♦️ ام آی سیکس دقیقا به دنبال چه چیزی در ایران بوده است؟
🔸 ایران چه ارتباطی با انگلیس پیدا میکند. چرا مسئله ی ایران برای چنین کشوری مهم بوده ؟
🔸 از مسعود بهنود تا علیرضا اکبری، ستونهای خیمه ی ام آی سیکس در ایران...
#شبنامه
#پروژه_تغییر_رفتار
۱۴۰۱/۱۰/۲۳
🔺 این روزها و به بهانهی بازداشت و محاکمه #علیرضا_اکبری (جاسوس انگلیس) توجه خیلیها به اقدامات اطلاعاتی انگلیس علیه ایران جلب شده است.
بررسی ها نشان میدهد که انگلیس در طول سالیان گذشته بطور ویژه ای بر کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق و سوریه توجه و بر آنها تمرکز داشته است.
برخی معتقدند که انگلیس به دنبال چیزی فراتر از ایران بوده و رفتار اطلاعاتی این کشور نشان میدهد که آنها در منطقه ی سرشار از نفت و گاز و انرژیِ خاورمیانه پروژه هایی را برای خود تعریف کرده اند.
پروژه هایی که معمولا کوشیده تا به #تجزیه یا بحران داخلی در کشورها، یا تغییر رفتار این کشورها منجر شود...
در خصوص ایران در سال 1393 یک مصاحبه از سوی "جان ساورز" رئیس سابق ام آی سیکس با دیلی تلگراف منتشر میشود.
او در آن مصاحبه میگوید: ما سعی می کنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکرهکنندگانمان در مورد برنامه هسته ای ایران و آنچه که در آن کشور میگذرد، ارائه دهیم".
🔺 اما ماجرا چه بوده و انگلیس دقیقا چه میکرده است؟
فضای کشور را مرور کنید. در مذاکرات هستهای شما میکوشید تا توضیح دهید که ایران نباید از حقش کوتاه بیاید اما وقتی به مسئولان وقت مراجعه میکنید از مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی تا جواد ظریف و علی شمخانی و دیگرانشان طوری با شما سخن میگویند که گویا شما دچار اشتباه شده اید و منطق آنها (که شبیه به کلامِ آن کسی که در مقابل ایران در مذاکرات نشسته) درست به نظر میرسد...
رفتار انگلیس در قبال این مسئله نشان میدهد که ام آی سیکس برای اثرگذاری بر ایران شبکهای ساخته که فراتر از چند جاسوس است.
شبکه ای که دو ماموریت اساسی دارد:
1️⃣ فهمیدنِ دقیق ایرانی ها و اینکه چه در سر دارند!
2️⃣ تغییر دادن اولویت ها در ذهن آنها و وادار کردن این کشور به تغییر رفتار...
برای این عملیات دو نکته مهم در دستور کار قرار میگیرد:
1️⃣ نفوذ از طریق جاسوس و کار اطلاعاتی
2️⃣ نفوذ در قامت رسانه
🔺 برای نفوذ در قامت رسانه بیش از بیست سال تلاش میشود تا با کمک فردی به نام #مسعود_بهنود یک شبکه ی رسانه ای با نام بی بی سی فارسی ایجاد شود.
شبکه ای که وظیفه داشته بخشی از فعالان سیاسی جناح چپ را در استودیوی خود جمع کرده و با برخی دیگر مصاحبه بگیرد تا بخشی از مسئولان جمهوری اسلامی (به ویژه اصلاحطلبان و غربگرایان) مخاطبش شوند. شبکه ای که گاه در قالب مصاحبه و چیزهایی از این دست هم، از این افراد کسب اطلاع میکرده است.
هدف چه بوده؟
1️⃣ کسب اطلاعات از مسئولان جمهوری اسلامی
2️⃣ ایجاد تغییر رفتار در آنها
3️⃣ تغییر اولویت های آنها
و این همه ماجرا نبوده؛ شما زمانی که یک مسئول ایرانی باشید با دید همفکران خودتان که حالا برخی از استودیو لندن سر در آورده اند تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
این بازی به بازیگران بیشتری نیاز دارد.
مکمل این شبکه ی به ظاهر رسانهای، علیرضا اکبری و افرادی از این دست بوده که در قالب رفیق، مشاور و همکار میکوشیدهاند از مقامات ایران کسب اطلاعات کرده، محاسبات آنها را دچار اشتباه کرده، اولیت هایشان را تغییر داده و همزمان سیاستگذاری هایشان را دست خوش تغییر رفتار کنند.
🔺 چند سال پیش مسعود بهنود گفته بود: برخی سوالات برای مرحوم هاشمی رفسنجانی پیش می آید، نظرات مختلف را میخواست و نظر من از طریق فائزه به گوش او میرسید و به او منتقل میشد.
حالا برگردید به سال 93 و این جمله ی رئیس ام آی سیکس را دوباره بخوانید: ما سعی میکنیم تصویر روشنی به سیاستمداران و مذاکرهکنندگان مان در مورد برنامه هسته ای ایران و آنچه که در آن کشور میگذرد، ارائه دهیم".
تصور کنید شما حسن روحانی یا جواد ظریف یا جهانگیری یا شمخانی هستید.
بر و بچه های فعال در بی بی سی که خبرنگاران سابق رسانه های خودتان بوده اند و امثال اکبر گنجی و رفقای دیگرتان در آن استودیوها در ایام انتخابات علنی از لندن مردم را به سمت شما دعوت کرده اند.
تحلیل هایشان را درباره مسائل هسته ای میشنوید.
از طرفی وقتی به علیرضا اکبری و امثال او با هفتاد ماه سابقه جبهه مراجعه میکنید آنها هم همان را میگویند.
آیا محاسبات شما تغییر نمی کند و در قبال کسانی که مثل شما تحت نفوذ نیستند و بازی را درست میفهمند خشمگین و طلبکار نمیشوید؟
مسئله فراتر از یک پروژه جاسوسی است.
چیزی فراتر برای ایجاد تغییر در درکِ جامعه ی نخبگانی ایران رخ داده...
#آقای_تحلیلگر
#ابرجاسوس_انگلیس
#شبنامه
♦️ چرا اکانت یک جاسوس که کوشیده "مشاور" به نظر برسد یک شبه به صفحه ی هواداری از روحانی و ظریف تبدیل شد؟
🔸 ایدهی ام آی سیکس برای استفاده از اَبَرجاسوس دو میلیون یورویی حتی پس از لو رفتن...
🔸 همه چیز درباره دیکته ی اطلاعاتی ام آی سیکس که زیر چراغ ایران نوشته میشد.
#شبنامه
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
🔺 چند سال پیش زمانی که علی دایی به عنوان سرمربی سایپا در یک هتل در رشت حضور داشت به همراه برادرانش توجهش به امیرحسام شجاعی یکی از بازیگران ایرانی جلب میشود.
علی دایی که نمیدانسته او یک بازیگر است (طبق ادعای شجاعی) به همراه برادرانش به ضرب و شتم او میپردازد.
ظاهرا دایی تصور میکرده که او یک خبرنگار است و او حرف های کادر فنی را شنیده و ممکن است حالا نقشه ی تیم افشا شده و تیم حریف به آنچه در ذهن علی دایی بوده پی برده باشد...
ماجرای #علیرضا_اکبری دقیقا مشابه همین بوده است.
او میکوشیده تا در یک بازی حیثیتی، به طرف مقابل کمک کند که بفهمد ایران چه در ذهن دارد تا بتواند نقشه راه ایران را پیش بینی کند و با آن مقابله کرده و این کشور را شکست دهد...
یک نکته درباره علیرضا اکبری بسیار مهم است. او برای آنکه بتواند در حوزه مشاوره نفوذِ کلامِ خوبی بر روی کسانی که به او اعتماد دارند داشته باشد میکوشیده تا تعصبِ جناحی خود را تا حدود زیادی پنهان کند.
این ماجرا هم علتش واضح است.
انگلیس از شما میخواهد در قالب یک تحلیلگر بر روی من اثر بگذارید.
من در مورد الف و ب و جیم به شما اعتماد میکنم. اما در مورد "دال" میگویم: این بابا چون تعصبات سیاسی دارد چنین میگوید.... (در نتیجه تحلیلِ شما از اعتبار می افتد)
🔺 علیرضا اکبری بسیار تلاش میکرده در ظاهر با احتیاط عمل کرده و رنگ و بوی تعصب بر روی جریان غربگرا در رفتارش دیده نشود.
زمانی که انگلیس به یقین میرسد که اکبری لو رفته، ام آی سیکس یک نقشه راه جدید برای او تعریف میکند.
علیرضا اکبری در این مرحله دیکته ای به دستور انگلیس مینویسد که از ابتدا تا انتها زیرِ چراغِ روشنِ سرویس اطلاعاتی ایران نوشته شده بوده است.
ماجرا از این قرار بوده که رابط اکبری در سرویس اطلاعاتی انگلیس به او میگوید: ایران به شما حساس شده و احتمال برخورد با شما وجود دارد.
در این مرحله بهترین راهکار این است که شما صفحه ی خود را به شکلی علنی و رسمی به اکانتِ هواداری از جواد ظریف، حسن روحانی، شمخانی و دیگر چهرههای اصلاح طلب و اعتدال گرا تبدیل کنید تا به محض بازداشت ما بتوانیم با استودیوهایی که در لندن داریم بگوییم که بازداشت علیرضا اکبری به دلیل جاسوسی وی نبوده است.
یک جناح سیاسی در ایران قصد داشته از حسن روحانی و اصلاح طلبان انتقام بگیرد و نتوانسته و حالا دارد این انتقام را از علیرضا اکبری میگیرد تا بتواند از طرف دیگر در بلند مدت به همین بهانه جریان غربگرا را زیر ضربه برده و تخریب کند...
🔺 پس از هماهنگی سرویس اطلاعاتی انگلیس با اَبَرجاسوس، به یکباره اکانت شخصی او در شبکه های اجتماعی که به شدت تلاش میکرده در قامت یک کارشناس، ژستی غیرِ متعصب به خود بگیرد تغییر ریل میدهد.
به طوری که او ارسال پست هایی با عنوان: درود بر جواد ظریف، احسنت بر اسحاق جهانگیری، بهترین سرمایه نظام شمخانی است، بدترین روحانی از بهترین منتقدانش بهتر است و ... را در دستور کار قرار میدهد.
این سناریو قرار بوده که به اینجا ختم شود که اولاً در افکار عمومی بگویند خبری از بازداشت یک جاسوس نیست و هدف تخریب غربگرایان بوده است.
از طرف دیگر در بدنه ی هوادارِ اصلاح طلبان و اعتدال گرایان از طریقِ این فریب رسانه ای یک تعصب بر روی جاسوس به وجود بیاورد تا خودشان ابزاری برای دفاع از مهره ی خائن شوند...
بخش کثیف ماجرا اینجاست که انگلیس در همین سناریو هم به دنبال رها کردن یا نجات دادن جاسوس نبوده است، بلکه با خودش تصور کرده حالا که جاسوس لو رفته بهتر است با دیگر ابزار خود یعنی "استودیوهای مستقر در لندن" از ظرفیت به وجود آمده برای جناحی نشان دادن ماجرا و به چالش کشیدن حکومت استفاده کند...
🔺 در واقع جاسوسی که ظاهرا برای این بازی بیش از دو میلیون یورو دریافت کرده بود تا ابزاری برای ضربه زدن به کشورش باشد، پس از لو رفتن هم همچنان ابزاری از سوی انگلیس بوده تا به چالش کشیده شدن ایران در بستر رسانه ای دنبال شود...
دشمنان ایران این روزها به شدت از بابت اینکه عواملشان از سرنوشت علیرضا اکبری ترسیده باشند دلواپس هستند.
این اَبَر جاسوس اما تنها گزینه نیست، مهرههای دیگری هم هستند که انگلیس در این مرحله تصورِ لو رفتن آنها و حتی در مواردی تصورِ اینکه در بازداشت باشند را هم ندارد.
به یاری خدا به زودی دشمنان ایران از حقایقی که خواهند شنید شوکه خواهند شد...
#آقای_تحلیلگر
#ابرجاسوس_انگلیس
#شبنامه