eitaa logo
تقریرات دروس کفایه استاد سید شبیری
90 دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
11 فایل
کانال تقریرات دروس کفایه الاصول (اصول5)📒 بانظارت استاد معزز سیدشبیری برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات درسی ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمات حکمت: ۱.متکلم باید در مقام بیان باشد. ۲.قرینه بر خلاف نباشد. ۳.قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد. قدر متیقن گاهی در وجود خارجی است یعنی اگر اسم مطلقی به کار رود دارای افرادی است که در ذهن می اید.مانند اکرم العلما که شامل علما اعلم میشود. دلیل این قدر متیقن به وجود خارجی افراد است و باید در مقام تخاطب قدر متیقن باشد ،مانند شخصی سوال می کند و ان شخص که در مقام جواب است سوال سائل را لحاظ می کند و بین سوال کننده و سوال قدر متیقنی است مثل اکرم العلما،مثل اکرم العلما که علمایی که داخل سالن هستند را شامل میشود اما اختصاص ان به افراد داخل است که قدر متیقن انرا اثبات میکند اما در خارج علما شامل شاخص علما میباشدو متبادر به ذهن علما درجه یک است.پس قدر متیقن در مخاطب تخاطب با قدر متیقن در مقام استعمال فرق دارد مانند لفظ پلیس ‌‌
مقدمه سوم: گاهی در مقام تخاطب بعضی از قدر متیقن هستند.یعنی الان که دارد صحبت میکند،این سخنش قدر متیقن دارد،و این سخن در غیر این موقعیت ممکن است دارای قدر متیقن نباشد.ونفس کلام به کمک قرینه مفید ثبوت حکم برای ان است، دراین صورت نمی توان از کلام اطلاق گیری کرد.مانند عالم در اکرام.مجتهد و فقیه است. قدر متیقن: ۱.در مقام تخاطب ۲.در غیر مقام تخاطب
اصول 5 جلسه 128. بیان مقدمات حکمت و می‌فرماید اول باید متکلم در مقام بیان باشد 2 قرینه بر خلاف نباشد 3 قدر متقین در مقام تخاطب نباشد. قدر متقین گاهی در وجود خارجی است یعنی اگه اسم مطلقی ب کار رود دارای افرادی است که در ذهن می‌آید ب دلیل وجود خارجی افراد آن مثل اکرم العلما که شامل علمای اعلم نیز میشود و دلیل این قدر متیقن به وجود خارجی افراد است و باید در مقام تخاطب قدر متقین باشد مثل شخصی سوال می‌کند و آن شخصی ک در مقام جواب است سوال سائل را لحاظ می‌کند و بین سوال کننده و سوال قدر متیقنی است مثل اکرم العلماء که علمایی که داخل سالن هستند راشامل می‌شود اما اختصاص آن به افراد داخل است که قدر متیقن آنرا اثبات می‌کند اما در خارج علما شامل شاخص علما میباشد و متبادر به ذهن علما درجه یک میباشد و این قدر متقین در مخاطب تخاطب با قدر متیقن با امور خارجی متفاوت است پس قدر متیقن در مخاطب تخاطب با قدر متیقن در مقام استعمال فرق دارد مثل لفظ پلیس که متبادر به ذهن شامل کسانی استکه در چهاراه هستند اینا قدر متیقن در خارج است که متبادر به ذهن است اما قدر متیقن در مقام استعمال شامل تمام پلیس‌ها می‌شود حتی پلیسی که پشت میز نشسته و لباس شخصی نیز دارد پس بین قدر متیقن در مقام استعمال با قدر متیقن در مقام تخاطب متفاوت است
جسله 129 اصول 5. مقدمات حکمت که موارد آنرا بیان کردند که اول در مقام بیان باشد 2 قرینه بر خلاف نباشد 3 قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد زیرا در این مورد متکلم میخاهد تمام غرض خود را برساند که با این قدر متیقن فقط تمام این قدر متیقن را می‌رساند پس باید متکلم حکیم بدون قرینه و اینکه قدر متیقن در مقام تخاطب نیز نداشته باشد اطلاق گیری صحیح میباشد و مقصود متکلم مطلق میباشد اما اگر در مقام اهمال یا اجمال باشد یا متلکم حکیم نباشد اخلال به غرض حاصل می‌شود و اطلاق گيري صحیح نمیباشد و در ادامه استاد عبارت این موارد را خواندن و مقدمات حکمت را بیان کردند که توضیح آن نیز در جلسه قبل گذشت
اصول 5 بیان مقدمات حکمت : ۱. باید متکلم در مقام بیان باشد 2 . قرینه بر خلاف نباشد 3 . قدر متقین در مقام تخاطب نباشد. قدر متقین گاهی در وجود خارجی است یعنی اگه اسم مطلقی ب کار رود دارای افرادی است که در ذهن می‌آید به دلیل وجود خارجی افراد آن مثل اکرم العلما که شامل علمای اعلم نیز میشود دلیل این قدر متیقن به وجود خارجی افراد است و باید در مقام تخاطب قدر متقین باشد مثل شخصی سوال می‌کند و آن شخصی ک در مقام جواب است سوال سائل را لحاظ می‌کند و بین سوال کننده و سوال قدر متیقنی است مثل اکرم العلماء که علمایی که داخل سالن هستند راشامل می‌شود اما اختصاص آن به افراد داخل است که قدر متیقن آنرا اثبات می‌کند اما در خارج علما شامل شاخص علما میباشد و متبادر به ذهن علما درجه یک میباشد و این قدر متقین در مخاطب تخاطب با قدر متیقن با امور خارجی متفاوت است پس قدر متیقن در مخاطب تخاطب با قدر متیقن در مقام استعمال فرق دارد مثل لفظ پلیس که متبادر به ذهن شامل کسانی استکه در چهاراه هستند اینا قدر متیقن در خارج است که متبادر به ذهن است اما قدر متیقن در مقام استعمال شامل تمام پلیس‌ها می‌شود حتی پلیسی که پشت میز نشسته و لباس شخصی نیز دارد پس بین قدر متیقن در مقام استعمال با قدر متیقن در مقام تخاطب متفاوت است علی محمدیان
اصول 5. مقدمات حکمت که موارد آن بیان شد که :1. در مقام بیان باشد 2 . قرینه بر خلاف نباشد 3 . قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد زیرا در این مورد متکلم میخواهد تمام غرض خود را برساند که با این قدر متیقن فقط تمام این قدر متیقن را می‌رساند پس باید متکلم حکیم بدون قرینه و اینکه قدر متیقن در مقام تخاطب نیز نداشته باشد اطلاق گیری صحیح میباشد و مقصود متکلم مطلق میباشد اما اگر در مقام اهمال یا اجمال باشد یا متلکم حکیم نباشد اخلال به غرض حاصل می‌شود و اطلاق گيري صحیح نمیباشد علی محمدیان
جلسه ۱۲۸ و ۱۲۹ مقدمات حکمت: ۱_ متکلم در مقام بیان تمام مرادش باشد و اهمال و اجمالی در کلامش نباشد. ۲_ قرینه ای بر خلاف اطلاق نباشد. ۳_ در مقام تخاطب قدر متیقنی وجود نداشته باشد. در خصوص مقدمه اول باید گفت که مراد جدی متکلم ملاک نیست بلکه مراد متکلم صرفاً جعل قانون و قاعده کلی است. مراد از بیان در مورد مقدم اول بیان استعمالی است. قدر متیقن هم دوقسم است: الف) قدر متیقن خارجی ب) قدر متیقن در مقام تخاطب قدر متقین گاهی در وجود خارجی است یعنی اگه اسم مطلقی ب کار رود دارای افرادی است که در ذهن می‌آید ب دلیل وجود خارجی افراد آن مثل اکرم العلما که شامل علمای اعلم نیز میشود و دلیل این قدر متیقن به وجود خارجی افراد است و باید در مقام تخاطب قدر متقین باشد مثل شخصی سوال می‌کند و آن شخصی ک در مقام جواب است سوال سائل را لحاظ می‌کند و بین سوال کننده و سوال قدر متیقنی است مثل اکرم العلماء که علمایی که داخل سالن هستند راشامل می‌شود اما اختصاص آن به افراد داخل است که قدر متیقن آنرا اثبات می‌کند اما در خارج علما شامل شاخص علما میباشد و متبادر به ذهن علما درجه یک میباشد و این قدر متقین در مخاطب تخاطب با قدر متیقن با امور خارجی متفاوت است پس قدر متیقن در مخاطب تخاطب با قدر متیقن در مقام استعمال فرق دارد مثل لفظ پلیس که متبادر به ذهن شامل کسانی استکه در چهاراه هستند اینا قدر متیقن در خارج است که متبادر به ذهن است اما قدر متیقن در مقام استعمال شامل تمام پلیس‌ها می‌شود حتی پلیسی که پشت میز نشسته و لباس شخصی نیز دارد پس بین قدر متیقن در مقام استعمال با قدر متیقن در مقام تخاطب متفاوت است.
مقدمات حکمت۱متکلم درمقام بیان باشد ان هم بیان کامل۲قیدی برخلاف نباشد۳قرینه قدرمتیقن درمقام تخاطب نباشد اگراین مقدمات تمام باشد ازلفظ مطلق عموم استفاده میشود واگرمتکلم از ان عموم استفاده نکند،اخلال به غرض خودش حاصل شده است اگر گوینده لفظی رابگوید که عام باشد ومقدمات حکمتش هم کامل باشداما غرضش خاص باشد،خلاف حکمت است وازمولای حکیم همچنین کلامی صادرنمیشود
حسن قائمی جلسه 128 فصل مقدمات حکمت1متکلم درمقام بیان باشد2قرینه ای ذکرنشده باشد3قدرمتیقن درمقام تخاطب نباشد قدرمتیقن گاهی دروجودخارجی گاهی هم درمقام استعمال میباشد.که مابه مورد دوم کاری نداریم مثل کلمه پلیس که مطلق میباشد شامل همه پلیس هامیشودولی آنچه به ذهن میآیدپلیسی که دارای لباس سفیدهستش که قدرمتیقن خارجی میباشد
حسن قائمی جلسه129 متکلم درمقام بیان تمام مرادش باشدبه نحوی که اهمالی نباشد گوینده فردمتیقن تمام مرادمن است متکلم سخنی بگوید مقام بیان باشد قرینه ای نباشد قدرمتیقن درمقام تخاطب نباشد این نیشودمقدمات حکمت متکلم درمقام بیان باشد شرط اساسی میباشد
اصول ۵ مقدمه سوم از مقدمات حکمت این است که قدر متیقنی در مقام تخاطب وجود نداشته باشد در مقام تخاطب نه در خارج بلکه بین شنونده و گوینده قدر متیقنی وجود نداشته باشد در مقام تخاطب یعنی الان که دارد صحبت می کند این سخنش قدر متیقن دارد و نفس کلام به کمک قرینه مفید ثبوت حکم برای آن است مثلاً گوینده می‌گوید اکرم عالما که فرد یقینی آن مجتهد و فقیه است نه علمای غیر دینی در این صورت نمیتوان از کلام اطلاق گیری کرد هر چند به صورت کلی و در خارج لفظ عالم بر همه صاحبان دانش اطلاق میشود اما چون در مقام تخاطب به علمای دینی اطلاق میشود لذا نمیتوان اطلاق گیری کرد
سومین مقدمه از مقدمات حکمت این بود که قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد قدر متیقن گاهی در وجود خارجیست و گاهی در مقام استعمال است درست است وضع شده برای اعمیت ولی بعضی از افراد انسباق دارند فلذا شاید همین قدر متیقن در مقام استعمال قرینه بر عدم اطلاق و عدم شیوع و سریان شود و میشود اراده مقید شده باشد فلذا قابل اطلاق گیری نیست ۵
حسین فیض آبادی جلسه ۱۲۸ اما در این بحث مرحوم آخوند � بیان مقدمات حکمت می‌پردازند اولین شرط آن این است که متکلم باید در مقام بیان باشد اولین شرط آن این است که متکلم باید در مقام بیان باشد که دارای قرینه ای بر تاکید وجود داشته باشد شرط بعدی می‌فرمایید که مقدمات حکمت برای گرفتن اطلاق و معنای عمومیت مطلق لازم است و معنای عمومیت از لفظ مطلق لازم است و در ادامه باید گفت که قضاوت عقل بعضی اوقات در وجود خارجی �ر یک اسم مطلقی به کار برده شود این یک افرادی دارد که یقیناً و به ذهن می‌آید و علت این افراد یقینی به حسب خصوصیات خارجی آنها است و علت این افراد یقینی به حسب خصوصیات خارجی آنها است
حسین فیض آبادی جلسه129 اما باید در مورد مقدمات حکمت نیز می باشد که می فرماید اگر مقدمات تمام باشد و اسم جنس به کار برده شود و از آن شیوع را اراده نکنیم در انجام خللی وارد میشود که قابل سازگاری که قابل سازگاری نمی باشد لذا از این جهت میگوییم مقدمات حکمت این هست که متکلم حکیمی سخن بگوید بدون اینکه قیدی در آن باشد و یا این که در مقام بیان باشد فقط مشاغل هم در مقام تخاطب نباشد لذا با توجه به این که مراد گوینده یک امر خاصی اگر باشد این سازگار با حکمت و در مقام بیان بودن و لفظ مطلق به کار بردن و قرنین داشتن با حکمت سازگار نیست و باید گفت که اگر مقدمات حکمت تمام باشد و در اینجا شیوع را اراده نکرده باشد در اینجا خلال نیز وارد شده با حکمت سازگار نیست و باید گفت که اگر مقدمات حکمت تمام باشد و در اینجا شیوع را اراده نکرده باشد در اینجا خلل نیز وارد شده است
دانیال خداوردی خلاصه جلسه 128اصول۵ تاریخ 1400/1/30
هدایت شده از یاحسین
دانیال خداوردی خلاصه جلسه 129 اصول۵ تاریخ 1400/2/1
ج129 30./1/1400 طبق شماره گذاری درسامانه ادامه مقدمات حکمت: 3. قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد. مثلا مولا با عبد در مورد گوشت گوسفند صحبت می کنند، بعد می گوید اشتر لحما، در اینجا این انصراف به گوشت گوسفند پیدا می کند و نمی شود به مطلق تمسک کرد. قدر متیقن در مقام خارج، این است که هر مطلقی در خارج فرد شاخص دارد که قدر متیقن است و این مضر به اطلاق نیست و الا تمسک به اطلاق صحیح نمی باشد هیچ گاه، چون همیشه مطلق، فرد شاخص دارد.
اصول ۵محمد سلمانپور: اصول۵ جلسه ۱۲۸ مقدمات حکمت:قدر متیقن در مقام تخاطب دو نوع قدر متیقن داریم: قدر متیقن در مقام تخاطب قدر متیقن در خارج قدر متیقن در مقام تخاطب: شخصی از متکلم سوال می کند و متکلم سوال مخاطب را منظور می کند،می پرسد علما را اکرام کنم؟ متکلم می گوید بله ،البته علمایی منظور متکلم بوده که در آن اتاق نشسته بوده اند،این قدر متیقن در مقام تخاطب است و قرینه ای است که منظور متکلم همه علماء نبوده است و این قرینه مانع از اطلاق گیری می شود. محمد سلمانپور
اصول ۵ جلسه ۱۲۹ مقدمات حکمت: اگر متکلم سخنی بدون قید و قدر متیقنی در مقام تخاطب بیان کند،اگر قیدی نیاورده منظور متکلم مطلق بوده است و اگر قائل مطلق بودن لفظ نباشیم اخلال در غرض و مخالف حکمت است. قدر متیقن در مقام خارج: شخصی یک نفر را می گوید از علماست،ما نمی پذیریم و می گوییم طالب علم است اما هنوز عالم نیست شخص دیگری را می گوید عالم است ،ما نمی پذیریم می گوییم جهل مرکب دارد،یک نفر را می گوید عالم است ما می پذیریم و یک نفر هست که از هر کس بپرسیم می پذیرد که آن شخص عالم است مثل آیت الله سیستانی مصنف:قدر متیقن مهم نیست ،اگر مولا گفت اکرم العلماء ما باید همه را اکرام کنیم،چون اگر قدر متیقن در خارج منظورش بود ،حتما بیان می کرد. محمد سلمانپور
اصول۵.جلسه۱۲۹.مهدی زیرک.تاریخ۱۴۰۰/۲/۱ مقدمات حکمت. متکلم در مقام بیان. قرینه ای بر قید بعضی افراد نیاورده باشد قرینه ای قدر متیقن در مقام تخاطب نباشد کسی که این قرینه را ندارد میتوانیم اطلاق گیری کنیم. اگر مقدمات کامل باشد و عمل نشه اخلال ورزیده. اگر متکلم قیدی نیاورد مقصودش همان مطلق است. اگر در مقام اجمال بود یا احمال اینجا اشکالی ندارد. قدر متیقن در مقام خارج فایده ندارد. وقتی کسی میگوید اکرم العلما یعنی علما را اکرام کن بصورت مطلق. اگر مولا منظورش از اکرام علما علمای تراض اول است.