eitaa logo
تفسیر قرآن
506 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
235 فایل
🌹امیر المومنین ع: قرآن را بیاموزید که بهترین گفتار است و آن را نیک بفهمید که بهار دل هاست https://eitaa.com/joinchat/4224516132Ca6d640ffc0 برای عضویت کلیک کنید👆 ادمین تبادل، پست، نظرات و پیشنهادات: @fatemeh_koochakii ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
✨این ٺَرَڪ خورده دِلَم وَحشَٺ آن را دارد، ڪه بمیرد و نبیند پسر زهرا را...! ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🕊•💦•♧۰۰﷽۰۰♧•💦•🕊 ⃣2⃣1⃣ ✨ وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ‌✨ : 🌸🍃و (بياد آور) هنگامى كه ابراهيم، پايه‌هاى خانه (كعبه) را با اسماعيل بالا مى‌برد (ومى‌گفتند:) پروردگارا از ما بپذير، همانا تو شنوا و دانايى. : 🌺🌱از آيات و روايات متعدّد استفاده مى‌شود كه خانه كعبه، از زمان بوده و حضرت ابراهيم (عليه السلام) آنرا نموده است. 🌸🌱چنانكه آن حضرت در موقع اسكان همسر و فرزندش در سرزمين مكّه مى‌گويد:✨ «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ» ✨ خداوندا بعضى از خاندانم را در اين سرزمين خشك و بدون زراعت، در كنار خانه‌ى تو سكونت دادم. بنابراين در زمان شير خوارگى حضرت اسماعيل (عليه السلام) نيز اثرى از وجود داشته است. 🌼🌱و در سوره‌ى آل عمران‌ نيز از كعبه به عنوان مردم ياد شده است. در آيه مورد بحث نيز سخن از بالا بردن پايه‌هاى خانه بدست ابراهيم (عليه السلام) است و اين تعبير مى‌رساند كه اساس خانه كعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهيم و اسماعيل (عليهما السلام) آنرا بالا برده‌اند. 🌹🌱حضرت على (عليه السلام) نيز در خطبه قاصعه‌ مى‌فرمايد: ✨خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم تا ابد، با همين كعبه و سنگ‌هاى آن آزمايش مى‌نمايد.✨ 🌷🌱ابراهيم واسماعيل (عليهما السلام) در كار نبودند. در حديث مى‌خوانيم: ابراهيم بنّايى مى‌كرد واسماعيل سنگ به دست پدر مى‌داد. وشايد به سبب همين تفاوت، ميان نام آن دو بزرگوار گذاشته است. ✨«يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ»✨ : ✅1- بانيان كارهاى نيك را نكنيم. ✨ «إِذْ يَرْفَعُ»✨ «اذ» يعنى گذشته را ياد كن. ✅2- در مسير اهداف ، كار بنّايى و كارگرى نيز است. لذا از خداوند قبولى آنرا مى‌خواهند. ✨ «يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ ... رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»✨ ✅3- كار مهم نيست، آن اهميّت دارد. حتّى اگر كعبه بسازيم، ولى مورد قبول خدا قرار نگيرد، ارزش ندارد. ✨ «رَبَّنا تَقَبَّلْ»✨ ✅4- كارهاى خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذكر ندانيم. حضرت ابراهيم نامى از كار و بنايى خود نبرد و فقط گفت: ✨«رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا»✨ ✅5- در روايات آمده است: از شرايط استجابت و آداب دعا، خداوند است. ابراهيم (عليه السلام) دعاى خود را با ستايش پروردگار همراه ساخته است. ✨ «إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»✨ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
در دام تــوأم،نیست مـــرا راه گـریــــزی من عاشق ایــن دام و تو صیّاد،کجایی؟ محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت آوار غمت بـــر ســــرم افتـــاد،کجایی؟ آســودگی ام،زنــدگی ام،دار و نــدارم در راه تــو دادم همه بـر بــــاد،کجایی؟ 🌷 ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
✨ الیس الله بکاف عبده✨ 💫آیاخدابرای‌بنده‌اش‌کافی‌نیست؟ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🕊•💦•♧۰۰﷽۰۰♧•💦•🕊 ⃣2⃣1⃣ ✨ رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌✨ : 🌸🍃(ابراهيم واسماعيل همچنين گفتند:) پروردگارا! ما را تسليم (فرمان) خود قرارده واز نسل ما (نيز) امّتى كه تسليم تو باشند قرارده و راه وروش پرستش را به ما نشان‌ده وتوبه‌ى ما را بپذير، كه همانا تو، توبه‌پذير مهربانى. : 🌺🌱با آنكه حضرت ابراهيم واسماعيل هر دو در اجراى فرمان ، عالى‌ترين درجه در برابر خدا را به نمايش گذاردند، امّا با اين همه در اين آيه از خداوند مى‌خواهند كه مارا تسليم فرمان خودت قرارده. گويا از خداوند تسليم بيشتر و يا تداوم تسليم را مى‌خواهند. 🌸🌱كسى كه فقط باشد، نه در برابر عموى بت‌تراش تسليم مى‌شود و نه در برابر بت‌ها به زانو مى‌افتد و نه از طاغوت‌ها پيروى مى‌كند. : ✅1- به كمالات امروز خود قانع نشويد، تكامل و تداوم آنرا از بخواهيد. ✨«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ»✨ ✅2- توجّه به نسل و ، يك دورنگرى عاقلانه و خداپسندانه است كه حاكى از وسعت نظر و سوز وعشق درونى است وبارها در دعاهاى حضرت ابراهيم آمده است. ✨«وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا»✨ ✅3- راه و روش بندگى را بايد از آموخت وگرنه انسان گرفتار انواع خرافات و مى‌شود. ✨«أَرِنا مَناسِكَنا»✨ ✅4- تا تسليم نباشد، بيان احكام سودى نخواهد داشت. در اينجا ابراهيم (عليه السلام) ابتدا از خداوند روح تسليم تقاضا مى‌كند، سپس راه و روش و بندگى را مى‌خواهد. ✨«وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ ... أَرِنا مَناسِكَنا»✨ ✅5- نياز به توبه وبازگشت الطاف الهى، در هر حال وبراى هر مقامى، است. ✨«تُبْ عَلَيْنا»✨ ✅6- يكى از آداب دعا، پروردگار است كه در اين آيه نيز به چشم مى‌خورد. ✨«التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»✨ در حديث مى‌خوانيم: رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) هر روز، هفتاد مرتبه مى‌نمود، با اينكه او بود و هيچ گناهى نداشت. ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
✨آن‌چیزی‌که‌من‌از‌شهید‌بروجردی‌درآن‌جااحساس‌کردم‌ویک‌احترام‌عمیقی‌ازاودردل‌من‌به‌وجودآورد ✨این‌بود‌که‌دیدم‌این‌برادر_باکمال‌متانت‌وباکمال‌نجابت_به‌چیزی‌که‌فکرمی‌کندمسؤولیت‌و‌وظیفه‌است. 📚،۱۳۶۶/۷/۱۵ 💫روزشهادت،،فرمانده‌سپاه‌پاسداران‌غرب‌کشور (تاریخ‌شهادت:۱۳۶۲/۳/۱) ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
"🌷🍃 📚رماڹ از کدام سو 🖋نوشته ی نرجس شکوریاڹ فڕد ♦️قسمت ⃣2⃣ 👇🏻👇🏻👇🏻 ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺🍃 🌺 🌸 🌸 قبـل از اینکـه بخوابـم همـه بودند. حالا که بیدار شـده ام همه مرده اند انـگار. هیچ کـس خانـه نیسـت. پنجـره را بـاز می کنـم. هـوای گرفتـه ی ابری، خلقم را تنگ می کند، رویم را که برمی گردانم و پشت سرم اتاق تاریـک را می بینـم وحشـتم می گیـرد. فریـادم بـه هوا مـی رود. از تنهایی اتاقـم بـه پهنـای سـالن پنـاه مـی آورم. وسـایل جـا را تنـگ کرده انـد؛ خیلـی تنـگ. تـا بـه حـال این طـور از ایـن همـه مبـل و صندلـی و دکـور بدم نیامده بود. دسـت و پای روانم را سـفت می بندند. صدا می زنم، کسـی خانـه نیسـت. گلـدان را می کوبـم به دیـوار. صدای خردشـدنش آرامم نمی کند. این روزها بد اسـت یا من بد شـده ام. دنیا زشـت شـده اسـت یـا مـن زشـت می بینـم... حالـم گرفتـه اسـت و می خواهم سـر به بیابان بگذارم. کاش کره ی زمین دیگری پیدا می کردم. صدای زنگ خانـه بلنـد می شـود. نمی خواهـم هیچ کـس را ببینـم. دوبـاره، سـه باره زنـگ می زنـد. مجبـور می شـوم گوشـی را بـردارم، دو تـا فحـش بدهـم تا برود. کلید آیفون را می زنم صورتش را می بینم. دسـتی بـه موهایـش می کشـد و پشـت سـرش نگـه مـی دارد. گوشـی را برمی دارم. - بله - آقا جواد. مهدوی هستم. معاون مدرسه. فقط تو را می خواستم. در را بـاز می کنـم. سـرم سـودایی شـده و بیـن همـه ی آدم هـای اطرافـم، مهدی مهدوی است که می فهمدم. منتظـر می شـوم تـا طـول حیاط را طی کند. امـا در را کمی باز می کند و همان جا می ایستد. جلو نمی آید. مجبور می شوم که بروم توی حیاط تـا تعارفـش کنـم، از خفه گـی خانـه بـه روشـنایی حیـاط مـی روم، جلـو می آید. وقتی که می بیندم چشمانش را تنگ می کند. دستم را که می فشارد، با دست چپش زیر چشمم را لمس می کند. - چه کردی با خودت؟ خبر ندارد که چه کرده با من این افکار و اوهام؛ وگرنه از دیروز تا حالا رهایم نمی کرد. دسـتم را رها نمی کند. راه می افتم سـمت سـاختمان. دنبالم می آید و مقابل در مکث می کند. می گویم: - کسی نیست. تنهام. همـان اول سـالن روی مبـل می نشـیند. بـه کم نـوری فضـا اعتـراض نمی کند. من هم چراغ روشن نمی کنم. - دیـروز چـه بی صـدا رفتـی؟ اومـدم نبـودی؟ تلفنـت خاموشـه. تـوی پروندت هم آدرس خونه ی قبلی بود. نگاهش می کنم و حرفی را که دوست ندارم نمی زنم. - خوبی جواد؟ مسخره ام می گیرد. احوال نمی پرسید. می خواست حالم را بداند. - خوبم!... تا خوبی رو چی تعریف کنی؟ نگاهـش را از روی صورتـم برنمـی دارد. حتمـا از تـه ریشـی کـه درآمـده تعجـب کـرده و از موهـای ژولیـده و چشـم های ترسـانم، بـه ایـن سـؤال رسیده است. چند لحظه سکوت برای هر دوی ما خوب است. - نگرانت شدم جواد... نگرانتم. چه کار می تونم برات بکنم؟ چـه خـوب کـه نگرانـم شـده اسـت. عقـده ای نیسـتم، اما نیـاز دارم که کسـی مـرا بـه خاطـر خـودم بخواهـد. وجـودم را درک کنـد. پلـه نبیندم. برای من و همه هم پله باشد. صدایم که می کند سـرم را تکان می دهم. این چند روز مثل دیوانه ها همه اش با خودم حرف زده ام. - چه جوری باشم نگرانیت برطرف می شه؟ - این جوری نباش جواد... فقط نگاهش می کنم. - انقـدر خـراب و به هـم ریختـه. چهار روزه مدرسـه نیومـدی؟ جواب پیام و تماس رو نمی دی؟ فقط این طور نباش. خنـده ام می گیـرد امـا حوصلـه ی خندیـدن نـدارم. فقـط لبخنـد تمسخری می زنم. - چیـه؟ بـه قـول تـو دنبـال هـوای نفسـم باشـم خوبـه؟ هـر غلطـی دلـم می خـواد بکنـم خوبـه؟ بـده دنبـال جـواب سـؤالم هسـتم؟ دارم مثـل گمشـده ها دنبـال جواب می گردم. دنبال اصالتـم... آقای مهدوی ما این جا چه کاره ایم؟ من کی ام؟ کجام؟ چه کاره ام؟ دیوونه شدم از بس به این این چیزا فکر کردم. 🌸🌷_ادامه دارد.... 🖋 ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🕊•💦•♧۰۰﷽۰۰♧•💦•🕊 ⃣2⃣1⃣ ✨رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ‌✨ : 🍃🌸پروردگارا! در ميان آنان پيامبرى از خودشان مبعوث كن تا آيات تو را بر آنها بخواند و به آنان كتاب و حكمت بياموزد و (از مفاسد فكرى، اخلاقى و عملى) پاكيزه‌شان نمايد، همانا كه تو خود توانا و حكيمى. ها: 🍀اين آيه، دعايى ديگر از حضرت عليه السلام را بازگو مى‌كند كه بيانگر عظمت فوق‌العاده روح، و ترسيم كننده‌ى سوز و اخلاص درونى اوست. با آنكه خود در حال حيات و از پيامبران برجسته الهى است، براى نسل‌هاى آينده دعا مى‌كند كه پروردگارا! در ميان مردم و ذريّه من، پيامبرى از خودشان مبعوث كن. 🌷از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: «أنا دعوة ابى ابراهيم»، من نتيجه اجابت دعاى پدرم ابراهيم هستم كه فرمود: ✨«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ»✨ با آنكه در دعاى ابراهيم عليه السلام بر مقدّم شده است، امّا خداوند در اجابت اين دعا، را مقدّم داشته تا به ابراهيم هشدار دهد كه تزكيه، با ارزش‌تر است و تعليم در مرتبه بعدى است. ✨ «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»✨ ها: ✅1- نياز به ، از اساسى‌ترين نيازهاى جامعه بشرى است. اگر قرن‌ها قبل براى آن دعا مى‌شود، نشان دهنده‌ى اهميّت و ارزش و نقش آن است. ✨«يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ ... وَ ابْعَثْ فِيهِمْ»✨ آرى، بالا بردن ديوارهاى كعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهى، بتخانه‌اى بيش از آب درنمى‌آيد. ✅2- هدف از بعثت پيامبران، تعليم و تزكيه مردم بر اساس كتاب آسمانى است. ✨ «يَتْلُوا ... يُعَلِّمُهُمُ ... يُزَكِّيهِمْ»✨ ✅3- علم ودانش زمانى نتيجه مى‌دهد كه همراه با بينش و حكمت، و همراه با تزكيه و تقوا باشد. ✨«يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ»✨ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
دعا‌ بخـوان ... برای‌عاقبت‌بخیـری‌من✨ 🍃تویـے‌‌که ختم‌ به‌ خیـر‌ شد عاقبتت 🌷 ✨حــــٰالُ و هَــواے جَـــمعِ شَــــھیدٰانمْ آرِزوسٺْــــــ🕊 🌱خوشا به حال آنان که با رفتنشان جاودانه شدند 🌷🌿🌷🌿🌷🌿 ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @TafsirQuranKarim1 ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯