eitaa logo
تحلیل استراتژیک سینما
83 دنبال‌کننده
154 عکس
25 ویدیو
2 فایل
در این کانال سینما مورد بررسی تحلیلی قرار می‌گیرد ارسال پیام @Choopanianma
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل استراتژیک سینما
تحلیل تله‌فیلم صبحانه با زرافه‌ها بخش اول از دو بخش تِلِه‌فیلم صبحانه با زرافه‌ها داستان پیردامادی است که در شب عروسی‌اش به دلیل مصرف مواد مخدر استنشاقی اوردز می‌کند لذا توسط دوستان لا‌ابالی‌اش جهت درمان به خارج از مکان مراسم عروسی برده می‌شود ، نهایتاً پس از کش و قوس‌های فراوان این داماد  توسط برادر عروس به قتل می‌رسد ماجرا تکرار بدون تغییر سروش صحت در یک تله‌فیلم دیگر است که با همکاری دوستان سر از پرده عریض سینما درآورده است در سینما اصطلاح خودش را تکرار کرده است بیشتر در مورد نابازیگران بی‌استعداد در تغییر نقش استفاده می‌شود مانند مهران رجبی , مریم امیرجلالی و نسرین مقانلو ... کسانی که در میانسالی بصورت اتفاقی سر از تلویزیون و سپس از سینما درآورده و فقط خودشان را تکرار می‌کنند سروش صحت هم از همین‌گونه است یعنی فانتزی‌نویسی بی‌استعداد که فقط کادر کوچک تلویزیون را می‌شناسد و داستانک‌های بی‌مایه خودش را مرتباً  در زیرآسمان شهر ، ترش و شیرین، ساختمان پزشکان ، پژمان و لیسانسه‌ها تکرار و تکرار کرده است و متأسفانه مسؤولین نابغه گذشتۀ صدا و سیما نیز برایش صوت و جیغ و هورا می‌کشیدند، کف می‌زدند و کف می‌کردند همه دیدیم که سروش صحت در سه فصل سریال هجو لیسانسه‌ها هیچ ابداع و یا پیشرفتی در داستان دو واژه‌ای مشکلات خواستگاری (بخوانید شروع رابطه با جنس مخالف) ایجاد نکرد بعبارتی  لیسانسه‌ها در کل و در اجزاء اصلاً قصه نداشت و این بی‌داستانی در سریال پژمان ، ساختمان پزشکان و سایر آثارش تکرار شد برگردیم به تله‌فیلم صبحانه با زرافه‌ها به دو دلیل صبحانه با زرافه‌ها فیلم قابل پخش بر پهنه دیوار نقره‌فام سینما نیست دلیل اول کارگردانی تلویزیونی این کار است که فیلم‌برداری  ، نورپردازی ، طراحی صحنه ، بازی‌گردانی و صدابرداری حتی در سطح استانداردهای برودکست تلویزیون هم نیست چه رسد به مدیوم سینما این مدل کاردستی تصویر‌متحرک را فقط می‌توان در اَن‌بوه کارهای فضای بی در و پیکر شبکه نمایش خانگی دید همچون سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره از همین ناکارگردان که بدرد تماشا در کادر کوچک گوشی موبایل مجهز به هندزفری می‌خورد دلیل دوم روایت‌گری این تله‌فیلم است که اصلاً و ابداً در چارچوب روایتگری جاافتادۀ صدسال سینمای قصه‌گوی ناطق نیست به طوری که نه اصول سه‌پرده‌ای سینما در آن حفظ شده ، نه نقاط اوج فراز و فرود ، نه قهرمان و ضد قهرمان و نه باقی قضایا که تو گویی این دیگر چه میوهٔ نارسیده‌ای است بیش از نود درصد تله‌فیلم صبحانه با زرافه‌ها در فضای بسته استودیویی فیلم‌برداری شده است که باز از این مقدار حجم زیادی از داستان در شب و با نورپردازی مصنوعی به تصویر کشیده می‌شود  و این یعنی عدم سینما ، یعنی تله‌فیلمی در سیاق تله‌تئاتر تله‌فیلم صبحانه با زرافه‌ها یک پی‌رنگ ضعیف دارد با موضوع بخشش از نوع گذشتن از حقوق خویشتن که لازمه زندگی بدون تهدید طبقه کارگر با قشر زالووار سرمایه‌دار است همچنانکه در این تله فیلم هم شاهد زندگی آرام یک سرمایه‌دار بنزسوار (شاهین با بازی بیژن بنفشه‌خواه ) با سه دوست از طبقه پایین هستیم  ( پویا و مجتبی و رضا  با بازی هوتن شکیبا و بهرام رادان و پژمان جمشیدی ) که در پایان دو نفر از طبقه پایینی‌ها به ناچار محکوم به مرگ می‌شوند آن هم با وجود پزشکی از طبقه سرمایه‌دار ، دقیقاً طبق قانون بقا و فنای سینمای لیبرالیستی هالیوود که ضعیفها و سیاه‌پوستان در پایان فیلم از بین رفته‌اند اصولاً سروش صحت بلندگوی مکتب اخلاقی لیبرالیسم است و مفاهیم ارتباطات اجتماعی این اتمسفر را در کارهای مبتدیانه‌اش جار می‌زند همچنانکه وی در برنامه تلویزیونی کتاب‌باز نیز عموماً  کتابهای انگیزشی سازگاری با شرایط موجود را تبلیغ می‌کرد ،  یعنی بساز چون همینی که هست ، خلاصهٔ روان‌شناسی زرد تله‌فیلم بدون داستان صبحانه با زرافه‌ها نتیجه‌گرا نیست ، انگیزشی هم نیست بلکه فقط با دیالوگ‌های هزل و سخیف جنسی فعل قهقهه را در مخاطب ایجاد میکند به منظور تنظیم تنفس یا یوگای خنده متأسفانه و با عرض پوزش زن در این تله‌فیلم فقط کالای جنسی است که توسط مردان مصرف می‌شود دنیای مینی‌داستانهای سروش صحت دنیای تلاش برای ایجاد رابطه با جنس مخالف (زن) است همچنانکه زیگموند فروید پیامبر خودخوانده غرب وحشی ، تمام دنیای انسانی را در همین  تک‌موضوع خلاصه کرد این دنیا همان زوتوپیای زندگی حیوانی بشر (حیوان ناطق ) در تمدن جعلی غربی است که فرسنگ‌ها از دنیای انسان در شرق متمدن و علی‌الخصوص تمدن ایران اسلامی فاصله دارد به اندازه فاصله بین ارض تا سماء
تحلیل استراتژیک سینما
بخش دوم از دو بخش نکتهٔ دیگر بازی هادی حجازی‌فر ایفاکننده نقشهای متنوع دفاع‌مقدسی در این تله‌فیلم بجای یک پزشک زن‌ذلیل الکلی است همه می‌دانیم که این نوع تغییر فاز صدوهشتاد درجه‌ای پذیرش نقش برای یک هنرپیشه ژانر ارزشمند دفاع مقدس  تخریب شخصیتهای قهرمان‌گونهٔ شکل گرفته در ذهن مخاطب است حتی در خود غرب نیز جایگاه نقشهای قبلی در ذهن مخاطبان را که توسط یک هنرپیشه شکل گرفته حفظ می‌کنند بعنوان نمونه تام‌کروز هنرپیشه استراتژیک‌ترین فیلمهای هالیوود همچون عملیات غیر ممکن  و تاپ‌گان در نقش آدمهای منفی و ضعیف ظاهر نمی‌شود جای آن دارد که مسؤولان فرهنگی به پاسداشت سرمایه تمدنی بجای مانده از بزرگان ادب و فرهنگ این مرز و بوم همچون رودکی ، مولوی ، سعدی ، حافظ و فردوسی تا نیما یوشیج ، سهراب سپهری و شهریار در مقابل این قلم‌های هرزه سیاست مستحکمی اتخاذ کنند چرا که این‌گونه ادبیات نازل ذائقه مخاطب ایرانی را تضعیف و خوارپسند می‌کند
تحلیل استراتژیک سینما
تحلیل فیلم آقای کلاین ۱۹۷۶ کارگردان جوزف لوزی به تهیه کنندگی آلن دلون ساخت فرانسه فیلم آقای کلاین ماجرای مردی مسیحی به نام رابرت کلاین است  که به خاطر شباهت اسمی با یک فرد یهودی مورد تعقیب پلیس فرانسه که نماینده گشتاپو است قرار می‌گیرد وی به همین دلیل در جستجوی مرد هم نام خود یعنی رابرت کلاین بدلی می رود تا اینکه سر از قطار اخراج یهودیان از فرانسه در می‌آورد فیلم آقای کلان یک تصویر تمام عیار از یک یهودی منفور در یک کشور اروپایی یعنی فرانسه است فیلم آقای کلاین شعار نمی‌دهد ، پرحرفی نمی‌کند بلکه تماماً تصویر و سینمای محض است یک فیلم تمام عیار فرانسوی است اگرچه جوزف لوزی آمریکایی آن را کارگردانی کرده است ولی به شدت از مکتب سینمای اصیل فرانسه تبعیت می کند بازی درخشان آلن دلون باعث می شود که مخاطب آهسته آهسته خود را در وسط ماجرا ببیند و هر لحظه خودش را جای شخصیت اصلی که دچار یک مخمصه ناخواسته شده بگذارد مخمصه ای که یک فرد یهودی فقط به دلیل تشابه اسمی برای او درست کرده است و یا شاید اسم و هویت او را دزدیده است ماجرا از زمانی شروع می شود که یهودیان ساکن فرانسه اشیا گران قیمت خود را حراج می‌کنند تا آن کشور را از ترس غربالگری فراگیر در اروپا ترک کنند در این میانه یک فرد غیر یهودی به نام رابرت کلاین با بازی آلن‌دلون که دلال اشیا عتیقه است فقط به دلیل تشابه اسمی یهودی انگاشته می‌شود او کنجکاوانه دنبال بدل خودش یعنی رابرت کلاین یهودی می‌گردد البته با سرنخ هایی که شخص بدلی برای او می‌فرستد رفته رفته ما و آقای کلاین مسیحی متوجه می‌شویم آن فرد یهودی مردی فرصت‌طلب و زن‌باره است که از یک سو با زنان متأهل و ثروتمند رابطه عاشقانه برقرار می‌کرده و از سوی دیگر دختران فقیر زیباروی را به دام می‌انداخته است در هر دو حالت آنها را رها کرده و باعث افسردگی و نابودی آنان می‌شود در قسمتی از فیلم آقای کلاین ما با زن متأهلی آشنا می‌شویم که گویا احساساتش بازیچهٔ رابرت کلاین یهودی شده است ، این زن که خود از اشراف یهودی است، هوسبازانه دنبال مردان خوش‌قامت است کارگردان فیلم آقای کلاین با این تکه داستان به ما می‌فهماند که خیانت و هوسرانی در بین زن‌های یهودی امری رایج است فیلم برای آنکه ما را با عمق سیاه شخصیت بدلی یعنی رابرت کلاین یهودی آشنا کند پای سگ او را به میان می‌کشاند که بی رحمانه در خیابان‌ها رها و سرگردان شده است ، سگی زیبا از نژادی اصیل سگ رها شده به سرعت با رابرت کلاین اصلی انس می‌گیرد و بسیار وفادارانه پا به پای او تا خانه‌اش قدم می‌زند گویی او هم مانند دیگران قربانی این فرد خبیث است در ادامه ، فیلم ما را به آپارتمان بسیار کثیف رابرت کلاین یهودی می‌کشاند جایی که بیشتر شبیه یک خوک‌دانی است تا منزل، دخمه ای برای سوء استفاده از زنان بی‌گناه ، و این را کارگردان چقدر هنرمندانه با نمایش یک لنگه چکمه سفید زنانه به تصویر می‌کشد لنگه چکمه‌ای سفید که گوشه‌ای افتاده و رابرت کلاین مسیحی ترجیح می دهد آن را داخل کمد و دور از انظار قرار دهد ، نشانه ای از معصومیت زن بی‌گناه اروپایی که مورد سوء استفاده یهودیان سازمان‌یافته قرار می‌گرفته است گویی گرگی زنی را بلعیده و فقط یک لنگه چکمه‌ از وی باقی مانده است فیلم تلاش دارد تا مسئله نفرت اروپاییان از یهودیان را موشکافانه به تصویر بکشد فیلم آقای کلاین این مسأله را تبیین می‌کند که اگر در جنگ جهانی دوم ارتش آلمان به همکاری داوطلبانه دولتهای اروپا یهودیان سازمان یافته یا همان صهیونیستیهای اروپا را به سمت شرق گسیل داشت دلیلش فقط و فقط به خاطر رذالت اخلاقی خود آن یهودیان بود و نه چیز دیگر چرا که مذهب و مسلک به انحراف کشیده‌شده‌شان به آنان تلقین کرده بود فقط یهودیان انسان‌اند و دیگران حیواناتی انسان‌نما بوده که در خدمت یهودیان می‌باشند فیلم آقای کلاین به زیبایی و البته محتاطانه  رفتار آدمی با این عقاید افراطی را به نمایش می‌گذارد اگرچه حتی یک بار هم چهره این فرد یهودی را نمی‌بینیم در انتها رابرت کلاین مسیحی با اصالت فرانسوی که به اشتباه توسط پلیس فرانسه بازداشت شده به دنبال رابرت کلاین یهودی سوار قطار اخراج یهودیان از اروپا می‌شود این پلان نهایی استعاره‌ای زیبا از این مطلب است که فرانسه و در اصل اروپا در جنگ جهانی دوم قربانی اعمال جنایتکارانه یهودیان سازمان یافته و بزهکار یعنی صهیونیستها شدند
هدایت شده از N.M
38.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 اختاپوسی با شش بازو 🔻 موساد جنگ اطلاعاتی‌اش را با سینمایش به رُخ میکشد! سازمان اطلاعاتی ۸۵ میلیونی با روش کار این اختاپوس صهیونی باید آشنا شود. @StrategicNews_ir
تحلیل استراتژیک سینما
تحلیل فیلم گوبلز و پیشوا ۲۰۲۴ کارگردان یوآخیم آلانگ ساخت آلمان و اسلواکی فیلم ماجرای به هم پیوستن هیتلر و دکتر گوبلز مثلاً مغز متفکر تبلیغات آلمان نازی است که ظاهراً اتحاد این دو نفر باعث حمایت مردم اروپا از طرح اخراج یهودیان تا آخرین لحظه جنگ جهانی دوم شد این فیلم انگیزه هیتلر را از آغاز جنگ دوم جهانی همانا اخراج یهودیان سازمان‌یافته یعنی صهیونیست‌ها از کل اروپا فرض می‌کند و این فرضیهٔ صحیح را تا آخر جنگ در پیش چشم هیتلر قرار می‌دهد فیلم آلمانی گوبلز و پیشوا یک اغراق هدفمند است داستان فیلم ظاهراً می‌خواهد بگوید که اگر در جنگ جهانی دوم یهودیان آنچنان در اروپا منفور شده بودند که در اخراج آنان مردم و مسئولین اروپایی با ارتش آلمان نهایت همکاری را داشتند دلیلش فقط نبوغ دکتر گوبلز معاون تبلیغات هیتلر در سیاه‌نمایی یهودیان بوده است، آن هم با استفاده از فیلم و سینما و تبلیغات و نه چیز دیگر یعنی فیلم می‌خواهد بگوید گوبلز عامل اصلی ایجاد تنفر از یهودیان در کل اروپا بوده است و الّا یهودیان انسانهایی مظلوم و سر‌به‌زیر بوده و هیچ آسیبی به کسی نمی‌رسانده‌اند ولی این گفته را چنان با تکنیک های سینمایی و تصویری اغراق آمیز مطرح می‌کند که برای توی مخاطب این سوال پیش می‌آید که چگونه ممکن است چهار تا فیلم و سخنرانی و روزنامه بتوانند کل اروپا را همدست هیتلر در اخراج یهودیان کنند ؟ یکی از دلایلی که می‌توان پی به اغراق تعمدی فیلم برد انتخاب هنرپیشه نقش دکتر گوبلز و بازی بسیار هنرمندانه وی در نشان دادن بی استعدادی و فرصت طلبی دکتر گوبلز واقعی است این بازیگر و بازی دقیق او مخاطب را به شک می‌اندازد که یک‌چنین آدم ضعیف‌النفسی چگونه میتواند چنان قدرت تبلیغاتی را در کل اروپا در طی سالهای جنگ دوم جهانی مدیریت کند؟ فیلم با اغراق بیش از حد در طرح داستانِ تاثیر گوبلز بر اروپاییان در اخراج یهودیان ، مخاطب را نسبت به کل این افسانه دچار تردید می‌کند که به راستی نکند خود یهودیان رفتاری منزجرکننده و آسیب‌زا داشته‌اند که با اولین جرقه همه آحاد مردم دست به دست هم داده‌ تا آنان را از اروپا به سمت شرق دیپورت کنند این فیلم در دفاع بسیار اغراق آمیزش از تئوری تاثیر گوبلز بر ایجاد تنفر از یهودیان ، انسان را یاد این جمله دکتر شریعتی فقید می‌اندازد که اگر می خواهید حقیقتی را خراب کنید خوب به آن حمله نکنید بلکه بد از آن دفاع کنید و فیلم آلمانی گوبلز و پیشوا چه هنرمندانه حقیقت‌نمای جعلی قربانی بودن یهودیان را به سخره گرفته است
قاتل هر روز و هر شب جان انسانهای بی‌گناه را می‌گیرد و هر روز و هر شب پیشنهاد جدیدی برای خندیدن دارد به‌راستی چرا و چگونه این هم‌آهنگی رخ می‌دهد؟ پی‌نوشت : سالهای آخر دوم مملو از فیلمهای مستهجن شده بود که ناگهان مردم سینما را کردند
تحلیل استراتژیک سینما
تحلیل فیلم حضور ۱۹۷۹ کارگردان هال اشبی ساخته آمریکا بازیگران نقش اول مرد و زن : پیترسلرز شرلی مک‌لین داستان فیلم داستان فیلم دربارهٔ چَنس، باغبانی فاقد هویت و شناسایی است که هرگز پایش را از خانه‌ای که در آن باغبانی می‌کرده‌است بیرون نگذاشته و دنیای خارج برای او تنها از دریچه تلویزیون معنا دارد. بعد از مرگ صاحبخانه، چَنس به اجبار از خانه بیرون می‌رود و طی دورانی تا حوادث ریاست جمهوری آمریکا پیش می‌رود فیلم حضور واقعیت بی‌پردۀ عمق حماقت و بلاهت سردمداران کشور آمریکاست فیلم کمدی درام حضور ، دو لایۀ پنهان و آشکار آمریکا را به تصویر می‌کشد و آنها را احمق های درجه یک جلوه می‌دهد، احمق هایی که یک هالوی به‌تمام معنی را به عنوان آدمی فرهیخته و اندیشمند باور می‌کنند و او را چنان بال و پر می‌دهند که می‌شود گزینه اول شورای فراماسونی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا فیلم حضور می خواهد بگوید که کشور آمریکا مملو از آدم هایی زودباور است که به راحتی فریب یک آدم بی‌سواد و کندذهن را می‌خورند، آدمی که کم‌حرفی او تنها محافظ عدم نفوذ آدم‌ها به واقعیت بی‌مایه اش است فیلم حضور اگرچه طنز است ولی طنزی گزنده بر پیکره رسانه‌ای آمریکا که آدم‌هایی را در خودش جای داده بی‌نهایت احمق و آدمهایی احمق هم تربیت می‌کند فیلم حضور همچنین خیلی صریح اعلام می‌دارد که رئیس جمهور آمریکا منتخب مردم نیست، بلکه منتخب چند ابرسرمایه‌دار پول پرست است که زیر پرچم سازمانی به نام انجمن فراماسونری جمع شده‌اند تا بتوانند پول ، قدرت و امکانات بیشتری جمع و جلب کنند بازی زیبا و قابل تحسین پیترسلرز یکی از برترین کمدین های تاریخ سینما این فیلم سیاسی به ظاهر طنز را بسیار دیدنی و جذاب کرده است یکی از پیام‌های بارز این فیلم این است که انسان هالو و تهی‌مغز امروزی ساخته و پرداخته تلویزیون است که دهه هفتاد میلادی اوج تاثیرگذاری این رسانه بر انسان غربی بود ما در همین دهه هفتاد میلادی شاهد فیلم اندیشمندانۀ شبکه هستیم که انتقادی صریح بر دروغ پردازی شبکه‌های تلویزیونی بود قابل ذکر است که فیلم قدیمی حضور در واقع دستمایه اصلی فیلم‌نامه سریال مرد هزار چهره ساخته مهران مدیری بوده است، سریالی که از این فیلم زیبا و پرمحتوا به طرزی ناشیانه کپی برداری کرده است
از سه‌گانهٔ زر و زور و تزویر ، تزویر است که زر را هم جمع میکند تا زور را تقویت کند که رباخواری از طریق بانک‌گردانی را در رأس امور خود در سراسر جهان قرار داده بودند ، بعد از اختراع سینما فتح این سنگر را نیز مأموریت اصلی جهانی خود قرار دادند اکنون و اینجا با این‌همه سکوت اهل سینمای ایران در جنایات اسرائیل و یا اتفاقات تروریستی در وطن ، نباید شک کرد که در نیز جدید‌الاسلام به همراه ، عموم مشاغل سینما را اشغال کرده باشند پی.نوشت: مکالمهٔ روان محسن تنابنده به زبان عبری در فیلم محمد رسول الله صل الله علیه و آله و سن‌پترزبورگ قابل توجه و بررسی است همچنین اهدای فیلم سرب توسط مسعود کیمیایی به یهودیان پراکنده در جهان