#منحنی_یادگیری_ترامپ!
✍دکتر_محمدحسین_محترم
#یکم.
بعداز سپری شدن مرداد ماه که رئیسجمهور آمریکا براساس اطلاعات غلطِ نفوذیهای داخلی و با جنگ روانی امیدوار بود در این ماه، آشوب سراسر ایران را فرا گیرد و نظام ایران تغییر کند و ایرانیها تلفن بزنند و خواستار مذاکره شوند ولی با سخنان صریح ، قاطع و مستدل رهبرمعظم انقلاب در 22 مرداد و همچنین در دیدار هیئت دولت، هجمههای روانی و فضاسازیهای سیاسی - رسانهای علیه جمهوری اسلامی بخصوص در لحن و کلام بیادبانه آمریکاییها بطور محسوسی فروکش و رئیسجمهور آمریکا اعتراف کرد «بزرگتریناشتباه آمریکا در طول تاریخ حضور در خاورمیانه بود و ما اصلا نباید به خاورمیانه میآمدیم». این یعنی اعتراف به شکست در مقابل جمهوری اسلامی! و این همان سیاست اصولی و حرف به حق جمهوری اسلامی است که حضرت امام ره و رهبر معظم انقلاب از اول انقلاب تاکنون بر آن تاکید داشتند که «آمریکا به چه حقی از آن طرف دنیا دستش را دراز میکند به این طرف دنیا و در کشورهای اسلامی دخالت میکند و میخواهد مقدرات کشورهای اسلامی را او تعیین کند؟.....». رئیسجمهور آمریکا قبلا هم اعتراف کرده بود «هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم اما چیزی بدست نیاوردیم»! این مواضع نشان میدهد آمریکاییها علیرغم سرمایهگذاریهای هنگفت، بتدریج متوجه شدهاند:«اینجا جمهوری اسلامی ایران است و با ملتی مقاوم و هوشیار روبرو هستند»!.
#دوم.
اما منطق شکست آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی چیست؟ و چرا بین جمهوری اسلامی و آمریکا امکان ایجاد رابطه وجود ندارد؟. در تحلیل این موضوع باید گفت در آمریکا هر رئیسجمهوری که روی کار میآید ابتدا بدون اطلاع از واقعیتهای موجود تلاش دارد براساس فرضیات و ذهنیاتی که مشاوران صهیونیست و لابیهای قدرتمند اسلحه و کارتلهای نظام سرمایهداری و در حقیقت همان «دولت عمیق» برایش درست و او را کانالیزه میکنند، علیه جمهوری اسلامی موضع گیری و برنامهریزی کند و با جنگ روانی و فشار سیاسی – رسانهای به اجرا بگذارد. اما در مرحله اجرا علیرغم اینکه تصور میکند با یک دولت روبرو است و میتواند به نتیجه برسد، با یک ملت هوشیار و رهبری مقتدر مواجه، و متوجه میشود «آنگونه که فکر میکند حل مسئله به این راحتی نیست!» به این منطق در «روانشناسی سیاسی» میگویند «منحنی یادگیری تدریجی و مسئله محور» و براساس این نظریه که هرمان ابينگ هاوس روانشناس آلماني برای اولین بار آن را مطرح کرد، ترامپ بعداز اینکه بتدريج برخی مشکلات داخلي و خارجي آمريکا را متوجه شده، در مصاحبه با خبرگزاري آسوشيتدپرس گفت «من هرگز فکر نمي کردم که آمريکا تا اين حد مشکلات اقتصادي داشته باشد». منحني يادگيري ترامپ علاوهبر ايران درباره کره شمالي، ديوار مکزيک، اصلاحات بيمه سلامت، ناتو و روابط با روسيه و سازمانهای بینالمللی... نیز کاملا ملموس و مشهود است. ترامپ بعداز طی کردن منحنی یادگیری درباره بيمه سلامت گفت«شما باور نميکنيد که این مسئله تا چه حد پيچيده است و هيچ کس هم به من نگفته بود»!، با عقبنشینی درباره ساخت ديوار مکزیک مجبور شد بگوید «منظورم از ديوار، درختان و موانع طبيعي بوده است»! و در مصاحبه با روزنامه وال استريت ژورنال اذعان کرد«متوجه شدم که حل و فصل مسئله کره شمالي اصلاً ساده نيست»! ترامپ فقط در توئيتهاي خود بيش از دويست بار با اطلاعاتاشتباه و ضد و نقیص به ايراناشاره کرده است، بطوري که 90 درصد مخاطبانش، او را «فردي ناآگاه و بيشعور» درباره مسائل ايران توصيف کردهاند. جيسون برادسکي رئيس اتحاد عليه برنامه هسته اي ايران موسوم به يوآني ميگويد: «ترامپ يک تاجر است که در حال يادگرفتن اين است که چگونه ميتواند يک سياستمدار و ديپلمات باشد».
#سوم.
با توجه به اینکه نظرسنجيها از جمله نظرسنجی شبکه انبي سي آمریکا پيش از انتخابات 2016 و نظرسنجی مشترک چندروز قبل انبیسی و واشنگتن پست ،نشان میدهد، بيش از 61 درصد مردم آمريکا ،ترامپ را فاقد تجربه سياسي و صلاحیت لازم براي اداره کشورشان ميدانند و ترامپ از زمان پيروزي در انتخابات نیز این موضوع را ثابت کرده است، سؤال این است که چرا و چگونه وی بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد؟! تحلیلگران بینالمللی معتقدند ترامپ دو روي سکه دارد و کارشناسان روانشناسی سیاسی به این نتیجه رسیدند که رياست جمهوري ترامپ تصادفي نيست و ترامپ با استفاده از روی اولش یعنی دیوانهنمایی که شخصیت واقعی اوست، براي ريلگذاري روی دومش یعنی ساختار و سياستهاي کلان آمريکا که شخصیت حقوقی اوست،آمده است. براساس این تحلیل
ادامه در پست بعد..
#کانال_تحلیلی_سیاسی_صراط
کانالی برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم برجسته ترین محلل های #سیاسی_اقتصادی_فرهنگی👇
http://eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
http://sapp.ir/tahlilisiyasiseraat