eitaa logo
اشعار ناب (شعر ، دوبیتی)
3.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
1 ویدیو
0 فایل
گزیده ای کم نظیر از ناب ترین اشعار بزرگان شعر پارسی – تک بیتی – دوبیتی - مشاعره - شعر ناب - شب شعر آدرس وبلاگ ما http://takbitnab.blogfa.com @takbitnab تاریخ ساخت کانال 1397/01/14 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
چون بدیدم صبح رویت... ... ... موقوف مطرب نیستم... @takbitnab 🌹🌹🌹
وقتی میان بازوان تو... از عشق روئینه می‌شوم... اسفندیار عاشقان جهانم... @takbitnab 🌹🌹🌹
به از این... چه شادمانی... که تو جانی و جهانی... @takbitnab 🌹🌹🌹
رسید مژده که ایام غم... ... چُنان نماند چُنین نیز... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
ای در ما را زده شمع سرایی درآ خانه دل آن توست خانه خدایی درآ خانه ز تو تافته‌ست روشنیی یافته‌ست ای دل و جان جای تو ای تو کجایی درآ ای صنم خانگی مایه دیوانگی ای همه خوبی تو را پس تو کرایی درآ @takbitnab 🌹🌹🌹
ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم! قفس گشودی ام و اختیار بخشیدی همین که از قفست پر زدم، زمین خوردم @takbitnab 🌹🌹🌹
خوشوقت عاشقی که دمی یاریار اوست خرم دلی که دلبر او غمگسار اوست @takbitnab 🌹🌹🌹
... گُلاگُل بشکوفد رنگین... به چه کار آیدم ای گل... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
رسید مژده که ایام غم... ... چُنان نماند چُنین نیز... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
به کجاها برد این امید ما را... نشد این عاشق سرگشته صبور... @takbitnab 🌹🌹🌹
تا دل نشود عاشق... ... تا نگذرد از تن جان... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
لب مستی آفرینت... به شراب ناب ماند... @takbitnab 🌹🌹🌹
دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی @takbitnab 🌹🌹🌹
اين صبح ، اين نسيم اين سفره‌ي مهيا شده‌ي سبز اين من و اين تو ، همه شاهدند که چگونه دست و دل به هم گره خوردند يکي شدند و يگانه تو از آن سو آمدي و او از سوي ما آمد ، آمدي و آمديم اول فقط يک دل بود يک هواي نشستن و گفتن يک بوي دلتنگ و سرشار از خواستن يک هنوز با هم ساده رفتيم و نشستيم ، خوانديم و گريستيم بعد يکصدا شديم هم‌ آواز و هم‌ بغض و هم‌ گريه همنفس براي باز تا هميشه با هم بودن @takbitnab 🌹🌹🌹
چشمت خوشست و بر اثرخواب خوشترست طعـم دهــانت از شکـر نــاب خوشترست شمعی به پیـش روی تو گفتـم که برکنـَم حاجت به شمع نیست که مهتاب خوشترست دوش آرزوی خواب خوشـم بود یک زمـان امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست @takbitnab 🌹🌹🌹
زلف او دام است و خالَش دانه ی آن دام و من بـر امیــد دانــه ای افـتاده ام در دام دوست میـل مـــن سوی وصــال و قصداو سوی فراق ترک کـام خـــود گرفـتم تا بـر آیـد کام دوست @takbitnab 🌹🌹🌹
ما غرقهٔ آبیم چنین تشنه عجیبست در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست در عین وصالیم و گرفتار فراقیم ما دور ز یاریم ولی یار قریبست درماندهٔ دردیم ولی خرم و شادیم ما را چه غم از درد چو محبوب طبیبست @takbitnab 🌹🌹🌹
چشمان تو را غباری از خواب گرفت درد آمد و از دست دلم تاب گرفت این بود پس از تو کار چشمم ای دوست یک عمر نشست و آب را قاب گرفت @takbitnab 🌹🌹🌹
... مرده چگونه زنده کرد... ... جان مَرا که هم چنین... @takbitnab 🌹🌹🌹
شب اگر... در آغوش تو باشم... چه خوب بخیر میشود... @takbitnab 🌹🌹🌹
امشب ز پشت ابرها... ... بشكن قرق را ماه من... ... @takbitnab 🌹🌹🌹
موسیقی صبح است... لبهای داغ دلنواز تو... @takbitnab 🌹🌹🌹
عمر که بی‌عشق‌ رفت‌... هیچ‌ حسابش‌مگیر... آب حیاتست عشق... در دل و جانش پذیر... @takbitnab 🌹🌹🌹
صد بار گر از جورِ توام... خون رَود از دل... از در چو درآیی... همه بیرون رود از دل... @takbitnab 🌹🌹🌹
ای از خمار چشم تو... ... وی لعل مدح گفته... ... @takbitnab 🌹🌹🌹