eitaa logo
مبلّغ یار
170 دنبال‌کننده
218 عکس
90 ویدیو
49 فایل
منبر، روضه، احکام شرعی ارتباط با مدیر کانال👇👇 @alimohammadi212 نیاز به اجازه نیست، مطالب ما را نشر دهید حتی بدون ذکر لینک ما؛ هدف تبلیغ دینه.
مشاهده در ایتا
دانلود
زنانی که در قرآن از آن‌ها یاد شده است. ۱.حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها: سوره‌ی کوثر، سوره‌ی انسان، آیه‌ی تطهیر، آیه‌ی مباهله ۲. حوا، همسر حضرت آدم سلام الله علیهما ۳. حضرت مریم سلام‌الله‌علیها: سوره‌ی مریم ( تنها زنی است که اسم ایشان به صراحت در قرآن آمده است.) ۴. مادر حضرت مریم سلام‌الله‌علیها ۵. همسر فرعون ملعون، حضرت آسیه سلام‌الله‌علیها ۶.همسر حضرت ابراهیم، حضرت هاجر سلام‌الله‌علیهما ۷. همسر حضرت ابراهیم، حضرت ساره سلام‌الله‌علیهما ۸. مادر حضرت موسی سلام‌الله‌علیها ۹. خواهر حضرت موسی سلام‌الله‌علیها ۱۰.دختران حضرت شعیب علیه السلام ۱۱.همسر حضرت ایوب سلام‌الله‌علیهما ۱۲.همسر حضرت زکریا سلام الله علیها بلقیس، ملکه‌ی سبا. ۱۳.زینب دخترعمه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : ۱. زن حضرت نوح علیه السلام ۲. زن حضرت لوط علیه السلام ۳. زن ابولهب لعنت الله علیهما ۴. زلیخا، همسر عزیز مصر( البته در روایات گفته شده که عاقبت بخیر شد) ۵. حفصه و عایشه زنان پیغمبر اکرم صلی الله‌علیه‌وآله لینک مطلب ۱ لینک مطلب ۲
چگونه به بالاترین درجات بهشت برسم؟ به نظر شما چطور میتوانیم به بالاترین درجات بهشت برسیم؟ برای یافتن پاسخ این سوال، محضر اهل بیت و قرآن کریم میرویم: امام علی علیه اسلام به فرزندشان محمد بن حنفیه فرمودند: واعْلَم أنَّ درجاتِ الجَنَّةِ على عَدَدِ آیات القُرآنِ، فَإذا کانَ یَوْمُ القِیامَةِ یُقال لِقارِئ القُرآنِ‏: اقْرَأ وارْقَ‏ (1) بدان درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است، در روز قیامت به قاری قرآن گفته می شود:  بخوان و بالا برو. برگرفته از qasedoon.blog.ir پ.ن: البته به آیاتی که عمل کرده باشی، میگوین بخوان و بالا برو
هر که درماند ز هر جا ، رو به زهرا می کند   در دیار شیعیان او کار مولا می کند   این چه سری هست تا دل می کند یاد علی   فاطمه می آید و در سینه ماوا می کند   می کند عرش خدا داغش دل بشکسته را   گنج مهرش در دل ویرانه غوغا می کند   گر ز روی صدق رو آرند بر درگاه او   درد بی درمان عالم را مداوا می کند     هر که دل بندد به امید عطای حضرتش   لطف زهرایش گره از کارها وا می کند  
وی در ادامه خطاب به مادران شهدا خاطرنشان کرده است: من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا (س) را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم . وقتی شما مادرها نبودید و فرزندان‌تان در خون دست‌وپا می‌زدند، من حضرت زهرا (س) را دیدم. شهید سلیمانی گفته است: وقتی دشمن در کنار نیل به حضرت موسی (ص) نزدیک می‌شد و او با یک چشم خود «نیل» و با چشم دیگرش سپاه ترسناک فرعون را می‌دید، خدا «نیل» را برای او شکافت؛. حضرت فاطمه (س) هم در هور، کربلای 5، اروند و کوه‌های سرد و سخت کردستان، [برای رزمندگان ما] مادری کرد. انتهای پیام/ 113
در مورد حماقت، مطالبی خوبی داره. https://www.x-shobhe.com/etc/13425.html
پيامبر صلي الله عليه و آله:  وَلّى رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله عَتّابَ بْنَ اَسيدٍ وَ عُمُرُهُ اِحدى وَ عِشْرونَ سَنَةً اَمْرَمَكَّةَ وَ اَمَرَهُ صلي الله عليه و آله اَنْ يُصَلّى بِالنّاسِ وَ هُوَ اَوَّلُ اَميرٍ صَلّى بِمَكَّةَ بَعْدَ الْفَتْحِ جَماعَةً ,۱ثَمّ اِلْتَفَتْ صلي الله عليه و آله لَهُ قائلاً:يا عَتّابُ! تَدْرى عَلى مَنْ اِسْتَعَمَلْتُكَ؟! اِسْتَعْمَلْتُكَ عَلى اَهْلِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ ، ولَو اَعْلَمُلَهُمْ خَيْرا مِنْكَ اِسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِم .۲وَ كَـتَبَ اِلى اَهْلِ مَكَّةَ: لا يَحْتَجَّ مُحْتَجُّ مِنْكُمْ فى مُخالَـفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الاَْكبَرُهُوَ الاَْفْضَلَ ، بَلِ الاَْفْضَلُ هُوَ الاَْكْبَرُ ؛۳ رسول خدا صلي الله عليه و آله ، عتّاب بن اَسيد را ـ كه جوانى ۲۱ ساله بود، به فرماندارى مكّه منصوبكردند و به او فرمان دادند كه امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نيز به عهده بگيرد و اونخستين فرماندار بعد از فتح مكه بود كه در اين شهر، نماز جماعت [و جمعه ]برگزار كرد.رسول خدا صلي الله عليه و آله ، سپس به او رو كردند و فرمودند: اى عَتّاب! مى دانى تو را بر چهكسانى فرماندار كرده ام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزّوجلّ فرماندار كرده ام و البته اگركسى بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مى دادم. آن حضرت، سپس به اهلمكّه نوشتند: مبادا كسى در نافرمانى از او، به كم سِن بودنش استدلال كند، چرا كهبزرگ تر، شايسته تر نيست ، بلكه شايسته تر ، بزرگ تر است . [السيرة الحلبية ، ج 3، ص 59 ؛ اسد الغابة ، ج 3، ص 549 ؛ بحار الأنوار ، ج 21، ص 123، ح 20]
بر مبلغین دینی خواندن کتاب‌های آقای قرائتی و حائری شیرازی لازم است؛ به خاطر مثال‌های فراوانشان. مطالب دینی، بیش‌تر جنبه‌ی روحی و معنوی دارد و باید در قالب مثال ریخته شود تا برای مخاطبین قابل درک شود. خود قرآن هم کتاب مثال است و امثال فراوانی دارد، کتاب امثله القرآن آیت الله مکارم شیرازی فراموش نشود. آقای قرائتی و حائری استاد مثال هستند و با مطالعه‌ی کتاب‌های آن‌ها، خودش قدرت مثال سازی پیدا می کند.
مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری؟ چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء؟ هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا
من علیم که خدا قبله نما ساخت مرا جزخدا و نبی و فاطمه نشناخت مرا من که یکباره در از قلعه ی خیبر کندم داغ زهرا به خدا از نفس انداخت مرا. 
نجس و کثیف پاک و تمیز چیزی که هم نجس هست و هم کثیف چیزی که فقط نجسه چیزی که فقط تمیزه چیزی که هم پاکه و هم تمیزه
.مطلبی از سُلیم بن قیس هلالی نقل شده است که علامه کمپانی در قصیده عربی خود آن را نقل می کند. قال سليمٌ قُلتُ يا سَلمانُ هَل دَخَلوا وَلَم يَكُ إستِأذانُ فَقالَ إي وَعزةِ الجَبّارِ فَما عَلى الزَّهراءِ مِن خِمار فَمُذ رَأَوها عَصَروُها عَصرا كادَت بِنَفسي أن تَموتَ حَسرا لكِنَّها لاذَت وَراءَ البابِ رِعايةً لِلسِّترِ والحِجابِ نادَت أيا فِضَّةُ أسنِديني فَقَد وَ رَبي أسقَطُو جَنيني سلیم می گوید به سلمان گفتم من که در جریان امور نبودم حوادث را از تو سؤال می کنم آیا درسته که حمله کردند و بدون اجازه وارد شدند؟! جواب داد : به خدا بدون اجازه وارد شدند در حالی که زهرا پوشش نداشت. «لیس علی الزهراء من خمارِ» «لکنها لاذت وراء البابِ» دید اینها اومدن اومد پشت در، چرا «رعایة للسَتر و الحجابِ »بخاطر حجاب پشت در رفت و سپس فریاد برآورد که فضه مرا بگیر که به خدا قسم جنین م را کشتند. ـــــــــــــــــــــــــــــ
از امام جعفر صادق(علیه‌السلام) در مورد تفسیر سوره‌ی قدر در تفسیر فرات کوفی، چنین نقل شده است:   إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ.اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر، و انّما سُمّیت فاطمه لانّ الخلق فطموا عن معرفتها ... و قوله: وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یعنى: خیر من الف مؤمن و هى ام المؤمنین.تَنَزَّلُ اَلْمَلائِکَهُ وَ اَلرُّوحُ فِیها و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد(ص) و الروح القدس هى فاطمه. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ. یعنى حتى یخرج القائم.   اللیله، حضرت فاطمه است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. و علت نام‏گذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند. اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز ام‌‏المؤمنین حضرت زهرا (س) می‌باشد. مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روح‌‏القدس همانا، فاطمه است و مراد طلوع فجر، ظهور حضرت مهدی و قائم، است.   به کانال تفسیر موضوعی قرآن کریم بپیوندید. https://eitaa.com/joinchat/3034120236Cb1a0455dc0
شباهت‌های شب قدر و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها 🌺🌹💐🌸🌷💐   با استناد به حدیث امام صادق که در تفسیر سوره ی قدر، فاطمه زهرا علیها السلام را شب قدر، نامیده است، در شرح و تبیین آن و در خصوص مقایسه تطبیقی آیات سوره ی مبارکه قدر با حضرت فاطمه ی زهرا به نکاتی می توان اشاره کرد:   1- "انا انزلناه فی لیلة القدر": همچنان که شب قدر، ظرف زمانی نزول قرآن کریم است، حضرت فاطمه، ام الائمه و ام المومنین نیز ظرف امامان معصوم علیهم السلام است، زهراى مرضیه، علت وجود ائمه یازده‌گانه، اوصیاى رسول خدا می‌باشد و ذریه پیامبر تا قیامت از نسل حضرت فاطمه، هستند. بنابراین، همچنان که شب قدر، ظرف نزول "قرآن صامت" می باشد ، وجود حضرت زهرا(س) نیز ظرف نزول یازده "قرآن ناطق"و امامان معصوم، می باشد.   2- "و ما ادریک ما لیلة القدر": مجهولیت شب قدر بی شباهت به غربت و مظلومیت زهرای مرضیه نیست. علاوه بر ابعاد وجودی و درجات تقرب و سلوک الی الله، تاریخ دقیق ولادت، شهادت، طول عمر و بالاخص مزار ایشان برای ما مجهول می‌باشد. همان گونه که عظمت شب قدر برای انسان ها پنهان است، قدر و منزلت فاطمه (س) نیز برای مردم ناشناخته مانده است.   3- "لیلة القدر خیر من الف شهر": خیر کثیر کوثر که ادامه ی نسل نبوت تا قیام قیامت از دامان مطهر اوست، با خیر و برکت شب قدر که به تنهائی از هزار ماه برتر است، مقایسه شده است.   4- "تنزل الملائکة والروح فیها": از نظر روایات اسلامی، مسلم است که فرشته وحی، جبرئیل امین بر حضرت  فاطمه زهرا علیهاالسلام نازل می‌شد، و مصحف فاطمه نگارش یافت. همچنین، فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» تا قیامت دارد، همچنان که طبق حدیث ثقلین، امامت ائمه تا قیامت پابرجاست. و هرکس، نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر، بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر و وجود انسان کامل را هم بپذیرد. از اینرو، در منابع حدیثی شیعه، نقل شده است که: فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام عصر (عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه نوشته شده است، به ایشان، تقدیم می‌دارند.بنابراین همچنان که شب قدر تا قیامت باقی است. ولایت انسان کامل، نیز تا قیامت استمرار دارد. و کسی شب قدر را درک خواهد کرد که به معرفت انسان کامل و امام عصر، ایمان داشته باشد.   5- " من کل امر": همچنان که در شب قدر تمام امور و حوادث سال شخص، مقدر می‌شود، در کتاب منسوب به حضرت به نام مصحف فاطمه علیهاالسلام نیز تمام اخبار، حوادث و پیشامدهای خاندان امامت و مسلمین از گذشته و آینده، مشخص است و مقدر شده است.   6- "سلام" : همچنان که شب قدر، سراسر سلام، آرامش و امنیت است، حضرت فاطمه،ام المومنین، نیز تمام وجودش، مظهر لطف و رحمت الهی است. او حوراء انسیه‌ای است که همه خیر و برکت و نور و جمال دنیا و آخرت را با هم داراست.    7- "سلام هی حتی مطلع الفجر": همچنان که انتهای شب قدر، طلوع فجر و صبح صادق است، انتهای امامت از دامان پاک حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز، صبح ولایت است که یوسف زهرا، فرزند طور والعادیات، فرزند یس والذاریات، مهدی موعود (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) ظهور کرده و شب تاریک ظلمتکده جهان را به صبح هدایت و رستگاری دلالت خواهد نمود. مطلع الفجر اسلام، مهدی موعود(عج) است.   بنابراین، طبق روایت امام صادق در تفسیر فرات کوفی،"لیلۀ القدر"، یعنی انسان کامل که از حضرت فاطمه، آغاز میشود و به "مطلع فجر" یعنی امام عصر و ظهور قائم، ختم میشود. از اینرو، امام سجاد علیه السلام فرموده ‌اند: ای شیعیان و پیروان امامت، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت، اتمام حجت کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره (سوره قدر)، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، حجت خدای تبارک و تعالی است. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لـــــــینـــــــــــک مطـــــــــــــــــــــــلــب به کانال تفسیر موضوعی قرآن کریم بپیوندید. https://eitaa.com/joinchat/3034120236Cb1a0455dc0
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَکُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ*وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْکاذِبينَ (آیات ۲و۳ سوره‌ی عنکبوت) آیا مردم گمان کرده‌اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آنان مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کرده‌ایم [پس اینان هم بی‌تردید آزمایش می‌شوند]، و بی‌تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته‌اند، می‌شناسد و قطعاً دروغ‌گویان را نیز می‌شناسد. ▪️▪️▪️🏴🏴🏴 رضایت و غضب حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، ملاک تشخیص حق و باطل در هنگام فتنه ✅امام حسین (علیه السلام) از امام علی (علیه السلام) روایت فرمود: هنگامی‌که آیه: الم* أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ نازل شد، به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌‌‌‌‌آله) عرض کردم: «این فتنه چیست»؟ فرمود: «ای علی! تو وسیله‌ی آزمایش امّت هستی و با تو منازعه و خصومت خواهند کرد، پس آماده‌ی منازعه و خصومت باش».(بحار الأنوار، ج۲۴، ص۲۲۸) 🔸پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برای این‌که مردم در حوادث و فتنه‌های آینده و بعد از وی، دچار حیرت و سردرگمی نشوند، ملاک و معیاری را تعیین ‌می‌فرمایند که با استفاده از این معیار، مردم بتوانند راه صواب و درست را از راه ناصواب و نادرست تشخیص دهند. 🔹حدیثی است که مورد قبول شیعه و اهل سنت است و بسیاری از کتب اهل سنت آن را نقل کرده و خود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در ماجرای ملاقات با آن دو نفر به این حدیث استناد کردند. 🔸پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَيَرْضَى لِرِضَاكَ؛ ای فاطمه! خداوند با خشم تو خشمگین و با خشنودی تو خشنود می‌شود».(مجمع الزواید هیثمی، ج ۹، ص ۲۳۹، رواه الطبرانی و إسناده حسن) از آن‌جایی که رضایت خداوند همواره به کار صواب و درست تعلق می‌گیرد و خشم الهی به امر باطل و ناصواب تعلق دارد، پس حکم غضب و رضایت فاطمه سلام‌الله‌علیها همان حکم غضب و رضایت الهی را دارد. یعنی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد به مردم گوشزد می‌کند که در حوادث آینده و بعد از من، اگر می‌خواهید حق و باطل را بشناسید و بفهمید که کدام جبهه، جبهه‌ی حق و کدام جبهه‌، جبهه‌ی باطل است؟، باید به رفتار دخترم فاطمه سلام‌الله‌علیها نگاه کنید. اگر فاطمه از فردی یا حادثه یا رخدادی خشنود بود، آن فرد یا حادثه مورد رضایت حق تعالی است و در طرف حق قرار دارد و اگر فرد یا جناح یا حادثه‌ای مورد خشم و غضب فاطمه‌ سلام‌الله‌علیه واقع شده است، آن جبهه‌ی باطل است و مورد غضب الهی نیز هست. ▪️این ملاک و معیار، ابزار خوبی است که جبهه‌ی حق و باطل را بشناسیم و این ابزار، هم برای کسانی‌که در زمان صدر اسلام قرار داشتند و هم برای کسانی‌که بعدها و نسل‌های بعد می‌آیند، مفید است. ✅حال با این ملاک به سراغ کتب اهل سنت می‌رویم تا ببینیم خشم و رضایت فاطمی به چه کسی یا کسانی تعلق قرار گرفته است؟ 🔹در کتب اهل سنت روایات متعددی درباره غضب حضرت صدیقه طاهره نسبت به ابوبکر آمده است. 🔸از جمله در صحیح بخاری روایتی است: «فقال لها ابوبكر: ان رسول‌الله قال: لا نورّث، ما تركنا صدقة؛ فَعضبت فاطمة بنت رسول‌الله، فهجرت أبابكر، فلم تزل مُهاجرته حتّی توفیّت»؛ در ماجرای فدک‌ حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها با ابوبکر قهر کردند و تا زمان از دنیا رفتن، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر ابوبکر غضبناک بودند.(صحیح بخاری، ص ۷۶۲، ح ۳۱۹۳ نشر دار ابن کثیر) 🔸این سخن نشان می‌دهد یکی از کسانی‌که در جبهه‌ی باطل بوده، ابوبکر است و خشم فاطمه‌ی صدیقه به او تعلق قرار گرفته است و تا زمان رحلتشان هم از ابوبکر غضبناک بوده‌اند. به کانال تفسیر موضوعی قرآن کریم بپیوندید. https://eitaa.com/joinchat/3034120236Cb1a0455dc0
حضرت سلام‌‌‌‌الله‌عليها:  حُبِّبَ إلَىَّ من دُنياكُم ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ في وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ في سَبيلِ اللّه ِ؛ [نهج الحياة، ح ۱۶۴] حضرت فاطمه عليهاالسلام: از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد: تلاوت قرآن، نگاه به چهره‌ی پيامبر خدا و انفاق در راه خدا. فـرا رسـیــدن ایــّام سـوگـواری و شــهـادت حضــــرت فـــــاطـــــمــــــه‌ی زهــــــــرا سلام‌الله‌علیها را تسلیت می‌گوییم. به کانال تفسیر موضوعی قرآن کریم بپیوندید. https://eitaa.com/joinchat/3034120236Cb1a0455dc0
حیا در سیره‌ی حضرت زهرا علیها السلام یکی از ویژگیهای آشکار حضرت زهرا علیهاالسلام ، حیا و آزرم بوده است. در حقیقت، اهتمام فوق العاده ایشان به پوشش و حجاب در برابر نامحرمان، ریشه در حیامندی آن حضرت داشت، تا آنجا که در این باره نقل می کنند: ⇦«مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی علیه السلام شد. پیامبر صلی الله علیه و آله مشاهده فرمود که حضرت زهرا علیهاالسلام برخاست. فرمود: دخترم! این مرد نابینا است. پاسخ داد: «اِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَاِنِّی اَرَاهُ وَهُوَ یَشُمُّ الرِّیحَ؛ اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم! [اگرچه او نمی بیند] و او بو[ی زن] را استشمام می کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی.» ⇦اسماء بنت عمیس می گوید: «روزهای آخر زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام با او بودم. روزی مرا به یاد چگونگی حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگرانی کرد که: چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟! آنگاه فرمود: «اِنِّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا یُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ اَنَّهُ یُطْرَحُ عَلَی الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَیَصِفُهَا لِمَنْ رَأی فَلاَ تَحْمِلِینِی عَلَی سَرِیرٍ ظَاهِرٍ اُسْتُرْنِی سَتَرَکَ اللّهُ مِنَ النَّارِ؛ من بسیار زشت می دانم که [جنازه] زنان را [پس از مرگ] بر روی تابوت رو باز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند که حجم بدن را برای بینندگان آشکار می سازد. مرا بر روی تابوتی آن چنانی مگذار و بدن مرا بپوشان! خداوند ترا از آتش جهنم محفوظ بدارد.» نقل می کنند وقتی این درخواست فاطمه زهرا به حضرت علی گفته شد و ایشان دستور داد تابوت مناسب تهیه شود هنگامی که فاطمه زهرا تابوت را دید تبسم کرد در حالی که بعد از رحلت پیامبر خنده ای از ایشان مشاهده نشده بود اما اینجا که از مستور بودن پیکر مقدسش خیالش راحت شد تبسم فرمود. ⚫️مقدمه روضه این توجه ویژه به حیا در حضرت زهرا حتی در شهادتشان در ماجرای تلخ و مصیبت بار در و دیوار شان نیز جلوه گر شده است .مطلبی از سُلیم بن قیس هلالی نقل شده است که علامه کمپانی در قصیده عربی خود آن را نقل می کند. قال سليمٌ قُلتُ يا سَلمانُ هَل دَخَلوا وَلَم يَكُ إستِأذانُ فَقالَ إي وَعزةِ الجَبّارِ فَما عَلى الزَّهراءِ مِن خِمار فَمُذ رَأَوها عَصَروُها عَصرا كادَت بِنَفسي أن تَموتَ حَسرا لكِنَّها لاذَت وَراءَ البابِ رِعايةً لِلسِّترِ والحِجابِ نادَت أيا فِضَّةُ أسنِديني فَقَد وَ رَبي أسقَطُو جَنيني سلیم می گوید به سلمان گفتم من که در جریان امور نبودم حوادث را از تو سؤال می کنم آیا درسته که حمله کردند و بدون اجازه وارد شدند؟! جواب داد : به خدا بدون اجازه وارد شدند در حالی که زهرا پوشش نداشت. «لیس علی الزهراء من خمارِ» «لکنها لاذت وراء البابِ» دید اینها اومدن اومد پشت در، چرا «رعایة للسَتر و الحجابِ »بخاطر حجاب پشت در رفت و سپس فریاد برآورد که فضه مرا بگیر که به خدا قسم جنین م را کشتند. ـــــــــــــــــــــــــــــ ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
اهل سنّت، به این سوالات جواب دهند. قبر دختر رسول خدا سلام الله علیها کجاست؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها به چه دلیلی در جوانی از دنیا رفت؟ الکافی ج۱ ص۴۵۸ علت قهر دختر رسول خدا سلام الله علیها از خلیفه اول و دوم چه بود؟ صحیح‌بخاری ج۵ ص۸۲ چرا دختر رسول خدا سلام الله علیها وصیت به دفن شبانه فرمود؟ صحیح‌بخاری ج۵ ص۸۲ پشیمانی خلیفه اول در لحظات احتضار از چه بود؟ الأحادیث‌المختاره ج۱۰ ص۸۹ امام دختر رسول خدا سلام الله علیها که بود و با چه کسی بیعت کرد؟ چرا دختر رسول خدا سلام الله علیها با خلیفه اول بیعت نکرد؟ صحیح‌بخاری ج۵ ص۸۲
بخارى در صحیح‌ترین کتاب اهل سنت از غضب و قهر فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر، سخن گفته است. وی درباب فرض خمس مى‌نویسد: فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَکْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّیَتْ.(1)«فاطمه دختر رسول خدا (ص) از ابوبکر خشمگین و از وى روى گردان شد و این ناراحتى ادامه داشت تا از دنیا رفت.» و نیز در باب غزوة خیبر، مى‌گوید: فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبی بَکْرٍ فی ذلک فَهَجَرَتْهُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى تُوُفِّیَتْ(2) «فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و دیگر با وى سخن نگفت تا ازدنیا رفت.» در باب قَوْلِ النبى (ص) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ مى‌نویسد: فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُکَلِّمْهُ حتى مَاتَتْ.(3)«پس فاطمه از ابوبکر کناره گیرى کرد وبا وى سخن نگفت تا از دنیا رفت.» همچنین بیهقی در السنن الکبری می نویسد(4): فَغَضِبَتْ فاطمةُ علی أبی بکر و هَجَرتْه فَلَم تُکَلمه حتیّ ماتَتْ فدفَنَها علیٌ لیلاً «حضرت فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و از او اعراض نمود و با او صحبت نکرد تا اینکه وفات یافت . پس علی شبانه او را دفن کرد .» : 1. صحیح بخاری، ج 3،‌ ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. 2. صحیح بخاری، ج 4، ص 1549، ح3998، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987. 3. صحیح البخاری، ج 6، ص 2474، ح6346، کتاب الفرائض، بَاب قَوْلِ النبی (ص) لا نُورَثُ ما تَرَکْنَا صَدَقَةٌ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987 4. السنن الکبری ج6 ص 300 چاپ بیروت
ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی(260- 360) که ذهبی در میزان الاعتدال وی را معتبر می داند(5) در کتاب المعجم الکبیر که کراراً هم به چاب رسیده است، می نویسد: ابوبکر به هنگام مرگ، اموری را آرزو می کرد و می گفت: «وددت أنی لم اکن أکشف بیت فاطمه و ترکته...»؛ (ای کاش حرمت خانه فاطمه را هتک نمی کردم و آن را به حال خود و اگذار می کردم).(6) ابن عبد ربّه اندلسی مؤلف کتاب العقد الفرید(م 463) در کتاب خود از عبد الرحمن بن عوف نقل می کند: «من در بیماری ابوبکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت: آرزو می کنم ای کاش سه چیز را انجام نمی دادم. و یکی از آن سه چیز این است: «وددت انّی لم أکشف بیت فاطمه عن شیء و ان کانو اغلفو علی الحرب»؛ (ای کاش خانه فاطمه را نمی گشودم، هر چند آنان برای نبرد درب خانه را بسته بودند).»(7) مسعودی(م 325) در مروج الذهب می نویسد: «آنگاه که ابوبکر در حال احتضار بود چنین گفت: سه چیز را انجام دادم و تمنّا می کردم که ای کاش انجام نمی دادم؛ یکی از آن سه چیز این بود: «فوددت انی لم اکن فتشت بیت فاطمه و ذکر فی ذلک کلاماً کثیراً»؛ (آرزو می کردم که ای کاش حرمت خانه زهرا(علیها السلام) را هتک نمی کردم).»(8) ابو عبیده قاسم بن سلام، (م 234) در کتاب الأموال که مورد اعتماد فقهای اهل سنّت است می نویسد: عبدالرحمن بن عوف می گوید: «در بیماری ابوبکر برای عیادش به خانه او رفتم، پس از گفتگوی زیاد، گفت: ای کاش سه چیز را که انجام داده ام، انجام نمی دادم، یکی از آن سه چیز این است که: ای کاش حرمت خانه فاطمه را نمی گشودم و آنرا به حال خود وا می گذاشتم.»(9) (5). میزان الاعتدال، ج 2، ص 195. (6). معجم الکبیر طبرانی، ج 1، ص 34، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی. (7). عقدالفرید، ج4، ص 93، چاپ مکتبةالهلال؛ و تاریخ طبری، ج 2، ص 353، چاپ دارالکتب العلمیه، بیروت؛ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 46 و47؛ انساب الاشراف، ج 10، ص 346؛ تاریخ الاسلام، ج 3، ص 118؛ تاریخ طبری، ج 3، ص430. (8). مروج الذهب، ج 2، ص 301، چاپ دارالاندلس، بیروت. (9). الأموال، ص 144، چاپ بیروت. https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=42&catid=27778&pageindex=0&mid=325518#125411533
به روضه ی حضرت علیها السلام : ⭐️در سفری که موسی همراه خضر است، به شهری می رسند که از این دو بزرگوار پذیرایی نمی‌شود و مردم شهر از دادن نان و غذا به ایشان خودداری می کنند، اما خضر در شهر مذکور دیواری را که در حال ریختن بود، ترمیم می کند و نمی گذارد که دیوار فرو ریزد. حکمت ساختن دیواری که در حال تخریب بود را قرآن از زبان خضر این گونه بیان می‌کند: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتیمَیْنِ فِی الْمَدینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً»(2)؛ اما دیواری که در حال خراب شدن بود برای دو یتیمی بود که زیر آن گنجی بود و این دو یتیم پدر صالحی داشتند و خداوند اراده کرده بود که این گنج به این دو یتیم برسد... این دو برگزیده خداوند که یکی از پیامبران اوالعزم است و دیگری معلم این پیامبر اولوالعزم، از جانب خداوند ماموریت دارند که دیواری را که متعلق به دو یتیم است، ترمیم کنند. این دو یتیم چه کسانی هستند که خداوند دو نفر از برترین مخلوقین آن زمان را برای ترمیم دیوار مِلکشان مامور می‌کند؟ آیا این دو یتیم ویژگی خاصی دارند؟ در توضیح حکمت این که چرا این دو برگزیده خداوند اقدام به ترمیم این دیوار کردند، قرآن بیان می‌کند: «وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً»؛ پدر این دو یتیم انسان صالحی بود، به حرمت پدر صالح این دو یتیم بود که دو پیامبر باید به ساختن این دیوار اقدام می‌کردند. بسیار جالب توجه است که در روایت آمده است که بین این دو یتیم و پدری که صالح بود هفتاد پدر فاصله بوده است، یعنی این دو یتیم نسل هفتادم از آن شخص صالح بودند.(3) بعد از هفتاد نسل از پدری که خداوند فقط و فقط از او به صالح تعبیر می‌کند باید دو پیامبر برای این دو یتیم این دیوار را بنا کنند. پدر صالح این دو یتیم نه دارای مقام نبوت بود و نه دارای مقام محمود و خداوند به پدر آن دو یتیم وعده نفرموده بود که «و لسوف یعطیک ربک فترضی»؛ و آن پدر صالح دارای مقامات خاص رسول خدا نبود و همان دو یتیم نیز مانند فرزند رسول خدا مصداق آیه تطهیر نبودند. اما باید دو پیامبر دیواری که متعلق به این دو یتیم است را به اعتبار اینکه جد هفتادم ایشان شخص صالحی بوده است، در ماموریتی ویژه حفظ کنند. اگر حفظ حرمت پدر صالح در فرزندانش این است، آن گاه حرمت پیامبر اعظم اسلام که اشرف از تمام انبیا است در مورد تنها دختری که از او به جا مانده چیست؟ در این صورت حرمت دختر رسول خدا که محبت و مودت او اجر رسالت است چه خواهد بود؟ با توجه به این آیه که داستان این دیوار را نقل کرده است، امت اسلام و کسانی که خویشتن را مسلمان می‌دانستند چه احترامی باید نسبت به فاطمه زهرا (س) ریحانه پیامبر داشتند؟ آیا به اندازه آن دو یتیم حرمتی برای او حفظ کردند؟ اگر آن دو یتیم دیوار ملکشان به خاطر حفظ احترام پدرشان ترمیم شد، اما چرا خانه فاطمه زهرا (س) ...؟😭😭 2. کهف 82 3. بحارالأنوار/ ج 13/ ص 288/ باب 10- قصة موسى علیه السلام حین لقی الخضر
فاطمه بر ابوبكر غضب نمود و با وى قهر كرد و تا پايان عمر با او سخنى نگفت. و بعد از پيامبر اكرم شش ماه بيشتر زندگي نكرد. وقتي فاطمه از دنيا رفت، شوهرش شبانه او را دفن كرد و ابوبكر را خبر نساخت و خود بر او نماز خواند. تا فاطمه زنده بود، علي عليه السلام در ميان مردم احترام داشت؛ اما وقتي فاطمه از دنيا رفت، مردم از او روي گرداندند و اين جا بود كه خواستند علي با ابوبكر مصالحه و بيعت كند. علي عليه السلام در اين شش ماه كه فاطمه زنده بود، با ابوبكر بيعت نكرد. بخاری،صحیح بخاری، صفحه ۱۰۴۰ - کتاب المغازی - باب غزوة خیبر حدیث ۴۲۴۰
منطق قوى فاطمه عليها السلام   امير المؤ منين عليه السلام به فاطمه عليها السلام فرمود: برو و ميراث پدرت (فدك ) را بگير. فاطمه عليها السلام نزد ابوبكر آمد و گفت : ميراث پدرم رسول خدا را كه به من تعلق دارد بده . ابوبكر گفت : پيامبران ارث نمى گذارند. فاطمه عليها السلام فرمود: آيا سيلمان براى داود ارث نگذارد؟ ابوبكر كه در برابر منطق محكم فاطمه عليها السلام عاجز ماند غضبناك شد و دوباره گفت : پيامبران ارث نمى گذارند. فاطمه عليها السلام فرمود: آيا زكريا (در قرآن ) نگفت : فهب لى من لدنك وليا يرثنى ويرث من آل يعقوب (فرزندى به من عطا فرما تا از من و آل يعقوب ارث برد). ابوبكر كه دوباره با دليل محكم فاطمه عليها السلام روبرو شد بدون هيچ منطقى حرف خود را تكرار كرد و گفت : پيامبران ارث نمى گذارند. فاطمه عليها السلام فرمود: آيا در قرآن نيامده است يوصيكم اللّه فى اولادكم للذكر مثل حظ الا نثيين (خداوند درباره فرزندانتان سفارش كرده است كه پسر به اندازه دو دختر ارث مى برد). ابوبكر دوباره حرف خود را تكرار كرد كه پيامبران ارث نمى گذارند! اين سخن كه پيامبران ارث نمى گذارند را عايشه و حفصه همسران پيامبر صلى اللّه عليه و آله به آن حضرت نسبت داده اند. اتفاقا وقتى عثمان به خلافت رسيد عايشه به او گفت : ميراث مرا از رسول خدا بده . عثمان به او گفت : تو نگفتنى رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود ما پيامبران چيزى به ارث نمى گذاريم و حق فاطمه را ضايع كردى ؟ من هم چيزى به تو نخواهم داد. (6)
شيعه فاطمه عليها السلام   مردى به همسرش گفت : نزد فاطمه عليها السلام دختر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله برو و درباره من از او سوال كن كه آيا من شيعه شما هستم يا خير؟ همسرش نزد فاطمه عليها السلام رفت و از او سوال كرد. حضرت فرمود: به او بگو: ان كنت تعمل بما امر ناك وتنتهى عما زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا. اگر به آنچه تو را امر كرديم عمل مى كنى و از آنچه نهى كرديم پرهيز مى كنى تو از شيعيان ما هستى و گرنه شيعه ما نيستى . زوجه آن مرد گويد: جواب فاطمه عليها السلام رابه شوهرم رساند. او گفت : و اى بر من چه كسى از گناهان و خطاها بدور است ! پس من در اين صورت براى هميشه در جهنم هستم زيرا هر كسى از شيعيان آنها نباشد هميشه درآتش جهنم است . همسرش دوباره به خدمت فاطمه عليها السلام مى رسد و سخن شوهرش را به آن حضرت مى رساند. فاطمه عليها السلام مى فرمايد: به او بگو آنطور كه گمان كردى نيست ، شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشت هستند. و هر كس ما را دوست بدارد و دوستان ما را هم دوست بدارد و دشمن دشمنان ما باشد و با قلب و زبانش ايمان آورده است اگر مخالفت با امر و نهى ما كند شيعه ما نيست گرچه به بهشت مى رود اما بعد از آنكه بوسيله بلاها و سختى ها از گناهانشان پاك شوند يا با انواع سختى ها در عرصه هاى قيامت و يا ورود در طبقه بالاى جهنم كه عذاب مى شوند پاك گردند آنگاه بخاطر محبتى كه به ما دارند از جهنم نجاتشان مى دهيم و به نزد خود مى بريم . (5)
«.... شَجَرَةٍ مُّبَارَکةٍ زَیتُونَةٍ لاَّ شَرْقِیةٍ وَ لاَ غَرْبِیةٍ... ». سوره نور، آیه‌ی ۳۵ درخت مبارک زیتون که نه شرقی و نه غربی 👇👇👇👇👇👇👇👇 روغن «لا» و «لا» از عجایبی که در ایران از او مطلع شدیم این است که کتابی در خزینه حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نجف اشرف به دست آمده که در آن دارد: امیری در بلخ، یکی از ایالات افغانستان، به زخم غیرقابل علاج مبتلا می‌شود. شبی در خواب حضرت امیر علیه‌السلام را می‌بیند، حضرت به ایشان می‌فرماید: علاجش روغن «لا و لا» است. بیدار می‌شود، به هرکس از علمای مذاهب اسلامی می‌گوید که روغن «لا و لا» چیست؟ اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. تا اینکه یکی از شیعیان آن سامان می‌گوید: من می‌دانم. او را نزد امیر می‌برند. می‌گوید: منظور حضرت، روغن زیتون است. امیر با روغن زیتون مداوا می‌کند و خوب می‌شود، و آن شخص در اثر این خدمت از مقربان امیر می‌گردد؛ ولی دیگران از جمله علمای اهل تسنن از روی حسد، نزد امیر از او شکایت می‌کنند که او از روافض است و به صحابه از جمله معاویه دشنام می‌دهد. امیر، مجلسی با حضور علما تشکیل می‌دهد و از ایشان در محضر آنان می‌پرسد که آیا شما به معاویه دشنام می‌دهید؟ وی می‌گوید: بله، نه‌تنها به او، بلکه هرکس قبل از او، خود را خلیفه می‌دانست؛ یعنی عثمان را هم سبّ می‌کنم، و کسی که او را جانشین خود کرد (خلیفه ثانی) را نیز دشنام می‌دهم، و همچنین کسی که او را جانشین و خلیفه بعد از خود گردانید (خلیفه اول) را سبّ می‌کنم. در هر حال، بعد از اعتراف او و اثبات ارتدادش در نزد علما و قضات، و گرفتن اجازه حکم قتلش از امیر، امیر گفت: بگذارید برای ادعای خود، بینه و دلیل اقامه کند و پس از محکومیتش، حکم قتل او را صادر نمایید. از سخن امیر اطاعت نمودند و به او گفتند: اقامه دلیل کن، به چه دلیل آنها را سبّ می‌کنی؟ پاسخ داد: شما می‌دانید که حاتم طایی یک دختر داشت. این دختر بعد از فوت پدر به خدمت پیغمبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم آمد و حضرت به احترام پدر کافر او، که به جود و احسان معروف بود، یک گله گاو و یک گله گوسفند و شتر به او هدیه داد. ولی همین پیغمبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم بعد از رحلت خود در میان امت، دختر گرامی خود فاطمه زهرا علیهاالسلام را به یادگار گذاشت. آیا جا داشت که حق تنها دختر پیامبر را غصب کنند و به جای احسان و اکرام به او، فدک را از دست او بگیرند؟!😭 اهل مجلس منقلب شدند و از جمله امیر و علما به عزا و گریه پرداختند و تا مدتی که آن شیعه در میان آنها بود، محترم بود و شاید نوشته باشند که آن‌ها مستبصر هم شدند. آن آقا سه سال بعد از این قضیه وفات کرد و از جنازه او تجلیل نمودند و با احترام دفن کردند و بر روی قبر او ضریح و گنبد و بارگاهی ساختند، و مورد احترام و زیارتگاه قرار گرفت. از قضا نام او «علی» و نام پدر او «ابوطالب» بود؛ لذا روی مرقد او نوشته شده: «هذا قَبْرُ عَلِیّ ابنِ‌أَبی‌طالِبٍ» (اینجا قبر و مزار علی‌بن‌ابی‌طالب است.) این مکان همان «مزار شریف» معروف است که الآن در افغانستان مورد علاقه و احترام شیعیان می‌باشد و چه کرامت‌ها که از آن ظاهر نگشته! کسی گفته است: شاید ظهور این‌همه کرامت به‌جهت این است که آنجا موضع عبادت است. ای‌کاش آن کتاب که این جریان در آن ذکر شده، پیدا می‌شد. در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۸۰ لینک مطلب به کانال تفسیر موضوعی قرآن کریم بپیوندید. https://eitaa.com/joinchat/3034120236Cb1a0455dc0
«ابراهیم بن محمد بیهقی» می گوید: «من أفضل أصحاب رسول الله، صلى الله عليه وسلم؟ فقال: أبو بكر وعمر وعثمان وطلحة والزبير وسعد وسعيد وعبد الرحمن بن عوف وأبو عبيدة بن الجراح. فقال له: فأين علي بن أبي طالب، رضي الله عنه ؟ قال: يا هذا تستفتي عن أصحابه أم عن نفسه؟ قال: بل عن أصحابه. قال: إن الله تبارك وتعالى يقول: (قل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم)، فكيف يكون أصحابه مثل نفسه؟ » افضل اصحاب رسول الله چه کسانی هستند؟ گفتند ابوبکر و عمر و عثمان و ... راوی گفت. اصحاب پیغمبر را شمردی ولی علی در میان آنان نبود. گفت از اصحاب پیغمبر سوال می کنی یا از جان پیغمبر سوال می کنی؟ گفت من از اصحاب پیغمبر سوال کردم. گفت: این هایی که شمردم اینها اصحاب پیغمبر بودند. بعد این آیه‌ی مباهله(۶۱آل‌عمران) را خواند و سپس گفت چطور می شود که اصحاب پیغمبر مثل جان پیغمبر باشند؟ منابع و مآخذ: المحاسن والمساوئ، إبراهيم بن محمد البيهقي، (متوفای320)، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت/ لبنان- 1420هـ - 1999م ، الطبعة: الأولى، تحقيق: عدنان علي، ج1، ص38 . یک نفر هم نگفته که این آقای بیهقی، شیعه بوده یا شیعه زاده بوده است. https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=8649