eitaa logo
🌸🌿 تفسیر روزانه قرآن 📖
160 دنبال‌کننده
66 عکس
83 ویدیو
0 فایل
منبع:🌹 تفسیر سلیس و روان "نور" 🌹 به زبان عامیانه و بدون پیچیدگی های فنی و ادبی و فلسفی، توسط استاد قرائتی و همکارانشان
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ (4) وما اهل هيچ قريه اى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن (كارنامه و) كتابى معلوم بود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: ---------------------------------------------------- ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كاميابى هاى دنياپرستان پايانى دارد. «ما اهلكنا من قرية» - اگر بخواهيم مى توانيم كفّار را فوراً نابود كنيم، امّا برنامه و سنّت ما فرصت دادن و تأخير است. «لها كتاب معلوم» - به مهلت دادن هاى الهى مغرور نشويم. «لها كتاب معلوم» - جامعه و تاريخ نيز قانون وزمان بندى واصولى دارد. «قرية الا ولها كتاب معلوم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ (5) هيچ اُمتى از اَجل خود نه پيش مى افتد و نه پس مى ماند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: اَجَل و حوادثى كه پيش مى آيد دو نوع است: حتمى و غيرحتمى. اَجَل غيرحتمى با دعا و صدقه و كارهاى خير قابل تغيير است، امّا اَجَل حتمى قابل تغيير نيست. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - نه تنها افراد بلكه اُمت ها وتاريخ آنان زمان بندى واَجَل دارند. «اجلاً» - بقا وثبات افراد واُمت ها بدست خداست وانسان در جلو وعقب انداختن برنامه هاى حتمى الهى، نقشى ندارد. «ما تسبق ... و ما يستأخرون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (6) لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (7) وكفار گفتند: اى كسى كه (ادعا دارى) ذكر (الهى) بر اونازل شده به يقين تو ديوانه اى. اگر از راست گويانى چرا فرشتگان را پيش ما نمى آورى؟ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «مجنون» به معناى بى عقل نيست، بلكه به معناى جن زده است. همانگونه كه كلمه «ديوانه» به معناى ديوزده است و در جاهليت اعتقاد داشتند كه شاعر به خاطر ارتباطى كه با جنّ دارد مى تواند شعر بگويد. در اين دو آيه تحقير وتمسخر وتهمت وترديد، با انواع تأكيدها براى پيامبر صلى الله عليه وآله از زبان كفار مطرح شده است. «ياايهاالذّى» به جاى «ياايهاالنّبى» يك نوع تحقير است، كلمه «ذكر» با توجه به اينكه كفار به وحى عقيده نداشتند، يك نوع تمسخر است و «مجنون» تهمت است و جمله «ان كنت من الصادقين» نشانه ى ترديد آنان در نبوت است. به علاوه حرف «اِنّ» و حرف لام در جمله «انّك لمجنون» و قالب جمله اسميه، نشانه ى انواع تاكيد در سخن و عقيده انحرافى آنهاست. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - توجّه به معنويات، نزد گروهى ديوانگى است. «انك لمجنون» - كفار سرچشمه سخنان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله را كه وحى است قبول نداشتند. لذا به جاى «انزل اللَّه اليك» مى گفتند: «نُزّل عليه» - كفار، نشانه ى صداقت پيامبر را نزول فرشته مى دانستند، ولى اين بهانه اى بيش نبود. زيرا در جاى ديگر قرآن مى خوانيم: اگر بر فرض ما فرشتگان را بر آنان نازل كنيم و مردگان زنده شوند و با آنان سخن بگويند و در برابر چشمشان همه چيز را حاضر كنيم، باز هم ايمان نمى آورند. «ما كانوا ليؤمنوا» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذاً مُّنظَرِينَ (8) (غافل از آنكه) ما فرشتگان را جز بر اساس حق نمى فرستيم و در آن صورت ديگر كفار مهلت داده نمى شوند. (و قهر فورى الهى آنان را خواهد گرفت) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: از آيات قرآن استفاده مى شود كه هرگاه معجزه اى از انبيا صادر شود و مردم بى اعتنايى كنند، ممكن است قهر الهى نازل شود و ممكن است براى مدتى به آنان مهلت داده شود، لكن هرگاه نوع معجزه و درخواست آن از طرف مردم باشد؛ نظير بيرون آمدن شتر از دل كوه كه از حضرت صالح خواستند و يا نظير فروآمدن غذاى آسمانى كه از حضرت عيسى خواستند، در اين گونه موارد هرگاه مردم تخلف نمايند قهر خدا حتمى و فورى است و ديگر به آنان مهلت داده نمى شود. «و ما كانوا اذاً منظرين» در آيه قبل كفار با جمله «لو ما تأتينا بالملائكة» از پيامبر عزيز تقاضاى فرود آمدن فرشتگان بر خودشان را داشتند. اين آيه پاسخ مى دهد: كه نزول فرشتگان بر حق است و حق آن است كه فرشته بر افراد لايق نازل شود ونزول فرشته بر افراد نااهل باطل است و ما جز حق انجام نمى دهيم. «ما ننزل الملائكة الا بالحقّ» ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - نزول فرشتگان بر اساس هوس اين و آن نيست، بلكه بر اساس حق است. «وما ننزّل الملائكة الاّ بالحق» - مهلت دادن خدا نيز قانون دارد ودر مواردى كه نوع معجزه با درخواست خود مردم باشد ولى بازهم سركشى نمايند، مهلتى در كار نيست. «كانوا اذاً منظرين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (9) همانا ما خود قرآن را نازل كرديم و قطعاً ما خود آن را نگاه داريم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيه 6 كفّار مى گفتند: معلوم نيست سرچشمه ذكر پيامبر چيست «نزّل عليه» در اين آيه مى فرمايد: شك نكنيد قطعاً خود ما هستيم كه ذكر و قرآن را بر او نازل مى كنيم و همان گونه كه كفّار با تأكيد نسبت جنون مى دادند، خداوند با تأكيد بيشترى نزول قرآن و حفظ آن را به ذات مقدّس خود نسبت مى دهد. در اين آيه ى كوتاه، شش نوع تأكيد بكار رفته است؛ سه تأكيد براى نزول قرآن كه در كلمات «انّ، نحن، الذكر» نهفته شده و سه تأكيد براى حفظ قرآن از هر نوع تغيير و تحوّل كه در كلمات «انّ، له، لَ» است كه در اصطلاح ادبيات عرب براى اهل فن روشن است. به گواهى و وعده خدا در اين آيه، هيچ گونه تغيير وتحريفى در قرآن رخ نداده، چنانكه در آيات ديگر نيز اين مطلب آمده است، از جمله آيه 42 فصلت: «لايأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه» هيچگونه باطلى از هيچ طريقى به قرآن راه ندارد. و اگر رواياتى را ديديم كه در آن به تحريف قرآن اشاره اى دارد؛ يا جعلى است كه بايد بر ديوار زد و يا مراد تحريف در معنا وعمل، تفسير به رأى و سليقه و كنارزدن قرآن شناسان اصلى يعنى اهل بيت پيامبرعليهم السلام مى باشد. علاوه بر وعده خداوند مبنى بر حفاظت از قرآن، مسلمانان از آغاز، قرآن را حفظ كرده ودر نوشتن وحفظ آن جدّى بودند، حتّى آموزش قرآن را مهريه زنان قرار مى دادند، در نمازها مى خواندند و كاتبان وحى افراد متعدّد بودند كه يكى از آنان حضرت على عليه السلام بود وامامان اهل بيت عليهم السلام مردم را به همين قرآن موجود دعوت مى كردند. به علاوه حديث ثقلين از شخص پيامبر كه فرمودند: من دو چيز گرانبها در ميان شما مى گذارم و مى روم؛ يكى قرآن و ديگرى اهلبيتم، كه اين دو هرگز از هم جدا نمى شوند و اگر شما به هر دو تمسك كنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد. گواه ديگرى بر سلامت قرآن است و به راستى مگر مى توان گفت رسالت پيامبر ثابت ولى كتابش متغير است؟! مصطفى را وعده داد الطاف حق گر بميرى تو نميرد اين نَسَق من كتاب و معجزت را حافظم بيش و كم كن را زقرآن رافضم در زمينه تحريف نشدن قرآن صدها كتاب و مقاله و تحقيق از سوى بزرگان شيعه تأليف شده است و با كمال تأسّف عقيده به تحريف را به ناحقّ به شيعه نسبت داده اند. قرآن ذكر است، «نزّلنا الذكر» و اعراض از ذكر و قرآن، انسان را به بدبختى مى كشاند. «و من اعرض عن ذكرى فان له معيشة ضنكا»(5) قرآن ذكر است و تنها با ذكر خدا دل ها آرام مى گيرد. «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب»(6) --------------------------------------------------- 5) طه، 124. 6) رعد، 28. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - قرآن نه از بشر است و نه از فرشته. «انّا نحن» - قرآن براى هميشه محفوظ است. «لحافظون» (اسم فاعل رمز دوام است) - يكى از پيشگويى هاى قرآن واز امتيازات اسلام، مصونيت قرآن از تحريف است. «انا له لحافظون» - قرآن، ذكر است؛ ياد خدا، ياد نعمت ها، ياد تاريخ گذشتگان و ياد قيامت. «الذكر» - تهمت ها وتحقيرهاى ناروا، بايد محكم و همانند خودشان پاسخ داده شود. «نُزّل عليه الذكر» را بايد با آيه «نحن نزلنا الذكر» پاسخ داد. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ (10) وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (11) وهمانا ما پيش از تو، در ميان اقوام و گروه هاى پيشين (نيز پيامبرانى) فرستاديم. وهيچ پيامبرى برايشان نمى آمد، مگر آنكه به استهزاى او مى پرداختند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «شيع» به معناى امّت و گروهى است كه داراى نوعى پيوند و همبستگى مى باشند؛ خواه پيوند در خط حقّ باشد، نظير آيه «و انّ من شيعته لابراهيم»(7) و خواه در خط انحراف. «فرقوا دينهم و كانوا شيعا»(8) هدف از استهزا؛ يا شكستن اُبهّت انبيا بود تا مردمِ حقّ جو گرد آنان جمع نشوند يا براى جبران ضعف و ناتوانى خودشان در برابر منطق انبيا بود. و آنچه دستاويز مسخره قرار مى گرفت؛ يا زندگى ساده انبيا يا پيروان محروم آنان ويا شكستن سنّت هاى خرافه اى بود. ------------------------------------------------------- 7) صافات، 83. 8) انعام، 159. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - در برابر سيل استهزا، بايد افراد را تقويت كرد. «لقد ارسلنا من قبلك» - توجّه به تاريخ ومشكلات ديگران، تحمّل مشكلات را بر انسان آسان مى كند. «ارسلنا من قبلك» - هيچ يك از انبيا، از مسخره شدن به دست كفّار، مصون نبوده اند. «ما يأتيهم من رسول» (مبلّغ نبايد با تمسخر مردم، دل سرد شود) - استهزا، سيره و روش هميشگى كفّار، در برابر انبيا بوده است. «كانوا به يستهزؤن» (حربه ى كسى كه منطق ندارد، استهزا مى باشد) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (12) لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ (13) وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَاباً مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ (14) لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ (15) اينگونه ما (براى اتمام حجّت) قرآن را در دلهاى مجرمان راه مى دهيم. (امّا) آنان به آن ايمان نمى آورند و سنّت و راه كفّار پيشين نيز اين گونه بوده است. و اگر از آسمان درى بر روى آنان بگشاييم تا همواره در آن بالا روند. قطعاً مى گفتند در حقيقت ما چشم بندى شده ايم بلكه ما قومى جادو شده ايم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در چند آيه قبل خوانديم كه كفّار از پيامبراكرم صلى الله عليه وآله درخواست ديدن و آوردن فرشته مى كردند. در آيه 14 اين سوره مى فرمايد: حتّى اگر ما درى از آسمان را به روى آنان باز كنيم و آنان به آسمان بالا روند وملائكه وچيزهاى ديگرى را هم ببينند، باز ايمان نخواهند آورد، زيرا تقاضاى ديدن فرشته تنها يك بهانه است. و شخص لجوج، عروج خود را به آسمان نيز، انكار مى كند. در آيه 7 سوره ى انعام مى خوانيم: حتى اگر كتابى را در كاغذى از آسمان نازل كنيم و آنان با دست خود آن را بگيرند، باز هم انكار مى كنند و مى گويند اين جز جادو و سحر آشكارى نيست. بعضى مفسّران مى گويند: «نسلكه» يعنى ما اين تكذيب واستهزا را در دل كفّار نفوذ داديم، نظير آيه «ختم اللَّه على قلوبهم» كه سنگدل شده اند وديگر قابل هدايت نيستند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - سنّت خداوند براى هدايت مردم، نسبت به همه يكسان است. «كذلك نسلكه» - خداوند اتمام حجّت مى كند و مطالب حقّ را به دل و عمق جان مردم مى رساند، تا نگويند ما حقيقت را نفهميديم. «فى قلوب المجرمين» - جرم وگناه، انسان را از هدايت پذيرى دور مى كند. «قلوب المجرمين، لايؤمنون به» - تنها فهميدن حق، براى پذيرفتن آن كافى نيست، زيرا ايمان آوردن نياز به اراده و تواضع وخشوع دارد. «نسلكه فى قلوب ... لا يؤمنون» - آسمان درهايى دارد كه با اراده ى خداوند، بر هركس كه بخواهد باز مى شود. «فتحنا عليهم باباً» - لجاجت، مانع شناخت است و لجوج محسوسات را نيز انكار مى كند. «لو فتحنا عليهم باباً... لقالوا انّما سكرت ابصارنا» - لجاجت، درد بى درمان و رو به گسترش است. او با ديدن هرگونه نشانه اى ابتدا مى گويد؛ چشم من سحر شده،«انّما سكرت ابصارنا» امّا بعد مى گويد؛ تمام وجودم سحر شده است. «بل نحن قوم مسحورون» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجاً وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ (16) وهمانا ما در آسمان برج هايى قرار داديم وآن را براى بينندگان زينت داديم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «بروج» جمع «بُرج» در اصل به معناى ظهور است و به زنى كه زينت خود را ظاهر مى كند، مى گويند: «تبرجت المرئة» و به قصر و كاخ و ساختمان هاى بلند كه جلوه اى خاص دارد برج گفته مى شود و در اين آيه كرات آسمانى يا منازل آنها به برج تشبيه شده است. از گردش زمين به دور خورشيد، دائره اى فرضى به نام «منطقة البروج» تشكيل مى شود. اين دايره را دوازده قسمت نموده اند كه مطابق هر قسمتى ستارگانى قرار مى گيرند وبه تناسب شكل آن، مجموعه اى از ستارگان به آن نامگذارى شده است. در فارسى به نام هاى فروردين، ارديبهشت، خرداد، ..... و در عربى به نام حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو و حوت مى باشد. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كرات آسمانى وحركت آنها در مدارهاى گوناگون، يكى از آثار توحيد و خداشناسى است. «لقد جعلنا» - آفريده هاى آسمانى نيز حادث هستند. «جعلنا» - زينت وزيبايى، يك اصل در آفرينش است كه خداوند در خلقت آسمان ها آن را رعايت نموده است. «زيّناها» - آسمان نيز همچون زمين، براى انسان آفريده شده است. «للناظرين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ (17) إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ (18) وآنها را از (دسترس) هر شيطان رانده شده اى، حفظ كرديم. مگر آنكه دزدانه گوش فرا داد كه شهابى روشن او را دنبال نمود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «استراق» از سرقت و «استراق سمع» به معناى سرقت كلام است. در تفسير فى ظلال و مراغى مى خوانيم: ما روح آيه را نمى دانيم كه چگونه شيطان خبر دزدى مى كند و چه خبرى را سرقت مى كند، ولى فخررازى و آلوسى در تفاسير خود مى گويند: مراد از آسمان، همين آسمان ظاهر و مراد از شهاب، همين سنگ هاى آسمانى است كه پرتاب و مشتعل مى شود. گرچه بعضى گفته اند: مراد از آسمان، عالم ملكوت است كه شياطين را راهى بر آن نيست. به هر حال شايد بتوان گفت: در آسمان معنويّت چهره هاى درخشان و الگوها و رهبرانى قرار داديم و حقايق را از وسوسه هاى شيطان حفظ كرديم و هرگاه شيطان صفتى وسوسه اى نمايد، با استدلال ومنطق محكم بر او هجوم آورده و بدعت و التقاط و وسوسه هاى او را با شهاب علم و برهانِ اهل ذكر محو مى كنيم. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - آسمان ها مركز تدبير امور وفرشتگان مدّبران امورند ومراكز تدبير بايد منطقه حفاظتى باشد. «حفظناها» - شيطان تنها ابليس نيست. «كلّ شيطان» - شيطان، به خودى خود نمى رود، بايد او را طرد نمود. «رجيم» - استراق سمع و جاسوسى در امور شرّ كار شيطان است. «من استرق السمع» - با جاسوس بايد برخوردى سريع و انقلابى كرد. «فاتبعه شهاب» - هر جا شيطان صفتى يافت شد، روشنگران جامعه بايد با شهاب علم، آنان را دنبال كنند. «فاتبعه شهاب مبين» - پاسخ وسوسه ها و شيطنت ها بايد بسيار صريح، علنى و فورى باشد. «فاتبعه شهاب مبين» (در سوره صافّات آيه 8 مى خوانيم: «يُقذفون من كلّ جانب» طرد شيطان بايد از همه اطراف باشد وگرنه به شكل ديگر واز راه ديگرى جلوه مى كند) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ (19) وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ (20) وزمين را گسترانديم ودر آن كوه هاى استوار افكنديم ودر آن از هر چيز سنجيده وبه اندازه، رويانديم. ودر آن زمين، براى شما وآنكه شما روزى دهنده او نيستيد، وسيله ى زندگى قرار داديم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: مراد از القاى كوه همچون القاى شبهه، ايجاد آن است، كلمه «رواسى» جمع «راسيه» به معناى ثابت و پابرجاست و كلمه «معايش» جمع «معيشت» به معناى وسيله زندگى است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - يكى از نعمت هاى الهى، گستردگى و مسطح بودن زمين است. «مددنا» (وگرنه كشاورزى و بسيار از تلاش هاى ديگر به سختى انجام مى گرفت) - گستردگى زمين و پيدايش كوه ها و نباتات، تصادفى نيست. «مَدَنا القينا انبتنا» - آفريده هاى الهى، براساس ميزان وقانون خاصى آفريده شده اند. «من كل شى موزون» - زمين آماده رويش هرگونه گياه است. «كل شى ء» - آفرينش زمين و كوه و نبات براى انسان است. «لكم» - خداوند، معيشت و رزق همه موجودات را، حتّى آنها كه شما توان تأمين آنرا نداريد به عهده دارد. «و من لستم له برازقين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ (21) و هيچ چيز نيست مگر آنكه منابع و گنجينه هاى آن نزد ماست و ما جز به مقدار معين فرو نمى فرستيم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيات متعدّد به مسئله اندازه گيرى در خلقت موجودات اشاره شده است، از جمله: «قد جَعَل اللَّه لكلّ شى ء قدرا»(9) «كل شى ء عنده بمقدار»(10) «و خلق كلّ شى ء فقدره تقديرا»(11) در آيه ى 27 سوره شورى مى خوانيم كه اگر خداوند رزق بندگانش را توسعه دهد، آنان دست به تجاوز مى زنند، به همين دليل به مقدارى كه صلاح مى داند، به هركس مى دهد. آيه مورد بحث نيز اشاره به همين معناست. شايد مراد از خزائن، اسباب و عناصر و امكانات بالقوه باشد كه خداوند در وجود هر موجودى قرار داده است. جمله «ان من شى ء الاّ عندنا خزائنه» شامل هر آفريده اى مى شود. مثلاً توان و قدرت بينايى و شنوايى نيز در نزد خدا، سرچشمه و خزينه اى دارد كه به مقدار معين از آن به ما مى رسد، مثلاً اگر او بخواهد ما مى توانيم صداى پاى مورچه را در آن طرف كره زمين بشنويم. ضمناً علوم امروز كشف كرده كه هر نباتى داراى وزن مخصوص است كه هرگاه كمى عناصر و اجزاى آن كم و زياد شود، ديگر آن گياه نخواهد بود. نزول گاهى از مكان بالاست، نظير نزول باران و گاهى از مقام بالاست، نظير آيه «و انزلنا الحديد»(12) كه به معناى آفرينش آهن است. در اين آيه مى خوانيم كه نعمت ها اندازه و حساب دارد و مقدار هر يك معلوم است، «بقدر معلوم» و در آيات و روايات بعضى از عوامل آن بيان شده است. تلاش انسان ها مى تواند در تعيين رزق مؤثر باشد؛ داشتن اخلاق خوب، تخصّص عالى، سعه صدر، حسن نيّت و سوز و دعاى نيكان مى تواند در آن مقدار معلوم مؤثر باشد. ------------------------------------------------------ 9) طلاق، 3. 10) رعد، 8. 11) فرقان، 2. 12) حديد، 25. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هستى، سرچشمه و منبعى دارد كه در اختيار خداست وتنها بخشى از آن به دست ما مى رسد كه ما از آن آگاهيم. «عندنا خزائنه» - چيزى در هستى، بدون اندازه معين آفريده نشده است. «بقدر معلوم» - خزائن الهى متعدّد و نزول رحمت او تدريجى است. «نُنزله» (تنزيل به معناى نزول تدريج است) - خزائن الهى دائمى است، چون هرچه نزد اوست، باقى است.(13) «عندنا خزائنه» - به سراغ غير خدا نرويد، زيرا كه هر چه بخواهيد سرچشمه اش نزد خداست. «عندنا خزائنه» - داشتن، دليل مصرف كردن نيست، بلكه در مصرف بايد حكمت و ظرفيّت و ده ها نكته ديگر را در نظر گرفت. «و ما ننزله الا بقدر معلوم» - همه منابع هستى براى بشر، كشف نشده است. «عندنا خزائنه» -------------------------------------------------------- 13) عنداللَّه باق» نحل، 96. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَا كُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ (22) وبادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم در حالى كه شما نه خزينه دار بارانيد و نه مى توانيد آن را براى خود (در ابرها يا در زمين) ذخيره كنيد 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «لواقح» از «لقاح» به معناى بارور كردن ابرها، از طريق پيوند ابرهاى مثبت و منفى است ويا به معناى بارور كردن گياهان، از طريق انتقال گرده هاى گياهان است. در آيه 41 سوره ذاريات مى خوانيم كه گاهى باد عقيم و بى فايده است و گاهى سرچشمه بركات مى شود. همان گونه كه در آيه 43 سوره نور مى خوانيم: «اَلَم تَرَ اَنّ اللَّه يُزجى سحاباً ثمّ يؤلف بينه ثمّ يجعله رُكاماً فترى الودق يخرج من خلاله» آيا نمى بينى كه خداوند ابرهاى پراكنده را سوق مى دهد، سپس به يكديگر متّصل مى كند، سپس آنها را متراكم مى كند، پس مى بينى كه باران از ميان آنها بيرون مى آيد. انسان براى مدّت طولانى نه مى تواند آب را در ابرها نگاه دارد و نه روى زمين، چون فرو مى رود و نه در درّه هاى سنگى، چون بخار مى شود. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - كارگردان و مدبّر هستى اوست. «أرسلنا، أنزلنا، اسقينا» - انسان از نگهدارى ضرورى ترين نيازها نيز عاجز است. «و ما أنتم بخازنين» - نعمت آب غير از نعمت سيراب شدن است. «فَاَسقيناكموه» (اينكه انسان آب بنوشد و سيراب شود، خود نعمتى علاوه بر نعمت آب است، زيرا مى شد كه انسان تشنه آب بنوشد ولى سيراب نشود.) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ (23) وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ (24) وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (25) والبتّه اين مائيم كه زنده مى كنيم ومى ميرانيم ومائيم كه (بعد از مرگ همه، باقى مانده و) وارث مى شويم. و بدون شك ما به پيشينيان از شما علم داريم وبه آيندگان نيز آگاهيم. وهمانا پروردگار تو است كه همه آنان را محشور خواهد كرد، زيرا كه او حكيم وعليم است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: مفسران براى «مستقدمين» و «مستأخرين» مصاديقى ذكر كرده اند، از جمله: . گذشتگان و باقيماندگان. . سبقت گيرندگان و عاشقان جبهه و غير آنان. . كسانى كه در صف اول نماز جماعت حاضر مى شوند و كسانى كه در صف آخر حضور مى يابند تا به زنان حاضر در جماعت نگاه بد كنند كه آيه مى فرمايد ما مى دانيم. در مقابل بعضى از خوبى به جائى رسيده بودند كه منزلشان را در معرض فروش قرار داده بودند تا در عوض در نزديك مسجد منزل تهيه كنند و به صف اول برسند كه آيه مى فرمايد ما اين افراد را نيز مى شناسيم. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - مرگ و حيات تنها بدست اوست. همه رفتنى هستند، پس سزاوار است با عمل خود ارث خوبى براى وارث حقيقى بجاى گذاريم. «نحن الوارثون» - زمان، در علم خداوند اثرى ندارد. علم او به گذشته و حال و آينده يكسان است. «علمنا المستقدمين... علمنا المستأخرين» - برپايى رستاخيز، كيفر وپاداش دادن از شئون ربوبيّت الهى است. «ربّك هو يحشر» - دليل رستاخيز، حكمت خداوند است. (اگر ذرات خاك، غذا و غذا، نطفه و نطفه، انسان شود و با مرگ، دوباره به خاك تبديل شود وحساب وكتابى در كار نباشد، اين كار حكيمانه نيست.) «انّه حكيم» - در قيامت قديم وجديد با هم محشور مى شوند. «يحشرهم» وخداوند بر عملكرد همه وآثار ونيّات هر فرد، آگاهى كامل دارد. «حكيم عليم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (26) وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (27) وهمانا ما انسان را از گِلى خشك، از گِلى سياه متغير و بو گرفته، آفريديم. وقبل از انسان، جنّ را از آتشى سوزان و نافذ آفريديم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «صلصال» به گِل خشك و نپخته اى گويند كه هرگاه در آن دميده شود، صداى صوت از آن برخاسته مى شود.(14) «حَمَأ» به گِل تيره رنگ و «مسنون» به معناى متغير است. «سموم» به باد داغى گفته مى شود كه مثل سمّ در عمق جان انسان اثر مى گذارد. اين آيه، يا اشاره به آفرينش اوّلين انسان يعنى حضرت آدم است، «خلقتنى من نار و خلقته من طين»(15) و يا مراد سير آفرينش همه انسان هاست كه مواد زمين از طريق غذا و نطفه به صورت انسان درمى آيد، همان گونه كه در سوره كهف آيه 37 مى خوانيم كه انسان در آغاز خاك، سپس نطفه و سپس به صورت انسان درمى آيد. «اكفرت بالذّى خلقك من تراب ثمّ من نطفة ثمّ سواك رجلاً»(16) در فرهنگ قرآن، جنّ موجودى مكلّف است كه مورد خطاب خداوند قرار گرفته است، «يا معشر الجن و الانس» و قرآن را مى فهمد. در اوّلين آيه از سوره جنّ مى خوانيم: «استمع نفر من الجنّ» گروهى از جنّ قرآن را گوش كردند. جنّ همانند انسان داراى شهوت است. چنانكه درباره زنان بهشتى مى خوانيم كه آنها باكره هستند، نه انسانى با آنها آميزش كرده و نه جنّى. «لم يطمثهن انسٌ قبلهم و لاجان»(17) و طبق اين آيه آفرينش آن از آتش و قبل از انسان بوده است. چنانكه ابليس از جنّ است، «كان من الجنّ» وهمانند ديگر كافران از جنّ به دوزخ مى رود. «لَاَملاَن جهنّم من الجنّة والنّاس اجمعين»(18) ------------------------------------------------------- 14) تفسير الميزان. 15) ص، 76. 16) كهف، 37. 17) الرحمن، 74. 18) هود، 119. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: ---------------------------------------------- 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (28) و (ياد كن) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من بشرى را از گِلى خشك سياه و بدبو شده خلق مى كنم. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: «بشر» به ظاهر پوست گفته مى شود. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - آفرينش فرشتگان، قبل از انسان بوده است. (زيرا خداوند قبل از آفرينش انسان مسئله را با فرشتگان در ميان گذاشت) «و اذ قال ربّك للملائكة» - آفرينش انسان از خاك و مادّيات است ولذا گرايش غريزى او نيز به مادّيات است. «خالق من بشر من صلصال...» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ (29) فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (30) إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَي أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (31) پس هرگاه معتدل و استوارش ساختم و از روح خود در او دميدم، پس سجده كنان پيش او بيافتيد. پس فرشتگان همگى با هم و يك سره سجده كردند. مگر ابليس از اينكه با سجده كنان باشد، خوددارى كرد. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: مراد از دميده شدن روح خداوند در انسان، جان داشتن و نفس كشيدن نيست، زيرا كه حيوانات نيز نفس مى كشند، بلكه مراد اعطاى صفاتى چون خلاّقيّت، اراده و علم، از سوى خدا به انسان است و نسبت دادن روح به خداوند، براى شرافت روح است، نظير بيت اللَّه و شهراللَّه. سجده فرشتگان بر آدم، يك سجده تشريفاتى نبود، بلكه به معناى خضوع آنان در برابر آدم و نسل او بود. يعنى فرشتگان نيز در خدمت بشر و مسخّر اويند.(19) ------------------------------------------------------- 19) تفسير الميزان. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - آفرينش انسان، كامل و متعادل است. «سوّيته» - سجده فرشتگان، بخاطر دميده شدن روح خدا بود. «نفخت فيه من روحى فقعوا» تن آدمى شريف است به جان آدميّت نه همين لباس زيباست نشان آدميّت - انسان، موجودى است دو بُعدى و در هر دو بُعد كامل است. در بُعد مادّى، «سوّيته» در بُعد معنوى، «نفخت فيه من روحى» - انسان، مظهر تجلّى بعضى صفات خداوند است. «من روحى» - معنويّت، نياز به تن و مَركَب مادّى دارد. «سوّيته و نفخت فيه...» - كسانى كه حاضر نيستند در صفوف سجده كنان باشند، روح ابليسى دارند. «الاّ ابليس اَبى ...» - گرچه سجود و ركوع يك ارزش است، ولى اگر همراه با ركوع و سجود ديگر نمازگزاران باشد ارزش كامل ترى دارد.(20) «مع السّاجدين» ----------------------------------------------------- 20) واركعوا مع الراكعين» بقره، 43. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ (32) قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ (33) قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (34) وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَي يَوْمِ الدِّينِ (35) (خداوند) فرمود: اى ابليس! چه شد تو را كه همراه (فرشتگان) سجده كنان نيستى؟ (ابليس) گفت: من اين گونه نيستم كه براى بشرى كه او را از گِلى خشك، از گِلى سياه و بدبو آفريده اى، سجده كنم. (خداوند) فرمود: پس از صف فرشتگان (واين مقام) خارج شو كه همانا تو رانده و مطرودى والبتّه تا روز جزا بر تو لعنت خواهد بود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: ------------------------------------------------------ ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - در قضاوت تنها به علم خود تكيه نكنيم، بلكه از مجرم نيز اقرار بگيريم و با سؤال و جواب، منشأ جرم و روحيّات مجرم را براى همه روشن كنيم. «يا ابليس ما لك» - اگر روحيّه تكبّر در شخصى پيدا شد، محيط وعواملِ ديگر، در هدايت او كارساز نيست. (ابليس در لابلاى فرشتگان و در محيط ملكوتى بود ليكن بخاطر لجاجت و تكبر آنگونه شد) «الا يكون مع السّاجدين» - برترى نژادى، يك فكر ابليسى است. «خلقته من صلصال...» - بدتر از سجده نكردن، غرور وتكبّر در برابر فرمان خداست. «لم اكن لِاَسجد» - بدتر از گناه كردن، توجيه گناه است. «خلقته من صلصال» (شيطان، گناه خود را توجيه كرد) - غرور و تكبر كه آمد، نور و روح الهى را در انسان نمى بيند. شيطان جسم خاكى بشر را ديد و حاضر به سجده نشد، در حالى كه دستور خداوند به سجده، به خاطر روح الهى او بود. «خلقته من صلصال» - دستور و فرمان هاى الهى سبب اجبار نيست. «لم اكن لاسجد» - تكبر، بزرگى نمى آورد، بلكه سبب تحقير مى شود. «فاخرج» سبب نابودى و محو عبادات قبل مى شود. «فانك رجيم» - اجتهاد و اظهار نظر در برابر فرمان و دستور روشن الهى، جايز نيست. در مقابل فرمان: «فقعوا له ساجدين» جايى براى گفتار «خلقته من صلصال» نيست. - يك لحظه نافرمانى و تكبّر، سبب خروج ابدى شد. «الى يوم الدين» - متكبّر همواره مورد لعنت الهى است. «عليك الّعنة الى يوم الدين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَي يَوْمِ يُبْعَثُونَ (36) قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ (37) إِلَي يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (38) (ابليس) گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزى كه مردم برانگيخته شوند، مهلت بده (و زنده بدار) (خداوند) فرمود: پس همانا تو از مهلت يافتگانى. (امّا نه تا روز قيامت، بلكه) تا روزى كه وقت آن معلوم است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: وقتى شيطان فهميد تا روز قيامت مورد لعن است، از خداوند خواست تا آن روز به او مهلت داده شود، ولى نگفت كه براى چه مهلت مى خواهد. از آنجا كه سنّت خداوند بر مهلت دادن است، لذا به او مهلت داده شد، امّا نه تا روز قيامت كه او درخواست كرد، بلكه تا روزى كه زمان آن نزد خدا مشخص است و به گفته برخى از مفسران تا روزى كه بشر باشد و تكليف باشد. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - سنّت خداوند بر مهلت دادن به گنهكاران است. «انك من المنظرين» - دعا و درخواست گنهكاران نيز اگر مصلحت باشد، مستجاب مى شود. شيطان گفت: «فانظرنى» پاسخ آمد:«انك من المنظرين» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (39) إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (40) (ابليس) گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من هم در زمين (بدى ها را) برايشان مى آرايم و همه را فريب خواهم داد. مگر بندگان اخلاص مند (و برگزيده تو را) از ميان آنان. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: خداوند كسى را گمراه نمى كند، لكن اگر كسى با اراده خود راه انحراف را برگزيند، خدا او را به حال خود رها مى سازد. و اين رهاكردن بزرگترين كيفر و قهر الهى است. ابليس نيز چون بااراده خود تكبر ولجاجت كرد، خداوند او را به حال خود رها كرد ومراد از جمله «اغويتنى» نيز همين معناست؛ يعنى اكنون كه بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج كرد وبه حال خودم واگذاردى من چنين و چنان خواهم كرد. ابليس مى داند كه گروهى از مردم، از برگزيدگان الهى خواهند بود، (يعنى او نبوت و امامت را نيز پذيرفته است همانگونه كه از كلمه «ربّ بما اغويتنى» معلوم مى شود، خدا را پذيرفته است و از دعايش كه مرا تا قيامت مهلت بده، روشن مى شود معاد را نيز قبول داشته است. بنابراين ابليس اصول عقائدش درست بود، لكن عيب او تكبّر و نداشتن روحيه ى تسليم و عبوديت بود. پس علم و ايمان به تنهايى كافى نيست، عمل وتسليم وعبوديت لازم است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - ابليس و ابليس صفتان عيب خود را به خدا نسبت مى دهند. «اغويتنى» - ابزار انحراف شيطان، زيبا جلوه دادن زشتى هاست. «لَاُزيننّ» - پاكان و مخلصان از دام شيطان درامانند. «المخلصين» (البته اخلاص داشتن كافى نيست، عنايت خداوند لازم است. زيرا كلمه «مخلَص» به معناى برگزيده الهى است) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ (41) إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ (42) (خداوند) فرمود: اين (اخلاص و نجات مخلصين) راه مستقيمى است كه خود برعهده دارم. همانا براى تو بر بندگان (برگزيده) من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: در آيه قبل، ابليس گفت: من همه را گمراه مى كنم جز افراد برگزيده و مخلص را. خداوند در اين آيه مى فرمايد: اين كه تو حريف بندگان برگزيده ام نمى شوى، راه مستقيم و سنت من است، يعنى سنت من آن است كه خودم ضامن حفظ آنان باشم، نه آنكه تو به آنان كارى ندارى، بلكه نمى توانى به آنان كارى داشته باشى. سؤال: اگر ابليس حريف بندگان برگزيده نمى شود، پس وسوسه آدم بر خوردن از درخت ممنوعه چه بود؟ پاسخ: ابليس در آنان طمع دارد و وسوسه هم مى كند و گاهى به ترك اولى نيز وادار مى كند لكن آنان را گمراه و منحرف نمى كند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - شيطان بر آنان كه بنده خدا وتسليم او هستند، سلطه اى ندارد. «عبادى ليس لك عليهم سلطان» - انسان به اختيار خود، ابليس را پيروى مى كند. «اتبعك» - اگر با عبادت وتقوى در مَدار بندگان خدا درآمديم بيمه مى شويم. «عبادى ليس لك...» - كار شيطان وسوسه است نه سلطه. «ليس لك عليهم سلطان» (در قيامت نيز ابليس در پاسخ اعتراض مردم مى گويد من تنها شما را دعوت كردم ولى تسلط و اجبارى بر شما نداشتم) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ (43) لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ (44) و البته دوزخ وعده گاه همگى آنهاست. براى آن هفت در است، براى هر در بخشى از آن گمراهان تقسيم شده اند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: هفت درب دوزخ، شايد اشاره به تعداد زياد آن باشد. يعنى عوامل بسيارى سبب جهنمى شدن انسان مى شود. نظير آيه 27 لقمان كه مى فرمايد: اگر درختان قلم وهفت دريا مركب شوند، «والبحر يمده سبعة ابحر» نمى توانند كلمات خدا را بنويسند. كنايه از اينكه مخلوقات الهى به قدرى زيادند كه قابل شماره و حساب نيستند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - هر يك از بهشت و دوزخ راههايى دارد. «لها سبعة ابواب» (در نهج البلاغه مى خوانيم كه مجاهدان درب خاصى براى بهشت دارند) - دوزخ همچون بهشت، طبقات و مراتبى دارد وهركس مطابق جرمش كيفر مى شود. «لكل باب منهم جزء مقسوم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ (45) ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ (46) وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَاناً عَلَي سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ (47) لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ (48) همانا پرهيزكاران در باغ ها و(كنار) چشمه سارانند. (به آنان خطاب مى شود:) با سلامت و امنيّت به باغها وارد شويد. و ما هرگونه كينه اى در سينه هاى آنان را بركنده ايم، (در نتيجه آنان) برادرانه بر تخت ها روبروى يكديگرند. در آنجا هيچگونه رنجى به آنان نمى رسد، از آنجا بيرون شدنى نيستند. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: كلمه «غلّ» به معناى نفوذ مخفيانه است. بنابراين صفات بد در انسان به طور مرموز و مخفيانه ريشه پيدا مى كند. «سرير» از واژه سرور به معناى تخت است، واستفاده مى شود كه تكيه بر تخت سبب سرور است. خداوند در اين آيات هشت پاداش بهشتى براى اهل تقوى بيان مى فرمايد: باغ ها، چشمه ها، سلامتى، امنيّت، كدورت زدايى، اخوت، تخت هاى روبرو، دورى از هرگونه رنج وجاودانگى در آيه ى قبل خوانديم كه جز برگزيدگان الهى، همه مردم مورد تهاجم وسوسه هاى ابليس قرار مى گيرند، در اين آيات مى فرمايد كه اگر انسان به مرحله مخلصين و برگزيدگان نرسيد، ولى به مرحله تقوى گام نهد باز هم مشمول انواع نعمت هاى الهى مى شود. آنچه مهم است جمع شدن همه ى نعمت ها در يكجاست، زيرا در دنيا يكجا باغ هست، چشمه نيست و گاهى چشمه هست، باغ نيست وگاهى هر دو هست، سلامتى نيست و گاهى هر سه هست، امنيت نيست و گاهى همه هست ولى صفا و صميميت نيست و گاهى همراه با انواع سختى ها ورنج هاست و گاهى كه انواع نعمت ها يكجا جمع مى شود بايد همه را رها كرد و رفت. لكن در قيامت انواع نعمت هاى مادى و معنوى و اجتماعى و روانى همراه با ابديت است. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - بشارت، در كنار آيات تهديد كننده ى قبل، يك ضرورت تربيتى است. «لها سبعة ابواب ... انّ المتّقين...» - دورى از گناه در اين چند روزه ى دنيا، كاميابى ابدى را به همراه دارد. «انّ المتّقين ....و ما منها بمخرجين» - در نعمت هاى بهشتى، متنوع و متعدد است. «جنات و عيون» - نعمت هاى بهشتى، بى نقص است. باغ با چشمه، سلامتى با امنيت، برادرى با صميميت، راحتى با دوام است. - نعمت هاى بهشت جامعيت دارد. هم مادّى است مثل باغ وچشمه، هم روحى است مثل امنيت و صفا، هم اجتماعى است مثل اخوت و برادرى و از همه بالاتر همراه با رضاى الهى و تبريك و تهنيت است. «ادخلوها بسلام» - كينه توزى با برادرى سازگار نيست. اول بايد كينه ها برطرف شود بعد برادرى محقق مى شود. «و نزعنا ... اخوانا» - قهر ونارضايتى وعدم تحمّل يكديگر، همه جا نشانه حق بودن يكى و باطل بودن ديگرى نيست. «ان المتقين... نزعنا ما فى صدورهم من غل» (زيرا گاهى دونفر با اينكه اهل بهشت هستند و هدفى مقدس دارند، لكن هر كدام از يك زاويه به مسئله مى نگرند و كار ديگرى را باطل مى پندارند و نسبت به او عصبانى مى شوند، كه در قيامت همه كدورت ها با اراده خداوند زدوده مى شود) - براى كدورت زدايى، بايد از خداوند كمك گرفت. «نزعنا»، «ربّنا لاتجعل فى قلوبنا غلاّ للذين امنوا» - صفات بد همچون غل و زنجير، انسان را اسير مى كند. «من غلٍّ» - بهشتيان نسبت به تفاوت درجات خود، مسئله اى ندارند. «و نزعنا ما فى صدورهم من غلّ» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (49) وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ (50) (اى پيامبر) به بندگانم خبر ده كه همانا من خودم بسيار بخشنده و مهربانم. والبته عذاب من نيز همان عذاب دردناك است. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: قرآن در اين آيات مردم را به چهار دسته تقسيم كرد: 1- مخلصين (انبيا واوليا) كه ابليس بر آنان سلطه ندارد. 2- متقين كه اهل بهشت هستند. 3- گناهكاران توبه كننده كه در اين آيه پيامبر خبر از عفو آنان مى دهد. 4- گناهكاران ياغى كه به عذاب دردناك هشدار داده شده اند. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - رحمت الهى، بزرگترين وبهترين پيام است. «نبّى ء» (نبأ به خبر مهم گفته مى شود) - گنهكاران نيز بنده خدا هستند. «عبادى» - در لطف او شك و ترديدى به خود راه ندهيد. «انّى انا» - بخشندگى او همراه با لطف و مهربانى است، نه تنها مى بخشد لطف هم مى كند. «الغفور الرحيم» - بخشش و لطف الهى، عميق وپى درپى است. «غفور رحيم» (قالب غفور و رحيم، نشانه ى عمق و تكرار است) - لطف ورحمت الهى بر غضبش مقدم است. «اَنَا الغفور الرحيم و انّ عذابى» - به رحمت الهى مغرور نشويم، چرا كه عذابش دردناك است. «الغفور الرحيم - العذاب الاليم» 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن و ۲۶۵ ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِ بْراَهِيمَ (51) إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلاماً قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ (52) قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ (53) قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَي أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ (54) قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ (55) قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ (56) و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهيم خبر ده. آنگاه كه بر او وارد شده و سلام كردند، ابراهيم گفت: همانا ما از شما بيمناكيم. گفتند: مترس كه ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مى دهيم. ابراهيم گفت: آيا با اينكه پيرى به من رسيده، مرا چنين بشارتى مى دهيد؟ پس به چه چيز (عجيبى) بشارت مى دهيد. (مهمانان) گفتند: ما تو را به حقيقت بشارت داديم، پس از نااميدان مباش! (ابراهيم) گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مى شود. 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: يكى از نمونه هاى رحمت و غضب الهى، داستان ميهمانان حضرت ابراهيم عليه السلام است كه فرشتگان از يكسو بشارت فرزند به او دادند، و از سوى ديگر خبر هلاكت قوم لوط را. «ضيف» هم به يك مهمان گفته مى شود و هم به چند مهمان. خداوند يك بار به حضرت ابراهيم از كنيزش (هاجر) پسرى به نام اسماعيل داد و اين بشارت در مورد همسرش ساره است كه خداوند به او اسحاق داد. درباره ى اسماعيل فرمود: «بغلام حليم»(21) و درباره ى اسحاق «بغلام عليم» فرموده است. --------------------------------------------------------- 21) صافات، 101. ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - از حوادث تلخ وشيرين تاريخ، درس بگيريم. «نبّئهم» (بهترين تاريخ ها زندگى انبيا و بهترين تاريخ گويان نيز آن بزرگواران هستند) - گاهى ملائكه با اراده الهى، به صورت انسان درمى آيند و با او در تماس مى باشند. «ضيف ابراهيم» - سلام كردن، يك ادب الهى در طول تاريخ بوده است. «فقالوا سلاما» - علم و شناخت انبيا، محدود و مشروط به اذن خداوند است. «انا منكم وجلون» (حضرت ابراهيم در ابتدا آنها را نشناخت و ترسيد) - خبرهاى تلخ را همراه با خبرهاى شيرين بيان كنيم. «بشرنا» (به فرموده ى امام باقرعليه السلام شيرينى خبر فرزند براى جبران تلخى خبر هلاكت قوم لوط بود)(22) - تعجب از قدرت خداوند منافاتى با توحيد ندارد. «فبم تبشرون» (در اينجا تعجب حضرت ابراهيم عليه السلام بيان شده و در سوره ى هود تعجب همسرش ساره آمده است «ءَاَلِدُ و اَنَا عجوز وهذا بعلى شيخاً»(23) - انبيا به ادب الهى تربيت مى شوند. «لاتكن من القانطين» - عصمت انبيا، منافاتى با هشدارهاى الهى ندارد. «لاتكن من القانطين» - همه جا نهى خدا، نشانه انجام شدن عملى خلاف نيست، گاهى نهى ها براى پيش گيرى است. «لاتكن من القانطين» - يأس و نااميدى را با ياد رحمت و ربوبيّت خداوند درمان كنيم. «رحمة ربّه» - كسانى كه به علم و قدرت و رحمت خداوند اطمينان دارند، هرگز مايوس نمى شوند. «من يقنط ...الا الضّالون»(24) ---------------------------------------------------------- 22) تفسير صافى. 23) هود، 72. 24) يكى از مصاديق ضالين و گمراهان كه در نماز از آنها اعلام برائت مى كنيم افراد مايوس و نااميد مى باشند. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کوتاه نور آیه به آیه از ابتدای قرآن ____ أعوذ بالله من الشيطان الرجيم قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (57) قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَي قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ (58) سپس (ابراهيم) گفت: اى فرستادگان (الهى) كار شما چيست؟ گفتند: ما به سوى قومى تبهكار فرستاده شده ايم (تا آنان را هلاك كنيم) 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 نکته: ------------------------------------------------------- ☘☘☘☘☘☘☘ پیام: - فرشتگان قبل از انجام مأموريّت، رهبران الهى را در جريان مى گذاشتند. «قالوا انّا ارسلنا» - فرشتگان ماموران خدا هستند. همان گونه كه براى مؤمنان دعا مى كنند «و يستغفرون للّذين آمنوا»(25) نسبت به مجرمان حامل قهر الهى مى شوند. «ارسلنا» - سلسله مراتب بايد حفظ شود. با اينكه مسئله مربوط به قوم لوط است، امّا فرشتگان ابتدا حضرت ابراهيم را در جريان قرار دادند، سپس حضرت لوط را، زيرا حضرت لوط تحت ولايت حضرت ابراهيم بوده است. «انّا ارسلنا» - كيفر مجرمان تنها در آخرت نيست. «ارسلنا، مجرمين» - اگر گناه، عمومى شد و توبه اى در كار نبود، قهر الهى حتمى است. «ارسلنا الى قوم مجرمين» ------------------------------------------------------- 25) غافر، 7. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 @tafsir_qoraan https://ble.ir/tafsir_nor https://chat.whatsapp.com/8v1gW9NspMeGZWn3FPKv5V