نذر موی اکبرت هر چه پسر دارم حسین.mp3
9.52M
💠 اگه دوست دارید یه دل سیر برا #علی_اکبر حسین #گریه کنید
🔸حتما به این روضه گوش بدید🔸
🔹ماجراهایی رو تعریف میکنه و بعدش گریز میزنه به #روضه_علی_اکبر حسین که واقعا جیگر آدم رو آتیش میزنه....
🎤 با نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
سلام اقا جان ✋❤️
این روزها
درمورد عزاداری تو هر کسی چیزی میگوید ...
میگویند عزاداری در محیط های بسته انتقال می دهد
بگذریم ک کنکور و بانک ها و...محیطشان بسته است
قبول✅
میگویند
غذاهای نذری به هر صورتی که پخش شود انتقال می دهد
قبول✅
میگویند
طبل زدن و دسته راه انداختن انتقال می دهد چون مردم جمع میشوند
این هم قبول ✅
اما حسین جان ⁉️
بگذار این یک مورد را قبول نکنم 😔❤️
میگویند
سینه زدن برای تو به شش ها ضربه میزند و خطرناک است 😭
#ما_ملت_امام_حسینیم
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅ماسک زدن و سخن از کرونا در ترکمنستان ممنوع؛ کشوری که صفر بودن کرونا در آن تأیید شد!
✍پس از ماهها کشمکش و گمانهزنی درباره ترکمنستان که نخست گزارشگران بدون مرز و سپس رسانههای غربی دولت ترکمنستان را به دروغگویی درباره صفر بودن آمار کرونا در این کشور متهم کردند. سرانجام بازرسان سازمان بهداشت جهانی چند روز پیش پس از بازرسی مراکز درمانی این کشور تأیید کردند که آمار درگیری این کشور به بیماری موسوم به کرونا هنوز صفر است.
یا باید بازرسان سازمان بهداشت را دروغگو بدانیم یا علت این صفر بودن درگیری این کشور را بیابیم. نکته قابل توجه این است که دولت توتالیتر ترکمنستان هرگونه صحبت و خبر و هراس افکنی درباره کرونا را ممنوع و آنرا جرم دانسته.
ترکمنستان حتی ماسکزدن را جرم دانسته و بازداشت و مجازات میکند. و هرگونه فاصلهگذاری و انتشار وحشت را نیز ممنوع کرده!البته همانگونه که ماسک اجباری قبیح است، مجازات ماسک زدن در ترکمنستان نیز قبیح است.
🔻ولی نکته مهم ماجرا در این است که آیا وقتی جامعه را از غولی ساختگی به عنوان کرونا نترسانند و زندگی عادی باشد، و هرگونه سرماخوردگی و بیماری فصلی را کشنده و کرونا ندانند، و به تبع اسیر پروتکلهای کشنده نشوند روند جاری در ترکمنستان را تجربه نخواهند کرد؟
📚نکته: صحت این خبر را میتوانید از خبرگزاریهای مختلف پیگیری کنید.
☜【طب شیعه】
🍏 @tebshia20🌿
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّ حُسَینا؛
یعنی خدا به مقداری ما را دوست دارد که...
ما حسینشو دوست داریم .
چه قدر دوستش داریم؟
حاضریم چ قدر قدم برداریم در راه هدف امام حسین علیه السلام...
گریه ب تنهایی کافیه؟ ...
بودن تو همون روز عاشورا ی عده کوفی ک گریه میکردن برای امام حسین اما یاری نمیکردن آقارو !!
میدید دارن سنگ میزنن...
میدید دارن تیر میزنن...
میدید الشمر جالس علی صدره ...
اما ...
اما فقط گریه کرد !!!
گوش کن ...
هنوز ک هنوز است صدای هل من ناصر ینصرنی حسین در گوش تاریخ میپیچد...
حسین زمان را یاری کنیم با احیا #واجب_فراموش_شده
واجبی ک حسین برایش جان داد و اما ما ...
علی اکبر که به میدان رفت، یک تنه میمنه را به میسره آورد و دریای سپاه دشمن را به پیچ و تاب درآورد. در آن بازار آهنگری در میان معرکهی فولاد، دست و بازوی یداللهیاش، صنعتگری میکرد. هر ضربت شمشیر علی که پایین می آمد طنین لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّا باللَّه حسین(ع) بود که به آسمان می رفت. آنچنان برگریزانی به پا کرد که خلوتی و تُنُکی در شجرهی خبیثه پدیدار آمد.
تشنگی را بهانه کرد تا برای آخرین بار به دیدار آفتاب رود. سرمست از چشمهی خورشید به میدان آمد در حالی که رخساره برافروخته بود. تو گویی ابراهیم خلیلالرحمان (ع) بود که به منجنیق عذاب اندرافتاده و در آتش نمرودیان گرفتار آمده.
اشبهالناس به رسولالله (ص) به میدان رفته بود و گرد و خاک معرکه چون خوابید، دشت پر از پیمبر شده بود. چشم آفتاب از هزار تکّهی آینه مکدّر شد، آنگاه که نوهی حیدر کرّار، به سنگ و نعل و سنان، مکرّر شد. علی اکبر رفت تا بعد از او برای همیشه خاک بر سر دنیا شود.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
سلام یکی از آشنایام ما ..... یک آقای جوان کارمند بانک الان حدود ۲هفته هست که رفته تو کما ..... گویا کرونا گرفته بوده بهش که خبر میدن از شدت ترس این طوری میشه 😳😳
واقعا درست میگن ترس برادر مرگه
سلام خداقوت حاج آقا حسینی یکی از بستگانمون بعلت سکته مغزی به کما رفته اگر مقدور از عزیزان تنها مسیری بخواهید براشون دعاکنن. وامن یجیب بخونن.
#دلنوشته
بنام خدا
✨راز بوسه ی خنجر✨
نمیدانم چه رازیست در بوسه ی خنجر بر گلوی 72تن از زیباترین گلهای عالم 🌷که تمام هستی شان را در مقابلش باختند وبه معبود تقدیم کردند.
آری از تمام دلخوشیها وزیباییها ی این جهان چشم پوشیدندوزیبایی کربلا را به جان خریدند.
چه معامله ی زیبایست معامله ی معشوق با معبود!❤️
با قطعه قطعه شدن پیکرهای پاکشان 🥀.چه رازی بود در این قطعه قطعه شدنکه بانویی از تبار پاکیها در مجلس پر از عیش ابن زیاد با شهامت به پا خاست گویی حیدری دیگر است🌹 وگفت ما رایت الا جمیلا!🌹
اری ای پسر مرجانه !ای کوته فکر در چه فکری هستی؟ایا فکر میکنی که با پر پر کردن بهترین گلهای بهشتی میتوانی چند روزی در این دنیای فانی به خوشی بگذرانی؟وبر مسند قدرت زور وزرت تکیه دهی؟👑🔥
ایا عطر دلانگیز ان گل خوشبو که در مقابلت به ظلم وستم پر پر گشته را حس نمیکنی؟🥀اینها همه زیبایی است که مکر وفریب چشمانت را کور کرده و زیبایی ان را نمیبینی وعطر دل انگیزش هیچ گاه ترا وسوسه نخواهد کرد چون تو با دنیای لطیف ان گل بیگانه ای!😏😡
زیبایی دیگر جلوه نمایی میکند.پدری غنچه ی نو شکفنه اش را بر روی دستانش دارد ناگهان تیری سه شعبه بر گلوی نازک چون پر پروانه اش بوسه ای دیگر میزند 😔.بوسه ای با عشق!غنچه عشق بازی میکند و میخندد چون طناز ماهریست!😇اگر عشق بازی نبود پس چرا غنچه با ناز خندید؟💕 وزیبایی دیگر در کربلا ان سرزمین شور وعشق متولد میشود.🍃فرشتگان با بیتابی منتظر در اغوش کشیدنش هستند و غنچه ی زیبا با لبخند به معبودش دل میدهد .🌺🌸
ایا این عشق بازی نیست ؟زیبایی نیست؟وزیبایی عالم در کربلا خلاصه میشود...
فاطمه نوروزی از شاهرود
عرض سلام و وقت بخیر .عزاداری هاتون مقبول درگاه احدیت.
شعری رو تقدیم می کنم به پیشگاه باب الحوائج حضرت علی اصغر به امید گوشه چشمی.
عطش شهادت
آه ای رباب ز خیمه برون میا که من
با پیکر دردانه شهیدی آمده ام
اصلا شنیده ای که غرق به خون و کفن
قنداقه ای برای شش ماهه ای شود
وقتی شنید دلم از گلویش که گفت
باید شهید کربلا سیراب خون شود
اصلا دلیل گریه هایم عطش نبود
می خواستم روی دو دستت شهید شوم
کم نیستم من از دلیران هاشمی
احلی من العسل است این شهادتم
اینجا که هر یارتو شهید می شود
حیف است که فرزند تو بی نصیب شود
بابا بگو به مادرم از رنگ خون من
خوب است بداند که فرزندش دلیر شدست
غسلم مده با اشک های بی مثال گرم خود
آخر مگر غسل برایم واجب شدست
آه ای پدر مرا به آغوش مادرم ببر
مادر اگر نبیندم دلگیر می شود
زهراعسگری
تهران
~r:
🌷دلنوشته ای برای امام حسین🌷
⭐️🌷سلام برحسین سلام بر رفیق شفیقم
⭐️🌷آن روز که آمدم کربلا ودستم به ضریح مطهرتان رسید دیگر این دل بی قرار شد.
⭐️🌷حسین جان من اصلا 'خداوند 'دنیا وآخرت'اهل بیت. 'قرآن 'وحتی خودم راهم نمیشناختم.نمیدانم چراتاقبل ازاینکه باشما آشنا شوم اینقدر بیهوده زندگی میکردم.
⭐️🌷حسین جان راست گفتند که دردانه خدایی . زیرا دلم را بی قرار بی قرار کردی.
⭐️🌷حسین جان راه رسیدن به خدا ازطریق شماست.
⭐️🌷حسین جان شما یک رمز هستید رمز رسیدن به خدا.
⭐️🌷ازته قلبم باتمام وجودم دوستت دارم وهیچ جای دنیاجزکربلاکناروجودمطهرتان مرا آرام نمیکند.
⭐️🌷حسین جان دلم بی قرارتان هست.خداکند راست باشد آن جمله ایی که میگوید دل به دل راه دارد.
⭐️🌷الهی که جانم را درراه حق به عشقت تشنه لب واربااربا فداکنم.حسین جان
عباسی .شهرستان مرودشت
سلام
اینم هیئت حضرت رقیه روستامون که
تو منطفه روستای نمونه و عزاداری نمونه شده
هیئتی که حتی فرشهاشو مردم از خونه هاشون آوردن
•°o.O࿐◌🖤◌࿐•°o.O
✔️از همین لحظه تا صبح روز یازدهم محرم هرچه میتوانید برای سلامتی آقا امام عصر علیه السلام صدقه بدهید.
•°o.O࿐◌🖤◌࿐•°o.O
☔️@sedaybaran
بسم الله الذی هو مدبرالامور
....سینه ام تنگ است...سینه ام سنگین...و اندوهی بی پایان مرا در بر گرفته ..
.گویا تمام رنجهای جهان را یکجا در کام جانم ریخته اند...
...اندوه من بی رنگ است رها از هر تعلقی...اما اسیر رنگ و بوی کسی است که تمام دوست داشتنهای عالم پیش دوست داشتنش بیرنگ است... اندوهم آنقدر بی اندازه.... که زمین را و زمان رابا همه ی وسعتش تاب گنجایش آن نیست ...
اندوهم مقدس...اندوهم نور ...اندوهم عشق...اندوهم از جنس داناییست...اندوهم غصه غریبی دارد... و قصه ای بلند ...به درازنای ازل تا ابد
.اندوهم آشوب... اندوهم ویرانگر اما سازنده...اندوهم کوبنده اما دوست داشتنی...من اندوهم را به تمام شادیهای شیرین جهان نمی دهم...اندوه من اندوه تمام خوبان جهان است... اندوه من درآب ریشه دارد..و در تشنگی می روید...
اندوه من همیشه بیدار است...
اندوه من بر پشت زمین ...نه که بر آسمان ...نه بر ملکوت سنگینی می کند...
اسب در اندوه من شیهه می کشد و تشنگی هزار چشمه می رویاند....
اندوه من
بیابان در بیابان روشنی و سکوت... وادی وادی نور ..منزل منزل سلوک حقیقت است...
اندوه من گنجهای زمین را به سخره می.گیرد
اندوه من اندوه کوهی سترگ است و قله ای بلند که برای معبودش ذره ذره آب می شود و کم میشود و کم می شود آنچنان گم و کم و کوتاه که زیر نعل تازه اسبها جا میشود...آنچنان ذره ذره که در قالب تن نمی گنجد.... اندوه مردی که سرش بر نیزه ...تنش پاره پاره افتاده در بیابان بی یاور بی کس ... در غروبی غریب .. ..مردی از فرزندان آدم ..بلاکش رنجهای نیاکان وآیندگان زمین... ذبح اعظم خدا...
اندوه من برای حسین است ...
وارث آدم...وارث شیث و ادریس و نوح و ابراهیم...وارث موسی و عیسی
من بی تاب آن اسمم که ساکنان ملکوت خداوند در برابر شاهکار بی بدیلش سرخم کرده و کرنش میکنند...آن بلاکش ....آن با شکوه ...آن سترگی که مرگ باهمه ی جلالش پیش او زانو زد و در روزی شگرفتراز همیشه ی تاریخ ....
ساکنان عوالم بی پایان وجود را به میهمانی جانفشانی اش در برابر معبود دعوت کرد ...و فرشتگان در هبوطی بهت آور به تماشای شکوهش نشستند
..آری حسین اندوه من است و اندوه تمام رنج کشیدگانی که جستجوگر حقایقند...
حسین بی رنگ است...گرچه نامش همیشه درشطی سرخ... شناوراست...اما شگفتا از شکوه حماسه ی حسین...
..با دلها چه کرده ای ای بزرگمرد بی یاور ...شاهکار آفرینشی ای وامدار کربلای تو همه واماندگان وادی رستگاری... برباد دادی هرآنچه در چنته داشتی در برابر پروردگار...راضی به رضای خداوندگار...
حسین ای تن بلاکش توحید...ابلیسیان چه انتقامی کشیدند از پسر انسان... ..
بیزارم از همه آن کسانی که آماده شدند و آماده کردند تیغ و خنجر و اسب و لگام را...و تیغ برکشیدند بر فرزند رسول خاتم
...بر جگرتشنگان غمت تسلیت باد ای فدایی اسماعیل ...که خدا فرمود ...وفدیناه بذبح عظیم.... ...
..آه ای تعلقهای بی پایان دیدی حسین چگونه پابرسرشما نهاد و از تمام داشته هایش گذشت...
آه ای همیشه باشکوه... ...
براستی از کدام روزنه به کربلای پر بلای تو میتوان نگریست...
این سو جنود توحید و لشکر عقل و ادراک و دانایی . اما چه کم شمار... چه غریب... و چه اندازه آزاد
..آن سو گله ی ابلیس و جنود کج اندیش جهل..اما چه پرشمار و حریص ..چه دریده و بی ادب و چه اندازه در زنجیر چون درندگان ..
آه ای حسرت سرمدی ...
با کربلای حسین ...دو لشکر دربرابر هم صف بسته اند... و تو نمیتوانی بیطرف باشی...این سو سختی وتیغ و خنجر و تشنگی و بلا و ابتلا
آن سو زر و زور و فریب ریا و نیرنگ
.. این سو پدر و فرزند و برادر و خواهر و بستگانی اندک و یارانی کم شمار... اما محکم ..ستبر و مقاوم... آن سو بی وفایی و میهمان کشی و درنگ و شک و هوس...
آه ای فریب خوردگان تاریخ از گندم ری چه خبر...از دارالاماره ریا و دروغ و بوزینه های بی نسب چه خبر
...آه ای فریب خوردگان زقوم دنیا چشیدید طعم تلخ دروغ یزیدیان را اکنون و دانستید که دنیا بهیچ کدامتان وفا نکرد...
اما حسین درخشان تراز همیشه بر تارک عالم و وفطرت و عقول آدمیان می درخشد و فرزندش آن نام آور تورات و زبور و انجیل ذوالفقار علی دردست پادشاهی ممالک شرق و غرب و هفت اقلیم عالم را خواهد داشت...
...
تک۷.mp3
5.63M
تک: سید و مولا حسین
کربلایی امیر علی اکبری
مراسم عزاداری دهه اول محرم هیئت فدائیان مهدی(علیه السلام ) روز هفتم
گفتند: کرونا آمده عزاداری ها را محدود کنید . نه خانه و نه مسجد چون سقف دارند. مدام در گوشمان خواندند موج سوم در راه است موج سوم را دریابید. تا جایی پیش رفتند که ولی امرمان که می شناخت خبث ذاتشان را فرمودند: پروتکل های بهداشتی را رعایت کنید. چشم آقا به دیده منت رعایت می کردیم و می کنیم که شرط حسینی بودن ولایت پذیری است.
اما خطابم با شماست که عزای امام حسین را بر نمی تابید بروید و موج سوم را در هواپیماهاتان و در سواحل خزر جستجو کنید. ما را از موج سوم نترسانید ما امام سوم داریم.
خوب گوش کنید و ببینید و در تاریخ ثبت کنید:
اینجا ایران است ، شیعه خانه امام زمان است.ما رزق سالمان را از محرم و اشکهای از سر معرفتمان و از یا حسین گفتنمان می گیریم ما در محرم جان دوباره می گیریم. گمان نکنید با کرونا هراسی هیئت ها و مساجد تعطیل می شوند که اگر همین هیئتی ها و مسجدی ها در کنار کادر درمان نبودند همان موج اول کارتان را یکسره می کرد.
اما راست است که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد به کوری چشم دشمنان امسال تمام خیابان های ایران را حسینیه می کنیم . ان شاءالله این محرم آخرین محرم عصر غیبت است ...
نمی دانم این شب ها بر غربت حسین اشک بریزم یا بر غریبی فرزندش مهدی صاحب الزمان . هنگامی که زیارت عاشورا می خوانم و لعن میکنم یزید و یزیدیان را چهار ستون بدنم می لرزد نکند یزیدی زمان باشم... نکند نشنوم ندای هل من ناصر ینصرنی امام زمانم را همچون آنانی که نشنیدند هل من ناصر ینصرنی امام زمانشان حسین را. اشک می ریزم بر مظلومیت علی اصغر و بی تابی رباب. اشک می ریزم بر بدن ارباًاربای علی اکبر و می گریم بر دستان بریده عباس می گریم و می ترسم نکند خالی کنم پشت مسلم زمانه ام را نکند گریه ام تنها از سر دلسوزی باشد همچون شامیان و کوفیانی که نظاره گر حادثه کربلا بودند و تنها اشک ریختند و بس...
حسین (ع) دلسوزی نمی خواهد معرفت می طلبد خدایا اشک از سر معرفت نصیبمان فرما
#دلنوشته