از عشق شراب تو هر سوی یکی جانی
محبوس یکی خنبی چون شیره انگوری
هر صبح ز عشق تو این عقل شود شیدا
بر بام دماغ آید بنوازد طنبوری
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
مست زِ عطرت شده،صبح دل انگیز ناز
همره زلفِ توشد،باد صبا همچو راز
خیز وببین مستیش،به که تماشایی است
روز درخشنده است،صبح سپیدگشته باز
#حمیدرضا_ضیافتی_برخوردار
@takbitnab
🌹🌹🌹
بیروی تو جان در تن بیمار همی باشد
دل شیفته میگردد، تن زار همی باشد
خو کرد دل ریشم با روی تو وین ساعت
روزی که نمیبیند بیمار همی باشد
#اوحدی_مراغه_ای
@takbitnab
🌹🌹🌹
دل که بعد از دیدنت دیگر به جایش بند نیست
عقل هم با دیدن چشم تو قدرتمند نیست
ساده مثل عامل تاراج "بانک صادرات "
قلب من را برده ای ، دستم به جایی بند نیست
می شود پایان تلخ عاشقی را حدس زد
پاسخ عاشق ولی چیزی بجز لبخند نیست
اسم خود را حذف کردم از صف اهدای عضو
قلب عاشق ها که دیگر قابل پیوند نیست
من فقط با وصف زیبایی تو شاعر شدم
پیش چشمت اسم شاعر لایقم هرچند نیست
#علی_صفری
@takbitnab
🌹🌹🌹
عاشقان را شد مسلم شب نشستن تا به روز
خوردنی و خواب نی اندر هوای دلفروز
گر تو یارا عاشقی ماننده این شمع باش
جمله شب میگداز و جمله شب خوش میبسوز
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
مهمان بیگلایهی شعری پر از غمم
بغضی غریبه یا غزلی مات و مبهمم
دردی میان جان غزل یا که هر چه هست
اما برای گفتن آزادگی کمم
در این کویر خشک، عواطف چه میشود
رگبار مرده در دل باران نمنمم
«هرگز نمیرد آنکه دلش ... »، مردهام ولی
عشق از طرب رسیده و من غرق ماتمم
حوا! برای سیب پیِ مشتری نباش
تنها فریبخورده منم، من که آدمم
درد فریب سیب و هبوط و غم زمین
زخمی که تا همیشه به دنبال مرهمم
با اینکه بی خیال بهشت خدا شدم
اما بر آتشِ لبِ حوا مصمَّمم
گفتی بهشت و، خندهی تلخم شکفته شد
وقتی «در آستانهی فصل...» جهنمم
#سعید_خاکسار
@takbitnab
🌹🌹🌹
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
#شهریار
@takbitnab
🌹🌹🌹
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
گفتم آری، خود نمیدانی که زیبایی چقدر!
در میان دوستداران تا غریبم دید گفت:
دورهگرد آشنا! دور و بر مایی چقدر!
ای دل عاشق که پای انتظارش سوختی
هیچکس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر
عاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت
دل نمیبندی ولی محبوب دلهایی چقدر
آتش دوری مرا سوزاند، ای روز وصال
بیش از این طاقت ندارم، دیر میآیی چقدر
#سجاد_سامانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
در فكر اين مباش كه چشمان من چرا
چون چشم های وحشی ليلی سياه نيست
در چشم های ليلی اگر شب شكفته بود
در چشم من شكفته گل آتشين عشق
لغزيده بر شكوفه لب های خامشم
بس قصه ها ز پيچ و خم دلنشين عشق
#فروغ_فرخزاد
@takbitnab
🌹🌹🌹
تو را در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین تورا با بوسه خواهم چید
وگر بختم کند یاری
در آغوش تو
ای افسوس!
#فروغ_فرخزاد
@takbitnab
🌹🌹🌹
این محتسبان که خسته از رندانند
ما را ز سر بریده میترسانند
گر ما ز سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمیرقصیدیم
#عینالقضات_همدانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
همه اجزایم با مهر تو آمیخته است
همه ذراتم با جان تو آمیخته باد
خون پاكم كه در آن
عشق تو میجوشد و بس
تا تو آزاد بمانی
به زمین ریخته باد!
#فریدون_مشیری
@takbitnab
🌹🌹🌹
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
یار آن حریف نیست که از در درآیدم
عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
اگر حرف های دلم
بی اگر بود ..
اگر فرصت چشم من
بیشتر بود ..
اگر می توانستم از خاک
یک دسته لبخند
پر پر بچینم
تو را می توانستم
ای دور
از دور
یک بار دیگر ببینم ... !
#قیصر_امین_پور
@takbitnab
🌹🌹🌹
نمیدانم کجایی یاکهای،آنقدر میدانم
که میایی که بگشایی گره ازبندهای ما
بفرمایید فردا زودتر فردا شود ، امروز
همین حالا بیاید وعدهی آینده های ما
#قیصر_امین_پور
@takbitnab
🌹🌹🌹
آرام باش عزیزِ من
آرام باش...
حکایت دریاست زندگی!
گاهی درخشش آفتاب،
برق و بوی نمک، ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم
چشمهای مان را میبندیم
همه جا تاریکیست
آرام باش عزیز من
آرام باش
دوباره سر از آب بیرون میآوریم
و تلالو آفتاب را میبینیم
زیر بوته ای از برف، که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع میشود
#شمس_لنگرودی
@takbitnab
🌹🌹🌹
الهی;
چون تو در غیب بودی من در عیب بودم و
چون تو از غیب پیدا شدی من از عیب
جدا شدم.
الهی;
ترسانم از بدی خود بیامرز مرا به
خوبی خود.
#خواجه_عبدالله_انصاری
@takbitnab
🌹🌹🌹
ای که چون زمستانی
و من دوست دارمت
دستت را از من مگیر
برای بالا پوش پشمینات
از بازیهای کودکانهام مترس.
همیشه آرزو داشتهام
روی برف، شعر بنویسم
روی برف، عاشق شوم
و دریابم که عاشق
چگونه با آتش ِ برف میسوزد..
#نزار_قبانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
هست آرام دل، آن را که دلارامی هست
خرم آن دل، که در او، صبری و آرامی هست
به فدای تن و اندام چو گلبرگ تو باد
هر کجا، در همه آفاق گل اندامی هست
#سلمان_ساوجی
@takbitnab
🌹🌹🌹
دیدن روی تو را دیده جان بین بایَد
وین کُجا مرتبه چشم جهان بین مَن است...
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
#حافظ
@takbitnab
🌹🌹🌹
حاشا که به عالَم از تو
خوشتر یاریست
یا خوبتر از دیدن رویَت
کاریست...
#مولانا
@takbitnab
🌹🌹🌹
مژده آمد از قدوم آنکه دل جویای اوست
جان باستقبالش آمد آنکه جان ماوای اوست
اینک آمد تا که در جان و دل من جا کند
آنکه هم جان جای او پیوست هم دل جای اوست
#فیض_کاشانی
@takbitnab
🌹🌹🌹
خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی
که بامداد به روی تو فال میمونست
چنین شمایل موزون و قد خوش که تو راست
به ترک عشق تو گفتن نه طبع موزونست
#سعدی
@takbitnab
🌹🌹🌹
مژده آمد از قدوم آنکه دل جویای اوست
جان باستقبالش آمد آنکه جان ماوای اوست
اینک آمد تا که در جان و دل من جا کند
آنکه هم جان جای او پیوست هم دل جای اوست
#فیض_کاشانی
@takbitnab
🌹🌹🌹