eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
726 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.3هزار ویدیو
735 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی از : همسر عزیزم زهرا خانم؛ سلام امیدوارم در راه انجام وظائف و تکالیف شرعی و االهی خودت موفق موید باشی. بنده اعتراف می کنم که در این مدت زندگی شوهر خوبی برای تو نبوده ام و اینک امیدوارم که از خطاهایم درگذری و اشتباهاتم را نادیده بگیری و از خداوند بزرگ برایم درخواست آمرزش بنمایی. و تو خود می دانی، برایت در این مدت روشن شد که آنچه برای بنده مهم بوده عمل به و انجام وظیفه بود، اگرچه در انجام آنها کوتاهی می کردم؛ ولی حداقل در صحبت هایم این مطلب واضح و روشن بود و لذا تنها چیزی که از تو می خواهم این است که به وظائف شرعیت عمل نمائی و آن گونه باشی که خداوند متعال و نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه معصومین سلام الله علیه اجمعین خواسته اند. و بکوش که بچه ها هم همین گونه بار بیایند (البته این سفارش بنده حقیر به تمام خواهران و برادران ایمانیم هست).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از نزدیکان ایشان می گوید: امام هیچگاه از اذکار و نوافل و مستحبات غافل نمی‌ماند،حتی در حال قدم زدن ذکر می گفت و زیارت می خواند و در هر فرصت مناسبی که پیش می آمد قرآن می خواند و معمولاً بعد از نماز صبح قبل از نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و یا در هر فرصت دیگر مقید به این مستحب الهی بود. 🔆 و ما بارها که در روز خدمت ایشان می‌رسیدیم ایشان را مشغول خواندن قران می یافتیم. 🔆در منزل خیابان دربند شمیران، بارها امام را با صدای ملکوتی مشغول خواندن دعای کمیل دیدیم. 🔆امام در نجف اشرف هر روز در ماه رمضان، ده جزء قران می خواندند. سیمای فرزانگان ص135
می‌گوید: 🔆 در زمانی که ساکن منزل پدر زنم بودیم، یک شب زمستان که برای بلند شدم پر از آب و خنک در بالای سرم بود بدون اختیار پا روی کاسه گذاشتم و و ابهایش ریخت. 🔆 من تکان خوردم که ای وای! فردا مادرزنم چه به سرمن خواهد آورد؟ 🔆 همین که این مطلب از گذشت دیدم درست شده و با تمام آبهایش برسر جای خود است. کتاب ستارگان سپهر سلوک ص139
🔆پس از واقعه که نزدیکان می خواستند را به علت کسالت علامه به ایشان خبر بدهند. 🔆در همین احوال یکی از اطرافیان حضرت به اتاقی که ایشان در آنجا بود می‌رود که به او چنین میفرماید: 🔆 چه به من بگویید و چه نگویید من آقای را می‌بینم که درحال و پرواز است. کتاب ستارگان سپهر سلوک ص192
سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود: 🔆وقتی از شهر اصفهان به نجف مشرف شدم تا مدتی مردم را به صورت های آنان می دیدم. 🔆به صورت‌های و حیوانات و ، تا آن که از کثرت مشاهده ملول شده‌ام. 🔆یک روز که به مشرف شدم از خواستم که این حالت را از من بگیرد من طاقت ندارم. 🔆آن حضرت هم آن را از من گرفت. از آن به بعد مردم را به صورت های می دیدم. کتاب ستارگان سپهر سلوک ص88
حاج شیخ حسین ازغدی ساعت ساز می گفت : برادری داشتم مصروع که در اثر حمله صرع در جوی آب افتاده و مرده بود آب جنازه او را برده بود و در زیر مانده بود. چون جسد جریان آب می‌شد، آبیاران به جستجوی علت بند آمدن آب پرداختند و جنازه را پس از یکی دو ساعت از زیر بیرون کشیدند. خلاصه جنازه را روی خواباندیم و با پارچه ای آن را پوشانیم. در آن هنگام حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در ده ما که داشت ساکن و به مشغول بودند. باری گریه کنان به خدمتشان رفتم و ماجرا را برای ایشان کردم. آن مرد بزرگ بالای سر جسد برادرم حضور یافتند و با خود بر پیشانی او اشارتی کردند و خواندند ناگاه برادرم که نزدیک دو ساعت زیر پل در آب مانده بود عطسه کرد و برخاست. کتاب ستارگان سپهر سلوک ص31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا