eitaa logo
تاج نمک |طب طبیعتگرا
2.8هزار دنبال‌کننده
144 عکس
116 ویدیو
1 فایل
💥هر کی یه بار «تاج نمکُ»تجربه کرد... برگشت 😍 💯 آسونترین و بهترین راه برای درمان فوری 📚 نویسنده «سلامتی ارزان» 🧑‍🎓 مدرس دوره طبیب‌خانه + آموزش حجامت 💥برای مشاوره رایگان اینجام 👇😍 @tabibesonati1
مشاهده در ایتا
دانلود
پیاده روی اربعین تو مسیر کربلا یه جا نشسته بودم استراحت، تا خانومم بچه ها رو ببره دستشویی با کوله پشتی بزرگ (بالاخره وسایل 6 نفر آدم...😁) و دمپایی به پا. یه آقای میانسال طبع صفرا قد کشیده موهای جوگندمی، کوله حرفه‌ای و کفش کتونی گرون قیمت، خلاصه خیلی مجهز بود. از دستمالی که به زانو بسته بود فهمیدم زانو درد داره. موقع نشستن، طوری نشست که هر کسی میتونست بفهمه زانو دردش شدیده و یه جورایی امونشو بریده. یه نیمکت آهنی بود که من روش نشسته بودم ازونا که قدیما تو پارکها میذاشتن. تکیه هم نداشت. آقاهه دقیق اومد نشست کنار من. یک نگاهش کردم.🧐 سلام و علیک و... زانو.... نذاشت حرفم تموم بشه با دست به پاهاش اشاره کرد و گفت از دیروز اینجوری شدم. اصلا به زحمت راه میرم. منم تو این فکر بودم که راهکار بدم یا نه؟! چون بهش نمیخورد طب سنتی یا اسلامی رو بشناسه چه برسه قبول داشته باشه و ازون مهمتر از من روحانی معمم راهکار بپذیره.😐🤔 ولی دلم نیومد نگم. دو حالت بیشتر نداشت یا اجرا می‌کرد و زانوش باذن خدا کمتر از 5دقیقه بعد بهتر میشد، یا چپ چپ نگاه می‌کرد و اجرا نمی‌کرد که بازم من چیزی از دست نداده بودم. در ضمن اگه قرار بود اجرا کنه باید همونجا و با حضور خودم اجرا می‌کرد تا هم دقیق اجرا کنه و هم کامل اجرا کنه. آخه خیلی‌ها هستن راهکار می‌گیرن بعد میرن اجرا نمی‌کنن یا ناقص اجرا می‌کنن، نتیجه‌ش میشه نتیجه نگرفتن و بعدشم شاکیییی که طب سنتی اسلامی هم فایده نداشته و این‌حرفا😏 با یه احتیاط خاصی گفتم‌: یه کاری بگم انجام می‌دید؟ زانوتون بهتر میشه انشاءالله. چشماش گرد شد😳 زل زد تو چشمام و گفت دکتری؟! لبخندی زدم و گفتم دکتر؟! نه آخوندم! بعد با هم خندیدیم. 😂😄 دو دقیقه گذشت ولی هیچی نگفت. منم 😐 بعد از حدود دو دقیقه احساس کردم میخواد بلند شه و راه را ادامه بده. باید سریع تصمیم می‌گرفتم. قرار نبود زانو دردشونو ریشه کن کنم! ولی لازم بود یه چیزی بگم که همون لحظه احساس خوبی بهش دست بده و راضی باشه. خلاصه دلمو زدم به دریا. گفتم: یک حرکت بهتون میگم همین الآن انجام بدید، زانوتون بهتر میشه، البته ان شاءالله با کج کردن لب و تکون دادن سر و البته با یه نگاهی که یعنی عمرا اگه بهتر بشه!! فهموند که حالا بگووو خیلی جدی گفتم: بایستید. پاها رو اینجوری بذارید. خودم انجام دادم که عین خودم تکرار کنه. پنچه اینجوری نزدیک به هم پاشنه اینجوری دور از هم به حالت هشتی ۸ کلا با تعجب داشت نظاره می‌کرد😳 و البته با یه حالت تردید. منم محکم ادامه دادم. وقتی دید من جدی هستم وسایلشو زمین گذاشت، زمین که نه؛ روی نیمکت. با احتیاط هم گذاشت که نکنه بیفته و خاکی بشه. بنده خدا حق هم داشت. آخه اگه میفتاد کلا خاک خالی میشد و به این سادگی قابل تکوندن و این چیزا نبود. شروع کرد با من همراهی کرد. ادامه دادم‌‌‌: حالا اینطوری خم بشید طوری که پشت پا کشیده بشه. سه تا یک دقیقه انجام داد. خواستم بپرسم زانو در چه وضعه؟؟ که شروع کرد پا رو به عقب و جلو حرکت دادن با حرکت دادن. منم ترجیح دادم سوال نپرسم😌 تکون دادن زانو و عقب جلو کردن پا رو کمی محکم تر و با شتاب بیشتری تکرار کرد. چند بار اینکارو انجام داد. کم کم چهره‌ش باز شد انگار توی قرعه کشی بانک برنده شده باشه ها. اروم اروم گل از گلش شکفت و گفت: ول کرد ول کرد. دردش کم شد. گفتم خدارو شکر.😊☺️ و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی... ایشالا (انشاالله) هیچ کس نداشته باشه. 🌺🌺🌺🌺
💥 تاج نمک | طب طبیعت‌گرا 🔔 زنگ خونه خورد، خانومم رفت دم در... همسایه با بچه‌ش اومده بود، داشت از یه مشکل پوستی حرف می‌زد. خانومم برگشت و پرسید: «گال چیه؟» من: 😳 «گال؟! یه بیماری پوستی با خارش شدید که یه سری حشرات ریز زیر پوست لونه می‌کنن و تخم می‌ذارن!» شروع کردم سوال پرسیدن: 🔹 دکتر چی گفته؟ 🔹 دارو چی داده؟ 🔹 چند وقته شروع شده؟ 🔹 اثر داروها چطور بوده؟ و هی حرف زدم، خانومم فقط نگاه می‌کرد 🙈 تا اینکه با ترس گفت: «واگیر داره؟!» من: «آره ولی نه اونجوری که فکر می‌کنی...» گفت: «ای وای، بهش دست زدم!» 😅 قرار شد تحقیق کنم تا نسخه‌ی درست رو پیدا کنیم. 📚 چند دقیقه مطالعه کردم و رسیدم به یه جواب ساده ولی مؤثر... 🎯 حدس بزن دارو چی بود؟ نه سرکه، نه عسل، نه لعاب برنج... ✅ نوره! به خانومم گفتم: «نوره بزنن، هر روز، فقط یکی دو دقیقه روی پوست بمونه.» چند روز بعد... 📣 خبر خوب رسید: کوچولوی عزیزمون کامل خوب شده!👌😍 و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی 💫
👑 تاج نمک | طب طبیعت‌گرا 📚 چند سال پیش فهمیدیم یکی از نزدیکامون با اینکه کلی دکتر رفته، هنوز درگیر عفونت کلیه‌ست 😣 هر بار با آنتی‌بیوتیک بهتر می‌شد، ولی دوباره برمیگشت سر خونه اول... دردش اونقدر شدید بود که میخواست زمینو گاز بزنه 😢 ما هم بی‌سروصدا وارد عمل شدیم... یه واسطه‌ی مطمئن انتخاب کردیم و راهکار طب‌طبی رو بهش رسوندیم 🙌 چند روز بعد خبر رسید: ✅ درد و عفونت تموم شده! و این یعنی: وَما رَمَیتَ إذ رَمَیتَ وَلٰکِنَّ اللهَ رَمی 🌿 حالا وقتشه کلیه‌ها رو تقویت کنیم تا دیگه برنگرده 💪 🎯 حدس بزن موضوع این داستان چی بود؟ ۱) عفونت و درد کلیه ۲) تقویت کلیه ⏰ تا ساعت ۲۳ وقت داری حدس بزنی 🏆 جایزه هم داریم!
🌿 | دلشوره و انجیر 📍 یه سفر سه‌روزه به نیزار فارس داشتیم، جایی بعد از استهبان... مهد انجیرهای خوش‌طعم و انارهای بهشتی! واقعاً کیف کردم از این میوه قرآنی که خدا بهش قسم خورده 🍃 😔 تو دل طبیعت، یه غصه هم باهام بود... چرا به‌جای کاج‌های بی‌خاصیت، درختای قرآنی مثل زیتون و انجیر نمی‌کاریم؟! ❌🌲 کاج حتی خاکو خراب می‌کنه، ولی انجیر... یه گنج واقعیه! 🕌 شب آخر تو مسجد، بعد از نماز، یه سخنرانی داشتم درباره طب سنتی و درمان‌های ساده. 👈جالب بود که خیلیا مشکل گوارشی داشتن، در حالی که داروی اصلیشون، انجیر، همون‌جا بود! 😮 💪 انجیر فقط یه میوه نیست، یه داروخونه‌ست: 💚 تقویت استخوان و ساق 🍏نرم‌کننده قلب برای دریافت معارف 💚 مفید برای کبد، کلیه، رحم، آسم، پروستات، و... 🍏 چاق‌کننده افراد لاغر 💚 دفع سموم بدن 🍏 و حتی درمان زخم گازگرفتگی سگ وحشی! 😅 📚 از امام رضا (ع): انجیر بوی دهان رو میبره، مو میرویاند، درد رو میبره، و آدمو بی‌نیاز از دارو می‌کنه... 📌 شب آخر، یه آقای چاق اومد گفت دلشوره داره و داره از پا میفتاد... فقط یه نکته بهش گفتم: اسفند بخور، اونم به مقدار مشخص. 🌄 فرداش خانومش اومد گفت همون یه نکته باعث شد حالش خیلی بهتر بشه! 😍 🔥 اسفند یعنی: جلب ملائکه، دفع شیاطین، گرم‌کننده مغز، شجاعت‌آفرین، و درمان سریع... 📝 نسخه کامل رو براش نوشتم و کلی تشکر کردم بابت بازخوردش. یه نکته مهم تو ذهنم حک شد: "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" ✨ 📣 اگه نظری، پیشنهادی یا انتقادی داری، خوشحال میشم بشنوم... 🌱 همیشه سالم، سرحال و شاد باشی یا علی ✋ لینک کانالمون 💚👇🍏 @tajenamak
🌿 تاج نمک | طب طبیعت‌گرا | | 🕌توی حیاط مسجد... یکی از بچه‌ها اومد جلو، از اون نگاه‌ها بود که یعنی "یه دردی دارم"... سلام کرد، دست داد، خجالتی بود... گفتم: چیشده؟ کجات درد میکنه؟ یه نگاه کرد که یعنی "تو از کجا فهمیدی؟" (خب معلوم بود دیگه، پیشونیش گره خورده بود 😅) دستش تو دستم، کشیدمش جلو... پرسیدم: سرت درد میکنه؟ گفت: آره... پیشونیش معلوم بود، از اونایی که زیاد با کامپیوتر سروکار دارن و زیادی دقت میکنن... دست چپ پشت سر، شصت دست راست روی گره پیشونی... چند دقیقه فشار، ماساژ، ذکر... بعد پرسیدم: چطوری؟ گفت: بهتره، نه... کلاً خوب شدم 😌 خداروشکر 🙏 ✨ و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی لینک کانالمون 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1800273941C174cba57dd