eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6.1هزار دنبال‌کننده
52.9هزار عکس
57.6هزار ویدیو
677 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی جهت مطالبه‌گری‌ اجتماعی_سیاسی با رویکرد تمدن سازی اسلامی با حضور بیش از ۳۰۰۰ استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ادمین: @ZAREIR @aboozar58 ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامانِ آسمان زِ غمش پر ستاره بود لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها دشتی زِ سوزِ سینۀ زینب شراره بود میخواست تا ببوسد و برگیردش زِ خاک قرآنِ او ورق ورقُ و پاره پاره بود یک خیمه نیم سوخته شد جایِ صد اسیر چیزی که ره نداشت در آن خیمه چاره بود در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت *یک به یک بچه ها رو شمرد دید دو تا از بچه ها کم هستند .. اومدن تو این بیابون یه وقت دیدن این دو تا بچه دست به گردنِ هم انداختن زیرِ دستُ پای اسب ها جون دادن .. یه بچه رو زینب رو دست گرفت ، یه بچه رو ام کلثوم ..* در زیرِ پایِ اسب دو کودک زِ دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف ! شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود چشمی برآنچه رفت به غارت،نداشت کس اما دل رباب ، پی گاهواره بود یک طفل با فرات کمی حرف زد ولی نشنید کس که حرف زدن با اشاره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود : حاج علی انسانی *وقتی امروز ریختن سمت خیمه ها،وقتی خیمه ها رو آتیش زدن،دیدن همه دارن فرار می کنند، آخه زین العابدین فرموده بودن: "علیکنّ بالفرار " دستورِ امامِ همه دارن فرار میکنن،اما دیدن یه خانومی هی میزنه به دلِ آتیش،گفتن: چرا این زن داره میره تو دلِ آتیشا؟گفتن: این خانوم زینبِ...آخه تو این خیمه عزیز برادرش تب داره... از این بچه هایی که دامنشون آتیش گرفته بود،میگه: دیدم یه دختر بچه دامنش آتیش گرفته،پای برهنه رو خارها داره میدوه،دشمن میگه دلم براش سوخت،گفتم: برم دامنش رو خاموش کنم...همچین که نزدیکش شدم دیدم دستش رو روی سرش گذاشت...گفت: ای مرد! بخدا من بابا ندارم،من یتیم شدم..گفتم کاریت ندارم،اومدم آتیش دامنت رو خاموش کنم...میگه:تا آتیشش رو خاموش کردم...دیدم انگار یه چیزی میخواد بگه روش نمیشه...از چهره اش خوندم گفتم چی میخوای بگو؟گفت: یه مقدار آب داری به من بدی..میگه: رفتم یه مقدار آب آوردم به دستش دادم دیدم نمیخوره...گفتم:مگه آب نمیخواستی،چرا نمی خوری؟گفت: به من بگو راه علقمه از کجاست؟ میخوام برم به عموم بگم:دیگه خجالت نکشه... بی بی زینب سلام الله علیها اومدن همه رو سرشماری کردن،خیلی کار زینب امشب مشکلِ...همه رو که آروم کرد،دید از یه گوشه یه صدا ناله بلندشد،دید پشت خیمه ها یه صدایِ ناله میاد،اومد دید رباب رو خاکا نشسته...عزیزِ دلم اینجوری گریه نکن،میکُشی زینب رو... امروز همه اومدن با ابی عبدالله وداع کردن،اما رباب از دور نگاه میکرد،جلو نیومد،حیا کرد...اما تو مجلس یزید وقتی نانجیب با چوب خیزران بر لب و دندان میزد،یه وقت دیدن حضرت رباب دوید سر رو بغل کرد،هی آروم داره نوازش میکنه...وقتی برگشتن خرابه...حضرت زینب سئوال کرد، رباب ندیده بودم هیچ وقت اینقدر بیقرار بشی؟ گفت: خانم معذرت میخوام ازت...دست خودم نبود... آخه اون لحظه‌ی آخر که داشت وداع میکرد خیلی دوست داشتم بیام، دستای حسین رو ببوسم ...باهاش خداحافظی کنم... بی بی جان از شما حیا کردم، دیدم الان داره با چوب خیزان میزنه... پشت خیمه ها هم گفت: خانم جان! ببخشید دست خودم نیست قربونت برم یه جرعه آب بهم دادن حواسم نبود این آب رو خوردم ،تاحالا وقتی بچم تو بغلم بود، هی ناخن بهم میزد"اگر مادر شیر نداشته باشه به بچه بده... هی بچه ناخن میزنه" هنوز جای ناخناش هست ،یه جرعه آب خوردم حالا شیر دارم، اما علی ندارم.. گفت:* بس کن رباب حرمله بیدار میشود *امروز وقتی اون نانجیب گفت حسین هنوز زنده ای؟ ببین دارن میرن سمت خیمه ها... تکیه به نیزه شکسته داد بلند شد.. گفت: اگر دین ندارید حدالاقل آزاد مرد باشید... اول بیاید کار حسین رو تموم کنید، "گریه کنا هیچ موقع دشمن تو این چند روز حرف ابی‌عبدالله رو گوش نداد... هر وقت میومد حرف بزنه هلهله میکردن کسی نشنَوه..." تا گفت بیایید کار حسین رو تموم کنید، شمر گفت: راست میگه برگردید ،همه اومدن تو گودال، همه اومدن تو گودال، یکی با نیزه میزنه، اینا که حریص بودن زودتر برن سمت خیمه ها زودتر کارو تموم کنن.... یکی با شمشیر میزنه...* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•حالا که ميرى یه وقت... و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حالا که ميرى یه وقت دير نکنى جلوىِ خيمه، من و پير نکنى من به تو تکيه زدم، با رفتنت کوهِ من، من و زمين گير نکنى تا بشى و تا بشيم چه فايده؟! سير بشيم، تنها بشيم چه فايده؟! اگه صدتا صدتا مشک آب بيارى ولى بى سقا بشيم چه فايده؟! همه از دست تو آبرو ميخوان خاک پاهات و برا وضو ميخوان اگه آب نشد نشد، پاشو بيا بچه ها آب نميخوان عمو ميخوان يه تارِ موت و به دنيا نميدن چشمات و به صدتا دريا نميدن به تو قول ميدن تمومِ دخترام بميرن معجرِ به اينها نميدن به سرت عمودِ آهنين زدن تو حسين شدى برا همين زدن کمرِ تو کمرِ من و شکست تا زمين خوردى، من و زمين زدن اى علمدار! تو رو با عَلَم زدن قد و بالاىِ تو رو بهم زدن چهار هزار کمون بدستِ يکی يکى اومدن روى تنت قدم زدن صدامُ تا نشنيدن كاري بكن گِريَمُ تا نديدن كاري بكن صداي اسباشونو نميشنوي دَمِ خيمه رسيدن كاري بكن نزن اين نيزه ها رو با پات عقب خودتُ هي ميكشي چرا عقب تير تو چشمت بود و افتادي حالا از جلو درش بيارم يا عقب؟! به چشمش بود تیریُ چو با صورت زمین افتاد دوباره تیر با شدت به چشمِ او فرو می رفت *فقط همین قدر بگم: یه کاری کردن با سَرِ عباس، همه ی سرهارو وقتی بالا نیزه زدن،تنها سری که بالا نیزه بند نشد، سرِ عباس بود،ای حسین...* تو مگه قرار نبود دير نکنى جلوى خيمه من و پير نکنى تو مگه قرار نبود با رفتنت کوهِ من! من و زمين گير نکنى؟ :علی اکبر لطیفیان *بی بی سکینه، جلو خیمه ها منتظر،می گفت: الان عموم میاد، حرفِ عمو نشد نداره، زینب زن و بچه هایِ دیگه رو دلداری میداد،همه دارن نگاه میکنن، عباس خودش فرمود: من رو سمت خیمه ها نبر، یه مرتبه به زن و بچه ها خبر رسید بابا داره میاد، عمو داره میاد، هر چی نگاه کردن دیدن حسین داره میاد، اما پشتِ سرش دیگه عمو نمیاد، اما این باری که حسین داره میاد با دفعات قبل فرق میکنه، یه دست به عنانِ ذوالجناح، یه دست به کمر گرفته، همه دارن گریه میکنن،مات و مبهوت موندن، از عمو چه خبر؟ چرا بابا با قدِ خمیده داره میاد، همه نگاه ها به حسینِ، می دونید چه کرد ابی عبدالله؟ اومد جلو خیمه ی عباس، عمودِ خیمه رو کشید، یعنی بدونید، دیگه این خیمه صاحب نداره، ناله ی زن و بچه بلند شد، داغِ اباالفضل یه کاری کرد دیدن حسین داره بلند بلند گریه میکنه، حسین داره داد میزنه، فقط یه جمله گفت:زینبم! برو گوشواره از گوشِ بچه ها در بیار، دیگه علمدارم رو کشتن...زن و مرد، پیر و جوان، شبِ اباالفضلِ، بلند صدا بزن:حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شور و شعف مرحوم آیت الله هنگام مرحوم حبیب الله (حسان) این بزرگ علیهم السلام، در نهم آذرماه سال ۹۶ و در سن نود و چهار سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•عاشق که باشی وضع من را... / و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" عاشق که باشی وضع من را تازه می فهمی اینگونه‌ سرگردان شدن را تازه می فهمی پروانه را از نیمه شب زیرِنظر داری وقتی سحر شد، سوختن را تازه می فهمی وقتی گناهانِ تو را با گریه می بخشند آن‌ لحظه لطفِ پنج تن را تازه می فهمی *همه ی امیدم اینه که گریه کنِ حسین هستم، همه پشتوانه ی من اینه چند سفر اربعین کربلا رفتن، همه امیدم اینه شب های جمعه ای کربلا بودم، وقتی زائر حرکت میکنه میرسه به حرمِ ابی عبدالله، میان ملائک به استقبالش، میگن: مثل روزی که از مادر متولد شدی پاک شدی، عملت رو از سر بگیر، وقتی هم که زائر بر میگرده بدرقه اش میکنن، میان تا خونه اش... زائر ابی عبدالله وقتی مریض بشه میان تو هیئت بجاش گریه میکنن، میگن: اگر این بیمار نبود الان تویِ هیئت بود، وقتی هم که از دنیا میره همه میان تویِ تشییع جنازه اش، نوکرِ حسینِ، باید با عظمت تشییعِ جنازه بشه، آقاش تشییع نشد بسه، نوکرای حسین باید خوب تشییع جنازه بشن...* زهرا برای روضه ها ما را سوا کرده است ماه مُحرم حرف من را تازه می فهمی شور حسین از شَرِّ معصیت خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را تازه می فهمی محشر لباس مشکی ات وقتی شفیع ات شد خاصیّتِ این پیرُهن را تازه می فهمی *شبِ پنجمِ محرم، راهی نشونت بدم کسی نباشه چشمش گریون نشه، کسی نباشه برا ابی عبدالله اشک نریزه، یه راهش اینه، همین الان نیت کن، از اینجا که رفتی یتیمی که دیدی دستِ نوازش به سرش بکشی، دل رو آماده میکنه، زنگار از دل میکنه، چشمارو بهاری میکنه، امشب هم که شبِ یتیم نوازیِ، بریم دَرِ خونه ی امام حسنِ مجتبی، دَرِ خونه ی یتیمِ حسن، دست نوازش به سَرِ این یتیم بکشیم...* در کفن و دفن یک مسلمان، خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه می فهمی گفتم "مُرَمَّل بِالدِّما"دادِ تو در آمد چون بعد از آن وضع بدن را تازه می فهمی آنجا که در تشخیصِ او زینب به مشکل خورد تاثیرِ سُم ها روی تن را تازه می فهمی یک مشت نامحرم که وقتی دوره ات کردند انگار حال چند زن را تازه می فهمی بردیا محمدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ای جان شیر مادر ، نان پدر حلالت ـــــــــــــــــــــــ *♨️ رسانه تحلیلی و سیاسی ایتا* https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
📍حکم اعدام و ترانه‌سرای مخالف حکومت سنان بن انس 🔸 سنان بن انس شاعر و ترانه سرای ضد حکومت که به بهانه مخالفت با حکومت و حضور در مهمانی شبانه دستگیر شده بود به اعدام محکوم شده است! 🔹 وضعیت سلامتی این شخص که از بیماری های متعددی نیز رنج می‌برد و یک چشمش نابیناست از سوی نهادهای بین‌المللی نگران کننده اعلام شده است. خود وی اعلام کرده است که چند هفته است به او داروی چشم نداده اند و او را از شربت دارویی واجد الکل نیز منع کرده اند. ✍پایگاه خبری تحلیل سیاسی 🆘𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹𝗮𝗻𝗮𝗹𝘆𝘀𝗶𝘀 ════════════════ https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
هدایت شده از صندلی_باز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 مشکلات اتباع افغانستانی در ایران 👈 گفتگوی صندلی باز با مینا نصر شاعر و خبرنگار افغانی 🛑امکان به خطر افتادن زبان فارسی ✅ موانع تحصیل دانش آموزان و دانشجویان افغانی ✅ تعدد سازمانهای مرتبط با امور مهاجرین ✅عدم اعطای مجوز فعالیت به مهاجرین افغانی 🆔 @sandali_baz