eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
وجــودی دارم از مهـــــرت گــدازان وجودم رفت و مــهرت همچنان هست مبر ظن کز سرم سودای عشــقت رود تا بر زمینم استخوان هســت @takbitnab 🌹🌹🌹
یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند @takbitnab 🌹🌹🌹
چه نازست آنکه اندر سرگرفتی به یکباره دل از ما برگرفتی تُرا گفتم که با من آشتی کن رها کرده رهی دیگر گرفتی مرا در پای غم کُشتی و رفتی هوای دیگری در بر گرفتی @takbitnab 🌹🌹🌹
همه شب چشم شدم، اشک شدم ............ ریزش یک کوه شدم ، ناله ی جانسوز شدم، درطلب عشق تو بیمار شدم، خاک نشین رخ زیبای تو دلدار شدم، به گدایی به در خانه ی تو بیدل و تبدار شدم ، دربدرٍ کوچه و بازار شدم ، تاک شدم، برسر هر دار شدم، در هوس روی تو بد نام شدم، صحبت هر برزن و هر بام شدم، جغد شبانگاه شدم ، ذرّه شدم ، آب شدم ، خاک شدم، شُهره ی آفاق شدم، مُرده و برباد شـدم، وای که من ... خاک شـــــــدم!! @takbitnab 🌹🌹🌹
چون نهالی سُست می لرزد روحم از سرمای تنهایی می خزد در ظلمت قلبم وحشت دنیای تنهایی دیگرم گرمی نمی بخشی عشق،ای خورشید یخ بسته سینه ام صحرای نومیدیست خسته ام،از عشق هم خسته..! @takbitnab 🌹🌹🌹
می‌خواهد بڪَوید منبـر نشیـن ڪَناه عشـق را جـاےِ آورده‌ام @takbitnab 🌹🌹🌹
سرمست اگر به سودا برهم زنم جهانی عیبم مکن که در سر سودای یار دارم ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم مطرب بزن نوایی کز توبه عار دارم ُ @takbitnab 🌹🌹🌹
ای جمله‌ی بی کسان عالم را کس یک جو کرمت تمام عالم را بس من بی کسم و تو بی کسان را یاری یا رب تو به فریاد من بی کس، رس @takbitnab 🌹🌹🌹
امشب از باده خرابم کن و بگذار بمیرم غرق دریای شرابم کن و بگذار بمیرم زندگی تلخ تر از زهر بود گر تو نباشی بعد ازین مرده حسابم کن و بگذار بمیرم @takbitnab 🌹🌹🌹
گر عشق نبودی و غَم عشق نبودی چندین سخن نغز که گفتی، که شنودی؟ گر باد نبودی که سر زلف رُبودی رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
گفتی بیا، گفتم کجا؟ گفتی میان جانِ ما.... گفتی مرو، گفتم چرا؟ گفتی که می خواهَم تو را... @takbitnab 🌹🌹🌹
رفتیم و نشد کس خبر از راز دل ما با نغمه‌ی کس راست نشد ساز‌ِ دل ما صد دام نهادند و به یک بند نیفتاد شهبازِ سبک‌سیرِ فلک‌تاز دل ما چشم طمع از ملک جهان دوخته رفتیم این طعمه نشد درخورِ شهبازِ دل ما اسرار جهان می‌شنوی پرده به پرده گر گوش دهی باز به آواز دل ما با این‌همه آوازه، به مرغانِ چمن نیست یک طایرِ خوش‌نغمه هم‌آواز دل ما... @takbitnab 🌹🌹🌹
شاخه‌ای بی‌طاقتم در ازدحام لانه‌ها کوچه‌ای غمگین که عمری خفته بین خانه‌ها عنکبوتی پیر روی استخوان سینه‌ام تار می‌بافد که شاید باز هم پروانه‌ها... نیمه شب دیوانه‌ام می‌خواستی، یادت نبود روزگارت بر حذر می‌دارد از دیوانه‌ها عاشقی در شهر ممکن نیست، باید کوچ کرد عشق را باید برافرازیم بر ویرانه‌ها دوست دارم بعدِ مرگم باد تشییع ام کند تا نباشم بیش از این باری به روی شانه ها! @takbitnab 🌹🌹🌹
مستانه مستم میکنی ، دل را زدستم میکنی گه باده نوشم ای صنم،گه می پرستم میکنی در سوزو تابم میکنی ، هر دم خرابم میکنی گه می نوازی ماه من ، گاهی زهستم میکنی @takbitnab 🌹🌹🌹
روزی از این سرزمین ازبن خاک خواهم رفت با کوله باری پر از غم بی آنکه ب تو بگویم بی آنکه تو بدانی خواهم رفت بی هیچ نشانی آرام آرام سبکبال چنان بی صدا و خاموش طوری ک انگار هرگز نبوده ام می روم می روم و همه جا و همه جا نگاهم را جا می گذارم می روم و توو برای اولین بار مفهوم نبودن راااا خواهی چشید؛؛؛؛؛! می روم تو می مانی و یک مشت خاطره می روم و من می دانم نبودنم را بهتر از بودنم درک خواهی کرد روزی از این سرزمین خواهم رفت ؛؛؛؛ خواهم رفت؛؛؛!!! @takbitnab 🌹🌹🌹
ای چراغ دل تاریکم! از این خانه مرو! آشنای تو منم، بر در بیگانه مرو! شمع من باش و بمان! نور ز تو، اشک ز من جان فشانه تو منم، در بر پروانه مرو! @takbitnab 🌹🌹🌹
انجیر کهن سر زندگی‌اش را می‌گسترد زمین باران را صدا می‌زند گردش ماهی، آب را می‌شیارد باد می‌گذرد چلچله می‌چرخد و نگاه من گم می‌شود ماهی زنجیری آب است و من زنجیری رنج ! نگاهت خاک شدنی لبخندت پلاسیدنی‌ست سایه را بر تو افکندم تا بت من شوی !... @takbitnab 🌹🌹🌹
سخن مانَد از عاقلان یادگار ز سعدی همین یک سخن یاد دار: «گنهکارِ‌ اندیشناک از خدای، بِه از پارسای عبادت نمای»... @takbitnab 🌹🌹🌹
دلا مشتاق دیدارم غریب و عاشق و مستم کنون عزم لقا دارم من اینک رخت بربستم تویی قبله همه عالم ز قبله رو نگردانم بدین قبله نماز آرم به هر وادی که من هستم مرا جانی در این قالب وانگه جز توم مذهب که من از نیستی جانا به عشق تو برون جستم اگر جز تو سری دارم سزاوار سر دارم وگر جز دامنت گیرم بریده باد این دستم @takbitnab 🌹🌹🌹
این چیست که چون دلهره افتادهِ به جانم؟ حال همه خوب است مَن اما نگرانم..! @takbitnab 🌹🌹🌹
گفته بودم ... بروی؛ نقش تو از دل ببرم منم و عشق و جنون و دل دیوانه هنوز @takbitnab 🌹🌹🌹
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی @takbitnab 🌹🌹🌹
ای مسلمانان ندانم چارهٔ دل چون کنم یا مگر سودای عشق او ز سر بیرون کنم عاشقی را دوست دارم عاشقان را دوستر صدهزاران دل برای عاشقی پر خون کنم سوختم در عاشقی تا ساختم با عاشقان عاجزم در کار خود یارب ندانم چون کنم آتشی دارم درین دل گر شراری بر زنم آب دریاها بسوزم عالمی هامون کنم آب دریاها بسوزد کوهها هامون شود من ز دیده چون ببارم آبها افزون کنم مسکن من در بیابان مونس من آهوان هر کجا من نی زنم از خون دل جیحون کنم گر شبی خود طوق گردد دست من در گردنش طوق فرمان را چو مه در گردن گردون کنم @takbitnab 🌹🌹🌹
خاک این مزرعه از آفت عادت می‌سوخت و غم آن بود که ما شکل مترسک بودیم @takbitnab 🌹🌹🌹
سخت بیمارم و غیر از تو هوس نیست مرا به عیادت به سرآ تا به سر آید هوسم نیست در کوی توام راه خلاص از پس و پیش چه کنم چاره ز پیش آمد و دشمن ز پسم @takbitnab 🌹🌹🌹