eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
از کشت عمل بس است یک خوشه مرا در روی زمین بس است یک گوشه مرا تا چند چو گاو گرد خرمن گردیم چون مرغ بس است دانه‌ای توشه مرا @takbitnab 🌹🌹🌹
نکو نبود به یکبار ترک ما گفتن ز ما بریدن و صد شِکوه برملا گفتن نظر نکردن و از خشم روی تابیدن غضب نمودن و بی‌وجه ناسزا گفتن عبارتی که به بیگانه کس نمی گوید ادب نکردن و در حق آشنا گفتن نشان حالت شب یک به یک ادا کردن حدیث مستی ما را بدان ادا گفتن هزار عشوه نه یک روز روزها کردن هزار شکوه نه یکبار بارها گفتن به سهو زلف‌ تو گفتم شبی که مشک‌ ختاست هنوز خجلتم آید از آن خطا گفتن تو گفته‌ایی که : چه ها گفته است قاآنی به جان تو که ملولم از آن چها گفتن @takbitnab 🌹🌹🌹
تــو را رسمست اول دلــربایی نخستین مهر و آخر بی‌وفایی در اول می‌نمــایی دانهٔ خــال در آخـر دام گیسو می‌گشایی @takbitnab 🌹🌹🌹
تا دست ارادت به تو دادست دلم دامان طرب زکف نهادست دلم ره یافته در زلف دلاویز کجت القصه به راه کج فتادست دلم @takbitnab 🌹🌹🌹
نگارا صبح نوروزست‌ و روز بوسه‌ات امروز که در اسلام این سنت به هر عیدی شعار آید @takbitnab 🌹🌹🌹
تا دست ارادت به تو دادست دلم دامان طرب زکف نهادست دلم ره یافته در زلف دلاویز کجت القصه به راه کج فتادست دلم @takbitnab 🌹🌹🌹
تا یار هست از پی کاری نمی روم دلداده را چکار به از عشق روی یار شوریدگی نکوست به سودای زلف دوست دیوانگی خوشست به امید چشم یار @takbitnab 🌹🌹🌹
تا دست ارادت به تو دادست دلم دامان طرب زکف نهادست دلم ره یافته در زلف دلاویز کجت القصه به راه کج فتادست دلم @takbitnab 🌹🌹🌹
تا دل به برم هوای دلبر دارد ، افسانه‌ی عشقِ دلبر از بر دارد دل رفت ز بر ، چو رفت دلبر ، آری دل از دلبر چگونه دل بردارد ؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
هر شکایَت که مرا از تو بود در دل تنگ چون کنم یاد وصالت همه از یاد رود... @takbitnab 🌹🌹🌹
هر دوست که با دوست ندارد سر پیمان میباید از او رشتهٔ پیوند گسستن چون یار ندارد خبر از یار چه حاصل نالیدن و خون خوردن و بر خاک نشستن @takbitnab 🌹🌹🌹
به راه عشق نتابم سر از ارادت دوست که عشق مملکت و دوست پادشاه منست زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست به جان دوست همان نیستی پناه منست @takbitnab 🌹🌹🌹
نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی چه شود کز دلم امروز گره بگشایی ور تو آیی نشود چارهٔ تنهایی من که من از خوبش روم چون‌ تو ز در بازآیی @takbitnab 🌹🌹🌹
این دل که به شهر عشق سرگشتهٔ تست بیمار و غریب و دربدر گشتهٔ تست برگشتگی بخت و سیه‌روزی او از مژگان سیاه برگشتهٔ تست @takbitnab 🌹🌹🌹
این دل که به شهر عشق سرگشتهٔ تست بیمار و غریب و دربدر گشتهٔ تست برگشتگی بخت و سیه‌روزی او از مژگان سیاه برگشتهٔ تست @takbitnab 🌹🌹🌹
نفس امارهٔ تو دشمن تست چون شود کشته دوست گردد دوست تن تو پوست هست و مغز تو جان مغزت ار آرزوست بفکن پوست @takbitnab 🌹🌹🌹
چو عکس ماه که افتد درون چشمهٔ روشن به‌ چشم من همه‌ نزدیکی و ز من همه‌ دوری چو عشق رهزن عقلی چو عقل زینت روحی چو روح زیور عمری چو عمر مایهٔ سوری @takbitnab 🌹🌹🌹
چه غم ز بی کلهی کآ‌سمان کلاه منست زمین بساط و در و دشت بارگاه منست گدای عشقم و سلطان وقت خویشتنم نیاز و مسکنت و عجز و غم سپاه منست به راه عشق نتابم سر از ارادت دوست که عشق مملکت و دوست پادشاه منست زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست به جان دوست همان نیستی پناه منست به‌روز حشرکه اعمال خویش عرضه دهند سواد زلف بتان نامه ی سیاه من است به مستی ار ز لبت بوسه‌ای طلب کردم لب پیاله درین جرم عذرخواه منست قلدرانه گنه می‌کنم ندارم باک از آنکه رحمت حق ضامن گناه منست به‌رندی این‌ هنرم بس که‌ عیب کس نکنم کس ار ز من نپذیرد خدا گواه منست مرا به حالت مستی نگر که تا بینی جهان و هرچه درو هست دستگاه منست دمی که مست زنم تکیه در برابر دوست هزار راز نهانی به هر نگاه منست چگونه ترک کنم باده را به شام و سحر که آن دعای شب و ورد صبحگاه منست هزار مرتبه بر تربتم گذشت و نگفت که این بلاکش افتاده خاک راه منست مرا که تکیه بر ایام نیست قاآنی ولای خواجهٔ ایام تکیه گاه منست امیر کشور جم صاحب اختیار عجم که در شداید ایام دادخواه منست @takbitnab 🌹🌹🌹
در میکده مست از می نابم کردند سرمست ز جرعهٔ شرابم کردند ای دوست به چشمهای مست تو قسم جامی دو سه دادند و خرابم کردند @takbitnab 🌹🌹🌹
یک روز اگرت تنگ در آغوش بگیرم تا صبح قیامت نفسم هست معطر @takbitnab 🌹🌹🌹
نفس امارهٔ تو دشمن تست چون شود کشته دوست گردد دوست تن تو پوست هست و مغز تو جان مغزت ار آرزوست بفکن پوست @takbitnab 🌹🌹🌹
نفس امارهٔ تو دشمن تست چون شود کشته دوست گردد دوست تن تو پوست هست و مغز تو جان مغزت ار آرزوست بفکن پوست @takbitnab 🌹🌹🌹
رسم عاشق نیست با یکدل دو دلبر داشتن یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن ... @takbitnab 🌹🌹🌹
صبح چون خورشید رخشان رخ نمود از کوهسار ماهِ من از در درآمد با رُخی خورشید وار @takbitnab 🌹🌹🌹
بوسی بده بی‌مشغله بی‌زحمت و جنگ و گله کزجان‌ برفت آن‌ حوصله‌ کاندوه حرمان پرورد @takbitnab 🌹🌹🌹