📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای
📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 7⃣2⃣
◀️ بحران جدید و تلاش های مضاعف/ بخش اول ▶️
🔸پس از اجراي بيانيه تهران و صودور قطعنامه نوامبر 2003 و امضاي پروتکل الحاقي در 18 دسامبر همان سال در وين (توسط دکتر صالحي، نماينده ايران در آژانس)، اوضاع داخلي و خارجي، تا حد زيادي آرام شده بود؛ اما ناگهان خبر رسيد که در گزارش سازمان انرژي اتمي به آژانس که قرار بود «صحيح و کامل» باشد، موضوع سانتريفيوژهاي p2 اعلام نشده است. به دنبال آن، اروپايي ها و آژانس، مدعي شدند که گزارش سازمان، صحيح و کامل نبوده است. (ص 233)
🔸در ملاقات ژانويه 2004 با البرادعي، وي به من گفته بود که با ادامه اين روند، به احتمال زياد، پرونده شما به شوراي امنيت، ارجاع خواهد شد. اروپايي ها هم پيغام دادند که شما تعهدات خود را نقض کرده ايد. (ص 237)
🔸پس از بررسي ها، کارشناسان گفتند در مورد مقدار پلوتونيوم، گزارش ما درست بوده است؛ در مورد پلونيوم هم آژانس قبلاً باخبر بوده، چون مدارک در دسترس آنها قرار داشته است. آژانس هم مي گفت که مي داند گزارش پلونيوم (چشمة نوتروني) در کدام ساختمان سازمان و در کدام اتاق و در کشوي کدام ميز موجود است! بنابراين، کشورهای غربی، از سازمان انرژی اتمی، اطلاعات زيادی داشتند. آژانس حتی به مسئولين مربوط اعلام کرده بود که محل دقيق مدارک مربوط به پلوتونيوم کجاست. لذا ترديدی نبود که در سازمان انرژی اتمی، جاسوس هايی فعاليت داشتند. حتی در آن زمان، چند جاسوس هم توسط وزارت اطلاعات دستگير شدند که اعتراف آنها موجود است. حتی وزارت اطلاعات می گفت جاسوسان ديگری هم هستند که هنوز دستگير نشده اند و برای دستگيری آنها، برنامه ريزی شده است. بنابراين، از سال ها قبل، اين جاسوس ها، تمامی تحولات سازمان را به آمريکايی ها گزارش می دادند. (ص 237)
🔸پيشتر وزراي اروپايي در اجلاس بروکسل اصرار داشتند که ساخت قطعه و مونتاژ هم تعليق شود که به آنها پاسخ منفي داده بودم، اما به دليل حوادثي که رخ داده بود، براي اينکه بتوانيم از مشکلات پيش آمده عبور کنيم و اروپايي ها را به موضع قبلي خود برگردانيم و در نتيجه در اجلاس مارس 2004 قطعنامه تندي عليه ما صادر نشود و همچنين البرادعي را هم متقاعد کنيم که گزارش نامناسبي ارائه ندهد، شايد تنها راح حل، براي کنترل شرايط پيش آمده، همکاري با آژانس در زمينة تعليق بود. لذا قرار شد تفسير آژانس از تعليق موارد مرتبط با غني سازي را، که شامل ساخت قطعه و مونتاژ هم مي شد، بپذيريم، مشروط بر اينکه پروندة ايران در ماه ژوئن آن سال، از دستور کار اضطراري شوراي حکام خارج شود. (ص 240)
🔸با توجه به شرايط حاکم در آن روزها، طي گزارشي به مسئولين گفتم که با ادامه اين روند، اميدي نيست که در زماني کوتاه اين پرونده در آژانس بسته شود و در واقع شرايط ما، به شرايط سپتامبر 2003 بازگشته است. از طرفي، مواردي هم وجود داشت که نمي توانستيم به مردم بگوييم، مثلاً اينکه چرا کار ما با اروپا و آژانس پيچيدگي خاصي پيدا کرده است. عده اي هم از روي بي اطلاعي يا غرض ورزي مي گفتند تيم هسته اي سرش کلاه رفته و اروپا نمي خواهد به تعهدات خود عمل کند. (ص 241)
📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
#امنیت_ملی_و_دیپلماسی_هسته_ای
#حسن_روحانی
✅ #کانال_تحلیل_سیاسی
https://eitaa.com/TAHLILRUZ
📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای
📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 9⃣2⃣
◀️ بحران جدید و تلاش های مضاعف/ بخش سوم ▶️
قطعنامه مارس 2004
🔸براي زمينه سازي شکست توافق بروکس، در هنگام تدوين قطعنامه مارس، آمريکا خود وارد صحنه شد و پيش نويس تند، غيرفني و غير حقوقي براي اجلاس مارس 2004 تهيه کرد و به ويژه در زمينة p2، پلونيوم و غني سازي ليزري، عبارات تندي به کار برد و اين پيش نويس را به شوراي حکام ارائه داد. گرچه اروپا مخالف اين پيش نويس بود، ولي عملاً کاري از پيش نبرد. (ص 246)
🔸قطعنامه مارس وضعيت را به شرايط قطعنامه سپتامبر برگرداند. انگليس و فرانسه در توضيح رأي خود تصميم براي عادي سازي پرونده ايران در اجلاس ژوئن را – يعني آنچه در توافق بروکسل ذکر شده بود – به سه شرط منوط کردند:
نخست: تصويب فوري پروتکل الحاقي در مجلس ايران؛
دوم: تصريح مدير کل بر همکاري کامل ايران و پيشرفت مناسب در حل مسائل آژانس
و سوم: عدم کشف هر گونه قصور عمده ديگر در فعاليت هاي ايران.
مفهوم اين شروط، در واقع، نقض تعهد EU3 در توافق بروکسل بود. زيرا اروپا نه در بروکسل و نه در ديگر جلسات، هيچ بحثي پيرامون تصويب پروتکل نکرده است. (ص 248-247)
شکست توافق بروکسل
🔸در فروردين 1383، اصفهان افتتاح و تبليغات مفصلي هم دربارة آن انجام شد و همين موضوع بهانه اي به دست داد تادر اجلاس مارس، قطعنامه تندي عليه ما صادر شود. حال آن که بايد در اين مقطع شرايطي را به وجود مي آورديم تا در ماه ژوئن پرونده بسته شود. (ص 249)
🔸با اينکه بر اساس توافق فوريه بروکسل، پرونده ايران بايد در اجلاس ژوئن 2004 بسته مي شد، اين اتفاق نيفتاد و حتي در مارس و ژوئن 2004، شوراي حکام قطعنامه هاي نامناسبي عليه ما صادر کرد. مي توان گفت فشار آمريکا به اروپا از يک سو و بي اعتمادي داخلي به تعهدات اروپا، همراه با راه اندازي اصفهان از سوي ديگر، باعث شد تا توافق بروکسل در رابطه با بسته شدن پرونده هسته اي در ماه ژوئن ناکام بماند. (ص 249)
🔸ما به طور کامل به تعهدات خود در مورد توافق بروکسل عمل کرديم؛ ولي اروپا نتوانست يا نخواست به تعهد خود عمل کند و در نتيجه، ما هم به وضع سابق برگشتيم. ما ضرر نکرديم، ولي از اروپا طلبکار شديم. (ص 250)
🔸اروپايي ها در اجراي تعهدي که متقبل شده بودند، ناتوان بودند. آنها بهانه هايي هم به دست آورده بودند تا ناتواني خود را توجيه کنند. در نگاهي کلي، اروپايي ها همواره به دنبال نوعي اجماع و يا دست کم، هماهنگي با آمريکا بودند. (ص 251)
🔸در تير 1383، در جلسة کميتة عالي هسته اي، پيشنهاد خود من هم پايان تعليق و شروع گازدهي نطنز بود. البته اکثريت اعضاي جلسه با اين نظر موافق نبودند و نظرشان اين بود که وضع موجود را تا دستيابي به شرايط مناسب تر ادامه دهيم. (ص 254)
🔸در مجموعه معادلات قدرت هاي بيروني، يک قدرت بزرگ (يعني آمريکا) همواره مخالف روند مذاکرات ما با سه کشور بود و لذا طبيعي بود که اين روند با مشکلاتي مواجه شود. البته مذاکره با اروپا بهترين گزينه براي همکاري نبود، ولي انتخاب بهتري هم نداشتيم. من با بياني در يک مصاحبه مطبوعاتي در سال 1383 گفتم که ما بين دوچرخه و پيکان مخير بوديم. دوچرخه، غيرمتعهدها و پيکان همان انگليس به اضافه فرانسه و آلمان بودند. بنز هم (آمريکا) بود، ولي ما اجازه نداشتيم از آن استفاده کنيم. پس ناچار شديم بين آن دو، پيکان را انتخاب کنيم. در اين حالت، ديگر نبايد توقع بنز از ما داشته باشيد. (ص 255)
📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
#امنیت_ملی_و_دیپلماسی_هسته_ای
#حسن_روحانی
#عضویتهمینالان
✅ #کانال_تحلیل_سیاسی
https://eitaa.com/TAHLILRUZ