💠مستی عاشق
دل كـه آشفته روى تو نبـــــاشد، دل نيست
آنكـــــــــه ديوانه خال تو نشد، عاقل نيست
مستــــى عاشق دلباخته از باده تــــوست
بجــز اين مستيم از عمر، دگر حاصل نيست
عشق روى تــــــــو دريـــن باديه افكنــــد مرا
چه تــوان كرد كه اين باديه را ساحل نيست
بگــــــــــذر از خـــويش اگر عاشقِ دلباخته اى
كه ميـــان تو و او، جز تو كسى حايل نيست
#امام_خمینی (ره)
📖 #دیوان_اشعار_امام_خمینی (ره)
@takbitnab
🌹🌹🌹
امشٖب آن نیست که درخواب رود چشم ندیم
خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم
خاک را زنده کند تربیت باد بهار
سنگ باشد که دلـش زنده نگـردد به نسیم
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ز ﺧﺎك ﻣﻦ اﮔﺮ ﮔﻨﺪم ﺑﺮ آﯾﺪ
از آن ﮔﺮ ﻧﺎن ﭘﺰی ﻣﺴﺘﯽ ﻓﺰاﯾﺪ
ﺧﻤﯿﺮ و ﻧﺎﻧﻮا دﯾﻮاﻧﻪ ﮔﺮدد
ﺗﻨﻮرش ﺑﯿﺖ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﻓﺰاﯾﺪ
ﻣﯿﺎ ﺑﯽ دف ﺑﻪ ﮔﻮر ﻣﻦ، ﺑﺮادر
ﻛﻪ در ﺑﺰم ﺧﺪا ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺸﺎﯾﺪ
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
نه غزل نوشته بودم نه ترانه ای سرودم
که به حرمت سکوتم، تو به دیدنم بیائی
نه سراغ من گرفتی، نه سخن به نامه گفتی
به همان بهـانه ای که، نشنیده ای ندائــی
#فریدون_مشیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
اندر دل من بدین عیانی که تویی
وز دیده من بدین نهانی که تویی
وصاف ترا وصف نداند کردن
تو خود به صفات خود چنانی که تویی
#خواجه_عبدالله_انصاری
@takbitnab
🌹🌹🌹
شٖبهـای دراز بیشتر بیدارم
نزدیک سحر روی به بالین آرم
میپندارم که دیده بی دیدن دوست
در خواب رود ،خیال می پندارم
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
مرا داغ تو بر جان یادگارست
فدایش باد جان چون داغ یارست
اگر جان می رود گو، رو، غمی نیست
تو باقی مان که ما را با تو کارست
#امیرخسرو_دهلوی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از چهره، افروخته ،گل را ،مشكن!
افروخته، رخ مرو، تو ديگر ،به چمن!
گل را ،تو دگر، مكن خجل ،اي مه من !
مشكن ،به چمن، اي مه من، قدر سخن !
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
آه پیمانهای دگر که هنوز میگدازد ز تشنگی جگرم
چه شرابی تو؟
وه چه شورانگیز
سرکشیدم تو را و تشنهترم...
#هوشنگ_ابتهاج
@takbitnab
🌹🌹🌹
زان چشم پر از خمار سرمست
پر خون دارم دو دیده پیوست
اندر عجبم که چشم آن ماه
ناخورده شراب چون شود مست
#سنایی
@takbitnab
🌹🌹🌹
از شوق تو بی تاب تر از باد صباییم
بی روی تو خاموش تر از مرغ اسیریم
آن کیست که مدهوش غزلهای رهی نیست ؟
جز حاسد مسکین که بر او خرده نگیریم
#رهی_معیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
💠آن کیست
آن كيست كه روى تو به هر كوى نديد؟
آوای تو در هر در و منزل نشنيد؟
كو آنكه سخن ز هركه گفت، از تو نگفت؟
آن كيست كه از مى وصالت نچشيد؟
#امام_خمینی (ره)
📖 #دیوان_اشعار_امام_خمینی (ره)
@takbitnab
🌹🌹🌹
صنما به خاک پایت، که به کنج بیت احزان
به ضرورتم نشیند، نه به اختیار بیتو
اگـرم به سوی دوزخ، ببرند بـاز خوش خوش
بروم ولی به جنت، نکنم گذار بیتو
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
تا به كي بايد رفت از دياري به ديار ديگر ، نتوانم ، نتوانم جستن هر زمان عشقي و ياري ديگر . كاش ما آن دو پرستو بوديم كه همه عمر سفر مي كرديم از بهاري به بهاري ديگر .....
#فروغ_فرخزاد
@takbitnab
🌹🌹🌹
گوش کن
وزش ظلمت را می شنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
#فروغفرخزاد
@takbitnab
🌹🌹🌹
♨️ رخ خورشید
عیب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است
دیده بگشای که بینی همه عالم طور است
لاف کم زن که نبیند رُخ خورشیدِ جهان
چشم خُفّاش که از دیدن نوری کور است
یا رب! این پردهی پندار که در دیدهی ماست
باز کن تا که ببینم همه عالم نور است
کاش در حلقهی رندان خبری بود ز دوست
سخن آنجا نه ز «ناصر» بود، از «منصور» است[۱]
وای اگر پرده ز اسرار بیفتد روزی
فاش گردد که چه در خرقهی این مهجور است
چه کنم تا به سر کوی توام راه دهند؟
کاین سفر توشه همی خواهد و، این ره دور است
وادی عشق که بیهوشی و سرگردانی است
مُدّعی در طلبش بوالهوس و مغرور است
لب فرو بست هر آن کس رُخ چون ماهش دید
آنکه مدحت کُند از گفتهی خود مسرور است
وقت آن است که بنشینم و دم در نزنم
به همه کون و مکان مدحت او مسطور است
💠۱)حضرت امام(س) در این بیت طعنه به حسینبن منصور حلّاج و مدعیان دیگر میزنند که: به جای دم زدن از حق (ناصر) از خویشتن (منصور) دم میزنند!، معظمٌله در غزل «دعوی اخلاص» فرموده است:بر فراز دار فریاد «اناالحق» میزنی!مدعی حقطلب! انّیّت و اِنّا چه شد؟
#امام_خمینی (ره)
📖 #دیوان_اشعار_امام_خمینی (ره)
@takbitnab
🌹🌹🌹
دلی شکستی و به هفت آسمان
هنوز بانگ این شکست می رود
کجا توان گریخت زین بلای عشق
که بر سر من از الست می رود
#هوشنگ_ابتهاج
@takbitnab
🌹🌹🌹
آخر این نالهٔ سوزنده اثرها دارد ...
شبِ تاریک، فروزنده سحرها دارد
غافل از حال جگر سوخته عشق مباش
که در آتشکدهٔ سینه شررها دارد ...
#فروغی_بسطامی
@takbitnab
🌹🌹🌹
ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی
نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
با كه گويم غم ديوانگى خود،جز يار؟
از كه جويم ره ميخانه، به غير از دلدار؟
سرّ عشق است كه جز دوست نداند ديگر
مگنجد غم هجران وى، اندر گفتار
نو بهار است،درِ ميكده را بگشاييد
نتوان بست در ميكده در فصل بهار
باده آريد در اين فصل،به ياد سـاقى
نسزد رفت به گلزار بدين حال خمار
#امام_خمینی (ره)
📖 #دیوان_اشعار_امام_خمینی (ره)
@takbitnab
🌹🌹🌹
گر متفرق شود خاک من اندر جهان
باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست
گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل
روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
مرغ دل در قفس سینه من می نالد
بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
وفا نمودن و برگشتن و، جفا کردن
طریق یاری و، آئین دل ربائی نیست
ز عکس چهره ی خود ،چشم ما منوّر کن
که دیده را جز از آن وجه،روشنائی نیست...
#عبید_زاکانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
💠خلوت مستان
در حلقهی درویش،ندیدیم صفایی
در صومعه،از او نشنیدم ندایی
در مدرسه، از دوست نخواندیم کتابی
در مأذنه،از یار ندیدیم صدایی
در جمع کتب،هیچ حجابی ندریدیم
در درس صُحف،راه نبردیم به جایی
در بُتکده،عُمری به بطالت گذراندیم
در جمع حریفان،نه دوائی و نه دائی
در جرگهی عُشّاق روم،بلکه بیابم
از گُلشن دلدار،نسیمی،رد پایی
این ما و منی،جُمله ز عقل است و عقال است
در خلوت مستان،نه «منی» هست و نه «مایی»
#امام_خمینی (ره)
📖 #دیوان_اشعار_امام_خمینی (ره)
@takbitnab
🌹🌹🌹
وفا نمودن و برگشتن و، جفا کردن
طریق یاری و، آئین دل ربائی نیست
ز عکس چهره ی خود ،چشم ما منوّر کن
که دیده را جز از آن وجه،روشنائی نیست...
#عبید_زاکانی
@takbitnab
🌹🌹🌹