⚡️ #شش و #هفت تیر ⚡️
درباره #جملاتی که این روزها از زبان #شهید_بهشتی دست به دست میشود.
✍علی مهدیان
💥شاید حدود ده دوازده سال پیش بود در جلسه ای که شیخ #هادی_غفاری سخنرانش بود حضور داشتم. موثر و قوی طوری که جماعت مجذوب سخنانش شده بودند. گفت به نظرتان این نامه ها را چه کسی به چه کسی نوشته؟
«فاتق الله واذکر موقف القیامه و اقلع عما اسرفت فیه من الخوض فی دماء المسلمین و خف الله و سطواته و اتق باسه و نکاله و اغمد سیفک عن الناس» یعنی تقوا پیشه کن و از خدا بترس یاد قیامت باش و از غوطه ور شدن در خون مسلمانان بپرهیز.
🔻 #هادی_غفاری با آن طنین قوی صدایش این جملات را از حفظ میخواند و بعد میپرسید این جملات از کیست ؟ خطاب به کی؟ توی دلمان میگفتیم لابد از یکی از اهل بیت خطاب به دشمنانش است. آنگاه او میگفت اول نامه این است:
من امیرالمومنین معاویه بن ابی سفیان الی علی بن ابیطالب
از معاویه به علی....
👇 #هادی_غفاری شاید داشت اشاره میکرد به سران وقایع فتنه ۸۸ و مخالفتشان با رهبری. او میخواست بگوید گول ظاهر را نخورید و اما جالب است که اشاره اتهامش به رهبری بود. خیلی جالب است. استفاده از داستان ظاهرگرایی مردم و صورت به ظاهر حق معاویه برای ایجاد تردید نسبت به امیر بر حق در این دوران. عجیب نیست!
🔹لابد او هم تشخیص داده بود که در آن جمع ظاهرگرایانی هستند که کلمات حق را میبینند و اراده های باطل پشت سرش را نمیفهمند. کسانی که شجاعت تقابل با حاکمان را دارند از سر ایمان اما ظاهرگرایانه. اینها اگر قصه ظاهرگرایی دوران علی ع را هم برایشان بگویی باز میتوانی معاویه را برایشان تطبیق بدهی بر علی این زمان. ظاهر گرایان سیاسی خطرناکند. چون با اعتقاد و احساساتشان خوب بازیچه معاویه ها میشوند در هر زمان.
👇این روزها در سالگرد #هفت تیر، جملات #شهیدبهشتی را دست به دست میکنند که «چه تاج سرمان باشد چه عمامه نگذاریم استبداد شود و فاصله بیفتد» یا «جامعه ای که فاصله های طبقاتی کذایی دارد، در قرآن هم بپچیدش، لجن است» و امثالهم. جملات درستی است اما اراده شان کیست؟ اراده شان رهبر امروز است و نظام مقدس امروز. هر چند نمیگویند. چون تطبیقش را ظاهرگرایان سیاسی انجام میدهند در ذهن و دلشان.
✔️اگر بگوییم «قرار نیست پیامبران عدالت را برقرار کنند» بلکه «بنا است به دست مردم عدالت را برقرار کنند لیقوم الناس بالقسط»، دیگر نمیشنوند. اگر بگوییم «شیبتنی سوره هود» جمله پیامبر است که سوره هود مرا پیر کرد «لمکان هذه الایه» به دلیل این آیه که «فاستقم کما امرت و من تاب معک». یعنی مردم باید استقامت و حرکت در صراط مستقیم آنهم آزادانه داشته باشند و این رهبران را پیر میکند، نمیفهمند.
☑️اگر بگویی همین عدالت بدون عقلانیت و معنویت باعث شد که دولت پنهانکار تنبل و فرتوت با شعار تدبیر و امید روی کار بیاید، قبول نمیکنند. حالا این مظلومیت رهبر و نظام مقدس را در وصیت نامه سردار عمار بی مرز بخوانید.
🔘 و این قصه ادامه دارد.
✍تحلیل مسائل روز ایران وجهان 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAE6zhcxEHrxGz4LobQ
http://eitaa.com/joinchat/442892289Cf4eb33e5ee
http://sapp.ir/tahlilisiyasiseraat
🏴 چهارده گفتار پیرامون قیام موعود (۲/۳)
#هفت
مطلب مهم دیگر آنکه اگر متخصصین مهدویت، ترتیب حوادث آخرالزمان در جغرافیای ظهور را فهرست کنند و همزمان مستقلا چند استراتژیست، آینده پژوه و متخصص مسائل منطقه بخواهند بر اساس دادههای سیاسی، شرایط منطقه را پیشبینی کنند به طور زیادی به نتیجه واحدی میرسند!
یعنی اکنون حوادث پیشروی منطقه، هم مستقلا بر اساس سیر تحولات سیاسی و هم بر اساس تطبیق روایات قابل تبیین و ترسیم است.
چنانچه اگر از فردی که حتی کاملا با ادبیات دینی و آخرالزمانی بیگانه است بپرسید با اخراج آمریکا از منطقه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
میگوید یک دیکتاتور را با رویکرد به ظاهر اسلامی، تقویت و حاکم میکنند تا منطقه دست ایران و مقاومت نیفتد.
حال شما این واقعیت را بیاورید در قالب دینی و روایی و نامش را بگذارید «سفیانی».
یا در نمونهای دیگر شکی نیست که اگر ملک سلمان بمیرد و فصل حکومت نوادگان عبدالعزیز فرارسد، آل سعود روی آرامش را نخواهد دید و جنگ قدرتِ توأم با خشونت عیان خواهد گشت.
حال این گزاره مستقل سیاسی را بگذارید کنار بحث روایی و وضعیت متزلزل و متشتت حکومت حجاز در عصر ظهور.
دقت کنید که این حتی فراتر از تطبیق است. در تطبیق شما میخواهید یک موضوع را به موضوعی دیگر ربط دهید و دغدغه این است که این ربط بلاوجه و ناموجه نباشد؛ اما اینجا علائم ظهور و حوادث سیاسی اساسا حیات و واقعیتی مستقل و موازی دارند.
#هشت
اما در باب ماهیت علائم حتمی و غیرحتمی باید بدانیم که اهل بیت حوادث آخرالزمان را انشاء و ایجاد نکردهاند؛ بلکه صرفا آنچه در شبکه قضا و قدر الهی وجود دارد را بیان فرمودهاند.
درواقع آنچه واقع میشود بیان شده، نه آنچه باید واقع شود؛ که در آن صورت شرط میبود.
در نسبت میان علائم قیام و عمل قیام، هیچ علیتی در کار نیست؛ بلکه صرفا وصف است.
#نه
مطلب دیگر آنکه علائم غیرحتمی چرا بیان شده، وقتی هم ممکن است محقق شود و هم نشود؟
باید دقت کنیم که غیرحتمی به معنای احتمالِ بعید و حتی احتمال برابر در وقوع و عدم وقوع نیست؛ بلکه پررنگترین و محتملترین خط در میان خطوط متعدد و درهم تنیده قضا و قدر است که بیان شده.
علائم آخرالزمان عنایتی است از جانب اهل بیت به عنوان خبر و هشدار به شیعیان برای مصون داشتنشان از بلایا و کمک به ما برای مدیریت بهتر تحولات و حتی تغییر صحنه و چهبسا ممانعت از وقوع حادثه.
#ده
گفتیم که غیبت یک استثناء و ضرورتی برای حفظ جان امام و نگهداشتن برگ برنده قیام برای روز موعود است. این استثناء باید در حد استثناء بماند. یعنی قرار نیست حضرت دخالتی نداشته باشند و فقط اگر شرایط مهیای قیام بود، اعلام قیام کنند!
حضرت دخالت، مدیریت و مشورت دارند در اموری که به قیام و مقدمات آن مرتبط است.
ماجرای محمدبنعیسی بحرینی و شیخ مفید، دو نمونه مشهور از دخالت حضرت و حساسیت نسبت به امور شیعیان است.
اولی پس از مراجعه محمدبنعیسی و دومی با ابتکار عمل خود حضرت.
مورد مشهور متأخر هم ماجرای امام و مرحوم طالقانی است.
امام پس از اعلام حکومت نظامی توسط شاه، اعلام کرد همه به خیابانها بریزند و حکومت نظامی را بشکنند.
آقای طالقانی با امام تماس میگیرد و اصرار میکند که این کار خطرناک است و نباید بشود. امام در نهایت پاسخی میدهد و آقای طالقانی هم نکته را میگیرد «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان است».
خلاصه اینکه حضرت، بر اساس دلایل عقلی و نقلی امکان ندارد در مقدرات و مقدمات انقلابِ خود دخالتی نداشته باشند؛ خصوصا که در طول انقلاب اسلامی دهها بحران خطرناک را تجربه کردهایم که هر کدام کافی بود برای شکست نهضت مقدماتی قیام و قتلعام شیعیان ایران و منطقه و از بین رفتن تلاش همه انبیاء در طول تاریخ.
#یازده
چه چیز این حرفها را احتمالا برای شما عجیب کرده است؟ کلیشه غیبت!
اینکه معنا و فلسفه غیبت را بد فهمیدهایم و تصور فضایی و ماورائی از موضوع ظهور داریم.
غیبت را غیب و نامرئی و ماورائی بودن معنا نکنیم! غیبت یعنی ناشناسی.
همانطور که سقیفه و عاشورا را تحلیل سیاسی-اجتماعی میکنیم، ظهور را هم باید با مؤلفههای نظامی-سیاسی-اجتماعی تحلیل نماییم.
دقت کنید که نه تنها منکر امدادهای غیبی نیستم بلکه اگر چیزی از اسلام و انقلاب اسلامی الان هست، تماما مدیون امدادهای ویژه الهی است. اما این امدادهای مهم و مؤثر در سنت الهی جنبه استثناء دارد و همه چیز حول محور طبیعت و نظام علیت است.
شاید علت نگرش ماورائی عموم این باشد که آنقدر در علائم آخرالزمان مسائل محیرالعقول داریم در روایات که ذهنیتها غیرسیاسی شکل گرفته!
مانند مواردی که به پدیدههایی چون هواپیما، اینترنت، موبایل و غیره اشاره شده و از قرنها پیش همه این را در ژانر تخیلی و ماورائی تصور کردهاند! درحالیکه اتفاقا اهل بیت دارند از موضوعات طبیعی، اجتماعی و علمی صحبت میکنند.