eitaa logo
تهذیب و تربیت مدرسه علمیه حقانی
449 دنبال‌کننده
4هزار عکس
288 ویدیو
86 فایل
کانال معاونت تهذیب و تربیت مدرسه علمیه حقانی ارتباط و ارسال نظرات: @omidhossini
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 [این که] در میان مجموعه‌ی مسلمانان و امّت اسلامی کسانی پیدا شوند که با افکار پلید و متحجّر و عقب‌مانده و خرافی خود، تجلیل از بزرگان و برجستگان و چهره‌های نورانی صدر اسلام را شرک بدانند، کفر بدانند، واقعاً این مصیبتی است. این‌ها همان کسانی هستند که گذشتگانشان قبور ائمه(علیهم‌السّلام) را در بقیع ویران کردند. آن روز که در دنیای اسلام، از شبه‌قاره‌ی هند گرفته تا آفریقا، علیه این‌ها قیام کردند، اگر این‌ها جرأت می‌کردند، قبر مطهّر پیغمبر را هم ویران می‌کردند، با خاک یکسان می‌کردند. ۱۳۹۵/۰۴/۲۳ @t_manzome_f_r مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
تهذیب و تربیت مدرسه علمیه حقانی
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈ 💢با این اخلاق و رفتار در فاسق خواندن دیگران، اگر ما هم در زمان صدر اسلام بودیم از غاصبان
💢 تجربه تلخ انتخاباتی شهید مطهری و تلنگری بزرگ برای امروز ما! 🔸من یک درس شخصی را برای شما می‌‌گویم. در سال ۱۳۲۵ که مرحوم آقا سید ابوالحسن فوت کرد و آقای بروجردی مرجع شد من در فاصله چند روز گفتم تمام مشکلات من در باب «خلافت» حل شد، یعنی گذشته را در پرتو حال شناختم. آقای آقا سید ابوالحسن «مرجع کل فی الکل» بود و من حدود هشت سال بود که در قم بودم و افراد زیادی را می‌شناختم که آدم‌های خوبی بودند. 🔹در آن چند روز یک‌مرتبه می‌خواست یک قدرت بزرگ روحانی از مقامی به مقام دیگر منتقل شود، یک امتحان بسیار بزرگ. من یک‌مرتبه دیدم مثل اینکه حوزه قم زیرورو شد. یک حالت هول عجیبی به افراد افتاد. حال، هرکسی گرایشی به یک آقا داشت. در راه گرایش به این آقا و کوبیدن بقیه آقایان همه چیز فراموش شده بود. مثل اینکه موقتاً همه، همه چیز را فراموش کرده بودند. یک حالت جنون‌آمیزی به وجود آمده بود. این آن را تعدیل می‏‌کرد و آن یکی را تفسیق، و دیگری به عکس. 🔸گفتم سبحان الله! بشر چه موجودی است! پس اگر روزی پیغمبری بخواهد بمیرد و یک خلافت به آن عظمت بخواهد منتقل شود، می‏‌بیند آن عادل‌ترین عادل‌ها تبدیل می‌‏شود به فاسق‌ترین فاسق‌ها. 🔹از امتحان‌هایی که در زمان حاضر برای بشر پیش می‌‏آید انسان می‌‏تواند طبیعت بشر در گذشته را بفهمد، که می‌فهمد. همین ماها هم اگر بودیم از همین کارها می‌کردیم. چیز عجیبی نیست که انسان فکر می‌کند آدم‌های خیلی استثنایی آمدند خلافت علی علیه السلام را غصب کردند. نه، اگر ماها هم بودیم همین کارها را می‌کردیم. 📙 استاد مطهری، فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۸۰.
🔰مراسم بزرگداشت رحلت عالم ربانی«آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه» 💠با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین استاد همتیان زید عزه 🔺و روضه خوانی حجت الاسلام و المسلمین رضایی زید عزه ⏰زمان: جمعه، 31 اردیبهشت‌ماه؛ ساعت 21:20 👈وعده طلاب حاضر در مدرسه: مسجد مدرسه 👈وعده سایر برادران: https://www.aparat.com/bahjat1400/live 🆔@basije_haghani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کدام به نفع جامعه است؟ تحمیل یک‌ فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟
هدایت شده از گام دومی ها
دنیا خیلی کوچکتر از ماست و ما خیلی از دنیا بزرگتریم! اقیانوس در رودخانه به دنبال خود نمی گردد! @gam2miha
📚 کتب مورد مطالعه خرداد ماه: ✅ مرحله اول: حکمتها و اندرزها ✅ مرحله دوم : نظام حقوق زن در اسلام ✅ مرحله‌ سوم: فطری بودن دین 🛑ان شالله به زودی برنامه ریزی برای مطالعه ی کتاب بارگذاری میشود 🛑 محدوده های حذفی نیز اعلام میگردد
🛑 اول خرداد روز بزرگداشت صدرالمتالهین شیرازی گرامیباد... 🛑یادداشتی کوتاه از استاد شهید مرتضی‌مطهری تقدیم میشود 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تهذیب و تربیت مدرسه علمیه حقانی
🛑 اول خرداد روز بزرگداشت صدرالمتالهین شیرازی گرامیباد... 🛑یادداشتی کوتاه از استاد شهید مرتضی‌مطهری
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈ ✅ حکمت صدرالمتألّهین‏ حکمت الهی به وسیله صدرالمتألهین دگرگونی‏ای یافت که می‌توان آن را یک «جهش» نامید، جهشی در فلسفه اسلامی. این جهش مسبوق به یک سلسله دگرگونی های تدریجی بود که قبلًا به وسیله دیگران انجام یافته بود. مسلّم آن است که در گذشته حکمت مشّاء و حکمت اشراق دو روش مختلف تلقّی می‌شدند و عرفان هم راه جدایی داشت، همچنانکه کلام که ناظر به حقایق اسلامی است مستقل از همه اینها بود. به وسیله صدر المتألهین اختلاف مشّاء و اشراق حل شد و مکتبی به وجود آمد که نه تقیّد به گفته‏های مشّاء داشت و نه به گفته‏های اشراق؛ در برخی مسائل با این مکتب موافق بود و در بعضی مسائل با آن مکتب؛ و همچنین بسیاری از موارد اختلاف نظر فلسفه و عرفان حل شد و چهره بسیاری از حقایق اسلامی روشن گشت بدون آنکه از راه های کلامی متعارف آن روزگار بهره گرفته شود. این بود که فلسفه صدرالمتألهین به منزله یک چهار راه تلقی شد که در آنجا راه های چهارگانه مشّاء، اشراق، عرفان و کلام با یکدیگر تلاقی می‌کردند. صدرالمتألهین سلوک عقلی فلسفی را با سلوک قلبی عرفانی هماهنگ کرده و این خود نوعی ابتکار است. ✅ داستان ملاصدرا و اخباریها ملاصدرا خودش یک مرد محدّث است. شرح اصول کافى اش نشان مى‌‌دهد که ضمن اینکه فیلسوف است مرد محدّثى هم هست؛ علاوه بر این خیلى اهل زیارت و مکه رفتن و از این حرفها بوده به طورى که هفت سفر رفت مکه. یک سفر رفته بود کربلا یا نجف. اخباریین به اعتبار این که این هم یکى از محدثین است آمدند به دیدنش. از او پرسیدند شما چندهزار حدیث حفظ هستید؟ (چون آنها همه اهمیتشان این بود که این مى‌‌گفت من پنج هزار حدیث حفظم، آن مى‌‌گفت من ده هزار حدیث حفظم، دیگرى مى‌‌گفت من پانزده هزار حدیث حفظم؛ فضیلت همین بود؛ حفظ کردن) گفت من حدیثى حفظ نیستم. گفتند چطور مى‌‌شود؟! ملاصدرا گفت حالا ممکن است یک حدیثى بفرمایید استفاده کنیم. حدیثى را اینها خواندند. بعد معنى حدیث را از اینها پرسید. یک معنى‌‌اى کردند. بعد خودش یک معنى دیگرى کرد. گفت حالا اگر حدیث را این‌‌جور معنى کنیم چطور است؟ گفتند این بهتر است. بعد فوراً حدیثى را روایت کرد با سندش، گفت: «حدیثٌ تَدْریه خَیرٌ مِنْ اَلْفٍ تَرْویه؛ یک حدیث معنایش را بفهمى از هزار حدیث روایت کنى بهتر است». 📚مقالات فلسفی‏، صفحه 230 و شناخت از نظر قرآن، صفحه 45
🔰برای مطالعه این کتاب دو گونه برنامه ریزی پیشنهاد میشود: 🔰 با مطالعه ی روزانه 9⃣صفحه ، شما به آسانی این کتاب را تا پایان خرداد ماه مطالعه خواهید کرد. 🔰 در صورتی که میخواهید از و برای مطالعه استفاده کنید تنها در چهار هفته میتوانید با مطالعه ی 2⃣3⃣ صفحه در هر یک از این دو روز که در مجموع هفته ای 4⃣6⃣ صفحه خواهد بود این کتاب را به پایان ببرید 💎مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند ""انتهزو فرص الخیر فانها تمرّ مرّ السحاب "" 💎فرصت های خیر را غنیمت دانید پس بدرستی فرصت ها مانند ابرها میگذرند ''تصنیف غرر الحکم ودرر الکلم ص۴۷۳"
«تهران زندگی می‌کردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیت‌الله بهجت (ره) می‌خواندند را دیدم و لذت بردم. تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیت‌الله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه می‌شود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامه‌ام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم. یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح می‌رفتم قم نماز می‌خواندم و برمی‌گشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه می‌کرد که چرا از کار و زندگی می‌زنی و به قم می‌روی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … . کم کم نسبت به فریادهای آیت‌الله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد می‌کشه؟ چرا داد می‌زنه؟ چرا با درد سلام می‌ده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلام‌های آقا سلام می‌دادم. به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد می‌کشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران می‌خونم، این هفته هفته آخرمه … یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطه‌ور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف می‌زدم، آقا اگر بهم نگی می‌رم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیت‌الله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی می‌گفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟ سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم می‌گفتم آقا چطور حرف‌های من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیت‌الله بهجت (ره) ایستادم و در صف اول نماز می‌خوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمی‌توانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول! خوشحال بودم و پشت آقا نماز می‌خواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوه‌ای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم. یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد می‌کشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم می‌رفتم و سپس به تهران بازمی‌گشتم تا آقا رحلت کردند.» 📚این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیت‌الله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیت‌الله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.   
هدایت شده از احکام دین 📚
😟صحبت کردن پشت سر نامزدها😟 💬 سوال: در ایام جهت شناخت نامزد مناسب، می بایست نواقص، عیوب و امتیازات آنها را در گذشته و حال تفحص کرد تا فرد لایق را پیدا نمود، آیا صحبت کردن پشت سر نامزدها برای انتخاب فرد اصلح، جایز است؟ ملاک چیست؟ 🔹 پاسخ رهبر معظم انقلاب: در امور مربوط به انتخابات در حد مشاوره، اشکال ندارد. 📚 👇 https://eitaa.com/ahkam_din