eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
چو بشنیدم ز شیرین داستان را ز شیرینی فرو بردم زبان را چنین سحری تو دانی یاد کردن بتی را کعبه‌ای بنیاد کردن @takbitnab 🌹🌹🌹
سخن تا نپرسند لب بسته دار گهر نشکنی تیشه آهسته‌دار نپرسیده هر کو سخن یاد کرد همه گفته خویش را باد کرد... @takbitnab 🌹🌹🌹
یارب تو مرا به روی لیلی هر لحٖظه بده زیاده میلی از عمر من آنچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای گرچه شده‌ام چو مویش از غم یک موی نخواهم از سرش کم از حلقه او به گوشمالی گوش ادبم مباد خالی بی‌باده او مباد جامم بی‌سکه او مباد نامم جانم فدی جمال بادش گر خون خوردم حلال بادش گرچه ز غمش چو شمع سوزم هم بی غم او مباد روزم @takbitnab 🌹🌹🌹
مرا پرسى كه چونى چونم اى دوست جگر پردرد و دل پرخونم اى دوست حديث عاشقى بر من رها كن تو ليلى شو كه من مجنونم اى دوست به فريادم ز تو هر روز، فرياد از اين فرياد روز افزونم اى دوست شنيدم عاشقان را مى‏نوازى مگر من زان ميان بيرونم اى دوست نگفتى گر بيفتى گيرمت دست؟ از اين افتاده ‏تر كه اكنونم اى دوست ! غزلهاى نظامى بر تو خوانم نگيرد در تو هيچ افسونم اى دوست @takbitnab 🌹🌹🌹
فلک جز عشق محرابی ندارد جهان بی‌خاک عشق آبی ندارد اگر بی‌عشق بودی جانِ عالم که بودی زنده در دوران عالم؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
نروید تخم کس بی‌دانه عشق کس ایمن نیست جز در خانه عشق @takbitnab 🌹🌹🌹
ﻓﻠﮏ ﺟﺰ ﻋﺸﻖ ﻣﺤﺮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ‌ ‌ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﯽ‌ﺧﺎﮎ ﻋﺸﻖ ﺁﺑﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ @takbitnab 🌹🌹🌹
پرورده عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم @takbitnab 🌹🌹🌹
جهان عشق است و دیگر زرق‌ سازی همه بازیست الا عشقبازی کسی کز عشق خالی شد فسردست گرش صد جان بود بی‌عشق مردست @takbitnab 🌹🌹🌹
در عشق چه جای بیم تیغ است تیغ از سر عاشقان دریغ است عاشق ز نهیب جان نترسد جانان طلب از جهان نترسد @takbitnab 🌹🌹🌹
سرزنشم مکن که تو شیفته تر زمن شوی گر نگری در اینه روی چو ماه خویش را قصه نگار عاشقان عشق دراز می‌کند هان مکنی تو شانه‌ای زلف سیاه خویش را @takbitnab 🌹🌹🌹
‌گــفــتــم چــہ ڪســے و گــریــہ ت از چــیــســتــ؟ نــالــیــدن زارت از پــے ڪیــســتــ؟ بــگــشــاد شــڪر بــہ زهر خــنــده ڪاے بــر جــگــرم نــمــڪ فــڪنــده لــیــلــے بــودم و لــیــڪن اڪنــونــ مــجــنــون تــرم از هزار مــجــنــونــ @takbitnab 🌹🌹🌹
لیلی به کرشمه، زلف بر دوش مجنون به وفاش، حلقه در گوش لیلی سرِ زلف شانه می کرد مجنون دُرِ اشک دانه می کرد @takbitnab 🌹🌹🌹
تاکنون دیوانه وار اسم کسی بوسیده ای نیمه شب درآینه باخنده اش خندیده ای چشم بر در،خنده برلب،اشک هم در دیدگان سالها با یاد او با ساز او رقصیده ای راستی پیش آمده با ترس از دست دادنش همچوطفلی از نبودمادرش ترسیده ای اولین دیدار مانده خاطرت یکروز خوب باز هرهفته به یادش درسماع چرخیده ای با خیال اولین دیدار او عصری قشنگ صبحها با فکر آن عصرقشنگ بالیده ای من نمیدانم چنان لیلای مجنون کش شدی حال اورا از هوا از آینه،بادصبا پرسیده ای @takbitnab 🌹🌹🌹
گرچشم بگردانے آشوب جہان گردی آشوب جہان گردی گر چشم بگردانے یک غمزه پنہانے در کار نظامے کن در کارنظامے کن یک غمزه پنہانے @takbitnab 🌹🌹🌹
در عشق چه جای بیم تیغ است تیغ از سر عاشقان دریغ است عاشق ز نهیب جان نترسد جانان طلب از جهان نترسد... @takbitnab 🌹🌹🌹
سرزنشم مکن که تو شیفته تر زمن شوی گر نگری در اینه روی چو ماه خویش را قصه نگار عاشقان عشق دراز می‌کند هان مکنی تو شانه‌ای زلف سیاه خویش را @takbitnab 🌹🌹🌹
نیکی کن و از بدی بیندیش نیک آید نیک را فرا پیش بد با تو نکرد هر که بد کرد کان بد به یقین به جای خود کرد نیکی بکن و به چه در انداز کز چه به تو روی برکند باز هر نیک و بدی که در نوائیست در گنبد عالمش صدائیست با کوه کسی که راز گوید کوه آنچه شنید باز گوید @takbitnab 🌹🌹🌹
بهاری داری از وی بر خور امروز که هر فصلی نخواهد بود نوروز @takbitnab 🌹🌹🌹
شکفته چون گل نوروز و نو رنگ به نوروز این غزل در ساخت با چنگ زهی چشمم به دیدار تو روشن سر کویت مرا خوشتر ز گلشن خیالت پیشوای خواب و خوردم غبارت توتیای چشم دردم @takbitnab 🌹🌹🌹
کسی کز عشق خالی شد فسرده ست گرش صد جان بود، بی‌عشق مرده ست اگر خود عشق هیچ افسون نداند نه از سودای خویشت وارهاند؟؟ مشو چون خر بخورد و خواب خرسند اگر خود گربه باشد دل در و بند به عشق گربه گر خود چیرباشی از آن بهتر که با خود شیرباشی @takbitnab 🌹🌹🌹
نیکی کن و از بدی بیندیش نیک آید نیک را فرا پیش بد با تو نکرد هر که بد کرد کان بد به یقین به جای خود کرد نیکی بکن و به چه در انداز کز چه به تو روی برکند باز هر نیک و بدی که در نوائیست در گنبد عالمش صدائیست با کوه کسی که راز گوید کوه آنچه شنید باز گوید @takbitnab 🌹🌹🌹
شکفته چون گل نوروز و نو رنگ به نوروز این غزل در ساخت با چنگ زهی چشمم به دیدار تو روشن سر کویت مرا خوشتر ز گلشن خیالت پیشوای خواب و خوردم غبارت توتیای چشم دردم @takbitnab 🌹🌹🌹
بهاری داری از وی بر خور امروز که هر فصلی نخواهد بود نوروز @takbitnab 🌹🌹🌹
نومید مشو ز چاره جُستن کز دانه شگفت نیست رُستن کاری که نه زو امید داری باشد سبب امیدواری در نومیدی بسی امید است پایان شبِ سیه سپید است... @takbitnab 🌹🌹🌹