eitaa logo
تفسیر تربیتی
8هزار دنبال‌کننده
81 عکس
28 ویدیو
173 فایل
این جا قرارگاه کسانی است که دوست دارند بین الطلوعین پای کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام بنشینند. ارتباط با مدیر کانال: @memami110
مشاهده در ایتا
دانلود
آدم وقتی روز و شبش را صرف ساختن خانۀ بهشتی می‌کند، حتی برای یک لحظه احساس نمی‌کند که عمرش به هدر رفته و احساس مفید بودن از همۀ وجودش سر می‌رود و در همان لحظه‌‌ای که از ساختن خانۀ بهشتی غافل می‌شود، همۀ‌ وجودش پر می‌شود از احساس بیهودگی. در لحظۀ غفلت اگر همۀ دنیا آباد شود و یک جا آن را به او تقدیم کنند، باز هم از رنج بطالت و بیهودگی، دلش به درد می‌آید و نفسش تنگ می‌شود. ما لحظه‌هایمان را صرف ساختن خانۀ بهشتی می‌کنیم، تا موسیقی رضایتمان از زندگی، دیگران را هم به وجد بیاورد. آنها وقتی ما را ببینند، تازه معنای رضایت از زندگی را خواهند فهمید و آرزو خواهند کرد کارگرِ بنای خانۀ بهشتی شوند. در راه تو بودن و برای تو خرج شدن تنها راز رضایت از زندگی است. شبت بخیر حقیقت زندگی!
روز هفتم هم گذشت. ممنونم به خاطر همه پیام‌هایی که می‌دید. این پیاما چقدر انگیزه‌بخش‌ هستند. الهی که این چله نقطۀ عطفی تو زندگی همه‌مون بشه که برای لحظه‌ای از یاد آقامون غافل نشیم
تفسیر تربیتی
#اولواالالباب(596) #توکل #حسبی_الله #بندگان_ویژه (44) #صبر (25) پیام اصلی: مراقب باشیم در دل مشکلات
 بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ 🗓 چهارشنبه ۱ سفند ۱۴۰۳، جلسۀ ۵۷۲: ✅ در مورد صبر صحبت می‌کردیم. صبر، راس الایمان است. مراقب باشیم هنگام هجوم مشکلات، از خدا گلایه‌ای نداشته باشیم. گلایه از خداوند و چرا؟ چرا؟ گفتن هنگام مواجه با مشکلات، از پرتگاه‌های موجود در مسیر معنویت است که توحید انسان را دچار مشکل می‌کند. 🔶 رسول خدا صلی الله علیه و آله: نشانۀ انسان صبور سه چیز است: کسل نمی‌شود. دوم خسته نمی‌شود. سوم از خدای صاحب اختیار خودش شِکوِه نمی‌کند، زیرا وقتی انسان کسل می‌شود، حق را ادا نمی‌کند و وقتی خسته می‌شود، شکر نعمت‌های خدا را به جا نمی‌آورد و وقتی از خداوند صاحب اختیارش گله و شکایت می‌کند، عصیان او را کرده است. (شمارۀ ۱ ضمیمه) ✅ اگر در دل مشکلات، حس کردیم حوصلۀ دیگران و حوصلۀ کاری را نداریم، کسل و افسرده‌ایم، بدانیم صبر ما، صبر واقعی نیست‌. ممکن است تحمل صدای کودک را نداشته باشیم، حقوق همسر را ادا نکنیم، حقوق ارباب رجوع را ادا نکنیم، حوصلۀ نماز خواندن نداشته باشیم و... این‌ها همه نشانۀ کسالت است. برخی از ما در دل مشکلات به خود حق می‌دهیم که حق دیگران را ضایع کنیم. ✅ گاهی اوایل زمان مواجهه با مشکل، خوب صبر می‌کنیم، اما با تداوم مشکل یا اضافه شدن مشکلات جدید می‌گوییم: خدایا! بس است‌. چرا اینقدر مشکل؟ تا کی باید مشکلاتم ادامه پیدا کند؟ ✅ بعضی از ما انگار از خداوند طلبکار هستیم. فکر می‌کنیم اگر با وجود داشتن مشکل، هنوز نماز می‌خوانیم، بر خداوند منّتی داریم. ✅ ما چند مشکل داریم ولی غرق در نعمتیم. اگر تا آخر عمر، وقتمان را صرف شمردن نعمت‌های الهی کنیم، نمی‌توانیم همۀ نعمت‌های خداوند را بشماریم. چطور می‌گوییم: غرق در مشکلات هستیم؟ چرا نمی‌بینیم که غرق در نعمتیم و در دل این نعمت‌ها، چند مشکل هم برایمان پیش آمده؟ ✅ شیطان به خداوند گفت: کاری می‌کنم که انسان‌ها را شاکر نیابی. ما شکرگزار نیستیم. با وجود این‌ همه نعمت، خود را غرق در نعمت نمی‌بینیم ولی اگر چند مشکل داشته باشیم، می‌گوییم: غرق در مشکلات هستیم! ✅ حس نکنیم با صبوری، کار بزرگی انجام می‌دهیم و منتی بر خداوند داریم. نه! باید حواسمان باشد که در دل مشکلات هم خود را غرق نعمت بدانیم. حتی خود مشکل هم نعمت است. باید در دل مشکلات هم شکر خداوند را به جای آورد. ✅ وقتی فضای زندگی آرام است، تمرین کنیم که به نعمت‌های خداوند توجه کنیم تا هنگام مواجهه با مشکلات، یادمان باشد که باید به‌طور ویژه به یاد نعمت‌های خداوند بود. ✅ با اطرافیانمان قرار بگذاریم که اگر مشکلی برایمان پیش آمد، نعمت‌های خداوند را به یادمان بیاورند. هنگام مشکلات شیطان می‌خواهد ایمانمان را بدزدد و بر ما مسلط شود. اطرافیانمان باید با یادآوری نعمات الهی، صبر را در ما تقویت کنند. صبر، از ویژگی‌های بندگان خاص خداوند است، بندگانی که تحت سلطۀ شیطان قرار ندارند. ✅ اگر بخواهیم به معنای واقعی کلمه، به یک فرد مصیبت زده کمک کنیم، باید نعمت‌های خداوند را به یاد او بیاوریم و روحیۀ شکر را در او تقویت کنیم. ✅ اگر از این گله داریم که چرا این‌قدر مشکل در زندگی وجود دارد، باید از این زاویه به زندگی خود نگاه کنیم که چرا خداوند این‌قدر نعمت به ما عطا کرده است؟ مشکلاتمان ممکن است به علت گناهانمان یا به علت حکمتی باشد که از آن بی‌اطلاع هستیم. چرا خود را غرق در مشکل می‌بینیم ولی این همه نعمتی که خداوند به ما عطا کرده را نمی‌بینیم؟ من که شایستۀ این نعمت‌ها نیستم. چرا خداوند مرا با این همه نعمت، شرمنده کرده است؟ ✅ باید قبل از مواجهه با مشکل، این نوع نگاه را در خود ایجاد کنیم. انسان بدون داشتن این نوع نگاه، نمی‌تواند صبوری کند. ✅ برای کسی که حواسش به نعمت‌های الهی نیست، یکی از بزنگاه‌های اصلی شیطان، بزنگاه مشکلات است که ایمان او را بدزدد. ✅ آیا ما به خود حق می‌دهیم که به خداوند اعتراض می‌کنیم؟ حواسمان هست به چه کسی اعتراض می‌کنیم؟ ما اجازۀ چنین کاری را نداریم. 🔷 امام علی علیه السلام: مسلمان وقتی زندگی بر او تنگ می‌شود، از خدای خود گله نمی‌کند، ولی نزد خداوند از چیزهای دیگر گله می‌کند، زیرا کلید کارها و تدبیر امور در دست خداوند است. (شمارۀ ۲ ضمیمه) ✅ عیبی ندارد به درگاه خدا از ظلم دیگران یا از نفس خود گله کنیم.
✅ قصۀ حضرت یوسف علیه السلام، قصۀ توحید است. مسالۀ عفاف حاشیه‌ای در قصۀ حضرت یوسف علیه السلام است که در آن هم توحید، پررنگ‌تر از عفاف است و به عفاف هم از زاویۀ توحید نگاه می‌شود. ✅ نگاهی به برخی از آیات سورۀ یوسف داریم: در بخشی از قصۀ حضرت یوسف علیه السلام، ایشان ظرف را در بار بنیامین گذاشت تا او را نزد خود نگه دارد و برادران علی‌رغم قولی که به پدر داده بودند، بدون بنیامین برگشتند. برادران به حضرت یعقوب علیه السلام ماجرا را توضیح دادند. حضرت یعقوب علیه السلام فرمود: نفستان این مساله را به این شکل برایتان تزئین کرده. من صبر جمیل می‌کنم. امیدوارم خداوند همه را نزد من برگرداند. خداوند علیم و حکیم است. سپس به خلوتی رفت و برای یوسف علیه السلام آه و ناله می‌کرد و چشمانش از غصه سفید شد و خشم خود را کظم می‌کرد. این خشم کظم شده هم می‌تواند بر عمل پسرانش باشد و هم حسی که می‌توانست غلبه کند و باعث کفران نعمت شود. به حضرت یعقوب علیه السلام گفتند: آن‌قدر بر فراق یوسف گریه می‌کنی که داری به سمت مرگ می‌روی! حضرت یعقوب علیه السلام به حضرت یوسف علیه السلام صرفاً نگاه پدر و پسری معمولی نداشتند، یوسف علیه السلام ولی و پیغمبر خدا بود. بنیامین هم برای حضرت یعقوب علیه السلام عزیز بود، ولی یوسف علیه السلام برایش طور دیگری بود. حضرت یعقوب علیه السلام در این‌جا از خداوند شکایتی نداشت ولی به نزد خداوند شکایت و غم و اندوه خود را می‌برد. (شمارۀ ۳ ضمیمه) ✅ قبل از این قصه، جریانی اتفاق افتاد که خداوند به حضرت یعقوب علیه السلام فرمود: تو مبتلا خواهی شد. 🔷 خداوند به حضرت یعقوب علیه السلام فرمود: مگر نمی‌دانی عقوبت برای دوستان من زودتر است تا دشمنانم. این به آن دلیل است که نسبت به دوستانم حسن نظر دارم. اگر برای دشمنانم تعلل می‌کنم، می‌خواهم آن‌ها را مشمول سنت استدراج کنم. به عزت خودم قسم،حتماً بلای خود را بر تو نازل می‌کنم و تو و فرزندانت را مورد هدف مشکلات قرار می‌دهم و کاری می‌کنم که با عقوبت من اذیت شوی. پس آمادۀ بلا باش و به حکم من راضی باش و بر مصیبت‌ها صبر کن. (شمارۀ ۴ ضمیمه) ✅ حضرت یعقوب علیه السلام در دل این مصائب هم ناامید نیست و می‌فرماید: به دنبال یوسف و برادرش بروید و از رحمت خدا ناامید نشوید که جز قوم کافر از رحمت خدا ناامید نمی‌شود. این توحید عملی در متن زندگی است. 🌸 توسل به امام زمان علیه السلام (شمارۀ ۵ ضمیمه) (596) (44) (25)
در خانۀ‌ بهشتی وقتی که جمعه می‌آید و می‌رود، حس و حال خاصی بر دل‌های اهالی خانه حاکم می‌شود. اهالی خانۀ ما در حال روی هم چیدن خشت‌های خانه، وقتی دلگیر نیامدن تو می‌شوند، دلشان خوش می‌شود که عاشق توأند و همین دل‌خوشی، در غیاب تو، انگیزۀ تداوم زندگی می‌شود. حس و حال عجیبی دارد غمگینی از پشت پرده ماندن تو و خوشحالی از عاشق بودنمان. هر کدام از اینها به تنهایی برای کشتن یک آدم کافی است. غم نبودنت به قدری سنگین است که اگر خوشحالی عاشق بودنمان نبود، مرگ را برای عاشق، حتمی می‌کرد و سرمستی خوشحالی از عاشق بودن به قدری زیاد است که اگر غم نبودنت نبود، از شوق جان می‌دادیم. دارم فکر می‌کنم به روزی که حکم ظهورت امضا می‌شود و می‌آیی و فراق، تمام می‌شود. آن روز، سرمستی عاشق بودن با شوق وصال، دست به دست هم می‌دهند برای کشتن ما و یقین دارم که جز نگاه عنایت تو، چیزی ما را از این مرگ نمی‌رهاند. شبت بخیر دلیل زندگی!
در خانۀ بهشتی با هم قرار گذاشته‌ایم به یاد هم بیندازیم که تو روی زمین زندگی می‌کنی و روی همین زمین عبادت خدا را می‌کنی و اگر عبادت تو را روی یک کفۀ ترازو بگذارند و عبادت همۀ ساکنان زمین را روی کفۀ دیگر، باز هم کفۀ عبادت تو سنگینی خواهد کرد. ما این را به هم یادآوری می‌کنیم تا فراموش نکنیم عبادت، اگر آن است که تو انجام می‌دهی، ما به جای بالیدن به عبادت‌هایمان،‌ باید آن را پنهان کنیم از دیدگان. کسی که به عبادت خویش می‌بالد، تو را نمی‌شناسد و قدر عبادت‌های تو را نمی‌داند. ما به هم کمک می‌کنیم تا دچار این قدرناشناسی نشویم. عبادت وقتی با این حس و حال انجام می‌شود، بال صعود می‌شود به سمت خدا! شبت بخیر برترین عابد روی زمین!
سلام وقت شما بخیر باشه اگه اشتباه نکنم امروز دهمین روز چله‌مونه. اگه تو این مدت حس احساس حضورمون در محضر امام ضعیف شده، به خود امام زمان علیه السلام متوسل بشیم و التماس کنیم که غفلت رو از ما دور کنه.
در خانۀ بهشتی بنا گذاشته‌ایم به یاد هم بیاوریم که با عبادت، نه طلبکار خدا می‌شویم و نه حتی بخش ناچیزی از بدهکاری‌مان را به خدا پرداخت می‌کنیم، عبادت اعلام بدهکاری ما به خداست. ما هر دفعه و هر لحظه که عبادت می‌کنیم باید یادمان باشد که بدهکار مطلق خداییم. تازه کمی که این حقیقت برایمان تکرار شد، وقتی خشت دیگری از محبت و ولایتت را روی خشت‌ها گذاشتیم، یک پله می‌رویم بالاتر و به یاد هم می‌اندازیم که با هر عبادتی، به خدا بدهکارتر از قبل می‌شویم. این طور در خانۀ بهشتی حتی بوی عُجب هم نمی‌آید. هر وقت از فرسنگ‌ها فاصله صدای پای عُجب آمد، به یکدیگر می‌گوییم تو که خالص‌ترین عبادت روی زمین را داری، با عبادت‌هایت بار سنگین بدهکاری به خدا را حس می‌کنی. پس تکلیف عبادت‌های ما معلوم است. عَجب از کسی که عبادت تو را بشناسد و گرفتار عُجب شود! شبت بخیر بندۀ خالص خدا!
ما وقتی خشت‌های محبتِ خانۀ بهشتی را روی هم گذاشتیم، با خود عهد کردیم که هر کاری را که خواستیم انجام بدهیم، به نیت به دست آوردن دل تو انجام دهیم؛ چون در فرهنگ بندگی، هر کاری که دل تو را شاد کند، عبادت است؛ عبادتی که برتر از آن یافت نمی‌شود. زندگی وقتی مایۀ آزار تو می‌شود، جهنم عظمی است. ما با هم قرار گذاشته‌ایم هر گاه زندگی‌مان مایۀ رنج و عذاب تو شد، از خدا بخواهیم اگر آدم نمی‌شویم، مرگمان را برساند. ما در خانۀ بهشتی می‌خواهیم به جایی برسیم که حتی نفس کشیدنمان هم برای شاد کردن تو باشد. زندگی وقتی با این عبادت‌های زیبا همراه می‌شود، بهشت نقد می‌شود روی زمین و چه بهشتی زیباتر از این!؟ شبت بخیر بهشت من!
ما در خانۀ بهشتی در هنگام اذان، گوشمان را تیز می‌کنیم که صدای اذان تو را بشنویم. وقتی صدایت به گوشمان نمی‌رسد، خودمان را سرزنش می‌کنیم که نتوانسته‌ایم گوش دلمان را آمادۀ شنیدن اذانت کنیم؛ اما ناامید نمی‌شویم. امروز مثل دیروز و فردا مثل امروز و حتی با امیدی بیشتر گوشمان را تیز می‌کنیم تا صدای آسمانی‌ات را بشنویم. هر بار پس از لحظاتی انتظار، وقتی صدای اذانت نیامد، خودمان اذان می‌گوییم؛‌ اما به این امید که تو صدای اذان ما را می‌شنوی. مستحب است تکرار فرازهای اذانی که مؤذّن سر می‌دهد و چه حال خوشی داریم وقتی احساس می‌کنیم نوای الله اکبرمان را می‌شنوی و زیر لب تکرار می‌کنی. شهادت به لا اله الا الله می‌دهیم و معلم توحیدی که تو باشی، می‌شنود و زیر لب زمزمه می‌کند و در و دیوار و جاندار و بی‌جان، نوای توحیدی او را انعکاس می‌دهند. در همین فرازهای اول وجودمان پر می‌شود از عظمت خدا و لبریز از حقیقت توحید. حالا می‌شود بگویی با این همه سرمستی، چگونه می‌شود اذان را ادامه داد؟ ما در خانۀ بهشتی اگر بدون این اذان‌ها نماز بخوانیم، صدای شکستن قامت نمازهایمان را می‌شنویم. کامل‌ترین نمازها بدون این اذان‌ها، شکسته‌ترین‌اند. شبت بخیر حقیقت نماز!