه كه قرآن بلاغ است پيام رسان آن نيز بلاغ است، چنانكه در آيه ى 54 سوره نور آمده، «ما على الرسول الا البلاغ» ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن مايه ى تبليغ است ومبلّغين بايد مايه ى تبليغى خود را از قرآن بگيرند. «هذا بلاغ» - قرآن، كتاب توحيد است و از قرآن بايد مُوحّد ساخته شود. «هذا بلاغ ... ليعلموا انّما هو اله واحد» - ابلاغ به تنهايى كافى نيست، انذار نيز لازم است. (آرى هدفِ تبليغ، انذار است.) «ولينذروا» - دانستن كافى نيست، توجه و تذكّر نيز لازم است. «ليعلموا ليذكّر» - اُنس با قرآن، هم معرفت و شناخت و ديد به انسان مى دهد. «ليعلموا» و هم با تذكر و پند، آدمى را به اعمال خير تشويق مى كند. «ليذكّر» - قرآن، براى عموم مردم ابلاغ است، امّا تنها صاحبان عقل متذكّر مى شوند و از آن پند مى گيرند. «وليذكّر اولوا الالباب» آرى اگر به رهنمودهاى قرآن با جان ودل توجّه كنيم، انسان موّحد و متذكّرى مى شويم. ان‌شاء اللَّه 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
به نام خدا قرآن‌دوستان عزیز سلام با پایان یافتن سوره زیبای ابراهيم عليه السلام در کانال ایتا، به سوره مبارکه حِجر می‌رسیم که از فردا ان‌شاءالله در هر روز غیرتعطیل رسمی، یک آیه تقدیم حضورتان می‌گردد. ابتدای هر سوره بهترین زمان برای دعوت دوستان قرآنی به کانال تفسیر روزانه قرآن است. انجام هرکاری برای قرآن را غنیمت بشماریم: 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V ابتدا نمای کلی مختصری از سوره حجر تقدیم حضورتان می‌گردد 👇
سوره حِجر
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ....... (1) به نام خداوند بخشنده ى مهربان 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در ميان اقوام و ملل مختلف، رسم است كه كارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خويش كه مورد احترام و علاقه ى آنهاست، شروع مى كنند تا آن كار ميمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحيح يا فاسد خويش عمل مى كنند. گاهى به نام بت ها وطاغوت ها وگاهى با نام خدا و به دست اولياى خدا، كار را شروع مى كنند. چنانكه در جنگ خندق، اوّلين كلنگ را رسول خداصلى الله عليه وآله بر زمين زد.(7) «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» سر آغاز كتاب الهى است. «بسم اللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز تمام كتاب هاى آسمانى بوده است. در سر لوحه ى كار و عمل همه ى انبيا «بسم اللَّه» قرار داشت. وقتى كشتى حضرت نوح در ميان امواج طوفان به راه افتاد، نوح عليه السلام به ياران خود گفت: سوار شويد كه «بسم اللَّه مجراها و مرساها»(8) يعنى حركت و توقّف اين كشتى با نام خداست. حضرت سليمان عليه السلام نيز وقتى ملكه سبا را به ايمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جمله ى «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم»(9) آغاز نمود. حضرت على عليه السلام فرمود: «بسم اللَّه»، مايه بركت كارها و ترك آن موجب نافرجامى است. همچنين آن حضرت به شخصى كه جمله ى «بسم اللَّه» را مى نوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نيكو بنويس.(10) بر زبان آوردن «بسم اللَّه» در شروع هر كارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابيدن ونوشتن، سوارشدن بر مركب ومسافرت وبسيارى كارهاى ديگر. حتّى اگر حيوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و اين رمز آن است كه خوراك انسان هاى هدف دار و موحّد نيز بايد جهت الهى داشته باشد. ------------------------------------------------- 7) بحار، ج 20 ص 218. 8) هود، 41. 9) نمل، 30. 10) كنزالعمّال، ح 29558. 11) تفسيربرهان، ج 1، ص 43. 12) مسند احمد، ج 3، ص 177 و ج 4، ص 85. 13) مستدرك، ج 3، ص 233. 14) بحار، ج 85، ص 20. 15) سنن بيهقى، ج 2، ص 50. 16) تفسير مجمع البيان و فخررازى. 17) امام رضاعليه السلام مى فرمايد: بسم اللَّه يعنى نشان بندگى خدا را بر خود مى نهم. تفسير نورالثقلين. 18) نه فقط ذات او، بلكه نام او نيز از هر شريكى منزّه است؛ «سبّح اسم ربّك الاعلى» حتّى شروع كردن كار به نام خدا و محمدصلى الله عليه وآله ممنوع است. اثبات الهداة، ج 7، ص 482. 19) كلّ شى ء هالك الاّ وجهه» قصص، 88. 20) تفسير راهنما. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» در آغاز سوره، رمز آن است كه مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است. - «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» در آغاز كتاب آسمانى، يعنى هدايت تنها با استعانت از او محقّق مى شود.(21) - «بسم اللَّه» كلامى كه سخن خداوند با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مى شود. - رحمت الهى همچون ذات او ابدى و هميشگى است. «اللَّه الرّحمن الرّحيم» - بيان رحمت الهى در قالب هاى گوناگون، نشانه ى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحيم») «الرّحمن الرّحيم» - شايد آوردن كلمه رحمان و رحيم در آغاز كتاب، نشانه اين باشد كه قرآن جلوه اى از رحمت الهى است، همان گونه كه اصل آفرينش و بعثت جلوه لطف ورحمت اوست. «الرّحمن الرّحيم» ----------------------------------------------------- 21) شايد معناى اينكه مى گويند: تمام قرآن در سوره حمد، و تمام سوره حمد در بسم اللَّه، و تمام بسم اللَّه در حرف (باء) خلاصه مى شود، اين باشد كه آفرينش هستى و هدايت آن، همه با استمداد از اوست. چنانكه رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز با نام او آغاز گرديد. «اقرأ باسم ربّك» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحیم الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ (1) رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ (2) الف لام راء، آن است آيات كتاب (آسمانى) و قرآن روشن و روشنگر. چه بسا كسانى كه كفر ورزيدند آرزو دارند كه اى كاش مسلمان بودند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در تفسير طبرى و مجمع البيان ذيل آيه 2 حديثى آمده كه در قيامت كفّار به مسلمانان گرفتارِ جهنم، مى گويند: شما نيز مثل ما دوزخى شديد و اسلام شما را نجات نداد. در حالى كه مسلمانان گنهكار بعد از مدّتى تنبيه، نجات مى يابند، ولى كفّار براى هميشه در دوزخ و آتش جهنم ماندنى مى شوند و مى گويند: اى كاش ما هم مسلمان بوديم. در تاريخ مى خوانيم: قيصر روم با ديدن نامه پيامبراكرم صلى الله عليه وآله قصد ايمان آوردن داشت، امّا گفت جانم در خطر است و حكومت از دستم مى رود.(1) ----------------------------------------------------- 1) مكاتيب الرسول، ج 1، ص 112. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - با اينكه قرآن مقام بسيار والايى دارد، «تلك» ولى در عين حال دسترسى به آن آسان است، زيرا هم نوشته شده، «كتاب» و هم قابل خواندن است. «قرآن» - مطالب قرآن روشن است و مرز حقّ و باطل را بيان مى كند. «مبين» - سرفرازى آينده براى اسلام است و حسرت براى كفّار خواهد بود. «يودّ الّذين كفروا» (كسانى كه امروز اسلام را مسخره مى كنند، در آينده پشيمان خواهند شد و چه بسا كفّارى كه آرزوى اسلام دارند، ولى گرفتار طاغوت ها يا محيط فساد خود هستند) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ (4) وما اهل هيچ قريه اى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن (كارنامه و) كتابى معلوم بود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: ---------------------------------------------------- ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كاميابى هاى دنياپرستان پايانى دارد. «ما اهلكنا من قرية» - اگر بخواهيم مى توانيم كفّار را فوراً نابود كنيم، امّا برنامه و سنّت ما فرصت دادن و تأخير است. «لها كتاب معلوم» - به مهلت دادن هاى الهى مغرور نشويم. «لها كتاب معلوم» - جامعه و تاريخ نيز قانون وزمان بندى واصولى دارد. «قرية الا ولها كتاب معلوم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ (5) هيچ اُمتى از اَجل خود نه پيش مى افتد و نه پس مى ماند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: اَجَل و حوادثى كه پيش مى آيد دو نوع است: حتمى و غيرحتمى. اَجَل غيرحتمى با دعا و صدقه و كارهاى خير قابل تغيير است، امّا اَجَل حتمى قابل تغيير نيست. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - نه تنها افراد بلكه اُمت ها وتاريخ آنان زمان بندى واَجَل دارند. «اجلاً» - بقا وثبات افراد واُمت ها بدست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامه هاى حتمى الهى، نقشى ندارد. «ما تسبق ... و ما يستأخرون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (6) لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (7) وكفار گفتند: اى كسى كه (ادعا دارى) ذكر (الهى) بر اونازل شده به يقين تو ديوانه اى. اگر از راست گويانى چرا فرشتگان را پيش ما نمى آورى؟ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «مجنون» به معناى بى عقل نيست، بلكه به معناى جن زده است. همانگونه كه كلمه «ديوانه» به معناى ديوزده است و در جاهليت اعتقاد داشتند كه شاعر به خاطر ارتباطى كه با جنّ دارد مى تواند شعر بگويد. در اين دو آيه تحقير وتمسخر وتهمت وترديد، با انواع تأكيدها براى پيامبر صلى الله عليه وآله از زبان كفار مطرح شده است. «ياايهاالذّى» به جاى «ياايهاالنّبى» يك نوع تحقير است، كلمه «ذكر» با توجه به اينكه كفار به وحى عقيده نداشتند، يك نوع تمسخر است و «مجنون» تهمت است و جمله «ان كنت من الصادقين» نشانه ى ترديد آنان در نبوت است. به علاوه حرف «اِنّ» و حرف لام در جمله «انّك لمجنون» و قالب جمله اسميه، نشانه ى انواع تاكيد در سخن و عقيده انحرافى آنهاست. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - توجّه به معنويات، نزد گروهى ديوانگى است. «انك لمجنون» - كفار سرچشمه سخنان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را كه وحى است قبول نداشتند. لذا به جاى «انزل اللَّه اليك» مى گفتند: «نُزّل عليه» - كفار، نشانه ى صداقت پيامبر را نزول فرشته مى دانستند، ولى اين بهانه اى بيش نبود. زيرا در جاى ديگر قرآن مى خوانيم: اگر بر فرض ما فرشتگان را بر آنان نازل كنيم و مردگان زنده شوند و با آنان سخن بگويند و در برابر چشمشان همه چيز را حاضر كنيم، باز هم ايمان نمى آورند. «ما كانوا ليؤمنوا» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذاً مُّنظَرِينَ (8) (غافل از آنكه) ما فرشتگان را جز بر اساس حق نمى فرستيم و در آن صورت ديگر كفار مهلت داده نمى شوند. (و قهر فورى الهى آنان را خواهد گرفت) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از آيات قرآن استفاده مى شود كه هرگاه معجزه اى از انبيا صادر شود و مردم بى اعتنايى كنند، ممكن است قهر الهى نازل شود و ممكن است براى مدتى به آنان مهلت داده شود، لكن هرگاه نوع معجزه و درخواست آن از طرف مردم باشد؛ نظير بيرون آمدن شتر از دل كوه كه از حضرت صالح خواستند و يا نظير فروآمدن غذاى آسمانى كه از حضرت عيسى خواستند، در اين گونه موارد هرگاه مردم تخلف نمايند قهر خدا حتمى و فورى است و ديگر به آنان مهلت داده نمى شود. «و ما كانوا اذاً منظرين» در آيه قبل كفار با جمله «لو ما تأتينا بالملائكة» از پيامبر عزيز تقاضاى فرود آمدن فرشتگان بر خودشان را داشتند. اين آيه پاسخ مى دهد: كه نزول فرشتگان بر حق است و حق آن است كه فرشته بر افراد لايق نازل شود ونزول فرشته بر افراد نااهل باطل است و ما جز حق انجام نمى دهيم. «ما ننزل الملائكة الا بالحقّ» ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - نزول فرشتگان بر اساس هوس اين و آن نيست، بلكه بر اساس حق است. «وما ننزّل الملائكة الاّ بالحق» - مهلت دادن خدا نيز قانون دارد ودر مواردى كه نوع معجزه با درخواست خود مردم باشد ولى بازهم سركشى نمايند، مهلتى در كار نيست. «كانوا اذاً منظرين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (9) همانا ما خود قرآن را نازل كرديم و قطعاً ما خود آن را نگاه داريم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيه 6 كفّار مى گفتند: معلوم نيست سرچشمه ذكر پيامبر چيست «نزّل عليه» در اين آيه مى فرمايد: شك نكنيد قطعاً خود ما هستيم كه ذكر و قرآن را بر او نازل مى كنيم و همان گونه كه كفّار با تأكيد نسبت جنون مى دادند، خداوند با تأكيد بيشترى نزول قرآن و حفظ آن را به ذات مقدّس خود نسبت مى دهد. در اين آيه ى كوتاه، شش نوع تأكيد بكار رفته است؛ سه تأكيد براى نزول قرآن كه در كلمات «انّ، نحن، الذكر» نهفته شده و سه تأكيد براى حفظ قرآن از هر نوع تغيير و تحوّل كه در كلمات «انّ، له، لَ» است كه در اصطلاح ادبيات عرب براى اهل فن روشن است. به گواهى و وعده خدا در اين آيه، هيچ گونه تغيير وتحريفى در قرآن رخ نداده، چنانكه در آيات ديگر نيز اين مطلب آمده است، از جمله آيه 42 فصلت: «لايأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه» هيچگونه باطلى از هيچ طريقى به قرآن راه ندارد. و اگر رواياتى را ديديم كه در آن به تحريف قرآن اشاره اى دارد؛ يا جعلى است كه بايد بر ديوار زد و يا مراد تحريف در معنا وعمل، تفسير به رأى و سليقه و كنارزدن قرآن شناسان اصلى يعنى اهل بيت پيامبرعليهم السلام مى باشد. علاوه بر وعده خداوند مبنى بر حفاظت از قرآن، مسلمانان از آغاز، قرآن را حفظ كرده ودر نوشتن وحفظ آن جدّى بودند، حتّى آموزش قرآن را مهريه زنان قرار مى دادند، در نمازها مى خواندند و كاتبان وحى افراد متعدّد بودند كه يكى از آنان حضرت على عليه السلام بود وامامان اهل بيت عليهم السلام مردم را به همين قرآن موجود دعوت مى كردند. به علاوه حديث ثقلين از شخص پيامبر كه فرمودند: من دو چيز گرانبها در ميان شما مى گذارم و مى روم؛ يكى قرآن و ديگرى اهلبيتم، كه اين دو هرگز از هم جدا نمى شوند و اگر شما به هر دو تمسك كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد. گواه ديگرى بر سلامت قرآن است و به راستى مگر مى توان گفت رسالت پيامبر ثابت ولى كتابش متغير است؟! مصطفى را وعده داد الطاف حق گر بميرى تو نميرد اين نَسَق من كتاب و معجزت را حافظم بيش و كم كن را زقرآن رافضم در زمينه تحريف نشدن قرآن صدها كتاب و مقاله و تحقيق از سوى بزرگان شيعه تأليف شده است و با كمال تأسّف عقيده به تحريف را به ناحقّ به شيعه نسبت داده اند. قرآن ذكر است، «نزّلنا الذكر» و اعراض از ذكر و قرآن، انسان را به بدبختى مى كشاند. «و من اعرض عن ذكرى فان له معيشة ضنكا»(5) قرآن ذكر است و تنها با ذكر خدا دل ها آرام مى گيرد. «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب»(6) --------------------------------------------------- 5) طه، 124. 6) رعد، 28. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن نه از بشر است و نه از فرشته. «انّا نحن» - قرآن براى هميشه محفوظ است. «لحافظون» (اسم فاعل رمز دوام است) - يكى از پيشگويى هاى قرآن واز امتيازات اسلام، مصونيت قرآن از تحريف است. «انا له لحافظون» - قرآن، ذكر است؛ ياد خدا، ياد نعمت ها، ياد تاريخ گذشتگان و ياد قيامت. «الذكر» - تهمت ها وتحقيرهاى ناروا، بايد محكم و همانند خودشان پاسخ داده شود. «نُزّل عليه الذكر» را بايد با آيه «نحن نزلنا الذكر» پاسخ داد. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ (10) وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (11) وهمانا ما پيش از تو، در ميان اقوام و گروه هاى پيشين (نيز پيامبرانى) فرستاديم. وهيچ پيامبرى برايشان نمى آمد، مگر آنكه به استهزاى او مى پرداختند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «شيع» به معناى امّت و گروهى است كه داراى نوعى پيوند و همبستگى مى باشند؛ خواه پيوند در خط حقّ باشد، نظير آيه «و انّ من شيعته لابراهيم»(7) و خواه در خط انحراف. «فرقوا دينهم و كانوا شيعا»(8) هدف از استهزا؛ يا شكستن اُبهّت انبيا بود تا مردمِ حقّ جو گرد آنان جمع نشوند يا براى جبران ضعف و ناتوانى خودشان در برابر منطق انبيا بود. و آنچه دستاويز مسخره قرار مى گرفت؛ يا زندگى ساده انبيا يا پيروان محروم آنان ويا شكستن سنّت هاى خرافه اى بود. ------------------------------------------------------- 7) صافات، 83. 8) انعام، 159. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - در برابر سيل استهزا، بايد افراد را تقويت كرد. «لقد ارسلنا من قبلك» - توجّه به تاريخ ومشكلات ديگران، تحمّل مشكلات را بر انسان آسان مى كند. «ارسلنا من قبلك» - هيچ يك از انبيا، از مسخره شدن به دست كفّار، مصون نبوده اند. «ما يأتيهم من رسول» (مبلّغ نبايد با تمسخر مردم، دل سرد شود) - استهزا، سيره و روش هميشگى كفّار، در برابر انبيا بوده است. «كانوا به يستهزؤن» (حربه ى كسى كه منطق ندارد، استهزا مى باشد) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (12) لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ (13) وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَاباً مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ (14) لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (15) اينگونه ما (براى اتمام حجّت) قرآن را در دلهاى مجرمان راه مى دهيم. (امّا) آنان به آن ايمان نمى آورند و سنّت و راه كفّار پيشين نيز اين گونه بوده است. و اگر از آسمان درى بر روى آنان بگشاييم تا همواره در آن بالا روند. قطعاً مى گفتند در حقيقت ما چشم بندى شده ايم بلكه ما قومى جادو شده ايم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در چند آيه قبل خوانديم كه كفّار از پيامبراكرم صلى الله عليه وآله درخواست ديدن و آوردن فرشته مى كردند. در آيه 14 اين سوره مى فرمايد: حتّى اگر ما درى از آسمان را به روى آنان باز كنيم و آنان به آسمان بالا روند وملائكه وچيزهاى ديگرى را هم ببينند، باز ايمان نخواهند آورد، زيرا تقاضاى ديدن فرشته تنها يك بهانه است. و شخص لجوج، عروج خود را به آسمان نيز، انكار مى كند. در آيه 7 سوره ى انعام مى خوانيم: حتى اگر كتابى را در كاغذى از آسمان نازل كنيم و آنان با دست خود آن را بگيرند، باز هم انكار مى كنند و مى گويند اين جز جادو و سحر آشكارى نيست. بعضى مفسّران مى گويند: «نسلكه» يعنى ما اين تكذيب واستهزا را در دل كفّار نفوذ داديم، نظير آيه «ختم اللَّه على قلوبهم» كه سنگدل شده اند وديگر قابل هدايت نيستند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - سنّت خداوند براى هدايت مردم، نسبت به همه يكسان است. «كذلك نسلكه» - خداوند اتمام حجّت مى كند و مطالب حقّ را به دل و عمق جان مردم مى رساند، تا نگويند ما حقيقت را نفهميديم. «فى قلوب المجرمين» - جرم وگناه، انسان را از هدايت پذيرى دور مى كند. «قلوب المجرمين، لايؤمنون به» - تنها فهميدن حق، براى پذيرفتن آن كافى نيست، زيرا ايمان آوردن نياز به اراده و تواضع وخشوع دارد. «نسلكه فى قلوب ... لا يؤمنون» - آسمان درهايى دارد كه با اراده ى خداوند، بر هركس كه بخواهد باز مى شود. «فتحنا عليهم باباً» - لجاجت، مانع شناخت است و لجوج محسوسات را نيز انكار مى كند. «لو فتحنا عليهم باباً... لقالوا انّما سكرت ابصارنا» - لجاجت، درد بى درمان و رو به گسترش است. او با ديدن هرگونه نشانه اى ابتدا مى گويد؛ چشم من سحر شده،«انّما سكرت ابصارنا» امّا بعد مى گويد؛ تمام وجودم سحر شده است. «بل نحن قوم مسحورون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (16) وهمانا ما در آسمان برج هايى قرار داديم وآن را براى بينندگان زينت داديم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «بروج» جمع «بُرج» در اصل به معناى ظهور است و به زنى كه زينت خود را ظاهر مى كند، مى گويند: «تبرجت المرئة» و به قصر و كاخ و ساختمان هاى بلند كه جلوه اى خاص دارد برج گفته مى شود و در اين آيه كرات آسمانى يا منازل آنها به برج تشبيه شده است. از گردش زمين به دور خورشيد، دائره اى فرضى به نام «منطقة البروج» تشكيل مى شود. اين دايره را دوازده قسمت نموده اند كه مطابق هر قسمتى ستارگانى قرار مى گيرند وبه تناسب شكل آن، مجموعه اى از ستارگان به آن نامگذارى شده است. در فارسى به نام هاى فروردين، ارديبهشت، خرداد، ..... و در عربى به نام حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو و حوت مى باشد. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كرات آسمانى وحركت آنها در مدارهاى گوناگون، يكى از آثار توحيد و خداشناسى است. «لقد جعلنا» - آفريده هاى آسمانى نيز حادث هستند. «جعلنا» - زينت وزيبايى، يك اصل در آفرينش است كه خداوند در خلقت آسمان ها آن را رعايت نموده است. «زيّناها» - آسمان نيز همچون زمين، براى انسان آفريده شده است. «للناظرين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ (17) إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ (18) وآنها را از (دسترس) هر شيطان رانده شده اى، حفظ كرديم. مگر آنكه دزدانه گوش فرا داد كه شهابى روشن او را دنبال نمود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «استراق» از سرقت و «استراق سمع» به معناى سرقت كلام است. در تفسير فى ظلال و مراغى مى خوانيم: ما روح آيه را نمى دانيم كه چگونه شيطان خبر دزدى مى كند و چه خبرى را سرقت مى كند، ولى فخررازى و آلوسى در تفاسير خود مى گويند: مراد از آسمان، همين آسمان ظاهر و مراد از شهاب، همين سنگ هاى آسمانى است كه پرتاب و مشتعل مى شود. گرچه بعضى گفته اند: مراد از آسمان، عالم ملكوت است كه شياطين را راهى بر آن نيست. به هر حال شايد بتوان گفت: در آسمان معنويّت چهره هاى درخشان و الگوها و رهبرانى قرار داديم و حقايق را از وسوسه هاى شيطان حفظ كرديم و هرگاه شيطان صفتى وسوسه اى نمايد، با استدلال ومنطق محكم بر او هجوم آورده و بدعت و التقاط و وسوسه هاى او را با شهاب علم و برهانِ اهل ذكر محو مى كنيم. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - آسمان ها مركز تدبير امور وفرشتگان مدّبران امورند ومراكز تدبير بايد منطقه حفاظتى باشد. «حفظناها» - شيطان تنها ابليس نيست. «كلّ شيطان» - شيطان، به خودى خود نمى رود، بايد او را طرد نمود. «رجيم» - استراق سمع و جاسوسى در امور شرّ كار شيطان است. «من استرق السمع» - با جاسوس بايد برخوردى سريع و انقلابى كرد. «فاتبعه شهاب» - هر جا شيطان صفتى يافت شد، روشنگران جامعه بايد با شهاب علم، آنان را دنبال كنند. «فاتبعه شهاب مبين» - پاسخ وسوسه ها و شيطنت ها بايد بسيار صريح، علنى و فورى باشد. «فاتبعه شهاب مبين» (در سوره صافّات آيه 8 مى خوانيم: «يُقذفون من كلّ جانب» طرد شيطان بايد از همه اطراف باشد وگرنه به شكل ديگر واز راه ديگرى جلوه مى كند) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ (19) وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ (20) وزمين را گسترانديم ودر آن كوه هاى استوار افكنديم ودر آن از هر چيز سنجيده وبه اندازه، رويانديم. ودر آن زمين، براى شما وآنكه شما روزى دهنده او نيستيد، وسيله ى زندگى قرار داديم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: مراد از القاى كوه همچون القاى شبهه، ايجاد آن است، كلمه «رواسى» جمع «راسيه» به معناى ثابت و پابرجاست و كلمه «معايش» جمع «معيشت» به معناى وسيله زندگى است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - يكى از نعمت هاى الهى، گستردگى و مسطح بودن زمين است. «مددنا» (وگرنه كشاورزى و بسيار از تلاش هاى ديگر به سختى انجام مى گرفت) - گستردگى زمين و پيدايش كوه ها و نباتات، تصادفى نيست. «مَدَنا القينا انبتنا» - آفريده هاى الهى، براساس ميزان وقانون خاصى آفريده شده اند. «من كل شى موزون» - زمين آماده رويش هرگونه گياه است. «كل شى ء» - آفرينش زمين و كوه و نبات براى انسان است. «لكم» - خداوند، معيشت و رزق همه موجودات را، حتّى آنها كه شما توان تأمين آنرا نداريد به عهده دارد. «و من لستم له برازقين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ (21) و هيچ چيز نيست مگر آنكه منابع و گنجينه هاى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين فرو نمى فرستيم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيات متعدّد به مسئله اندازه گيرى در خلقت موجودات اشاره شده است، از جمله: «قد جَعَل اللَّه لكلّ شى ء قدرا»(9) «كل شى ء عنده بمقدار»(10) «و خلق كلّ شى ء فقدره تقديرا»(11) در آيه ى 27 سوره شورى مى خوانيم كه اگر خداوند رزق بندگانش را توسعه دهد، آنان دست به تجاوز مى زنند، به همين دليل به مقدارى كه صلاح مى داند، به هركس مى دهد. آيه مورد بحث نيز اشاره به همين معناست. شايد مراد از خزائن، اسباب و عناصر و امكانات بالقوه باشد كه خداوند در وجود هر موجودى قرار داده است. جمله «ان من شى ء الاّ عندنا خزائنه» شامل هر آفريده اى مى شود. مثلاً توان و قدرت بينايى و شنوايى نيز در نزد خدا، سرچشمه و خزينه اى دارد كه به مقدار معين از آن به ما مى رسد، مثلاً اگر او بخواهد ما مى توانيم صداى پاى مورچه را در آن طرف كره زمين بشنويم. ضمناً علوم امروز كشف كرده كه هر نباتى داراى وزن مخصوص است كه هرگاه كمى عناصر و اجزاى آن كم و زياد شود، ديگر آن گياه نخواهد بود. نزول گاهى از مكان بالاست، نظير نزول باران و گاهى از مقام بالاست، نظير آيه «و انزلنا الحديد»(12) كه به معناى آفرينش آهن است. در اين آيه مى خوانيم كه نعمت ها اندازه و حساب دارد و مقدار هر يك معلوم است، «بقدر معلوم» و در آيات و روايات بعضى از عوامل آن بيان شده است. تلاش انسان ها مى تواند در تعيين رزق مؤثر باشد؛ داشتن اخلاق خوب، تخصّص عالى، سعه صدر، حسن نيّت و سوز و دعاى نيكان مى تواند در آن مقدار معلوم مؤثر باشد. ------------------------------------------------------ 9) طلاق، 3. 10) رعد، 8. 11) فرقان، 2. 12) حديد، 25. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هستى، سرچشمه و منبعى دارد كه در اختيار خداست وتنها بخشى از آن به دست ما مى رسد كه ما از آن آگاهيم. «عندنا خزائنه» - چيزى در هستى، بدون اندازه معين آفريده نشده است. «بقدر معلوم» - خزائن الهى متعدّد و نزول رحمت او تدريجى است. «نُنزله» (تنزيل به معناى نزول تدريج است) - خزائن الهى دائمى است، چون هرچه نزد اوست، باقى است.(13) «عندنا خزائنه» - به سراغ غير خدا نرويد، زيرا كه هر چه بخواهيد سرچشمه اش نزد خداست. «عندنا خزائنه» - داشتن، دليل مصرف كردن نيست، بلكه در مصرف بايد حكمت و ظرفيّت و ده ها نكته ديگر را در نظر گرفت. «و ما ننزله الا بقدر معلوم» - همه منابع هستى براى بشر، كشف نشده است. «عندنا خزائنه» -------------------------------------------------------- 13) عنداللَّه باق» نحل، 96. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
دیروز آقا نقشه‌ی راهی برای استفاده از فرصت طولانی عمر دادند که اینچنین بود: جوانی‌تان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. ان‌شاءالله شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید. برای این فرصت طولانی کنید؛ برای اینکه برنامه‌ریزی‌تان درست از آب دربیاید کنید؛ برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با آشنا بشوید، قرآن را بخوانید، کنید، از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند . به نظرم رسید این بخش از صحبت‌های مرحوم که در صفحات ۸۷ تا ۸۹ مسئولیت و سازندگی آمده، می‌تواند مکمل نسبتاً خوبی برای فرمایش آقا باشد. بخوانید 👇👇 براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلال‌ها شروع مى‌كنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مى‌اندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. اين روش فكر را مشغول و متوقف مى‌كند و به زير بار مى‌كشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مى‌آورد ... بهترين راه براى به كار انداختن فكر، است. انسان در برابر سؤال‌ها مى‌خواهد جوابى بياورد و براى به‌دست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند ... در صورتى كه سؤال‌ها حساب‌شده و دقيق باشند، فكر زودتر به و به و و به و منتهى مى‌گردد. طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‌جا رفته‌اند و قرآن از آن خبر مى‌دهد و مى‌بينيم سؤال‌هايى را كه تلنگرهاى هستند و در قرآن به كار گرفته شده‌اند. مربى آگاه به‌جاى اينكه با سنگينى استدلال‌ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‌ها و راهنمايى‌ها فكر را آماده مى‌كند و حركت مى‌دهد و به مقصد مى‌رساند. مربىِ آگاه آن نيست كه به‌جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‌كند و پرده‌ها را كنار مى‌زند و فكر را حركت مى‌دهد تا افراد استدلال‌ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‌ها را ببينند. در اين‌صورت استدلال‌ها مستقيماً دريافت شده‌اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‌اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آنها مجروح نگرديده است. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4