eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
629 عکس
428 ویدیو
60 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای تحریم-۳ دو دلیل آمریکا برای تحریم نفتی ایران که ربطی به سیاست جمهوری اسلامی ندارد ✍خط انرژی 💥از سال ۲۰۱۲ و با افزایش شیب تولید نفت شیل آمریکا، وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس کاهش یافت و به تدریج تا سال ۲۰۱۸ به صفر رسید. حال برای آمریکایی که می‌خواهد برای نفت شیل خود بازاریابی کند چه چیزی جذاب‌تر از تحریم نفتی ایران و حذف نفت این کشور از بازار جهانی نفت. 🔹در دوره اول تحریم که وابستگی غرب به نفت خلیج فارس به صفر نرسیده بود، آمریکا معافیت صادرات یک میلیون بشکه‌ای برای نفت ایران لحاظ کرد که این معافیت با افزایش تدریجی تولید نفت شیل تا سال ۲۰۱۸ به صفر رسید و دیدیم که در دوره ترامپ هیچ معافیت نفتی به ایران داده نشد. 🔹حال که ایران نقش قبلی خود را در تامین نفت جبهه غرب از دست داده و این موضوع باعث تحریم این کشور شده، راهکار مواجهه با تحریم چیست؟ مذاکره با آمریکا برای تداوم نقش قبلی به صورت موقت یا تعریف و ایجاد نقش جدید که منجر به بی‌اثرسازی تحریم می‌شود؟ طبیعی است طبیعتا گزینه دوم پاسخ به این مسئله است. 🔹اما حذف کامل نفت ایران از بازار نفت تنها با انگیزه بازاریابی برای نفت شیل آمریکا نبود و از سال ۹۸ به بعد انگیزه مهم دیگری نیز بر تحریم نفتی ایران اضافه شد. بدین صورت که پرونده صادرات نفت ایران نه فقط پرونده بین ایران و آمریکا، بلکه بخش مهمی از پرونده آمریکا-چین نیز شده بود. 🔹در حال حاضر هیچ اولویتی برای آمریکا مهمتر از مسئله مهار چین نیست. این موضوع بارها در اسناد امنیت ملی آمریکا تکرار شده است. یکی از جدی‌ترین مسائل مرتبط با ایران، کاهش تسهیم صادرات نفت به چین است. یعنی آمریکا به دنبال این است که تا حد ممکن از تنوع مبادی صادرات نفت به چین کاسته شود. 🔹شاید یکی از دلایلی که چینی‌ها خرید نفت از دولت شرق‌ستیز روحانی را هیچگاه قطع نکردند نیز ناظر به همین نقشه آمریکا باشد به طوریکه بنابر گزارشات داخلی و خارجی، روند صعودی صادرات نفت ایران به چین از همان دولت ترامپ و با وجود شیوع کرونا در جهان و کاهش تقاضا آغاز شد. ✔️پس تحریم‌های نفتی علیه ایران به دو دلیل «بازاریابی برای نفت شیل» و «مهار چین توسط آمریکا» اعمال شده است. طبیعتا در چنین شرایطی تنها گزینه پیش‌روی ایران، ایجاد نقش جدید در زنجیره اقتصاد جهانی است که البته برجام یا معامله با آمریکا نیز می‌تواند ذیل این گزینه به عنوان یک «تاکتیک» و نه «راهبرد» پیگیری شود. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
556669.mp3
5.07M
این صوت رو من گذاشتم ولی فقط عاشق ها گوش بدن 😭 🎙همسر شهید منوچهر مدق 🏴 به بهانه‌ی سالروز حضرت ام البنین سلام الله علیها http://eitaa.com/tahlilgar_yasini
💥مطالب نگارش شده به قلم اینجانب در فجازی (اینستا، تلگرام، توییتر و ایتا)جهت تجمیع و استفاده عزیزانم به مرور و مجدداً در این کانال بازنشر میگردد👇 http://eitaa.com/tahlilgar_yasini اگر می پسندید، در بازنشر مطالب همراهی نمایید. ✍یداله یاسینی
فراتر از بدحجابی و انقلابی گری ✍محسن مهدیان 💥رهبرانقلاب فرمود در جمع علما تذکر دادم که بدحجابی را نباید عامل بی دینی دختران بدانیم و چه بسا دخترانی که با همین حجاب انقلابی و معنوی اند. 🔻این سخن رهبری هرچند جدید نبود و سالها پیش نیز تذکر داده بودند، اما موج گسترده از تحلیل های مرتبط را براه انداخت. در این میان روایت ضدانقلاب مهم نیست؛ طبیعی است که عصبانی شدند. 🔹روایت دوم مربوط به کسانی است که خیال کردند این حرف به معنی کم اعتنایی به مساله حجاب است. این افراد پیشتر نیز تلاش می کردند مساله حجاب را بی اهمیت جلوه دهند و این سخنان را تائید حرفهای قبلی خود گرفتند. روشن است که چنین نیست. رهبری در همین سخنرانی روشن فرمودند حجاب امر ضروری دین است و لذا بدحجابی را به عنوان یک نقص پذیرفتند. این فرق می کند با جماعت غربزده و متحجری که منکر مساله حجاب اند. 📍اما دسته سوم جمعی از تحلیلگرهای متدین هستند که خیلی این حرف رهبری را نپسندیدند. گوئی تصور کردند این حرف کوچک کردن مساله حجاب است. مخاطب یادداشت این افراد هستند. موضوع نیز فراتر از حجاب است. مختصری همراه باشید. با جماعتی مواجه شدم که می گفتند ما حرف رهبری را قبول نداریم اما چون ایشان را دوست داریم سمعا و طاعتا. بله تعبیر شیرینی است. چه بسا حق هم همین است. اما کافی نیست. افراد باید تلاش کنند منطق سخنان رهبری را بفهمند. اگر چنین شد می توانند خود نیز راه بر باشند و رهبر را مدد دهند. حالا سراغ منطق بحث رویم؛ به روش های مختلف می شود موضوع را توضیح داد. مثل اینکه مگر می شود یک نقص دلیل بر بی دینی و یا خروج از انقلاب شود؟ اساسا مگر بقیه و یا حتی باحجاب ها بی نقصند؟ مگر آنها که ظاهر انقلابی دارند معصومند؟ 👈اما حرف فراتر از این است. گوئی در قیاس انقلابی بودن و محجبه بودن، سبقت با کسی است که انقلابی است. این مهم وقتی توجه مرا جلب کرد که رهبری با تاکید فرمودند این تذکر را در جمع علما دادم. به تعبیری ریشه بدفهمی درباره قیاس بدحجابی و انقلابی گری را باید در نسبت فقه فردی و حکومتی تحلیل کرد. امری که چه بسا برای برخی از اهل علم نیز روشن نیست. 🔹خلاصه کلام اینست که انسان متدین و اهل نماز و روزه و حج در ذیل حکومت طاغوت ممکن است عاقبت بخیر نشود و حتی دینداری اش ناخواسته کمک به ظلم باشد اما انسان خطاکار ذیل حکومت دینی امید است عاقبت بخیر شود. چرا؟ چون حکومت دینی خود فی نفسه درمانگر است و مثل جریان آب می ماند و افراد را با هرگرایشی کم و بیش به سمت حق می برد. طبیعی است که در این مسیر هرکس حق مدار تر باشد سرعتش در حرکت بیشتر است اما بقیه نیز کم و بیش در حرکت اند؛  مگر اینکه با علم و آگاهی قصد عناد ورزیدن داشته باشند. «دختر بدحجاب» همچون «دختر باحجاب دارای خطا» و البته مثل همه مردم ذیل انقلاب اسلامی امید به اصلاح خواهند داشت چون حرکت نهایی این انقلاب با همه ضعف و قوتش درمان کننده است و حرکت دهنده به سمت حق. 🔹در اینباره حرف بسیار است. این متن تنها یک تلنگر بود برای اهلش که تذکر دهد اصل بحث را کجا باید رجوع کرد. ✅  یک روایت را مرور کنیم که اصل اصل اصل حرف است. این روایت را هم از امام باقر علیه السلام داریم و هم امام صادق علیه السلام. معنای روایت چنین است که قطعا قطعا قطعا (با سه تاکید) عذاب میکنم هر کس که ولایت امام ظالمی را بپذیرد که از سمت الله تعیین نشده ولو آن آدم در رفتارها شخصی خود انسان نیکوکار و سالمی باشد. و با همین سه تاکید قطعا قطعا قطعا میبخشم کسی را که ولایت امامی که از جانب خداوند تعیین شده است و عادل است قبول کرده است اگرچه نسبت به خود گنهکار  باشد. کافی ج ۱ ص ۳۷۶ 🔹حرف تمام است. 👈و اما اینهمه گفتیم، اما رهبر انقلاب ازین فراتر فرمودند؛ اینکه همین بدحجاب ها به واسطه تعلق و محبت شان به انقلاب به اغتشاش گران تودهنی زدند. این یعنی نه تنها امید به درمان خطاها ذیل انقلاب وجود دارد، بلکه همین فرد با هر نوع ظاهری می تواند از مجاهدین باشد.  به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
چرا فرانسه از دست آیت الله خامنه ای عصبانی نباشد؟ ✍علیرضا تقوی نیا 💥کاریکاتور موهن نشریه فرانسوی شارلی ابدو نسبت به رهبر عالی جمهوری اسلامی در وضعیت کنونی اصلا غیر طبیعی نیست و اتفاقا با دیگر اقدامات دولت فرانسه همخوانی معناداری دارد . 🔸️پس از آن که امانوئل مکرون رئیس جمهور کشوری که عضو شورای امنیت سازمان ملل است ، اقتصاد سوم اروپاست ، مهد دموکراسی و پرورش متفکرانی چون ژان ژاک روسو و مونتسکیوست، اینقدر تنزل یافته که با شخصیتی در سطح مصی علینژاد دیدار می کند ، چه انتظاری از یک نشریه فکاهی در پاریس می توان داشت ؟ 🔸️البته از جنبه ای فرانسه حق دارد عصبانی باشد زیرا روزگاری همراه با بریتانیا چنان قدرت و نفوذی داشتند که متصرفات عثمانی در غرب آسیا را تقسیم می کردند و اتفاقا لبنان و سوریه به فرانسه رسید؛ اهمیت سوریه برای پاریس تا بدانجا بود که وقتی یک پادشاه نزدیک به انگلیس به نام فیصل(فرزند شریف حسین) در دمشق تاج گذاری کرد ، آنها تحمل نکردند و با لشکرکشی پاسخ دادند. 🔸️یا لبنان سرزمینی بود که فرانسه حرف اول را در آن می زد و تمام روسای جمهور لبنان پس از استقلال ظاهری آن در ۱۹۴۳، با هماهنگی فرانسه انتخاب می شدند و اتفاقا پس از حادثه انفجار بندر بیروت نیز ماکرون که خیال می کرد هنوز در لبنان کاره ای است به سان پدرخوانده ها به آنجا رفت و ضرب الاجلی تعیین کرد که البته هیچگاه کسی آن را جدی نگرفت و به او بی توجهی معناداری شد. 🔸️طبیعی است که فرانسه ای که دیگر بر اثر سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی، هیچ نفوذی بر سوریه و لبنان ندارد از دست آیت الله خامنه ای به عنوان معمار راهبردهای منطقه ای ایران خشمگین باشد. 🔸️از سویی دیگر عراق، روزگاری یکی از عابربانک های فرانسه بود تا جایی که در دوره ریاست جمهوری ژیسکاردستن قصد داشت در ازای هزینه ای هنگفت، به حکومت بعثی تاسیسات اتمی با کاردبرد نظامی بدهد . 🔸️در سالهای اخیر مکرون بارها سعی کرد مجددا نقشه راه ژنرال دوگل مشهور به گُلیسم را در عراق پیاده کند و کالاها و تسلیحات فرانسوی را در سرزمین رافدین عرضه نماید که با روی کار آمدن دولتی نزدیک به محور مقاومت در بغداد، فرانسوی ها در آنجا نیز ناکام گشتند. 🔸️ایضا استراتژی هسته ای ایران ، نوید ظهور یک قدرت جدید در این زمینه را می دهد و بی تردید می توان گفت انحصار اتمی غربی ها در سالهای آتی توسط یک کشور شرقی دیگر که مولفه های قدرت مهمی چون جمعیت بالا ، نفوذ ژئوپلیتیکی تاثیرگذار، قدرت نظامی چشمگیر که ظرفیت های جغرافیایی و انرژی بی بدیلی دارد ، شکسته خواهد شد . 🔸️ماهواره بر قائم ۱۰۰ در صورت تغییر کاربری به راحتی به پاریس می رسد و دنیا موازنه ای جدید را از سوی یک قدرت نوظهور آسیایی و قدرت های اروپایی شاهد خواهد بود. 🔸️موارد فوق را اضافه کنید به تلاش های ناکام کشورهای اروپایی در ۳ ماه اخیر جهت افزایش دامنه و سطح اعتراضات ایران که با بی اهمیتی از سوی توده های اجتماعی درون جغرافیای تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مواجه شد. 🔸️از سویی بحران اوکراین که تاثیر مستقیمی بر امنیت اتحادیه اروپا دارد، با ورود غیر مستقیم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از روسیه در راستای تضعیف راهبردهای ناتو و غرب در قبال کشورهای جهان دوم و سومی وارد فاز جدیدی شده و ناتوانی اروپایی ها در جلوگیری از تامین روسیه توسط جمهوری اسلامی ایران، مزید بر دلایل فوق گشته تا شاهد عقده گشایی یک نشریه نه چندان خوشنام در خصوص رهبر جمهوری اسلامی باشیم. 🔸️البته هدف گذاری و تشخیص فرانسوی ها درست و دقیق به نظر می رسد زیرا مسبب تمام ناکامی های آنان و سایر کشورهای غربی در راهبردهایی که برای منطقه غرب آسیا تدوین کرده بودند ، تدابیر و مدیریت رهبر جمهوری اسلامی است ؛ به روشنی مشخص شد با حذف فیزیکی ژنرال قاسم سلیمانی ، تغییر محسوسی در سیاست های منطقه ای ایران رخ نداد ؛ به این دلیل که قضایا توسط مافوق سلیمانی مدیریت میشد و اکنون نیز می شود. ✔️ تنها کاری که این روزها دیگر از دست فرانسوی ها در قبال پیشروی های جمهوری اسلامی برمی آمد ، کاریکاتور کشیدن و تمسخر مشمئز کننده کسی است که منطقه غرب آسیا را تا حد زیادی از زیر نفوذ و سیطره آنان خارج کرده است؛ فرانسوی ها هنوز ملتفت نگشته اند که قرن ۲۱ با قرن قبل از آن برای اروپایی ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
علی دایی بالاخره قهرمان ملی است یا نه؟! ✍️مهدی جهان تیغی 💥جدای از مباحثی که در برنامه جهان آرا شبکه افق درباره علی دایی اتفاق افتاد... 1️⃣ آیا علی دایی یک قهرمان ورزشی است؟ حتما جواب مثبت است، او سالها آقای گل جهان بوده و بیشترین گل زده ملی را در ایران دارد و در حال حاضر نیز باوجود شکستن رکوردش توسط رونالدو، همچنان جزء برترین گلزن‌های تاریخ فوتبال در رده ملی محسوب می‌شود. دایی در آسیا نیز به عنوان یک فوتبالیست ویژه و تاریخ‌ساز شناخته می‌شود. او برای فوتبال ملی صحنه‌های زیادی را که باعث شادی و افتخارآفرینی ایرانیان شده، خلق کرده است. بنابراین او یکی از قهرمانان ورزشی ایران هست، چه بخواهیم چه نخواهیم. 2️⃣ اما آیا علی دایی یک قهرمان ملی نیز محسوب می‌شود؟! افراد زیادی در حوزه‌های مختلفی از نظامی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی، فرهنگی و یا حتی اقتصادی می‌توانند در زمره قهرمانان ملی هر کشوری محسوب شوند، ولی درجه و عمق این قهرمانی البته یکسان نیست.  قهرمان ملی از مسیر یک خلق افتخار و یا فداکاری بسیار بزرگ و برجسته بوجود می‌آید و کشورها در معرفی قهرمانان ملی خود در یک تراز و تعداد محدود و خاص حفظ می‌کنند و به هر افتخار آفرینی هم اطلاق قهرمان ملی نمی‌کنند. با این وجود شاید علی دایی به علت برخی افتخارات که او را با فاصله از بسیاری از فوتبالیست‌ها جدا می‌کند و جذابیت فوتبال که عمومیت اجتماعی بیشری در میان مردم به نسبت دیگر ورزش‌ها دارد، عنوان قهرمان ملی برای او چندان دور از ذهن نیاید و با برخی ملاحظات و یا دیدگاه‌ها او نیز در زمره یک قهرمان ملی البته در سطح و درجه خود و حوزه ورزشی که فعالیت کرده، به حساب بیایید و نه بیشتر، به معنای دیگر علی دایی یک قهرمان ملی در حوزه فوتبال حتما است ولی نه لزوما بیشتر از آن 3️⃣ اما آیا اطلاق قهرمان ملی یک صفت همیشگی است؟ در اینباره یک مثل ساده را در نظر بگیرید؛ فرض گرفته شود که یک فرمانده نظامی در یک جنگ سخت جهانی سبب پیروزی کشورش یا عدم تصرف بخشی از وطنش به دست دشمنانش شده باشد، او قاعدتا یک قهرمان ملی محسوب می‌شود. حال فرض کنیم که این فرمانده پس از سالها به هر دلیلی به کشورش خیانت کند یا در پازل دشمنان کشورش در تضعیف وطنش مشارکت کند، آیا بازهم به عنوان یک قهرمان ملی محسوب می‌شود؟ آیا کسی در از بین رفتن اعتبار قهرمان ملی بودن او شکی به خود راه می‌دهد؟ بنابراین صفت قهرمان ملی یک صفت اعتباری است و بنا به دلایل و شرایطی می‌تواند از اعتبار خارج شود و همچنین نسبت مستقیمی به برخی مولفه‌ها مثل حال فعلی افراد، وفاداری به وطن پرستی یا عدم همکاری با دشمنان کشور و به میزان نمایندگی کردن ارزش‌های جمعی آن جامعه ربط دارد. در اینجا توضیح درباره یک نکته مهم نیز ضروری است که برخی، صرف داشتن محبوبیت را دلیل قهرمان ملی بودن برخی افراد ورزشکار مثل علی دایی می‌دانند. اما داشتن مقداری محبوبیت می‌تواند کمک کننده به اطلاق عنوان قهرمان ملی به یک‌فرد باشد ولی شرط کافی نیست و به تنهایی نمی‌تواند دلیل قهرمان ملی بودن باشد. به عنوان مثال یک بازیگر طنز ممکن است که در میان بخش‌های از جامعه محبوبیت داشته باشد، ولی آیا این محبوبیت دلیلی می‌شود که او را یک قهرمان ملی بدانیم؟! ضمن اینکه در حال حاضر برخی از همین سلبریتی‌ها و چهره‌های ورزشی حاشیه‌دار، اتفاقا به خاطر عملکردشان مخالفان بسیار زیادی نیز در نزد مردم پیدا کرده‌اند و سوال اساسی این است که اگر دم از حمایت از مردم می‌زنند، دقیقا از کدام مردم سخن می‌گویند؟! در همین حوادث بارها ثابت شده که موضوع اصلی آنها عموم مردم نیست بلکه همان سلیقه فرهنگی و سیاسی خودشان مدنظر است و در بسیاری موارد، منظورشان همان اقلیت اغتشاشگر و گاهی بالاتر دقیقا قاتلان و مجرمان هست. 4️⃣ حال برگردیم به شرایط علی دایی! قهرمان ورزشی بودن علی دایی در جای خود محترم ولی قهرمان ملی بودن او در شرایط فعلی حتما از اعتبار در حال خارج شدن هست. او در این چند ماه نه تنها اقدام علیه امنیت کشورش انجام داده بلکه دقیقا در تکمیل پازل دشمنان ایران حرکت کرده هست. خیلی طبیعی است که چه برخی طرفدارانش و چه برخی سلبریتی‌ها دانسته یا نادانسته این جنبه را نخواهند ببینند، اعتبار قهرمان ملی بودن او به ذات خدشه‌دار شده است. او می‌تواند تا آخر عمر بگویید که چقدر گل برای تیم ملی فوتبال ایران زده و چند افتخار ورزشی کسب کرده، ولی سخن از اینکه قهرمان ملی ایران است، حتما از طرف او و برخی سلبریتی‌های مشابه او در حال حاضر سخنی گزاف خواهد بود. طبق هیچ استانداردی در جهان کسی که کمک حال دشمنان کشورش شده باشد را به عنوان یک قهرمان ملی به رسمیت نمی‌شناسند. سال‌های آینده که فضا روشن‌تر از اینی که الان هست بشود، حتما تاریخ هم ما را نخواهد بخشید، اگر در تراز قهرمان ملی ایران مماشات و تخفیف قایل شده باشیم. eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
پروژه آشوب های ۱۴۰۱ ✍مهدی محمدی 💥پروژه آشوب های ۱۴۰۱ شکست خورده اما تلاش طرف های خارجی ادامه دار است. اکنون دیگر کاملا روشن شده طراح خارجی بازیگر اصلی است منتها از مرحله طراحی فروتر آمده و خود مستقیما وارد میدان شده است. مهم ترین پروژه ای که طرف خارجی اکنون نیرو و انرژی بسیار صرف آن می کند شکل دادن به یک رهبری جدید، واحد و ظاهرا مشروع برای حرکت براندازانه در خارج از کشور است. شاید عجیب به نظر برسد اما شواهد نشان می دهد این برای سیا و‌ موساد از برنامه هسته ای و موشکی ایران هم مهم تر است. تهدیدی که لازم است همه انقلابیون و مردم ایران از آن مطلع باشند این است که دشمن قصد دارد الیتی در خارج از ایران ایجاد کند که بتواند به تدریج آن را به محور تحرکات براندازانه در داخل ایران تبدیل نماید. منافقین، سلطنت طلبان و همه بازیگران سنتی اپوزیسیون مکلف شده اند پشت این پروژه بایستند. هدف این است که چهره های ظاهرا جدید از ایرانیان خارج از کشور با هدایت پشت پرده سرویس های جاسوسی، 'رهبر براندازی' در ایران شوند. فراخوان بدهند، دعوت به اعتصاب و آشوب کنند و ...اکنون دشمن کاری مهم تر از این ندارد که این کانون خارجی را خلق و بعد یک 'شبکه همکار داخلی' درون ایران برای آن ایجاد کند. سلبریتی ها، اینفلوئنسرها و فعالان هنری و ورزشی اصلی ترین کسانی هستند که طرف خارجی امید دارد به ضلع داخلی این کانون خارجی تبدیل شوند. همچنین برنامه این است که یک اقلیت کوچک ولی فعال آشوبگر در داخل کشور ایجاد شود که به عنوان پیاده نظام این پروژه عمل کند و بار تحرکات خیابانی ولو محدود و کوچک را به دوش بکشد. همانطور که سخنان اخیر رهبر انقلاب به دقت نشان داد مهم ترین وظیفه انقلابیون اکنون این است که جلوی پیوستن حتی یک نفر از مردم ایران به این پروژه خطرناک را بگیرند بویژه آنها که مثلا در موضوع حجاب یا مسائل دیگری از این دست، ممکن است ظاهر، رفتار یا دیدگاهی متفاوت داشته باشند. با هر نوع اقدام ضد امنیتی سازمان یافته باید با حداکثر قدرت برخورد شود و اقدامات فعلی در قوه قضاییه، جامعه اطلاعاتی و تغییرات در پلیس همه در این راستاست. اما همزمان با اقتدار در مقابل براندازان باید با تفاوت ها درون جامعه کاملا برادرانه و مهربانانه برخورد کرد. هر دو کلیدی است. تکلیف انقلابیون برای خنثی کردن پروژه خطرناک دشمن یعنی ایجاد یک مجموعه منسجم برانداز خارجی و داخلی، ایستادن سمت مردم و تبدیل شدن به محرک و‌مروج تغییرات مثبت به نفع آنهاست. هر نوع دوقطبی سازی، سوپرانقلابی گری بی مبنا و درگیر شدن با مردم عادی، مستقیما اقدام علیه امنیت ملی است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
در یادداشتی که امروز در روزنامه ایران منتشر شد به این سوال پاسخ دادم که چرا برجام در جذب سرمایه‌گذاری خارجی علی رغم انتظار تحلیل‌گران اقتصادی موفق نبود؟ ✍ مسعود براتی https://www.irannewspaper.ir/newspaper/item/639736/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87--%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF- نکات اصلی: ۱. آمار سرمایه‌گذاری خارجی در سال ۹۵: ۱.۷ میلیارد دلار مجوز معتبر و بیش از ۹ م دلار مجوز ابطال شده (به دلیل عدم ورود سرمایه به ایران). مجموع: حدود ۱۱ م دلار. در سال اول دولت مردمی: بیش از ۵ م دلار مجوز معتبر و حدود ۴ م مجوز ابطالی. مجموع: بیش از ۹ م دلار. ۲. دلایل: در سطح راهبردی: آمریکا مخالف هرگونه اقدامی که منجر تقویت بنیه اقتصادی ایران شود،‌ است و برجام این موضوع را تغییر نداد. لذا بعد برجام مانع ورود سرمایه خارجی به ایران شد. اروپا نیز از سیاست آمریکا تبعیت کامل دارد و فاقد استقلال رای و عمل است. در سطح تحریمی: الف) ساختار تحریم‌های بانکی ثانویه ریسک محور باقی ماند و سبب شد تا روابط کارگزاری بانک‌های بزرگ با ایران برقرار نشود که در نتیجه برای شرکتهای خارجی محدودیت ایجاد شد. ب) مهمتر از قبلی، وجود ابهام اولیه در وضعیت بازگشت‌پذیری تحریم‌های آمریکا و اروپا بعد از برجام که باعث سختی در تصمیم‌گیری برای شرکتهای خارجی بود. در آذر ۹۵ وزارت خزانه‌داری آمریکا این ابهام را رفع کرد و اعلام کرد که بعد از بازگشت تحریم‌ها تنها ۶ ماه!! به شرکتهای غیرایرانی برای خروج از ایران فرصت می‌دهد. در نتیجه خیلی از شرکت‌هایی که تمایل به حضور داشتند منصرف شدند. ‏دولت ایران در آن زمان متوجه نکات فوق نبود و سبب شد تا نتواند از موقعیت بعد از برجام به خوبی استفاده کند. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
چند نکته مهم راهبردی درباره سخنان اخیر رهبری: ✍علی مهدیان 1-راهبرد رهبری در دو سخنرانی اخیر یکی با زنان یکی با مردم قم درباره دوران پس از اغتشاشات با دیگر فعالان صحنه متفاوت بود. مهمترین خطر بعد از دوران اغتشاشات چیست؟ این دو نکته را کنار هم بگذارید ببینید برداشتتان چیست. در دیدار با بانوان فرمود زنانی که شما آنها را کم حجاب میدانید تو دهن جریان اغتشاش زدند. به آنها نپیوستند. او گفت من به حال معنوی اینها در مناجات ها و مراسمات غبطه میخورد. در دیدار با مردم قم هم فرمود جریان اغتشاش بنا نداشت به نقاط ضعف و مشکلات ما بپردازد. ما مشکل اقتصادی و معیشتی داریم ولی جریان اغتشاش نقاط قوت ما را زد. امنیت را تولید علم را و... این دو جمله اثرش در مخاطب این است که جریان اغتشاش را بیگانه و غریبه بداند. اثر مهمترش این است که دست دشمن را از هدایت تغییر در کشور کوتاه میکند. این یک اقدام مهم راهبردی است. 2-اینکه اغتشاش امتداد اعتراض بود، خطایی است که برخی از مذهبیون هم انجام دادند. برخی از مجریان تلویزیون و صدا و سیما و فعالین فرهنگی و انقلابیون نیز متاسفانه این اندیشه را پیش بردند. در حالیکه اغتشاش امتداد اعتراض نبود ربطی به اعتراض و دردهای مردم نداشت. اینها تصور میکردند اعتراض مردم به مشکلات در عده ای از عناصر رادیکال و تندرو تبدیل به اغتشاش شد. حال آنکه رهبری در همان اوج بحبوحه اغتشاشات گفت اغتشاش به دلیل رشد و حرکت امید بخش کشور شکل گرفته است ربطی به اعتراض مردم و فشارهایی که به آنها میآید ندارد. این تفاوت ظریف و لی بسیار مهم و راهبردی را کمتر کسی توجه کرد. مهمتر از اغتشاش این است که عده ای با آن احساس نوعی سنخیت و همراهی کنند. از طرفی چون اغتشاش کاملا در دستان بیگانه در حال هدایت است معنایش این است که دردهای مردم را متصل کنیم به دست تغییر بیگانه. همانکه دشمن میخواهد. 3-رهبری واقعیت را درست میدید. این نکته که تمرکز کنیم روی قطع کردن دست تحول خواه دشمن و عنان تحول را به دست نظام امامت و امت بدهیم یک نکته مهم راهبردی است که باید با دقت آن را تبیین کنیم. واقعیت این بود که دشمن، روی کار آمدن دولتی که عزم بر تغییر جدی دارد را باعث این میدید که آن فشار دولت غربگرای بی فایده کم شود و مردم احساس کنند به مرور دارند یک حرکت امیدبخشی را پیش میبرند او باید زودتر عنان دردهای مردم را در اختیار میگرفت. فرصت زیادی نداشت و ندارد. 4-مقوله کشف حجابی که اغتشاش گران یا برخی به تبع جریان اغتشاش دنبال میکنند نیز در پیام پر رمز رهبری به سردار رادان مورد توجه است. او در پیام بحث «پلیس تخصصی» در «بخشهای گوناگون امنیت» را مطرح میکند. این یعنی ضلع امنیت اخلاقی که پیش از این نیز در سخنان خود به آن توجه داده بود نباید فراموش شود و البته باید ارتقا کیفی نیز پیدا کند. 5-مقوله تحول نیز که پیش از این در بیانات رئیس جمهور به عنوان تغییرات اساسی و در بیان رئیس مجلس با عنوان نو شدن حکمرانی مطرح شده بود اینبار در سخنان رهبری نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفت. این نشان میدهد در راس نظام تصمیم جدی بر مجموعه ای از تحولات اساسی در نظر گرفته شده است. رشته همه این تحولات قطعا همان طرح کلی حرکت انقلاب و خروج هویت ایرانی از هاضمه غرب است که در سخنان رهبری با مردم قم اشاره شد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
خطاب به سردار رادان ✍عبدالله گنجی 💥سردار رادان سکان انتظامی کشور را به عهده گرفت. بدون هرگونه پیشداوری باید همگان او را یاری کنند تا به مطالبات مندرج در حکم رهبری دست یابد. اما در شروع کار و مبتنی بر تجربه سال‌های گذشته چند نکته را مهم می‌دانم. نیروی انتظامی خط مقدم قوه قهریه نظام در حوزه امنیت داخلی است. همانگونه که در حوزه تربیت، آموزش و پرورش یا در حوزه اقتصاد، وزارت نفت را در این جایگاه می‌دانیم. در این خط مقدم و در عصر حاضر جنگیدن در حد اضطرار است و ابعاد دیگر مواجهه اجتماعی در اولویت. به تعبیر رهبری معظم، باتوم چاره‌ساز نیست، بلکه برای جمع کردن است. باتوم حل نمی‌کند، جمع می‌کند. از ناچاری استفاده می‌شود، چاره کار چیز دیگری است؛ بنابراین پلیس یکی از آتلیه‌های تصویرساز از نظام جمهوری اسلامی است. آن هم تصویری که تا به دست مردم برسد ده‌ها متغیر دشمنانه روی آن اثر می‌گذارند. مقایسه تبیین – باتوم در کلام رهبری را به سادگی نباید فراموش کرد. به‌زعم نگارنده، پلیس باید فهم اجتماعی‌اش قوی‌تر از فهم امنیتی باشد. پلیس باید دو واحد روانشناسی شخصیت پاس کرده باشد تا بتواند حرمت مجرم و متخلف را در عین مجرم بودن حفظ کند. مجرم پلیس را آیینه نظام می‌بیند. روانشناسی شخصیت به پلیس می‌گوید جوانی که به کلانتری آورده‌ای تا به قوه‌قضائیه بفرستی مبادا توهینی از شما بشنود، مبادا سیلی و لگد دریافت کند. در این صورت او فقط یک مجرم نیست که بمبی تحت انقیاد برای انتقام در روز مباداست. شاید در بین همین جوانانی که ماه‌های اخیر به خیابان آمدند نمونه‌های اینگونه یافت شود. پلیس و رسانه داستان غم‌آلوده‌ای است. پلیس امروز باید بداند هیچ چیز مشمول مرور زمان نمی‌شود، با میلیون‌ها دوربین -نفر- رسانه چیزی در تاریکی نمی‌ماند. تردید ندارم که اگر پلیس به رسانه و به روایت اول اعتقاد حتمی داشت حوادث بعد از فوت مرحومه امینی، داستان زاهدان و خاش اتفاق نمی‌افتاد. باور به روایت اول به علاوه ایجاد سازوکار برای سرعت بخشیدن در عبور از کمند سه، چهارگانه نظارتی درون نیروی انتظامی و بروکراسی پیچیده آن باید در دستور کار سردار رادان باشد. سرعت اساس است و خبر دیگر موضوعیت ندارد. روایتی که داستان‌گونه بیان می‌شود ادراک را می‌سازد و تمام. دهان پلیس باید پاک باشد. پلیس نمی‌تواند وقتی خسته و عصبانی شد فحاشی کند یا در قبال فحاشان مقابله به مثل کند. پلیس نباید متهم یا مجرم را ارزش‌گذاری شخصیتی کند و سپس برخورد نماید. از نظر شخصیتی، برای پلیس برخورد با مجرمی که دفعه اول به کلانتری آورده شده است با مجرمی که ده‌ها تخلف تکراری دارد نباید فرقی کند. اشد مجازات دومی در دادگاه است و نباید حس تحقیر در مجرم ایجاد شود. مجرم نیز باید در سایه پلیس احساس آرامش کند و این هنر پلیس است که از مجرم سفیر اجتماعی بسازد. نه اینکه اکنون اینگونه است، اما ورودی به پلیس نباید خدایی ناکرده پر کردن خلأ بیکاری در کشور باشد. گرچه قاطبه جوانان ورودی به پلیس بی‌مسئله‌اند، اما بی‌مسئله بودن کافی نیست. درک اجتماعی، درک مردم سالارانه از نظام، اخلاق، انگیزه فرامادی، عشق به شغل و فهم اینکه عملکرد او به حساب خودش نوشته نمی‌شود از ادراک اولیه نیروی انسانی ورودی به پلیس است که رفتار او را با جامعه تنظیم می‌کند. پلیس نباید جورکش تن‌آسایی دستگاه‌های دیگر باشد و تضمین قهری اثرگذاری او، بقیه را از وظایف فرهنگی- اجتماعی خود غافل کند. اجبار به عنوان یکی از روش‌های اعمال حاکمیت آخرین راه است. راه‌هایی که دیگران باید قبل از پلیس بپیمایند نباید بار اضافه پلیس باشد. البته همه آنچه گفته شد به این معنا نیست که محاسن بزرگی اکنون در پلیس وجود ندارد، اما آسیب‌شناسی و اصلاح، خصوصاً در عرصه بینش اجتماعی، امری استمراری است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
جاسوسی علیرضا اکبری و چند نکته ✍علیرضا تقوی نیا 💥اعلام خبر حکم اعدام علیرضا اکبری معاون اسبق وزرات دفاع جمهوری اسلامی توسط قوه قضاییه تحلیل های مختلفی را در فضای رسانه ای ایران در پی داشته است. 🔸️بر اساس اعلامیه وزارت اطلاعات، اکبری به خدمت سرویس جاسوسی انگلستان درآمده بود و با توجه به حکمی که برای وی در نظر گرفته شده ، مسلما اطلاعات حساسی را به آن دستگاه اطلاعاتی منتقل ساخته است. 👇در این خصوص ذکر چند نکته لازم است؛ 1️⃣ بدون تردید هیچ کشوری به اندازه بریتانیا در ایران ریشه و نفوذ اطلاعاتی ندارد ؛ زیرا این کشور بیش از ۱۵۰ سال است که در ایران حضور دارد و خاندان های زیادی در خدمتگذاری بدان شناخته می شدند از جمله خانواده علم ، رشیدیان ، قوام ، نوری و اشخاصی چون اردشیر ریپورتر و  ... . 🔸️نکته جالب اینجاست که در حکومت پهلوی خانواده های یاد شده و بسیاری از عوامل وابسته به انگلستان در جایگاه های مهمی به لحاظ سیاسی و اقتصادی قرار گرفتند . 🔸️مسلم است که مسئله نفوذ بریتانیا منحصر به امثال اکبری نیست و در هر منصبی احتمال حضور عوامل وابسته به آن کشور وجود دارد. 2️⃣ دستگیری یک جاسوس امری متداول در نبردهای اطلاعاتی است و رخداد جدید و خاصی نیست . 3️⃣ دستگاه اطلاعاتی کشور باید حساسیت خاصی روی افرادی که به هر دلیلی به انگلستان سفر می کنند نشان دهد ؛ زیرا افرادی اعم از عادی و سرشناس جهان اسلام و ایران به دلایلی از جمله تحصیل ، درمان ، سکونت و ... به سمت بریتانیا می روند‌ و حتی رئیس جمهور سابق ایران تحصیلکرده آنجاست. 🔸️ جالب تر این که مقر برخی از شبکه های شیعی تفرقه افکن نیز در انگلستان قرار دارد که بدون مزاحمت دولت انگلستان تصویر دلخواه مقامات آن کشور را از اسلام و شیعه نمایش می دهند. 4️⃣ دستگیری یک جاسوس که به نزدیکی یک مسئول رسیده، نباید مستمسکی جهت تخریب آن فرد قرار بگیرد و تسویه حساب های جناحی و شخصی نسبت به مقامات رده بالا در پس چنین پرونده هایی شدت یابد. 5️⃣ نگارنده بارها از تریبون های مختلف اعلام کرده که فواید بستن سفارت بریتانیا (البته از طریق مجاری رسمی و قانونی و نه خودجوش و تعرضی از سوی دغدغه مندان) بیش از باز بودن آنست و صرف حضور دیپلماتیک این کشور ، سفارت خانه آن را به مکانی امن جهت اقدامات اطلاعاتی علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل می کند. 6️⃣ لزوم پایش مجدد دستگاه های مختلف نظام به علت نفوذهای مکرر سالهای اخیر ، ضرورتی اجتناب ناپذیر است و در این خصوص هیچ مقام و منصبی نباید دارای حاشیه امن باشد. 7️⃣ اتفاقات سال ۷۷ ، ضربه ای سنگین به دستگاه اطلاعاتی کشور بود که روزنامه های وقت بدون در نظر گرفتن منافع ملی کشور ، در انحراف مسائل و با استفاده از شانتاژ و تبلیغات سوء، نقش عمده ای را در تضعیف وزارت اطلاعات ایفا کردند . 🔸️به نظر می رسد باید تمام رسانه ها از سلایق مختلف در زمینه منافع ملی توجیه شوند . 8️⃣ از جمله نقاط قوت نظام جمهوری اسلامی تکثر و تنوع دستگاه های اطلاعاتی و نظامی آن است که به نوعی کشور را از ساختار موزاییکی اطلاعاتی برخوردار می کند و با نفوذ در یک دستگاه اطلاعاتی ، ضربه اساسی به نظام وارد نمی شود. 🔸️همچنین رقابت دستگاه های اطلاعاتی در درون یک کشور امری است متداول ، لکن در صورتی که این رقابت ها به تخریب و تخطئه دیگری منتهی شود ، زمینه را برای رشد جاسوسان فراهم می سازد . 9️⃣ صدور حکم اعدام برای علیرضا اکبری حاکی از آنست که او اطلاعات حساس نظامی و امنیتی را منتقل کرده و اتفاقا باید از چنین حکمی استقبال کرد، زیرا می تواند برای سایر جاسوسان ایجاد رعب و وحشت کرده و برای سیستم نیز به نوعی تولید بازدارندگی نماید. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
با «مادری» مهربان‌تر باشیم! ✍رها_عبداللهی 💥جامعه‌ای که مادرانی بانشاط و راضی از «مادر بودن» دارد، از نظر سلامت روان رتبه بالایی خواهد داشت. دلیلش این است که مادر زاینده است. نه فقط زاینده نسل، که زاینده هر ارزش و نیرویی که یک جامعه برای تکاپو و رشدش نیاز دارد. او نه تنها واسطه خلقت و منشا تداوم نسل است، که نسل در دامن او پرورش می‌یابد. وقتی سالم باشد، نسل سالمی پا به عرصه اجتماع می‌گذارد. 🔺به چند دلیل باید بگوییم این کرامت در جامعه ما تضعیف شده است. از نشانه‌های بارز آن، وضعیت فرزندآوری در کشور است. به گواه آمارهای جمعیتی، زنان ایرانی طی سال‌های اخیر یک‌چهارم گذشته مادر شده‌اند. همچنین علاوه بر بالا رفتن سن ازدواج، به طور متوسط نزدیک ۴ سال بین ازدواج و بارداری فاصله هست که این تاخیر می‌تواند مناسب‌ترین سنین مادر شدن را از آنان بگیرد. اگرچه علل متعددی برای این آمارها ذکر شده ولی نمی‌توان انکار کرد «تضعیف جایگاه مادری» از مهم‌ترین علل آن است. 🔹جایگاه مادری که در انگاره دختران و زنان تضعیف شود، تصمیم به مادر شدن در انتهای آمال و ایده‌آل‌های‌شان قرار می‌گیرد و کسب موقعیت‌های شغلی و تحصیلی و فعالیت‌های اجتماعی ارزش و اولویت بالاتری پیدا می‌کند. این ویژگی حتی در برخی کسانی که شاغل نیستند و خانه‌داری را برگزیده‌اند هم دیده می‌شود. برخی زنان با وجود خانه‌دار بودن، از موقعیت‌شان احساس رضایت ندارند و حتی فرزندان‌شان را مانع رسیدن به آرزوها و پیشرفت‌های‌شان می‌بینند. اعتماد به نفس تضعیف شده این زنان معضلی دیگر برای خانواده‌هاست. 🔹سوال اینجاست چرا در جامعه‌ای که در فرهنگش مادر جایگاهی والا و ارزشی فرامادی دارد، پیامبرش بهشت را زیر قدم‌های مادران دانسته و رهبر کبیر انقلابش مادر بودن را اشرف کارها در عالم عنوان و تاکید کرده کوچک کردن جایگاه مادری خیانت به جامعه است، به وضعی رسیده که آمارها چنین زنگ خطر کاهش اقبال به فرزنددار شدن و در نتیجه کاهش جمعیت را به صدا درآورده ‌است؟ 🔹یکی از علل چنین امری نوع برخورد نظام آموزشی و تربیتی ما با این موضوع است. از یک زمانی به بعد، نظام آموزشی ما بیشتر تمایزات جنسیتی در آموزش دختران و پسران را از برنامه‌های آموزشی‌اش حذف کرد. یعنی آموزش‌های خانه‌داری و هنری ویژه دختران که در گذشته وجود داشت و دختران را برای پذیرش نقش‌های آینده آماده می‌کرد، از آموزش‌ها رخت بربست تا دختران در نظامگ آموزشی فقط مهیای ورود به آینده تحصیلی و شغلی شوند و گزینه‌های دیگری در چشم‌انداز ایده‌آل‌های خود نبینند. خروجی نظام آموزشی ما دخترانی هستند که برای پذیرش نقش‌های خانوادگی خود تربیت نشده‌اند و اولویت‌شان تحصیلات بالا و اشتغال به هر قیمت، بدون توجه به میزان نیاز جامعه و نیاز و شأنیت خود است. آنان مادری و خانه‌داری را قطب مقابل کسب جایگاه‌های اجتماعی، نقشی تحقیرآمیز و مانع رسیدن به آرزوهای‌شان می‌بینند. در چنین فضایی حتی آزادی انتخاب بین خانه‌داری و اشتغال از آنان گرفته می‌شود. سینما و تلویزیون و رسانه‌های دیگر نیز نقش پررنگی در این ماجرا داشتند. 🔹البته در نظام اجرایی هم «مادری» به قدر کافی محترم نیست. چنانکه به خاطر ضعف حمایت از مادران شاغل و محصل، آنان همیشه مادر شدن را تهدیدی برای ادامه اشتغال یا تحصیل و پیشرفت‌شان می‌بینند. نه از همکاری دانشگاه‌ها با مادران دانشجو و متقاضی هیأت علمی خبری هست نه ساعات اداری و آموزشی و زیرساخت‌های مهدکودکی محل کار با رسیدگی مادر به فرزندش تطابق دارد و نه اصلاً پذیرشی برای رفت و آمد او با کودک به مدرسه و دانشگاه و اداره و کارگاه وجود دارد. این قضیه در ادارات دولتی، حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، نظام پزشکی و بخش خصوصی کمابیش به یک شکل است. 🔹در کنار اینها تغییر سبک زندگی که فاصله گرفتن از فرهنگ ایرانی - اسلامی، ضعف اعتقادات دینی و نزدیک شدن به فرهنگ منحط غربی را به دنبال داشته، تاثیر بسزایی دارد. 🔹ما اگر دنبال افزایش سلامت روان و نشاط جامعه، بهبود اوضاع جمعیت و فرزندآوری کشور و حل چالش‌های ناشی از تناقض نقش‌ها هستیم، باید فکری به حال بازگشت کرامت جایگاه مادری در جامعه کنیم. آیا جایگاه تضعیف‌شده مادری قابل ترمیم و تقویت است؟ آری! حتما چنین است. ✔️جامعه ما نیازمند این است که هویت مادری را از نو به فرزندانش بشناساند و انگاره‌های نادرست منفی را اصلاح کند. رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیر جمعی از بانوان بر اصلاح انگاره نقش خانه‌داری تاکید کردند و از رد یکی بودن خانه‌داری با خانه‌نشینی سخن گفتند. اصلاح انگاره‌های غلط بیش از هر جا در نظام آموزشی ما اتفاق می‌افتد. نقش نظام آموزشی از رسانه هم با همه قدرتش بیشتر است. فقط لازم است سیاست‌گذاران آموزش‌و‌پرورش کشور قدری با نقش مادری مهربان‌تر باشند و فکری به حال آمادگی مادران آینده کشور برای پذیرش نقش حیاتی‌شان کنند. eitaa.com/tahlilisiyasise
🔴 خبری منتشر شده که ‏مجتمع ‎ با حضور رئیس‌جمهور به بهره‌برداری رسید! ✍داود_مدرسی_یان 💥راستی مگر ‎ بی آب نبود؟! مگر همه کارشناسان نمی‌گویند صنایع آب‌بر را در کویر احداث نکنید؟ انتقال آب ‎ برای صنایع آب‌بر در دل کویر چه توجیهی عقلی و قانونی دارد؟ 🔻دو اتفاق اینجا افتاده: اول، تخریب محیط زیست و دوم، تبعیض بین استانی! 🔹شاید مردم عادی و عزیز کویر از این حرکت استقبال کنند و برخی سیاستمداران هم دلسوزانه پای این اقدامات را امضا کنند که خدمتی کرده باشند، اما قطعاً و یقیناً این سیاست‌ها به ضرر منافع و امنیت ملی است و اکوسیستم و محیط زیست را بیش از پیش تخریب می‌کند. کما اینکه امروز اثرات مخرب سدسازی ها و انتقال آب دهه۶۰ و ۷۰و۸۰ را می‌بینیم! 🔸مسئله محیط زیست، مسئله درجه ۲ و درجه ۳ نیست. جزو مسائل درجه ۱ است. جزو اولویت‌هاست. 🔹از طرفی، اینکه مردم بوشهر و سیستان و بلوچستان و روستاهایشان، در کنار خلیج فارس، آب برای شرب و آب مورد نیاز صنایع، نداشته باشند اما دولت برای کویر آب را با بودجه نفت و گاز خوزستان و بوشهر منتقل می‌کند یعنی تبعیض نهادینه سیستمی! به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
حکمرانی سرطانی! ✍احمد قدیری 💥راجع به مانور رسانه‌ای بر لزوم «همدلی» مردم برای صرفه‌جویی در مصرف گاز نمی‌دانم چه بگویم که حق مطلب ادا شود! اینکه برخی از مردم کلان‌شهرهای همیشه برخوردار تصمیم می‌گیرند چند روزی کمتر اسراف یا مصرف کنند، قابل تقدیر است اما سؤال اساسی این است که در شرایطی که میلیون‌ها نفر از مردم، در عذاب از سوز و سرمای بی‌سابقه و بعضا در معرض مرگ هستند، این چه حکمرانی سرطانی‌ای است که مسؤلان و اخبارگویان با لباس‌های تابستانه در بیرون از خانه از مردم می‌خواهند تا در محیط خانه لباس‌های زمستانه بپوشند! فارغ از کج‌فهمی نسبت به اثرگذاری تقریبا هیچِ این نوع هشدارها و خواهش‌هایی که مشخص است گوینده خود عامل نیست، و فارغ از اینکه مسؤلان اصول حکمرانی را نمی‌دانند، ظاهرا حتی از معنای حکم‌رانی نیز غافل‌اند و در مواجهه با وضعیت کنونی «دیپلماسی التماسی» را درپیش گرفته‌اند! مسؤلانی که وقتی پای منافع شخصی‌شان درمیان باشد کمترین تعارفی با احدی ندارند، چرا درجایی که پای منافع عمومی و حقوق عامه درمیان است رسم تساهل و تسامح را درپیش می‌گیرند؟! با چه کسی تعارف دارید؟ از چه چیزی می‌ترسید؟ به جای گفتار درمانی یا تعطیل کردن صنایع و ادارات که لطمه مضاعف به اقتصاد کشور است، با دو اهرم افزایش موقتِ چند برابری و همگانی قیمت و جریمه و قطع فوری گاز پرمصرف‌ها، بحران را مدیریت و مصرف را کنترل کنید. همین موضوع عینا راجع به بحران آب، معضل برق و... نیز صادق است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
برنامه هفتم؛ سیاست صنعتی یا توسعه بسیط؟ ✍ سید یاسر جبرائیلی 💥سیاست صنعتی عبارت است از تلاش استراتژیک از سوی دولت برای دستیابی به رشد و پیشرفت در بخش‌های منتخب از صنعت. سیاست صنعتی شامل قوانین، مقررات، اصول، سیاست‌ها و فرایندهایی است که از سوی دولت تعریف و وضع می‌شوند تا فعالیت‌های صنعتی کشور را سامان بخشیده، کنترل کرده و توسعه دهند تا اهداف مشخص حاصل شود. در سیاست صنعتی وظایف متناظر بخش‌های عمومی، خصوصی، تعاونی و همچنین نقش‌هایی که بخش‌های بزرگ، کوچک و متوسط اقتصاد باید ایفا کنند برای رسیدن به پیشرفت صنعتی تعریف می‌شود. سیاست صنعتی است که سیاست‌های پولی و مالی، سیاست تعرفه‌ای، سیاست اشتغال، رویکرد دولت به سرمایه خارجی، نقش شرکت‌های چند ملیتی و... را در پیشرفت کشور مشخص می‌کند. بدون داشتن سیاست صنعتی، اساساً نمی توان برای دولت نقشی در نظریه حمایت هوشمند تعریف کرد. با مطالعه برنامه‌های پنج ساله توسعه در ایران به وضوح می‌توان خلاء سیاست صنعتی را مشاهده کرد. این برنامه‌ها که عمدتاً توسط اندیشمندان لیبرال پایه‌گذاری و تدوین شده‌اند، فاقد هدف‌گذاری‌های مشخص صنعتی هستند و می‌توان گفت نوعی از توسعه را دنبال می‌کنند که راونهیل آن را توسعه بسیط (Extensive Development) می‌خواند. توسعه بسیط را بطور خلاصه میتوان نوعی از توسعه دانست که در فقدان سیاست صنعتی اتفاق می‌افتد و نتیجه آن افزایش تیراژ تولید با اتکا به فناوری خارجی یا سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است نه دستیابی به فناوری و توان تولید صنعتی. با یک مثال از برنامه ششم توسعه می‌توان تصویر روشن‌تری از رویکرد توسعه بسیط -که نقطه مقابل سیاست صنعتی است- به دست داد. در برنامه پنج ساله ششم توسعۀ ایران که مربوط به بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ است اهداف کمی تعیین شده برای برخی صنایع بدین شرح است: افزایش تولید خودروی سواری و وانت از ۱.۴ میلیون به ۲ میلیون دستگاه، افزایش تولید دارو از ۴۵ میلیارد عدد به ۵۵ میلیارد عدد، افزایش تولید لاستیک از ۲۵۰ هزار تن به ۴۰۰ هزار تن، افزایش تولید کاغذ از ۶۰۰ هزار تن به ۷۵۰ هزار تن. همان طوری که مشاهده می‌شود، هدف گذاری انجام شده برای صنایع، افزایش تیراژی و مقداری تولید است نه دستیابی به فناوری‌های مشخص برای رسیدن به "توان تولید" خودرو، دارو، لاستیک و کاغذ. حال آنکه مسئله توسعه، نه تیراژ تولید این اقلام، که توان تولید آنهاست. نتیجه چنین رویکردی آنست که تا زمانی که واردات مواد اولیه و واسطه‌ای تولید از خارج جریان دارد، اهداف توسعه محقق می‌شود، اما به محض اینکه جریان واردات به هر دلیلی دچار اختلال می‌شود، اهداف تعیین شده برای برنامه، کاملا از دسترس خارج می‌شوند. نقطه مقابل چنین رویکردی به توسعه را در برنامه های توسعه کره جنوبی می‌توان مشاهده کرد‌به عنوان نمونه در برنامه پنج ساله توسعه چهارم کره جنوبی(۸۲-۱۹۷۷)، به جای هدف‌‌گذاری برای افزایش تیراژ تولیدات صنایع الکترونیک، ۵۷ آیتم شامل نیمه هادی‌ها و پردازشگرها انتخاب شدند تاتوان لازم برای تولید آنها در داخل تحصیل شود و ضمن جایگزین شدن تولید داخلی با واردات، این تولیدات به خارج از کشور نیز صادر شوند. دولت کره برای رسیدن به این هدف، ضمن راه‌اندازی یک مجموعه ویژه برای تولید نیمه هادی‌ها و پردازشگرها، یک مؤسسه تحقیقاتی نیز برای وارد کردن تکنولوژی خارجی و توسعه آن در داخل ایجاد کرد. اگر امروز کره جنوبی یکی از پیشروان نیمه‌هادی‌هاست، نتیجه آن رویکرد است. این ایام، پاسخ این پرسش اساسی و حیاتی است که آیا بناست وابستگی به مسیر غلط "توسعه بسیط" تداوم یابد، یا برنامه هفتم، یک برنامه سیاست صنعتی باشد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat https://rubika.ir/seraat_tahlil_siyasi/CIGIGFEIICACAEI
از مادر تا مفهوم مادر؛ از مسکن تا موالید! ✍یداله یاسینی 💥در این عصر و زمانه که درصد چشم گیری از دختران یا بهتر بگویم ماداران بالقوه سرزمینم، گرفتار مجالست و مؤانست باسگ و گربه شده اند، شاید؛ دیگر باید با دیده شک و تردید از کلمه مادر سخن راند! چرا؟! 🔻زیرا که، حتماً تبریک برای روز مادر، مشروط به وجود مادر، که مولد است خواهد بود، حال آنکه با استفاده از غفلت و خواب خرگوشی مسئولان، سال هاست، غرب با تزریق زیر پوستیِ فرهنگِ منحط خود، تغییر رفتاری و گفتاری مردم وطنم را در سرلوحه کار خود قرار داده است! کدام الگو ؟! 🔻از پوشش، تا خواب و خوراک‌ و حتی انتخاب انیس! سن ازدواج هم که دیگر قابل گفتن نیست! صدا و سیما و دیگر دستگاه های عریض و طویل هم ، با صرف این همه بودجه، کاملاً بی مصرف باقی مانده اند! هیچ نهاد و مسئولی هم پاسخگو نیست؟! اما راه حل چیست؟! 🔻 یکی از راه حل ها، همان برگشتن به الگوی زندگی اصیل و با اصالت ایرانی است. 🔻یک مثال سالیان متمادی مردم این سرزمین؛ در خانه های سنتی به سبک و معماری ایرانی خود، زندگی میکردند. موالید هم در حد متعارف بلکه بالاتر، در حال افزایش بود. اما به ناگاه با تغییر در الگو و در واقع با تأسی از توصیه های لوکوربوزیه(پدر معماری مدرن) و اصرار بر اصلِ تمرکز نشینی شهری (آپارتمان نشینی) ، سبک زندگی جدیدی بنا نهاده شد، که و را به کلی دگرگون کرده است! کدام مفهوم؟! مفهوم معنی مسکن؛ 🔻زیرا با از بین رفتنِ مفهوم سکینه و آرامشی که قرار بوده منزل و مسکن فعلی ایجاد کند؛ میلِ به تأهل، تبدیل به تمایل به تجرد و بی میلی به ازدواج شده!و این یعنی پذیرفتن انواع زندگی غیر متعارف! خب چگونه؟! 🔻 طبیعتاً، مسکن با ابعاد کوچک، سلول کوچکی است که نه فضای مناسبی جهت طبخ غذا برای میهمانی دارد و نه فضایی برای تربیت و تفریح کودکانش! و زنِ خانه هم علی القائده به زندانی محبوس در آن سلول شباهت زیادی پیدا می‌کند! و این به معنای پذیرفتن زندگی جوامع ماشینی است که در آن زندگی، زن به بهانه‌ی رهایی از این سلول، ناچار به تن دادن به کار در مشاغلی سخت و طاقت فرسا، آن هم با دستمزدی نصف حقوق مردان می‌شود! و این یعنی مقدمه ی برای فرار از مسئولیت اصلیش یعنی ! کدام مرز؟! مرز انسانیت؛ چگونه؟! 🔻وقتی نقش مادری کم رنگ شد؛ باید، به گونه ای این خلأ پر شود! در این رابطه و به منظور پر شدن این خلأ، ناخواسته برخی از دختران، تمایل به معاشرت با حیوان به عنوان انیس! و شاید به جای اولاد پیدا می‌کنند،اما با این تفاوت که، مهر و محبتی که باید در راه پرورش اولاد خرج شود، نثار سگ ها و گربه ها می شود تا علاوه بر مفاهیم، مرزها هم تغییر یابند!! و نهایتاً این یعنی، پذیرفتن انواع بیماری روحی-روانی برای جامعه، که حاصل آن می‌شود ، و فاصله شدید از ارزش های انسانی! و یکی از راه های از ! http://eitaa.com/tahlilgar_yasini
درباره پیشانی پینه بسته... ✍محسن مهدیان 💥تصویر پیشانی پینه بسته یک جاسوس، نقل جنجالی این روزهاست. خیلی هم این تصاویر بی سابقه نیست، از کلاهی و کشمیری و تا مهدی هاشمی در بیت منتظری تا این اواخر در میان محکومان فساد اقتصادی و جاسوسی شبیه اکبری و موسوی مجد و غیره. اما در نسبت پیشانی پینه بسته و هر نماد مذهبی دیگری مثل یقه بسته و تسبیح و انگشتر با پروژه نفوذ و نفاق، چند نکته کلیدی قابل طرح است. 1⃣یکم. پیشانی پینه بسته الزاما نشانه نفاق امثال اکبری نیست. چه بسا متعبد بوده و در میانه راه منحرف شده است. حجتی وجود ندارد هر منحرفی را از بندگهواره منافق بدانیم. برای نفاق چنین فردی باید در پی نشانه های دیگر بود.  2⃣دوم. چرا باید منافق از نمادها و نشانه های انقلابی استفاده کند؟ روشنست؛ تا شناخته نشود. تا اعتبار جذب کند. یعنی منافق برای پیشبرد کارش ناچارست به هویت متدین ها دربیاید. همین نشانه ای بر حاکم بودن ارزش ها است. لذا به تعبیر شهید مطهری خاصیت رشد جامعه دینی اینست که در کنارش نفاق شکل می گیرد.     3⃣سوم.   نفاق دو گونه است. نفاق اکبر و نفاق اصغر. نفاق اکبر همانست که امام فرمود از کفر بدترست. چنین منافقی علماً کافر به دین است و تظاهرش از سر خدعه است. اما نفاق اصغر در عمل است. در دل منکر دین و ارزش ها نیست و برای پیشبرد مقاصد دنیوی متظاهر به دین شده است. برخورد با ایندو کاملا متفاوت است. برخورد با اولی باید امنیتی باشد. اما برخورد با دومی فرهنگی است. راه اصلاح اولی جز محاکمه و تحکم نیست. اما راه اصلاح دومی چه بسا اصلاح ساختارها و ایجاد یک نظام کنترلی و حتی مدارا است.  اولی در میان مومنین وصله ناچسب است اما دومی با حضور در میان مومنین چه بسا اصلاح شود. همانطور که باطن بر ظاهر اثر دارد، ظاهر نیز بر باطن موثر است.  4⃣چهارم. کافر از دوران طاغوت وقتی به جامعه دینی می رسد منافق می شود. اما همین نفاق با رشد جامعه دینی کم و کمتر می شود. لذا در روایات آمده است که در نزدیکی ظهور، نفاق به کمترین میزان خود می رسد. چرا؟ چون آگاهی مردم قدرت جولان نفاق نمی دهد و بصیرت و ایمان ابزار شناسائی منافق می شود. همین روزها را بررسی کنیم. دشمنی ها روز به روز صریح تر و نفاق کمتر شده است. دو راه بیشتر نیست؛ جریانات سیاسی یا انقلابی و یا کریه و سیاه می شوند. به همین دلیلست که دشمن ایران، همان دشمن دینست، دشمن اهل بیت است و حتی دشمن عدالت و آزادی حقیقی است. این نشانه رشد جامعه ماست. 5⃣پنجم. جمعبندی: 🔹الف/ جامعه ای که نظام کنترلی دارد کمتر اجازه شکل گیری و توسعه نفاق علمی و عملی می دهد. 🔸ب/ جامعه ای که ظواهر دین در آن رعایت شود خود به خود منافق عملی را هدایت و نفاق اصغر را کم می کند. 🔹ج/ جامعه ای که ارزش ها در آن تعمیق و تبیین و بصیرت بیشتر شود، نفاق اکبر خودبه خود کاهش و از خفی به جلی و به سمت دشمنی صریح پیش میرود. ✅خلاصه اینکه مبارزه با نقاب نفاق، فراتر از اقدامات امنیتی است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
✍مهدی محمدی ۱- لیست گذاری سپاه توسط اروپا در اصل چندان مهم نیست چون بیش از آنکه یک اقدام باشد، یک اعلام موضع است. مهم این است که ببینیم در ذهنیت امنیتی و‌ راهبردی غرب چه چیزی در حال رخ دادن است. به عبارت دقیق تر، مسئله این است که ببینیم این اقدام‌ مقدمه چیست؟ ۲- در تقریب اول، اروپا در حال نشان دادن کلافگی خود از شکست آشوب ها در ایران است. همچنین، اروپایی ها در حال نشان دادن این نکته اند که دیگر امیدی به خیزش آشوب از داخل ایران ندارند و کمپین انقلاب در رسانه و توییتر پیوسته اند! ۳- ظاهرا کسی یا چیزی اروپا را مستمرا ترغیب می کند پل های پشت سر خود با ایران را خراب کند. بدتر از این، از اروپا می خواهند گاری خود را به اسب نیمه جان اپوزیسیون ببندد. این یعنی اروپا مسئولیت تداوم یک‌ پروژه شکست خورده را به عهده گرفته. همان سینه خیز رفتن پس از زمین خوردن! ۴- من هرگز این مقدار رفتار احساساتی در سیاست اروپا درباره ایران را به یاد نمی آورم. اروپا می تواند مخالف ایران باشد اما اینکه اجازه بدهد گروه های تروریست برای آن سیاست امنیتی تعیین کنند، به معنای یک عدم تعادل امنیتی بی سابقه است. ۵- اسراییل پس پرده تلاش برای ایجاد یک کمپین سیاسی علیه ایران در جهان ایستاده. از کره جنوبی تا پارلمان اروپا داستان همین است. دولت جدید رژیم در موقعیتی نیست که به سمت افزایش تنش اساسی حرکت کند اما سعی می کند دیگران را به رویارویی سیاسی با ایران بکشاند. ۶- اگر هدف اروپا تشدید تنش در داخل ایران ‌و اعتباربخشی به اپوزیسیون باشد، برای هدفی از که هم اکنون شکست خورده، هزینه ای هنگفت پرداخت خواهد کرد. اینکه روشن شود داستان آشوبها در ایران کلا یک پروژه خارجی است، لطف بزرگی به جمهوری اسلامی است. ۷- اگر هدف جنگ اوکراین باشد، همکاران آقای بورل کلا راه را برعکس می روند. بحران ژئوپلتیکی بزرگ میان اروپا و روسیه با شلیک تیر مشقی به سمت ایران حل نمی شود. ۸-و اگر هدف خود سپاه باشد اسراییلی ها رسما کلاه اروپا را برداشته اند! این لیست گذاری به سپاه آسیبی نمی زند اما بی شک به یگان هایی از ارتش های اروپایی که در منطقه مستقرند، آسیب های بزرگ وارد خواهد کرد. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
بین سرویس امنیتی ایران و انگلیس درباره اعدام اکبری چه گذشت؟ ✔️ سناریو بعدی وزارت اطلاعات برای «sis» چیست؟! ✍️مهدی جهان تیغی 💥از بررسی رفتار انگلیسی‌ها با موضوع اعدام علیرضا اکبری تا بیانیه دوم وزارت اطلاعات نکات تحلیلی قابل توجهی استنباط می‌شود که به نوعی بخشی از اتفاقات جاری بین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و سرویس امنیتی انگلیس را هم قابل حدس زدن می‌کند. 1️⃣ تجزیه و تحلیل رفتار انگلیسی‌ها در وهله اول بسیار اهمیت دارد. آنها درباره اعدام اکبری در بالاترین سطح موضع‌گیری و ابراز عصبانیت علنی کم سابقه کردند. آنها حتی آمریکایی‌ها و برخی کشورهای غربی را هم در این نوع رفتار با خود همراه کردند. این عصبانیت کم سابقه نشانه مهمی از اهمیت و جایگاه و تبعات اعدام علیرضا اکبری برای انگلیس و درستی اقدامات سرویس امنیتی ایران دارد. ولی برای درک بهتر این عصبانیت و تجزیه و تحلیل دقیق‌تر رمزگشایی از عصبانیت انگلیسی‌ها باید حتما بیانیه دوم وزارت اطلاعات را کمی بیشتر واکاوی کرد. در این میان نگاهی به روند تحرکات راهبردی اکبری در ده سال گذشته به درک و فهم بهتر موضوع نیز کمک مهمی خواهد کرد. 2️⃣ بر اساس اخبار منتشر شده، علیرضا اکبری یک ابر جاسوس بوده و به علت حضور و‌ نفوذ در مراکز حساس کشور، اطلاعات او قاعدتا بسیار ذی قیمت‌بوده است. اما آنچه بیش از یک فروشنده اطلاعات مهم، ارزش و اهمیت او را بیشتر می‌کند، موضوع نفوذ و تلاش وی در تحمیل محاسبات راهبردی مدنظر انگلیس به بدنه بلندپایه تصمیم گیری امنیتی و سیاسی کشور بوده است. مقامات انگلیسی در واقع یک نگرانی بزرگ دارند و آن اینکه دستگاه‌های امنیتی ایران با مطالعه روند سیر محاسبات کلانی که علیرضا اکبری به دنبال تحمیل آن به دستگاه‌های تصمیم گیر مهم کشور بوده، بتوانند روند انگلیس زدایی از محاسبات آلوده شده بخشی از تصممیات یا برنامه‌ها را متوقف و حتی معکوس سازی کنند. به لحاظ راهبردی این موضوع مهمترین دلیل نگرانی و عصبانیت مقامات انگلیس محسوب می شود. 3️⃣ اما بیانیه دوم وزارت اطلاعات یک گزاره مهم و معنادار در خود جای داده است. آن بخش از بیانیه وزارت اطلاعات که بر پایان مصونیت کاذب و القا شده سرویس اطلاعاتی انگلیس به جاسوسان خود از طریق ابزارهای چون ویزا، اقامت و یا اعطای تابعیت تاکید دارد، اهمیت معنادارتری دارد. معنای این گزاره این است که خط مصونیت درباره جاسوسان انگلیسی در ایران به پایان رسیده و یا به معنای دیگر حفاظت از جاسوسان توسط انگلیسی ها تضمین خود را از دست داده است. این موضوع به صورت طبیعی مشخص است که چه فشار روانی و اجرایی هم به جاسوسان و هم افسران اطلاعاتی انگلیس برای ادامه روند کاری وارد می‌کند و ادامه کار را برای سرویس امنیتی انگلیس که ماهیت و کارکرد خود را تضمین امنیت و عدم شناسایی جاسوسانش تعریف کرده، تا چه حد دچار مشکل بنیادی کرده است. 4️⃣ از مجموع موارد گفته شده، قابل حدس زدن است که سرویس اطلاعاتی انگلیس در این چند وقت چه تلاش ویژه‌ای برای به سرانجام نرسیدن مجازات علیرضا اکبری را انجام داده و همه تلاش آنها این بوده که با متوقف کردن اعدام اکبری، از تزلزل روحی و کارکردی شبکه جاسوسی خود در ایران جلوگیری کنند. از این طرف نیز اعدام علیرضا اکبری هم نشان می‌دهد که سرویس امنیتی و قضایی ایران چگونه جواب قاطعی در مواجهه با این اقدامات نشان داده است. مبارزه دستگاه‌های امنیتی ایران با انگلیس وارد دوران جدیدی شده و اینبار ایران دست برتر را پیدا کرده و در حال پاکسازی، شناسایی و ضربه به سرویس مقابل خود هست. ضرباتی که تا همین الان نیز ابهت و اعتبار سرویس اطلاعاتی انگلیس را در سطح جهانی زیر سوال برده و رقبای جهانی این سرویس را نیز علاقه مند به نسخه بومی اطلاعاتی ایران کرده است. انگلیسی‌ها اگر می‌خواهند بدانند چه سناریوهای در انتظار آنها است، بد نیست سرنوشت ضربه اطلاعاتی ایران به آمریکایی‌ها در ابتدا دهه نود را هم مطالعه کنند و ببینند که چگونه کل شبکه و ساختار و سازکارهای سرویس اطلاعاتی آمریکا در منطقه و جهان دچار ضربه اساسی شد و چگونه ایران در آن مقطع چینی‌ها را هم شریک پرونده اطلاعاتی خود کرد و سی نفر از جاسوسان آمریکا فقط در چین اعدام شدند. همین سرنوشت شاید و چه بسا بدتر از آن در انتظار انگلیسی ها هم باشد، زیرا ایران اینبار می‌تواند تجربه صید ابر جاسوس انگلیسی را به همکاران جهانی خود منتقل کند. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
و مسئله توسعه ✍سید یاسر جبرائیلی 💥یک نکته مهم مرتبط با بحث استقلال بانک مرکزی از دولت این است که نهادها تک‌کارکردی نیستند. رویکرد نئولیبرال به اقتصاد که در پی استقلال بانک مرکزی است، کارکرد این نهاد را به کنترل نرخ تورم تقلیل می‌دهد و در این میان مهم‌ترین کارکردی که در تئوری غفلت و در تجویز حذف می‌شود، نقش توسعه‌ای بانک مرکزی است. وقتی کارکرد بانک مرکزی به کنترل نرخ تورم محدود شده و تحقق این هدف به استقلال بانک مرکزی از دولت گره می‌خورد، به این مساله توجه نمی‌شود که پس از استقلال بانک مرکزی، دولت به عنوان متولی پیشرفت کشور، از یک ابزار حیاتی محروم می‌شود. پیشرفت از یک سو نیازمند برنامه‌ریزی و از سوی دیگر محتاج سرمایه است. دولت باید ضمن ترسیم نقشه پیشرفت کشور، سرمایه لازم را برای صنایع پیشران تجهیز کند و استقلال بانک مرکزی از دولت یعنی انفکاک ماشین تجهیز و تخصیص منابع از نقشه پیشرفت و عقیم‌سازی دولت توسعه‌گرا. تامل در تجربه تاریخی کشورهای صنعتی نشان می‌دهد که بانک‌های مرکزی این کشورها نقش بسیار مهمی در مدیریت تجهیز و تخصیص منابع مالی برای صنایع و بخش‌های منتخب داشته‌اند. 🔻بانک مرکزی کره جنوبی در دوره ریاست جمهوری ژنرال پارک‌چانگ‌هی توانست با جمع‌آوری سپرده‌های مردمی، نرخ پس‌انداز ملی را از ۷ درصد در سال ۱۹۶۴ به ۱۶ درصد در سال ۱۹۶۹ افزایش داده و توامان فشارهای تورمی را نیز کنترل کند. تخصیص این منابع به صنایع پیشران، نقش مهمی در رسیدن به میانگین نرخ رشد ۱۱ درصد در سال طی این دوره داشت. برخی بانک های مرکزی، اخذ سپرده‌های دلاری را رواج دادند تا پس‌اندازهای ارزی مردم را وارد چرخه اقتصاد کنند. 📍بانک مرکزی ژاپن نیز در خدمت سیاست صنعتی این کشور بوده است. 🔽در اروپا و آمریکا، تامین مالی دولت، مدیریت نرخ بهره و حمایت از بخش‌های تولیدی با استفاده از روش‌های مداخله مستقیم، در زمره مهم‌ترین ماموریت‌های بانک‌های مرکزی بوده و باید گفت که اساسا فلسفه وجودی بانک مرکزی انجام همین ماموریت‌ها بوده است. بانک‌های مرکزی در اروپا هرچند ماهیت خصوصی داشتند اما در قبال دریافت امتیازاتی از دولت نظیر انحصار چاپ پول و میزبانی حساب‌های دولتی، تسهیلات یارانه‌ای به صنایع مورد نظر دولت می‌دادند و این امر، نقش مهمی در پیشرفت صنایع این کشورها ایفا کرد. در واقع در این کشورها یک ساختار مالی دولت و بانک مرکزی شکل گرفته بود که این امکان را داشت تجهیز اعتبار کرده و هم فعالیت‌های دولت را تامین مالی کند و هم صنعت را. ⏬بانک فرانسه در سال ۱۹۴۵ ملی شد و تحت نظر «شورای ملی اعتبار» قرار گرفت. این شورا کمک به مدرنیزاسیون اقتصاد فرانسه و افزایش توان اقتصاد این کشور برای رقابت در بازارهای بین المللی را از طریق اعطای تسهیلات یارانه‌ای دنبال کرد و این سیاست، کمک زیادی به احیای اقتصاد فرانسه پس از جنگ جهانی دوم کرد. ⏹آلمان که به دنبال افزایش ذخایر طلای خود بود و صادرات طلا را ممنوع کرد و به واردات طلا وام بدون بهره داد. علاوه بر این رویکرد ایجابی، یک رویکرد سلبی نیز در اعطای تسهیلات توسط بانک‌های مرکزی دیده می‌شود. 🔵برای نمونه، بانک انگلیس اعطای تسهیلات به بخش‌هایی نظیر «مصرف» و «تامین مالی واردات» را محدود کرد. این کنترل تسهیلات، با کنترل جریان سرمایه و کنترل نرخ ارز نیز همراه بود. ✔️ به طور خلاصه، می‌توان گفت که در طول تاریخ، بانک‌های مرکزی دولت‌ها را تامین مالی کرده‌اند، از روش‌های تخصیص اعتبار و اعطای یارانه برای تقویت بخش‌های منتخب صنعت استفاده کرده‌اند، نرخ ارز را از طریق کنترل جریان سرمایه و کنترل نرخ تسعیر، مدیریت کرده‌اند اما نسخه‌ای که نئولیبرالیسم تجویز کرده و کارکرد بانک مرکزی را به کنترل تورم تقلیل می‌دهد، خلاف تاریخ و سنت بانکداری در کشورهای پیشرفته است. به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat
حلواجی.m4a
1.96M
ادعیۀ ماه رجب: دعای امام صادق علیه السلام 🎙أباذر الحلواجي بِسمِ اللَهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيم خابَ الوافِدونَ عَلَىٰ غَيرِك آنان که بر غیرِ تو وارد شدند ناکام شدند و خَسِرَ المُتَعَرِّضونَ إلّا لَك و آنان که به غیرِ تو روی آوردند زیان دیدند و ضاعَ المُلِمّونَ إلّا بِك و آنان که به درگاهِ غیرِ تو فرود آمدند تباه گشتند و أجدَبَ المُنتَجِعونَ إلّا مَنِ انتَجَعَ فَضلَك ، و آنان که از غیرِ فضلِ تو طلب کردند، بی‌برگ‌و‌نوا شدند بابُك مَفتوحٌ لِلرّاغِبينَ درب رحمتت بر مشتاقان باز است و خَيرُك مَبذولٌ لِلطّالِبين و خیر تو به جویندگان عطا شده است و فَضلُك مُباحٌ لِلسّائِلينَ و فضل و احسانت بر درخواست‌کنندگان مباح است و نَيلُك مُتاحٌ لِلآمِلين و وصالِ تو برای آرزومندان میسّر و مهیّاست و رِزقُك مَبسوطٌ لِمَن عَصاك و خانِ روزی‌ات [حتی] برای آنکه نافرمانی‌ات کرده گسترانیده شده و حِلمُك مُعتَرِضٌ لِمَن ناواك و بردباری‌ات بر آنکه به دشمنی‌ات برخواسته شامل است عادَتُك الإحسانُ إلَى المُسيئين احسان و نیکی به بدکاران، روش و عادت توست و سَبيلُك الإبقاءُ عَلَى المُعتَدين و مدارا با متجاوزان شیوۀ توست اللٰهُمَّ فاهدِنِى هُدَى المُهتَدينَ پس خداوندا، مرا به راهِ رَه‌یافتگانْ رهنمون شو و ارزُقنِى اجتِهادَ المُجتَهِدين و تلاش سختکوشان را روزی‌ام فرما! و لا تَجعَلنِى مِنَ الغافِلينَ المُبعَدينَ و مرا از غافلانِ رانده از درگاهت قرار مده و اغفِر لِى يومَ الدّين و در روز جزا مرا بیامرز! http://eitaa.com/tahlilgar_yasini
چند نکته در خصوص خودرو و صنعت خودرو ✍یداله یاسینی یکم . اکثر راهکارهای ارائه شده دولت فعلی و دولت های گذشته در زمینه خودرو، فقط؛ در مقوله توزیع خودرو بوده نه تولید یا افزایش کیفیت و نه تسهیل راه برای ورود دیگر تولید کنندگان خودرو! و نه در راستای ایجاد رقابت به منظور پایین آمدن قیمت! لذا، مشخصاً نوع نگاه دولت به مسئله خودرو، بخشی نگر و کاریکاتوری است. بنابراین به طور محسوسی، همچنان،صورت مسئله(خودروی باکیفیت و ارزان با تیراژ مورد نیاز) سر جای خود و لاینحل باقی خواهد ماند! دوم. وقتی بزرگانِ عرصه اقتصاد و سیاستِ کشور در حرف؛ سخن از اقتصاد مقاومتی می زنند، ولی در عمل و راهکارها، «اقتصاد لیبرال» را تجویز می‌کنند به معنی این است که همچنان، در بر همان پاشنه می چرخد! یعنی، علاوه بر غریب ماندن توصیه های رهبری، روند استضعافِ قشر مستضعف همچنان با شیبی تند ادامه دارد! درنتیجه چرخ اقتصادی کشور بر ریل و الگوی اقتصادِ لیبرال سرمایه داری می چرخد تا، کماکان؛ روند فاصله ی دهک کم درآمد با دهک پر درآمد بیشتر و بیشتر شود! سوم. اصلاً تفاوت و فاصله اقتصاد لیبرال سرمایه داری با اقتصاد مورد نظرِ ما که هدف آن، حمایت از دهک های کم درآمدِ مستضعف است درچیست؟ 🔻فرقشان در این است که، در اقتصاد سرمایه داری؛ شیوه وضع و در عین حال اجرای قوانین، به گونه‌ای است تا با ابزار قانون، در جهت منافع سرمایه داران و انباشت ثروتشان؛ ! یعنی، فقیر همچنان روز به روز فقیرتر و غنی با انباشت سرمایه، روز به روز غنی تر شود! اما در اقتصاد مقاومتی؛ روند معکوس شده و این بار، مستضعفان هستند که با تمسک به فرمان خدا «۱» قانون وضع می‌کنند، آنهم در راستای مهار اغنیا! به منظور توزیعِ عادلانه ثروت و کاهش فاصله طبقاتی یعنی . 📍آقایان دولت، مجلس؛ یک سوال ذهن مردم را درگیر کرده و لازم است یک بار برای همیشه، تکلیف مردم را مشخص کنید! ✔️ آیا سمت و سوی اقتصادی کشور به سمت اقتصاد مقاومتی است یا خیر؟! اگر پاسختان مثبت است، باید بگوییم، شواهد و قرائن، حداقل «هشتک های اشاره شده» صحت این ادعا را تایید نمی کنند! ☑️حال قضاوت با مردم است، آیا در حال حاضر؛ قوانین و راهکارها در مواردی نظیر خودرو، مسکن، وام و ... به نفع قشر مستضعف است یا به سود اغنیا؟!!! «۱» سوره مبارکه القصص آیه ۵ وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! به کانال بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2214330647C12fdcece4a
کارگزار، ساختار و ایده حکمرانی ✍داود_مدرسی_یان 💥مشکلات امروز ایران به این سه نکته بر می‌گردد. بخشی از مشکلات به کارگزاران بر می‌گردند، بخشی از ناحیه ساختارهای معیوب و نبودِ ساختار و نهادهای مناسب است و بخشی هم بعلت نبودِ ایده‌ی حکمرانی است. 🔸برخی خیال می‌کنند اگر همه مدیران تغییر کنند مشکلات حل می‌شود. در حالی که امروز مشکلات سیستمی و ساختاری و نهادی ریشه دوانده و ساختارها بیمار و ناتوان هستند و غالب کارگزاران، ایده‌ای برای حکمرانی هم ندارند. 🔹گاهی یک مدیر توانمند و سالم هم به جای یک مدیر فاسد و ناتوان منصوب می‌شود، شاید بتواند با روحیه و انگیزه بالا، جایی که حضور دارد را تکانی بدهد، اما اگر ساختار و قواعد حاکم بر سازمان و سیستم او، معیوب باشد، کار آنچنان که باید پیش نمی‌رود. 🔸بی‌تعارف، امروز ما ایده حکمرانی نداریم. نظریه مدونِ مشخص که به طرح و برنامه اجرایی تبدیل شده باشد، نداریم. نه دانشگاه‌های ما تولید کرده‌اند نه حوزه‌های علمیه ما. اساساً "مسئله حکمرانی" در فقه و فلسفه ما، جایگاهی ندارد. 🔹تعداد اندیشکده‌های موثر و به درد بخور در کشور و مراکز اندیشه‌ورز و تولید فکر و نظریه، به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. 🔸در حوزه اقتصاد، نظریه‌ی معلومِ مدون که به طرح و برنامه رسیده باشد نداریم! وقتی نظریه نباشد، سیاستگذاری درستی هم نداریم! وقتی سیاستگذاری درستی نباشد، استراتژی نداریم. وقتی استراتژی نباشد به طرح و برنامه عملی هم نمی‌رسیم! 🔹البته که روشن است آنکه باید علم و فکر تولید کند، نیروی انسانی است. آنکه باید ساختارسازی و نظام‌سازی کند، نیروی انسانی است. آنکه باید این موتور را به حرکت درآورد، نیروی انسانی است. 🔸و البته رابطه کارگزار-ساختار و رابطه کارگزار-ایده، دوطرفه است اما باز نیروی انسانی تعیین کننده است به شرطی که این نیرو پرورش داده شود. 🔹ایده حزب جمهوری اسلامیِ از سوی شهید بهشتی با همین هدف اجرا شد. مرکزی باشد برای کادرسازی و پرورش نیرو. پرورش افرادی با مبانی اسلامِ ناب و قرائت صحیح از مفاهیم اسلامی و آشنا و مشرف بر علوم جدید و جبهه غرب و متخصص در حوزه‌های مختلف. دشمنان نگذاشتند این ایده به درستی پیش برود. سایر مراکزی هم که با این ایده شکل گرفتند در عمل موفق نشدند. 🔸شاید ایده "دولت جوان و حزب‌اللهی" به این دلیل هم طرح شده. اما نه تنها این ایده شکل نگرفت بلکه مفهوم هم، قربانی مطامع سیاسی و دنیوی اصولگرایان و برخی متنفذین نهادهای قدرتمند شد. 🔹کماکان، راه مشخص است. تربیت نیروهایی با مبانی امام و انقلاب و آشنا به عرصه حکمرانی و ساختارها و ... . به کانال تخصصی تحلیل و تبیین موضوعات سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇 / https://t.me/seraat_tahlil_siyasi https://t.me/tahlilsiyasiseraat eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi eitaa.com/tahlilisiyasiseraat