#گریه_پیامبر
◾️امّ فضل (دختر حارث) روایت کند :
روزی خدمت رسول خدا (ص) رسیدم و حسین_(ع)_ را در دامان آن حضرت نهادم ، اندکی بعد ، توجهش از من منصرف شد ، به ناگاه دیدم ، دیدگانِ پیامبر (ص) سیل آسا اشک می بارد‼️
گفتم:ای نبیّ خدا❗️پدر و مادرم به فدایت،شما را چه شده⁉️
فرمود : جبرئیل (ع) به دیدارم آمد و به من خبر داد که : امّتم به زودی این پسرم را می کشند.
گفتم : این را⁉️
فرمود : آری ، او (جبرئیل) قدری از تربت سرخش را نیز برای من آورد.
#ماه_محرم
📚برگستره کتاب و سنت ص ۱۷۳
✅کانال #پندنامه
http://eitaa.com/joinchat/2054750225Cbba925a3ed