کشتی دل همی رود، از پی موج شوق و من
چشم گشوده هر طرف، نیست نشان ساحلم
#الهی_قمشه_ای
@takbitnab
🌹🌹🌹
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریهاش بر سمن و سوسن و نسرین آمد
ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما آن بشد و این آمد
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد...
#وحشی_بافقی
@takbitnab
🌹🌹🌹
روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر
باده نکوست لیکن ساقی ز می نکوتر
هر بستهای که باشد امروز برگشاید
دل در مراد پیچد چون باز در کبوتر
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
شده ام عاشق و دیوانه ی پیدایی که نیست
آن پریسای فریبای فریبایی که نیست
همه ی رنج من از این سخن آغاز شده ست
اینکه مجنون شده ام در پی لیلایی که نیست
#میلاد_مردی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می میخواهم و مطرب که میگوید رسید
شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسهام
بار عشق و مفلسی صعب است میباید کشید
قحط جود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گل از بهای خرقه میباید خرید
گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همیکردم دعا و صبح صادق میدمید
با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ
از کریمی گوییا در گوشهای بویی شنید
دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامهای در نیک نامی نیز میباید درید
این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید
عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید
تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعر ترش خون میچکید
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
سر ز بالین به چه امید برآرم سحری
که در آن روز نبینم رخت ای همچو پری
آه از آن شب که نگیری خبر از من در خواب
وای از آن روز که من از تو نگیرم خبری
#عماد_خراسانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنیآدم از اوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است
که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهی عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هر یکچندی، یکی برآید که منم
با نعمت و با سیم و زر آید که منم
چون کارَک او نظام گیرد روزی
ناگه اجل از کمین درآید که منم!
#خیام
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای خوش آن عشق و محبت که به اظهار رسد
مرغ خوشبخت شود،چونکه به گلزار رسد
چشم بر روی جهان دگری بگشاید
شاخه،درباغ اگر برسر دیوار رسد
ای خوش آن دست که دامان عزیزان گیرد
کار دیدار،به اصرار و به انکار رسد
اشک افشاندن و زانو زدن اندر بر یار
قصهای باشد و پیوسته به تکرار رسد
لب به لبخند گشاید ملک اندر ملکوت
چونکه پیغام ، ازین یار به آن یار رسد
جشن گیرند به شادی همه مرغان بهشت
بوی گلزار، چو بر مرغ گرفتار رسد
درد عشق ، آه اگر آینه از شرم کند
تاجها بردل بیچارهی بیمار رسد
باد پرخون ، جگر شرم که عمری نگذاشت
که مرا عشق جگر خوار به اقرار رسد
دیگر،این معجزه میخواهد و بسیارکم است
درد پنهان به مداوای پرستار رسد
سهم ما،عشق به دل خون شدهای بود که سهم
چون که بی قاعده باشد کم و بسیار رسد
داد و فریادم ازین تودهی دوار گذشت
تا به گوش فلک و ثابت و سیار رسد
بشنوید ای در و دیوار، که جانان نه شنید
آنچه امروز به گوش در و دیوار رسد
شاید«امید»نهان باشد از انظار جهان
این ورق سوخته روزی که به انظار رسد
#مهدی_اخوان_ثالث
@takbitnab
🌹🌹🌹
نگارینا! دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
نمیدانم که این درد از که دارم
ولی دانم که درمانم تو داری
#باباطاهر
@takbitnab
🌹🌹🌹
معاشران ز حریف شبانه یاد آرید
حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید
به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق
به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید
چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقی
ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید
چو در میان مراد آورید دست امید
ز عهد صحبت ما در میانه یاد آرید
سمند دولت اگر چند سرکشیده رود
ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید
نمیخورید زمانی غم وفاداران
ز بیوفایی دور زمانه یاد آرید
به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جلال
ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
لطفی اگر کنی به نگاهی چه میشود
خشنود اگر شوم زتو گاهی چه میشود
سیراب اگر شود ز توای ابر مرحمت
در خشکسال هجر گیاهی چه میشود
#فرخی_سیستانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم...
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیرهی نیلوفرم و تشنهی نورم
#قیصر_امین_پور
@takbitnab
🌹🌹🌹
وقتی تو دل خوشی، همه ی شهر دل خوشند
خوش باش هم به جای خودت هم به جای من
تو انعکاس من شده ای ... کوه ها هنوز
تکرار می کنند تو را در صدای من
#نجمه_زارع
@takbitnab
🌹🌹🌹
هم گلستان خیالم زتوپرنقش ونگار
هم مشام دلم از زلف سمن سای توخوش
درره عشق که ازسیل بلانیست گذار
کردهام خاطرخودرابه تمنای توخوش
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
من این مراد ببینم به خود که نیم شبی
به جای اشک روان در کنار من باشی
من ار چه «حافظ» شهرم، جُوی نمیارزم
مگر تو از کَرَم خویش یار من باشی...
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
لبات نه گوید و پیداست میگوید دلات آری
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
دلات میآید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری
نمیرنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه میپرسی ضمیر شعرهایم کیست؟( آن) من
مبادا لحظهای حتی مرا این گونه پنداری
ترا چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی خویش مگذاری
چه زیبا میشود دنیا برای من! اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری
چه فرقی میکند فریاد یا پژواک جان من!
چه من خود را بیآزارم چه تو خود را بیازاری
(صدایازصدایعشقخوشتر نیست)حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخمها زد تیغ تاتاری
#محمدعلی_بهمنی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
نکتهای روح فزا از دهن دوست بگو
نامهای خوش خبر از عالم اسرار بیار
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمهای از نفحات نفس یار بیار
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار
شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار
کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوهای زان لب شیرین شکربار بیار
روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
دلق حافظ به چه ارزد به میاش رنگین کن
وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
یا رب ! نظری بر من سرگردان کن
لطفی به منِ دلشده ی حیران کن
با من مکن آنچه من سزای آنم
آنچ از کرم و لطف تو زیبد ، آن کن
#ابوسعید_ابوالخیر
@takbitnab
🌹🌹🌹
یاد آن که جز به روی منش دیده وانبود
وان سست عهد جز سری از ماسوا نبود
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی بغیر محبت روا نبود
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
گر ببینی گریه زارم ندانی فرق کرد
کآب چشمست این که پیشت میرود یا آب جوی
ای که گفتی دل بشوی از مهر یار مهربان
من دل از مهرش نمیشویم تو دست از من بشوی
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
تب کردن تو
مـــردن من
هر دو بهانه ست...
عشق است که بین من و تو
در تب و تاب است..
#بهمن_صباغ_زاده
@takbitnab
🌹🌹🌹
گفتی اگر دانی مرا
آیی و بستانی مرا
ای هیچگاه ناکجا !
گو کی، کجا بستانمت؟!...
#هوشنگ_ابتهاج
@takbitnab
🌹🌹🌹
هر ملاحت لی باخیش صاحیبی جیران اولماز
هر عرب سویلیین انسان کی مسلمان اولماز
یاخچیلیق سوزده فقط اولسا کی انسان اولماز
ال توتان اولسا کاسیب وارلیغا پشمان اولماز
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹