📘 خودکُشی، توهّمِ یک پایان
▒ Suicide, The Illusion of an End ▒
✍️ لئو شاهوفسکی
◾️ ❸❻ صفحه
🔺 ناشر: ╢ ردِّ شبهاتِ مُلحدین ╟
#خودکشی، یکی از اصلیترین عللِ مرگ در جهان و یکی از بزرگترین بدبختیهایِ عصرِ مادِرن (Modern) است و هر ساله قطعِ نظر از خودکُشیهایِ ناموفّق، جانِ حدودِ یک میلیون انسان را میگیرد که بیشترشان از طیفِ جوانان هستند. نومیدی در عصرِ جدید، در زندگیِ تکتکِ انسانها مشهود است. غلبهیِ نومیدی و یأس و پوچی بر بشر همان چیزی است که آنرا در جنبشهایِ فیلاسوفیکالِ سدهیِ نوزدهم و بیستم «#نیهیلیسم (Nihilism)» نامیدهاند که در مقابلِ آن مکتبِ «#اگزیستانسیالیسم (Existentialism)» است. نیهیلیستها و اگزیستانسیالیستها در مغزِ عقیده، شباهتهایِ فراوانی با یکدیگر دارند و معتقد بودند که جهان ذاتاً تُهی از هرگونه معنیای است. تنها تفاوتِ بنیادین آن است که هستیگراها میخواهند معنایی برایِ زندگانی بیافرینند و این معنا را به تکتکِ انسانها از زمانی که چشم میگشایند محوّل کردهاند. از پرچمدارانِ معروفِ اگزیستانسیالیسم میتوان ژانپُل #سارتر (Jean-Paul Sartre) و فریدریش #نیچه (Friedrich Nietzsche) و سورن #کیرکگارد ( Soren Kierkegaard) و مارتین #هایدگر (Martin Heidegger) و کارل #جاسپرز (Karl Jaspers) و فیودور #داستایفسکی (Fyodor Dostoyevsky) را نام بُرد. عدّهای آلبر #کامو (Albert Camus) را نیز یک اگزیستانسیالیست مینامند. کامو باورمند بود که انسانها برایِ جلوگیری از خودکُشی، باید حتماً معنا داشته باشند. وی میگوید:
“The literal meaning of life is whatever you're doing that #prevents you from killing yourself.”
«معنایِ واقعیِ زندگی، انجامِ هر کاری است که مانعِ آدمی از خودکُشی میشود.»
نیچه نیز در موردِ معناآفرینی برایِ زندگانی میگفت:
“A man he knows the “#Why” for his existence, will be able to bear almost any “#How”.
«انسانی که 'چراییِ' زندگیاش را بِداند، تقریباً با هر 'چگونگیای' میسازَد.»
تعریفِ سارتْر نیز این بود که انسان هیچ است و زمانی معنا پیدا میکند که خود صفاتی برایِ خود کسب کند و خود را از «#هیچ» به منصهیِ «#وجود» بَرنشانَد و اینْ انسان است که خصوصیّاتش را بنا بر تصمیماتی که میگیرد و انتخابهایی که دارد اخذ میکند. سارتْر، انسان را دارایِ ارادهیِ آزاد میدانست، بِدین معنا که هر شخصی میتواند تفکّر و تأمّل کند و سپس نتیجهگیری و تصمیم و عمل را بِکار بندد و هر انسانی متعهّد به مسئولیّتهایش باشد.
ولی #نیهیلیستها باور داشتند که زندگی سراسر پوچ و بیارزش است و این حیات به کسی رویِ خوش نشان نداده و همه در سقوط و پستی و پوچی هستند. آنها میگفتند که برایِ پایاندادن به این زندگیِ پوچ #یا باید خودکُشی کرد، #یا اینکه کاملاً با بیمعنایی زندگی را طِی نمود. راهِ سوّمی را اگزیستانسیالیستها پیشنهاد دادند #تا بشریّت معنایی مصنوعی اعم از دین و و معنویّت و شادی و آرامش و... برایِ خود بیافریند، در عوض نیهیلیستها حتّی تلاش برایِ معنابخشیدن به زندگی را نیز پوچ میدانند.
ذهنِ بشرِ جدید در یک هزارتویِ پیچدرپیچ و غامض زندانی شده و انسانها خود را به دیوارههایِ نامرئیِ آن میکوبند. ونگوگ، نقّاشِ اکسپرسیونیستیِ هلندی در نقّاشیای با نامِ Prisoners' Round (=حلقهیِ زندانیان) در زمانِ افسردگیاش، چنین فضایِ وحشتناکی را ترسیم کرده که نهایتاً خودش نیز با چکاندنِ ماشهیِ اسلحه در سینهاش، قربانیِ جهانِ #بیعاطفهیِ امروزین شد...
در رسالهیِ زیر، به انواعِ خودکُشی و عللِ نومیدی و پوچی اشاره شده است.
عباراتِ کلیدی:
#مکتب_فرانکفورت | #ازخودبیگانگی | #ناامیدی | #خودکشی | #جنگ |#سربازی | #کاپیتالیسم | #فقر | #پوچی | #بورژوازی | #زنان | #داف | #فوتبال | #انتخابات | #تنهایی | #ناسیونالیسم
🔞 توجه: مطالعه این کتاب برای افراد زیر هجده سال مناسب نمیباشد.
http://download1655.mediafire.com/hnxhfs7zawbg/hquromj5jezaqvq/Suicide+Asli.jpg
⟹⟶⟶⟶⟶⟶⟶⟸