💠 حضرت علامه حسن زاده آملی(ره)
🔹 صورت هر چیز، آن حقیقت و گوهری است که آن چیز واجد آن است، و با هیچ عارضه و حادثه و در هیچ حالی از احوال و موطنی از مَواطِن از او گرفته نمیشود یعنی، هویّت و ذاتی شیء؛ که سلب و ازاله و انفکاک شیء از ذات خود محال است، و صورت شیء، همان ذاتیات شیء است.
🔸 مثلا یک شخص انسان را در نظر بگیرید، پیوسته در حرکت و تغییر و تبديل است، غذا میخورد، نیرو میگيرد، نیرو به تحليل میرود، باز بَدَل آنچه تحليل رفته است؛ طلب میکند، و غذا میخورد تا نیرو، بَدَل ما یتحلّل قرار گیرد؛ و با این همه تحليلها و تبديلها، صورت انسانی که آن شخص بدان صورت باقی است، هرچند ساله که گردد؛ میگوید: "من"، صد و اَند ساله هم که شد افعالش را به همان "من" نسبت میدهد.
🔹 یعنی شخصیت و هویت او محفوظ است، اگرچه مستمراً به فراگرفتن معارف، اشتداد و سِعهی وجودی تحصیل کند.
📘 دروس معرفت نفس/ درس پنجاه و چهارم/ ص۲۱۴
💢کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora
💠 استاد صمدی آملی حفظه الله
🔹 سراسر عالم، علم انباشته ی روی هم است. و تمامی کلمات و موجودات نظام هستی به عنوان شکارگاه انسانند. قوهی خيال باید در شکارگاه عالم، آنچه را که با تير عقل، در مقام تفکّر، شکار کرده است، بی کم و کاست تحویل انسان دهد.
🔸 حیوانات بر خلاف انسان ها در صدد فهم عالم نیستند. آنها فقط می خوابند و در بیداری هم، در پی شکار و دشمنی با یکدیگرند، امّا انسان، آفرينش متفاوتی با تمام موجودات دارد. او علاوه بر اين که باید لقمهای به بدنش برساند تا از پای در نیاید، باید مابقی وقت خود را در شکارگاه، جهت تغذیه به جانش مصرف کند.
📘 شرح مراتب طهارت/ج۱/مجلس سیزدهم/ ص۱۸۴
💢کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora
💠 استاد صمدی آملی حفظه الله
💫 لطائفِ ابتدا به بسمالله الرّحمن الرّحیم
🔹 چون بسمالله الرّحمن الرّحیم وجود واحد است؛ و وجود، مساوق با حق است و حق، اصل است و همین یک اصل و یک حق، بیش نیست که صمد است؛ پس، آغاز از او و انجام به اوست؛ یعنی اوست و شئون او.
زیرا "لَم یَلِد و َلَم یُولَد* وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَد" است، و غیر را در حيطهی وجود او راهی نیست، تا لازم آید علت و معلول، بدان نحوی که در فلسفهی رائج در اذهان سافله مطرح است، تصور گردد.
لذا بدایت در "بَدَءتُ" قیام فعل به فاعل حقيقی به نحو قوام وجودی و انتشای عینی و عینیّت است؛ نه قیام حلولی.
🔸 بسمالله الرّحمن الرّحیم عین حقیقت کتاب تکوینی آفاقی و متن کتاب تکوینی انفسی و تابلوی کتاب تدوینی کتبی است، و اوّل آن هم، "بَس" است و حرف اوّل قرآن کتبی و حرف آخر آن را هم جمع کنی، "بَس" است، و آن چه که تو طالب آنی نیز در همین باء و سین است که شروع بسمله بدوست؛ پس، از تو حرکت و از خدا برکت.
📘 ترجمه و شرح قصيدهی عائرهی ینبوع الحیوه/ بيت اول/ ص۲۵
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora
✍️ حضرت علامه حسن زاده آملی(ره)
《مآثر آثار》
🔹مؤثر شماره ۳۶
(اتحاد عاقل به معقول)
🔹 "فَلْیَنظُرِ الانسانُ اِلی طَعامِهِ" انسان بِما هُوَ انسان غذای او علم و عمل صالح اوست. کمال انسان و تکمیلِ وی غیر را، به حسب قوّهی نظری و قوّهی عملی او است. و رئیس کمالاتِ معتبر در فوّهی علّامه معرفتالله و در قوّهی عمّاله طاعةالله است. این دو قوّه را درجات است و بدن هم شبکهی اِقتناص علوم و حبالهی اصطیادِ معارف.
🔹 از اُمّهات حکمت متعالیه اتّحادِ مُدرِک به مُدرَک است مطلقاً. در تعریف حکمت فرمودهاند:
"الْحکمة صیرورة الانسان عالماً عقلیاً مُضاهیاً للعالَم العینی"
🔹 که محطّ نظر عالَم عقلی مشابه عالَم عینی شدن است. و تسمیهی آن به اتحاد عاقل به معقول به خاطر شرافت انسان است. و اینکه معقولات شامل همهی اقسام مادون خود، ختی محسوس و مَتخیّل و موهوم است و کلیّات هم کاسباند و هم مُکتسب.
🔹 مبانیای که در قول به اتحاد عاقل به معقول لازم است؛ این است که قائلِ به اتحاد، باید وجود را اصل فارد بداند نه حقایق مُتباینه، و اشتداد در وجود را قبول نماید و قائل به ازدیاد عدد مفارقات باشد. و نفس را به حسب حدوث، جسمانی و سپس نفوس را مختلف و مُشکّک به حسب اِشتداد جوهریِ وجودی بداند.
🔹 نه اینکه مانند جمهور حکمای مشاء یک طور بداند و تفاوت را به علوم و کمالات زائده، یعنی باید حرکت را منوّع بداند و حرکت جوهری را بپذیرد؛ یعنی ذاتِ طبیعت را سیّال بداند نه ثابت. و آنچه را که بر حرکت در جوهر متفرّع است باید قبول کند. مثلاً هیولی را واحد شخصیِ عددی نداند.
🔹 و حرکت در جوهر را واسطهی ربط حادث به قدیم بداند نه حرکت سرمدیِ عَرَضیِ فلکی را و عالم جسم و جسمانی را علاوه بر حدوث ذاتی، حادث به حدوث زمانی هم بداند.
🔹 و علم مطلقاً حضوری، و وزانِ علم را وزانِ وجود، که نتیجهی علم را فوق مقوله و وجود بداند. و نیز در مسیر تکاملیِ نفس، قائل به تجرّد برزخی و تجرّد عقلانی نفس در مقام قوّهی عاقله، و مقام فوق تجرد نفس یعنی به حدّ لایَقِف آن و اتحاد نفس با عقلِ بسیط، بلکه فنای نفس در عقل بسیط، نه صِرف اتصالِ نفس با آن باشد.
🔹 وقتی علم فوق مقوله شد و وزانِ آن وزان وجود، لازم آید که نفس ناطقه خارج از مقولات باشد؛ زیرا علم عینِ نفس ناطقه میگردد که علم و عمل انسانسازند.
📗 مآثر آثار، تدوین استاد صمدی آملی، جلد اوّل، ص ۱۷۷
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 استاد صمدی آملی (حفظه الله)
🔸 طهارت، برکتآور است.
🔹 "دُم عَلَی الطَّهارة یُوَسَّع رِزقُک".
بر طهارت و پاکی دوام داشته باشید که رزق شما دم به دم توسعه پیدا میکند.
🔸 ناپاکی و رجس، با برکت سازگاری ندارد.
🔹 فقط در بهشت، پاکان را میپذیرند.
💿 شرح دروس معرفت نفس/ جلد یک/ جلسه ۵۲
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora
💠 استاد صمدی آملی حفظه الله
🔹به عقل رسیدن خیلی مشکل است امّا نگویید که نمی توانیم. در هر شغلی هستی باش؛ امّا عاقل باش. راه انسان شدن این نیست که ما حتماً به حوزه و دانشگاه برویم و درس بخوانیم، من به شما می گویم که اگر فردی به حوزه هم بیاید؛ به همین زودی ها نمی تواند راهِ آدم شدن را پیدا کند. دل خوش نکنيد، این فقط یک حجابی است برای ما که فکر می کنیم برای آدم شدن حتما باید به فلان مرکز رجوع کنیم.
کلّ نظام عالم محل آدم شدن تو است.
📘 شرح مراتب طهارت/ج۱/مجلس دوازدهم/ص۱۷۲
💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
https://eitaa.com/tahoorasafoorasaboora