eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbit.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
اندیشه کن ای جوان از گردش تُند زمان اندیشه کن از بلای همنشینی با بدان اندیشه کن در بهار نوجوانی دانه ی تقوی بکار وز نسیم سرد گلریز خزان اندیشه کن نیش مار و عقرب جرّار را کوچک شمار زینهار از ترکش تیر زبان اندیشه کن نوش دارو بعد جان دادن نمی آید بکار این زمان بهر سرای جاودان اندیشه کن چون زبردستی مزن سیلی بروی زیر دست از دل سوزان و آه خستگان اندیشه کن تا نیفتادی ز پا افتادگان را دستگیر ای توانا تا نگردی ناتوان اندیشه کن ای که گل را می نمائی در گلستان پایمال از نگاه تند و تیز باغبان اندیشه کن تا شوی در بوته¬ی هستی زر کامل عیار از خطا در زیر سقف آسمان اندیشه کن تنگ چشمی های مردم هست از بخل و حسد لاجرم از چشم زخم حاسدان اندیشه کن با توکل نفس سرکش را مهارش کُن مهار از کشاکش ها «مقدم» در جهان اندیشه¬ کن @takbitnab 🌹🌹🌹
ای کسوت زیبایی بر قامت چالاکت زیبا نتواند دید الا نظر پاکت گر منزلتی دارم بر خاک درت میرم باشد که گذر باشد یک روز بر آن خاکت ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت وی دست نظر کوتاه از دامن ادراکت @takbitnab 🌹🌹🌹
عهد همه بشکستم در بستن پیمانت دامن مکش از دستم، دست من و دامانت حسرت خورم از خونی کش ریخته شمشیرت غیرت برم از چاکی کش دوخته پیکانت بس جبهه که بر خاک است از طلعت فیروزت بس جامه که صد چاک است از چاک گریبانت بس خانه که ویران است از لشگر بیدادت بس دیده که گریان است از غنچهٔ خندانت هم‌خون خریداران پیرایهٔ بازارت هم جای طلب کاران پیرامن دکانت از کشتن مظلومان عاجز شده بازویت وز کثرت مشتاقان تنگ آمده میدانت امید نظربازان از چشم سیه مستت تشویق سحرخیزان از جنبش مژگانت دیباچهٔ زیبایی رخسار دل‌آرایت مجموعهٔ دلبندی گیسوی پریشانت خون همه در مستی خوردی به زبر دستی دست همه بربستی گرد سر دستانت آن روز قیامت را بر پای کند ایزد کایی پی دل جویی بر خاک شهیدانت الهام توان گفتن اشعار فروغی را تا چشم وی افتاده‌ست بر لعل سخن دانت - غزل شمارهٔ ۱۴۱ @takbitnab 🌹🌹🌹
همه بازان عجب ماندند در آهنگ پروازم کبوتر همچو من دیدی که من در جستن بازم به هر هنگام هر مرغی به هر پری همی‌پرد مگر من سنگ پولادم که در پرواز آغازم دهان مگشای بی‌هنگام و می ترس از زبان من زبانت گر بود زرین زبان درکش که من گازم به دنبل دنبه می گوید مرا نیشی است در باطن تو را بشکافم ای دنبل گر از آغاز بنوازم بمالم بر تو من خود را به نرمی تا شوی ایمن به ناگاهانت بشکافم که تا دانی چه فن سازم دهان مگشای این ساعت ازیرا دنبل خامی چو وقت آید شوی پخته به کار تو بپردازم کدامین شوخ برد از ما که دیده شوخ کردستی چه خوانی دیده پیهی را که پس فرداش بگدازم کمان نطق من بستان که تیر قهر می پرد که از مستی مبادا تیر سوی خویش اندازم یکی سوزی است سازنده عتاب شمس تبریزی رهم از عالم ناری چو با این سوز درسازم - غزل شمارهٔ ۱۴۲۸ @takbitnab 🌹🌹🌹
مادر بهشت من همه آغوش گرم تست گویی سرم هنوز به بالین نرم تست پیوسته درهوای تو چشمم به جستجوست هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست مادر صدای گردش گهواره‌ات هنوز می‌پیچدم به گوش دل و جان شبانه‌روز در خواب و در خیال همه با توام هنوز تنهایی‌ام مباد که تیره است بی تو روز هر کُنج خانه از تو ببینم نشانه‌ها ای مادر ای تو روشنی آشیانه‌ها مادر حیات با تو بهشت است و خرم است گر بی تو بود هر دو جهانش جهنم است موسیقی بهشت همانا صدای تست گوش دلم به زمزمه‌ی لای لای تست مادر به قصه‌های تو می‌خفت غصه‌ها می‌رفت چشم و گوش به دنبال قصه‌ها با شادی ات نبود غمی را مجال ایست امّا به گریه‌ی تو هم آفاق می‌گریست صد قصه عشق بودی و می‌خواندمت مدام رفتیّ و ماند قصه‌ی صد عشق ناتمام وقتی که یاد آن همه رنج آید و عذاب مادر به جان تو جگرم می‌شود کباب امروز هستی ام به امید دعای تست فردا کلید باغ بهشتم رضای تست این راز آن حدیث که نقل از پیمبر ست جنت نهاده زیر قدمهای مادر ست @takbitnab 🌹🌹🌹
یا امام رضا(ع) ای بحر بی کرانه ایثار یا رضا(ع) گلزار حُسن را گل بی خار، یا رضا(ع) ای کعبه مراد دل دل شکستگان ای قبله گاه و ملجأ ابرار، یا رضا(ع) خورشید می کند ز جمال تو کسب نور چون سر زند ز گنبد دوّار، یا رضا(ع) آئینه تمام نمای محمّدی(ص) در صولت و شمایل و رخسار، یا رضا(ع) ای مهر دل فروز امامت اباالحسن وی مقتدای مکتب دادار، یا رضا(ع) آید نسیم روضه¬ی رضوان ازین حرم از عطر خُلد کوی تو سرشار، یا رضا(ع) بر آستانه¬ی حرمت بوسه می¬زند روح الامین بچشم گهربار، یا رضا(ع) آیند ساکنان سماوات فوج فوج هر صبح و شام در صف زوّار، یا رضا(ع) مشتاق چلچراغ رواق تو آفتاب دلبستگان عشق تو احرار، یا رضا(ع) دل را به غرفه های ضریح تو بسته¬ایم همسایه ایم گر چه خطاکار، یا رضا(ع) با یک نگاه لطف شما باز می شود صدها گره ز کار گرفتار، یا رضا(ع) آهوی خسته ام من و چشمم براین سراست از پای مانده با دل افکار، یا رضا(ع) منت پذیر لطف شمایم که سال ها بودی مرا هماره مددکار، یا رضا(ع) بارَد ز نور گنبد و گلدسته های تو بر ساق عرش چشمۀ انوار، یارضا ) بنمای از کرم به «مقدم» کرامتی زیرا که نیست غیر توأش یار، یا رضا(ع) @takbitnab 🌹🌹🌹
بیست ودوم بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی فجرپیروزی رسیدومنقضی شدشام تار مرغ ازادی به پروازامداندرشاخسار ماه بهمن امدونخل عدالت تازه شد باغبان پیرامدیافت گلشن اعتبار ماه بهمن میوه شیرین ازادی رسید نخل استقلال راشدتازه شاخ وبرگ وبار ماه بهمن جلوه میثاق امت باامام ماه وصل یاروپایان فراق وانتظار ابیاری شدزخون سرخ یاران این چمن قدرت دشمن شکست ودین حق شدبرقرار ماه بهمن ماه فجر وماه شورواتحاد ماه بهمن ماه عزت ماه وجدوافتخار ماه بهمن مظهرپیروزی حق. چونکه شد سلطه طاغوتیان برچیده زین شهر ودیار گربوددرماه فروردین بهارلاله ها ماه بهن شد زمین سرخ ایران لاله زار دست هاباهم گره خوردوچومشتی اهنین کاخ استبدادرابرکندودشمن گشت خوار خون این ملت بجوش امدچوموجی پرخروش مرغ طوفان رافراری دادموج اقتدا ر دشمن ازهرجاشبیخون زدولی پیرخمین بابیان اتشین کوبیدوکردش تارومار شدنظام پادشاهی سرنگون درچاه ویل دولت حق زهمت پایدارواستوار @takbitnab 🌹🌹🌹
گرامیداشت شهدای انقلاب در محضر دوست امتحان داد شهید در دایره¬ی عقیده جان داد شهید پیروزی خون سرخ را بر شمشیر در معرکه¬ی عشق نشان داد شهید * آنانکه هم آغوش خطر گردیدند در تیررس خصم سپر گردیدند در راه وطن ز جان خود بگذشتند با نام شهید مفتخر گردیدند * در یاری انقلاب ثابت قدمیم در راه هدف با شهدا هم قسمیم هیهات که ذلت بپذیریم هیهات ما یار ستمدیده و خصم ستمیم * در راه هدف ز پای ننشست شهید تا در بر حق بار سفر بست شهید جان داد و به جسم دین حق جان بخشید جاوید شد و به دوست پیوست شهید * رو به سوی جبهه¬ها رفتند یاران امام تا بگیرند از ستمکاران بعثی انتقام گر به خون آغشته گردیدند در میدان ولی شد مزار پاک آنان تا ابد دارالسلام * نهضت ما در جهان افکنده شور و التهاب در دل دشمن به پا کردست موج اضطراب آنکه شن های طبس را کوفت بر اهریمنان غرق سازد ناوهای خصم را در قعر آب * گلزار وطن گر که فریباست هنوز از خون شهید است شکوفاست هنوز از غیرت و از همّت یاران شهید این پرچم انقلاب برپاست هنوز @takbitnab 🌹🌹🌹
آدمـی گاهی درون غصـه پنـهـان می شــود در هوای بی کسی ها خیس بـاران می شود در سـرای تیـره بختی بـا هـزاران درد و غم فصل پاییز و بهـارش چون زمستان میشود گـر گـرفـتــار نـگاری خـوش قد و بـالا شـود در فراقـش خانـه ی دل عـین زندان میشود خیـره می گردد به چشمان سیاه و دلکشش در قـفـای نرگس مستش پریشان می شـود می سپارد دل بـه دریای جنـون دیوانـه وار زورق بشکسته اش در گیر طوفان می شود گرچه او دارد به دل داغی زمعشوقش، ولی عاقبـت این زخمـهای کهـنه درمان می شود می زنـد دل را بـه دریـا بـا گدار و بی گــدار همدم صـد نـاله ی نی در نـیسـتان میشـود می نـشـیند در مسـیـر بـوی عـطـر زلـف یـار دیـده از شـوق وصـالش غـرق باران میشود بغض دیرینی گلویش می فشارد روز وشب رفـته رفـته درد بی مهری نمایان می شود @takbitnab 🌹🌹🌹
دنیا همه رنگ و آینه یکرنگ است یکرنگ از این نگاره ها دلتنگ است دعوای تمام زرگران ساختگیست یعنی که سر لحاف ملا جنگ است @takbitnab 🌹🌹🌹
با آینه، آب و آسمان هم کیشم آرامم و گاه گاه در تشویشم ای خوب تر از خوب خودت می دانی غیراز تو به هیچکس نمی اندیشم @takbitnab 🌹🌹🌹
ای تو برای آبرو آب حیات ریخته زهر گرفته در دهان قند و نبات ریخته مست و خراب این چنین چرخ ندانی از زمین از پی آب پارگین آب فرات ریخته همچو خران به کاه و جو نیست روا چنین مرو بر فقرا تو درنگر زر صدقات ریخته روح شو و جهت مجو ذات شو و صفت مگو زان شه بی‌جهت نگر جمله جهات ریخته آه دریغ مغز تو در ره پوست باخته آه دریغ شاه تو در غم مات ریخته از غم مات شاه دل خانه به خانه می‌دود رنگ رخ و پیاده‌ها بهر نجات ریخته جسته برات جان از او باز چو دیده روی او کیسه دریده پیش او جمله برات ریخته از صفتش صفات ما خارشناس گل شده باز صفات ما چو گل در ره ذات ریخته بال و پری که او تو را برد و اسیر دام کرد بال و پری است عاریت روز وفات ریخته - غزل شمارهٔ ۲۲۸۶ @takbitnab 🌹🌹🌹
گر دست دهد هزار جانم در پای مبارکت فشانم آخر به سرم گذر کن ای دوست انگار که خاک آستانم هر حکم که بر سرم برانی سهلست ز خویشتن مرانم تو خود سر وصل ما نداری من عادت بخت خویش دانم هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد به آشیانم گر خانه محقرست و تاریک بر دیده روشنت نشانم گر نام تو بر سرم بگویند فریاد برآید از روانم شب نیست که در فراق رویت زاری به فلک نمی‌رسانم آخر نه من و تو دوست بودیم عهد تو شکست و من همانم من مهره مهر تو نریزم الا که بریزد استخوانم من ترک وصال تو نگویم الا به فراق جسم و جانم مجنونم اگر بهای لیلی ملک عرب و عجم ستانم شیرین زمان تویی به تحقیق من بنده خسرو زمانم شاهی که ورا رسد که گوید مولای اکابر جهانم ایوان رفیعش آسمان را گوید تو زمین من آسمانم دانی که ستم روا ندارد مگذار که بشنود فغانم هر کس به زمان خویشتن بود من سعدی آخرالزمانم - غزل ۴۱۸ @takbitnab 🌹🌹🌹
شعر انقلاب ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم ماندیم براین عهد و زپیمان نگذشتیم سامان نگرفتیم در آیینه منصور تا در ره تو از سرو سامان نگذشتیم دربوته گرانداختمان گردش ایام از مرتبه خون شهیدان نگذشتیم جان بود که امکان گذرکردن از آن بود جان بود، گذشتیم ، زجانان نگذشتیم تردید نکردیم و درآشوب حوادث از هر چه گذشتیم از ایران نگذشتیم @takbitnab 🌹🌹🌹
آن قطره که شد وصل به دریا، مائیم دل‌باخته‌ی علی و زهرا، مائیم با لطف امام عصر تا روز ظهور پیروزترین ملت دنیا، مائیم @takbitnab 🌹🌹🌹
برخاست شمیم جانفزا با صلوات پُرگشت تمامی فضا با صلوات این پرچم انقلاب باید برسد بردست امام عصر ما با صلوات @takbitnab 🌹🌹🌹
فجری که بهار را چنین زیبا کرد درسینه امید و عشق را معنا کرد گلبانگ سلام و صلوات مردم پیروزی انقلاب را امضا کرد @takbitnab 🌹🌹🌹
در لشکر نور، انقلابی هستیم پر شور و شعور، انقلابی هستیم ثابت قدم و غیور، ان‌شاءالله تا صبح ظهور انقلابی هستیم @takbitnab 🌹🌹🌹
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم اما دل پُر اُمید و روشن داریم تا صبح ظهور در دل ما باقی‌ست عشقی که به این پرچم و میهن داریم @takbitnab 🌹🌹🌹
زیر این پرچم که نام شیعه را إحیا نمود هر کسی خدمت کند، خدمت‌گزارِ فاطمه‌ست @takbitnab 🌹🌹🌹
می‌ترسد از این حضور ما، استکبار برخیز و در این راه، قدم را بگذار مصداق ثواب است به نصّ قرآن گامی که شود موجب خشم کفار @takbitnab 🌹🌹🌹
از ساره و از مریم و هاجر از آسیه یا هر زنی بهتر گلها همه خوبند و ریحانه عطرش فراگیر است تا محشر بوی خوشش پیچیده در هستی یاس کبود خانه ی حیدر آب است مهر دختر خورشید در شآن او نازل شده کوثر نوریه یا نور علی نور است چون تا همیشه هست روشنگر بین در و یوار هم نگذشت از زینت پر ارزش معجر خرسندیش لبخند آیینه آزردنش ،آزار پیغمبر دنیا بدون او غم انگیز است جانم فدای حضرت مادر پیش خدا قربش فراتر هست از آسیه،از مریم و هاجر @takbitnab 🌹🌹🌹
رفتم ،مراببخش ومگواووفانداشت راهي بجز گريز برايم نمانده بود اين عشق آتشين پر از درد بي اميد در وادي گناه وجنونم كشانده بود @takbitnab 🌹🌹🌹
بدهم تکیه به تو ، شانه شدن را بلدی؟ گرمی ثانیه ای ، خانه شدن را بلدی؟ تو که ویرانه کننده است غمت ، می دانم ! خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟ آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزد . شمعِ گریان شده ، پروانه شدن را بلدی؟ مرغ عشقی شده دل ، میل پریدن دارد ! بال و پر در قدمت ، لانه شدن را بلدی؟ می نویسم من عاشق ، فقط از قصّه ی تو ! در غزل های من ، افسانه شدن را بلدی؟ اشک شب های سحر سوخته ام ، پیشکش ات ! تلخی گریه ی مردانه شدن را ، بلدی؟ هر کسی دیده مرا شاعر "مجنون" خوانده ! تو بگو ، "لیلی" "دیوانه" شدن را بلدی؟ این همه ناز کشیدم بشوم معتکفت ! بدهم تکیه به تو ... ،شانه شدن را بلدی؟ @takbitnab 🌹🌹🌹
تو ثـــریای منی آمدنت شیـــرین است من نگویم که چـرا آمده‌ای و دیر است شهریارم که بسی خون جگرها خوردم چه‌بگویم که قلم ناطق بی‌تزویر است @takbitnab 🌹🌹🌹