🔴 شوخی صادرات غیر نفتی در اقتصاد
✍🏻 #مهران_ابراهیمیان در #جوان نوشت
🔰وقتی از اقتصاد مقاومتی سخن گفته میشود به معنای فاصله گرفتن از وابستگی به درآمدهای نفتی و تولید درون زای بروننگر است. شاید این جمله یکی از بهترین جملاتی است که بهرغم تلاشهای خصمانه برای لوث و ناکارآمدکردن این واژه در سالهای اخیر به ادبیات اقتصادی کشور افزوده شدهاست. با این حال هیچگاه این جمله ناب از تعریف اقتصاد مقاومتی مانند تعریف اقتصاد و مدیریت منابع در کشور جدی گرفته نشدهاست.
🔺ایراد کار و نقطه تأسفبار زمانی عیانتر میشود که اقتصاد ما بر خلاف همه ادعای اقتصاددانان و دولتمردان به شکل عجیبی متمرکز بوده و در سالهای اخیر دولت به تنهایی میتوانسته در این خصوص تصمیمسازیهای جدی و ایجاد زمینه برای تولید درونگرای بروننگر داشتهباشد، اما ترجیح داده تا به جای اصلاح ساختارها و بهبود محیط کسب و کار بر برجام متمرکز شود و اقتصاد مقاومتی و یا به عبارت بهتر کاهش اتکا به درآمدهای نفتی و تولید دارای مزیت رقابتی در بازاهای جهانی را نادیده بگیرد و انجام امور روزمره را به جای اقتصاد مقاومتی جا بزند.
🔹نگاهی به ترکیب این روزهای صادرات کشور که دولت مدعی کاهش نقش درآمدهای نفتی است نشان میدهد توسعه صادرات غیرنفتی و کاهش وابستگی به نفت بیشتر شبیه شوخی است، زیرا هم اکنون در حدود ۶۰ درصد صادرات مربوط به میعانات گازی و پتروشیمی است که با حداقل فرآوری در حال صادرات هستند. این نوع صادرات به معنای صادرات مستقیم انرژی ارزان و مواد هیدرو کربوری مفت است که در عمل نیروی انسانی یا تکنولوژی بومی کمترین نقشی را در صادرات ایفا میکند.
🔸از همینرو است که رهبری در سخنرانیهای اخیر خود به وضوح از دولت میخواهد تا نسبت به راهاندازی صنایع پاییندستی و جلوگیری از خامفروشی اقدامات عملی بکند و فرصت باقیمانده دولت از عمر دولت را نیز کم نمیدانند.
🔹اما این تمام ماجرا نیست زیرا در بخش باقیمانده ترکیب صادرات نیز میتوان به وزن سنگین صادرات مواد معدنی خام توجه کرد که در آن حوزه نیز با حداقل فرآوری در حال انجام است. بدیهی است که این بازار هم چندان نمیتواند چشماندازی دائمی و مثبت در بازارهای جهانی داشته باشد. به علاوه حداقل فرآوری و ایجاد جذابیت در محصولاتی مانند سیمان و فولاد در واقع همان صادرات یارانه معادن ارزان و انرژی ارزان است که در اختیار بخش تولید نمایی قرار میگیرد که از مواهب انرژی ارزان بهره میبرند و یارانههای انرژی را صادر میکنند.
🔺اما وضع بخش دیگری که متأسفانه بر خلاف تصور، به نام تولید صادرات محور و به اسم بخش خصوصی فعال به شمار میروند، از اینها نیز بدتر است. در این قشر از صادرکنندگان که همواره خود را طلبکار حاکمیت میدانند علاوه برانرژی و نیروی کار ارزان از نوع خاصی از یارانههای غیر مستقیم نفتی بهره میبرند که کمتر به آن پرداخته شدهاست.
🔹این گروه از محصولات که معمولاً اثرات زیادی هم در سبد معیشتی مردم دارند، معمولاً با ورود صادرکنندگان یا تولیدکنندگان قلابی هر بار یکی از بازارهای مصرفی کشور را تحتالشعاع خود قرار میدهند و قیمتها را برهم میزنند. آنها از مواد اولیه وارداتی استفاده میکنند که معمولاً کالاهای واسطهای (مواد اولیه) کارخانجاتشان از محل درآمد فروش نفت و تخصیص یارانههای دولتی تأمین میشود.
🔺کالاهایی مانند آرد، دان مرغ، خوراک و داروهای دامی، روغن، کاکائو و قهوه، شیر و شکر که همگی برای کاهش فشار به اقشار دهکهای پایین از یارانههای سنگین بهره میبرند در نهایت با فرآوریهای ساده در قالب لبنیات، شکلات، فرآوردههای گوشتی (مانند کالباس و سوسیس) صادرات مجدد میشوند. به عبارت بهتر این گروه یارانههای انرژی، یارانههای مواد اولیه ارزان وارداتی را با استفاده از نیروی انسانی ارزان تلفیق میکنند تا هم گرانی را به ارمغان بیاورند و هم منابع نفتی را دوباره با قیمت ارزانتر برای منافع خود صادر کنندکه به نظرجزو بیمنطقترین فعالیتهای اقتصادی کشور است. جالبتر آنکه برخی از همین تولیدکننده نماها در سال گذشته حتی حاضر به طی چنین پروسههایی هم نشدند و ترجیح دادند که یارانه ارزی کالاهای وارداتی را بدون واردات کالاهای واسطهای در بازار آزاد بفروشند و راحتتر پول در بیاورند.
💢با این اوصاف آیا این اقدامات تولید درونزای بروننگر است یا باید از اساس به دنبال تعریف جدیدی از تولید باشیم که مثلاً هر عرضهکننده لوازم خانگی، خود را تولیدکننده نداند و هر صادراتی را صادرات ایرانی ندانیم و با ایجاد محیط مناسب برای مولدان واقعی مانع از رانتخواری با نامهای قابل احترام «تولید» و «صادرات» شویم.