زلفِ پریشان ز تو و شانه شدن با دلِ من
زلزله ها با تو و ویرانه شدن با دلِ من
طالعم از روزِ ازل ، سوختنم در غمِ تو
شمع شدن با تو و پروانه شدن با دلِ من
#سیدشهرام_علیزاده
@takbitnab
🌹🌹🌹
ذکرِ خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر وقرارم نیستی
همچو برگ از شاخسارِ چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی
روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرقِ در اندوهم امّا غمگسارم نیستی
نامسلمان بودم و ایمانِ من مهرِ تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی
یوسف گمگشته یِ در راه کنعانم چه سود؟
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی
#سیدشهرام_علیزاده
@takbitnab
🌹🌹🌹