eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
تو سوزِ آهِ من ای مرغِ شب چه می دانی؟ ندیده ای شب من، تاب وتب چه می دانی؟ بلای هجر زِ هر درد جانگدازتر است ندیده داغ جدایی، تعب چه می دانی؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
دردا که درد عشق تو از گفتگو گذشت وز عمر من مپرس که آبی به جو گذشت هر کس نشان من از تو پرسید همین بگوی دیوانه ای که عاقبت از آبرو گذشت @takbitnab 🌹🌹🌹
چه جرم رفت که با ما سخن نمی‌گویی جنایت از طـرف ماست یا تو بـدخویی هـزار جان بـه ارادت تـو را همی‌جویند تـو سنگ دل به لطافت دلی نمی‌جویی @takbitnab 🌹🌹🌹
با نی گفتم که بر تو بیداد ز کیست بی‌هیچ زیان ناله و فریاد تو چیست گفتا که ز شکری بریدند مرا بی‌ناله و فریاد نمیدانم زیست @takbitnab 🌹🌹🌹
چنین با مهربانی خواندنت چیست ؟ بدین نامهربانی راندنت چیست ؟ بپرس از این دل دیوانه من که ای بیچاره عاشق ماندنت چیست ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
آسودگی از مِحَن ندارد مادَر آسایش جان و تَن ندارد مادَر دارَد غم و اندوه جِگرگوشه‌ خویش ورنه، غَم خویشتن نَدارد مادَر @takbitnab 🌹🌹🌹
چنان روزي رسان، روزی رساند؛ که صد عاقل از آن حیران بماند.. @takbitnab 🌹🌹🌹
چه کرده ای تو به این خانه؟ خانه ات آباد.... که رفته ای و خیالت نمی رود از یاد @takbitnab 🌹🌹🌹
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم آهسته ز فراقت تو فریاد کنم وقت است که دست از دهن بردارم از دست غمت هزار بیداد کنم @takbitnab 🌹🌹🌹
امروز ندانم ز چه مست آمده ای کز اولِ صبح، مستِ مست آمده ای ! گر خونِ دلم خوری ز دستت ندهم ..! " زیرا که به خونِ دل بدست آمده ای " @takbitnab 🌹🌹🌹
بڪَذر شبيے بہ خلوت این همنشین درد... تا شرح آن دهم ڪہ غمٺ با دلم چہ ڪرد...!! ـ ابتهاج @takbitnab 🌹🌹🌹
درمان ز كسی دگر نجويم زيرا ز فراق توست دردم... @takbitnab 🌹🌹🌹
گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم...... باز گویم که عیانست چه حاجت به بیانم ..؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
‌ در عهــد و وفــا چنانـکه دلـدار منست خــون بــاریـدن بروز و شب کار منست او یــار دگـــر کــــرده و فــارغ شسته من شسته چو ابلهان که او یار منست @takbitnab 🌹🌹🌹
گلزار وطن گر که فریباست هنوز از خون شهید است شکوفاست هنوز از غیرت و از همّت یاران شهید این پرچم انقلاب برپاست هنوز نهضت ما در جهان افکنده شور و التهاب در دل دشمن به پا کردست موج اضطراب آنکه شن های طبس را کوفت بر اهریمنان غرق سازد ناوهای خصم را در قعر آب در راه هدف ز پای ننشست شهید تا در بر حق بار سفر بست شهید جان داد و به جسم دین حق جان بخشید جاوید شد و به دوست پیوست شهید در یاری انقلاب ثابت قدمیم در راه هدف با شهدا هم قسمیم هیهات که ذلت بپذیریم هیهات ما یار ستمدیده و خصم ستمیم آنانکه هم آغوش خطر گردیدند در تیررس خصم سپر گردیدند در راه وطن ز جان خود بگذشتند با نام شهید مفتخر گردیدند گرامیداشت شهدای انقلاب در محضر دوست امتحان داد شهید در دایره¬ی عقیده جان داد شهید پیروزی خون سرخ را بر شمشیر در معرکه¬ی عشق نشان داد شهید @takbitnab 🌹🌹🌹
ای صبا گر بگذری بر کوی مهر افشان دوست یار ما را گو سلامی، دل همیشه یاد اوست... @takbitnab 🌹🌹🌹
هوایت می زند بر سر، دلم دیوانه می گردد! چه عطری در هوایت هست؟! نمیدانم...نمیدانم... @takbitnab 🌹🌹🌹
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار... ترک رضای خویش کند بر رضای یار @takbitnab 🌹🌹🌹
ای که همه نگاهِ من ، خورده گره به روی تو تا نرود نفس زِ تن، پا نکشم زِ کوی تو...! @takbitnab 🌹🌹🌹
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع @takbitnab 🌹🌹🌹
ای زلف تو شبی خوش وانگه به روز حاصل خورشید را ز رشکت صد گونه سوز حاصل هر تابش مهت را مهری هزار در سر هر تیر ترکشت را صد کینه توز حاصل ماهی در درجت هر یک چو روز روشن ماهی که دید او را سی و دو روز حاصل روی تو بود روزی خطت گرفت نیمی ملکی ز خطت آمد در نیمروز حاصل ملکی که هیچ سلطان حاصل ندید خود را کردی به چشم زخمی تو دلفروز حاصل وان راستی که کس را هرگز نشد مسلم زلف تو کرده آن را پیوسته کو ز حاصل پرده دریدن تو پیوند کی پذیرد عطار را گر آید صد پرده دوز حاصل @takbitnab 🌹🌹🌹
چراغ صبح و دم مستعار هر دو یکی است بقای خرده جان و شرار هر دو یکی است ز لطف و قهر نمی بالم و نمی نالم به خار خشک، خزان و بهار هر دو یکی است چنان ربوده این باغ و بوستان شده ام که نوشخند گل و نیش خار هر دو یکی است فسردگی و کدورت شده است عالمگیر جوان و پیر درین روزگار هر دو یکی است چنان گزیده دنیای بد گهر شده ام که پیش دیده من گنج و مار هر دو یکی است مکن به بدگهران مردمی که آتش را چه گل به جیب فشانی چه خار هر دو یکی است چه لازم است شب و روز خون دل خوردن؟ چو سنگ و لعل درین روزگار هر دو یکی است توان به زنده دلی شد ز مردگان ممتاز وگرنه سینه و لوح مزار هر دو یکی است اگر دو بین ز دو رنگی نگشته ای صائب شب جدایی و روز شمار هر دو یکی است - غزل شمارهٔ ۱۷۷۰ @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام گهی در باغ، با گل‌ها بنالیم گهی چون بلبلی شیدا بنالیم اگر خواهی بنالی با دل ما بیا با مهدی زهرا بنالیم @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام کتیبه بر در و دیوار بستند دل آیینه‌رویان را شکستند عزای سامرا داغ مدینه‌ست حسن‌ها داغدار کوچه هستند @takbitnab 🌹🌹🌹
علیه السلام دل و جان در عزایت گریه کردند فراوان در عزایت گریه کردند کریم سامرایی ای حسن جان! کریمان در عزایت گریه کردند @takbitnab 🌹🌹🌹