سحر هفتم_ یا میسر.mp3
8.46M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟نگاهی متفاوت و لطیف به یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر هفتم ؛ اسم شریف #یا_میسر
¤ واحد #موسیقی مؤسسه منتظران منجی
ـ با صدای "سامان کجوری"
ـ آهنگسازی "یحییٰ عباسی "
ـ تنظیم " امید اردلان "
ـ و به قلم "سپیده پوررجب"
@takhasosi_namaz
『☁️͜͡🕊』
•--------------♥️
🌸 #نمازشببخونیم🌱
🌼فردی خدمت بزرگی رسید و دستوری، #دعایی یا #ذکری برای توفیق #نمازشب خواست.
🌳آن بزرگ فرمود:
☝️🏻 اول باید #نمازشب بلد باشی و بدانی!
بعد باید ساعت را کوک⏰ کنی و به موقع بیدار شوی! بعد باید #وضو بگیری! .
🌸آن فرد گفت:
آقا این ها را می دانم
🌸 آن بزرگ گفت: دیگر #همتش با خودت! .
⁉️به راستی #چگونه است که برای مسافرت #نیمه.شب خود، آرام و قرار نداریم که مبادا تاخیری داشته باشیم!
وگرنه احساس #خسارت می کنیم.
😞اما برای ملاقات و #مناجات و گفتگو با خالق خود #برنامه نداریم!
🍃بیدار شدن برای #نمازشب برنامه و #همت می خواد،
دنبال راهکار #خاص و فرمول پيچيده نباش..⚠️
#دعای_هر_روز_رمضان _ روز هفتم
خدای من..
- مرا در اين روز بر روزه و اقامه نماز يارى
- و از لغزشها و گناهان دور ساز
- و ذكر دايم نصيبم فرما
به حق توفيق بخشى خود
" اى رهنماى گمراهان عالم " 💫
صفحهی ۴۰۲
جزء بیست ویک
#سوره_مبارکه_العنکبوت
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
4_6021509939577489130.mp3
905.2K
🔸ترتیل صفحه ۴۰۲
صدای استاد حامد ولی زاده
🔸
☘️☘️
#سوره_مبارکه_العنکبوت
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
هدایت شده از کانال تخصصی نماز
⭕️ایستگاه نیایش
💎قسمت2
به یه موضوعی فکر کنید!!
ببینید آخرین باری که کسی از شما تعریف کرده کی بود؟؟!🤔
ببینید آخرین باری که کسی شما رو نگاه کرده و جلوی روتون یه خصوصیت خوبتون رو به زبون آورده کی بوده؟؟!🧐
همه ما از تعریف شنیدن خوشمون میاد. 😌
همونقدر که از انتقاد شنیدن بدمون میاد🤕 آدمیزاده دیگه...
ما یه مادر بزرگی داریم که بی بی جون صداش میکنیم ان شاءالله سایه اش سال های سال بالا سرمون باشه🤗
میگه: بی بی جون اگه خواستی از کسی تعریف کنی،
اول اسم اون طرف رو به زبون بیار بعد دلیل تعریف کردنت رو شمرده شمرده بهش بگو اینجوری قشنگ به دلش میشینه.💝
میگه: میدونی مثلا چجوری؟!
مثلا به من بگو بی بی عزیزم الهی قربون شکلت برم 😍 دست پخت تو حرف نداره تا حالا توزندگیم غذایی به خوشمزگی غذای تو نخوردم غذای تو انگار توش چاشنی عشقه..♡
بی بی گفته اینا رو بهش بگم ما هم همیشه بهش میگیم البته به جا و درست... این از اون تعریف کردناست که رنگ چاپلوسی به خودش نمیگیره 🍃
آخه چاپلوسی چیز خوبی نیست🤭 اینو بی بی به ما یاد داده میگه آدما موجودای عجیب غریبی هستند... از زمین و زمان تشکر میکنند و جلوی همه دولا راست میشن ولی به وقتش از اونی که باید تشکر کنند عقب میفتن...🤨
میگه انسان موجود نیازمندیه.
ما برای زنده بودن به هوا،آب،غذا نیاز داریم پس چجوری غرور مارو میگیره و وقتی میخوایم از خدا تشکر کنیم برامون سخته😔
یه زبونه،خیلی ساده میتونیم بچرخونیمش و یه حمد بگیم و
یه شکر ساده کنیم به همین راحتی....😇
#ایستگاه_نیایش
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
@takhasosi_namaz
هدایت شده از A Mohammadi
اقم الصلاه لذکری
بنده من❣
نماز،بهترین مسیر ارتباطی ات بامن است
❎این ارتباط راقطع نکن
هروقت زنگ زدم بااذان
زود گوشی و بردار 📞
👌فقط برای خودت
#نماز_اول_وقت
اذان ظهر به افق تهران
@takhasosi_namaz
سلام وقتتون بخیر
طاعات قبول
برا شفای کلیه بیماران سرزمینم مخصوصا شفای پدر عزیزی ک سالها رنج وسختی کارو کشیده وحالام رنج بیماری امانش وبریده دعاکنید
هرعزیزی ک پیام بنده رو میبینه ازش میخام ازته دلش ۷تاحمدشفا قرائت کنه🙏🌷
✅نماز شب هشتم ماه مبارڪ رمضان :
👌 دو ركعت; در هر ركعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحيد و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگويد: سبحان اللّه.
📚علامه مجلسى رحمه الله علیه در زادالمعاد به نقل از مفاتیح الجنان
#نماز_شب_های_رمضان
✨ @takhasosi_namaz ✨
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه✨
قسمت اول
••┈┈••✾❀🍃✨🍃❀✾••┈
من مدتی بودکه به خدمت حضرت آیت الحق,حاج آقاحق شناس این استاداخلاق وسلوک الی الله می رسیدم وازجلسات پرباراین استاداستفاده می کردم.سالهابودکه به دنبال یک استادمعنوی می گشتم وحالاباراهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانسته بودم به محضراین عالم خودساخته راه پیداکنم👌شنیده بودم که حضرت استاداین شاگردخودرابسیاردوست داشته;برای همین تصمیم گرفتم که درمراسم تشیع این شهیدعزیزشرکت کنم.مراسم تشییع به پایان رسید.
پیکرشهید🌷رابه سوی بهشت زهرا(سلام الله علیها)بردند,من هم به همراه آنهارفتم.درآنجابه دلیل اینکه شهیددرحین نبردبه شهادت رسیده بود,بدون غسل 🚿وکفن باهمان لباس نظامی آماده تدفین شد.
چندردیف بالاترازمزارعارف مبارز,شهیدچمران,برای تدفین اوانتخاب شد.من جلورفتم تابتوانم چهره ی شهیدراببینم.درب تابوت بازشد,چهره ی معصوم ودوست داشتنی شهیدرادیدم,شاداب وزیبا بود.گویی به خواب عمیقی فرورفته❗️اصلاچهره ی یک انسانی که ازدنیارفته رانداشت🚫تازه دوستان اومی گفتند:ازشهادت اوشش روزمی گذرد! دست این شهیدبه نشانه ی ادب روی سینه اش قرارداشت! یکی ازهمرزمانش می گفت: درلحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد.وقتی به زمین افتادازماخواست که اورابلندکنیم.
وقتی روی پایش👣 ایستادروبه سمت کربلادستش رابه سینه نهادوآخرین کلام رابرزبان جاری کرد《السلام علیک یااباعبدالله.》 بعدهم به همان حالت به دیدارارباب بی کفن رفت✅برای همین دستاش هنوزبه نشانه ادب برسینه اش قراردارد!
برای من عجیب بود.چراطلاب علوم دینی وشاگردان استاد,که معمولاانسانهای صوری هستنددرفراق این دوست,طاقت ازکف داده اند⁉️
پیکرشهیدراداخل قبرگذاشتندولحدراچیدند.شخصی که آخرین لحدراگذاشت, وبیرون اومده رنگش پریده بود😰 پرسیدم چیزی شده?گفت:وقتی آخرین سنگ راعوض کردم,ناگهان بوی عطرفضای قبرراپرکرد.باورکنیدباهمه ی عطرهادنیایی فرق داشت‼️
امروزمراسم ختم این شهیداست.رفقاگفته اند:خوداستادحق شناس درمراسم حضورمی یایند! فراق این جوان برای استادبسیارسخت بود😔من دراطراف درب مسجد🕌امین الدوله ایستادم .می خواستم به همراه استادواردمسجدشوم.
دقایقی بعداین مردخداازپیچ کوچه عبورکردوبه همراه چندتن ازشاگردان به مسجدنزدیک شد.این پیراهل دل💖 درجلوی درب مسجدسرشان رابلا آوردندونگاهی👀 به اطرافیان کردند.
بعدباحالی نالان وافسرده گفتند:آه.آه,آقاجان.دوباره آهی ازسرحسرت کشیدندوفرمودند;《برویددرتهران بگردیدوببینیدکسی ماننداین احمدآقاپیدامی کنید⁉️》
شب موقع نمازفرارسید.درشبهای دوشنبه وغروب جمعه ایشان مجلس موعظه داشتند.
یک صندلی برایشان می گذاشتندواین مرد واراسته مشغول صبحت می شد.آن شب بین دونمازسخنرانی نداشتند,اماازجابلندشدندوروی صندلی
شروع به صحبت کردند.صحبت ایشان به همین شهیدمربوط می شد.دراواخرسخنان خوددوباره آهی ازسرحسرت درفراق این شهیدکشیدند.
بعددرعظمت این شهیدفرمودند:《این شهیدرادیشب درعالم رویادیدم. ازاحمدپرسیدم چ خبر⁉️به من فرمود:تمام مطالبی که (ازبرزخ و....)می گویندحق است.ازشب اول قبروسوال و....امامن رابی حساب وکتاب بردند.》
بعدمکثی کردندوفرمودند:《رفقاآیت الله العظمی بروجردی حساب وکتاب داشتند.امامن نمیدانم این جوان چه کرده بود,چه کردکه به اینجارسید!》
من باتعجب😳 به سخنان حضرت استادگوش می کردم.به راستی این جوان چه کرده بودکه استادبزرگ اخلاق وعرفان این گونه دروصف اوسخن می گوید⁉️ بعدازمراسم ختم به یکی ازدوستان شهیدگفتم:این شهیدچندساله بوده?گفت:نوزده سال! دوباره پرسیدم دراین مسجدچه کاری می کرد?طلبه بود?اوجواب داد:نه,طلبه رسمی نبود.اماازشاگردان اخلاق وعرفان حضرت استادبود.دراین مسجدهم کارفرهنگی وپذیرش بسیج انجام می داد.
تعجب من بیشترشد😱یعنی یک جوان نوزده ساله چگونه به این مقام رسیده که استاداین گونه ازاوتعریف میکند?
آن شب به همراه چندنفر👥👥ازدوستان وبه همراه آیت الله حق شناس به منزل همان شهیددرضلع شمالی مسجدرفتیم.حاج آقاوقتی واردخانه شدنددرهمان ورودی منزل روبه برادرشهیدکردندوبا حالتی افسرده😥 خاطره ای نقل کردندوفرمودند:به جزبنده وخادم مسجداین شهیدبزرگوارهم کلیدمسجدراداشتند.بعدنفسی تازه کردندوفرمودند:من یک نیمه شب زودترازساعت نمازراهی مسجدشدم به محض اینکه دررابازکردم دیدم 👀شخصی درمسجدمشغول نمازاست.حضرت آقای حق شناس مکثی کردندوادامه دادند:من دیدم یک جوان درحال سجده است.امانه روی زمین😳بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح 📿حق است!
حاج آقاحق شناس درحالی که اشک درچشمانشان حلقه زده بود😢,ادامه دادند:من جلورفتم ودیدم همین احمدآقامشغول نمازاست.بعدکه نمازش تمام شدپیش من آمدوگفت:تازنده ام به کسی حرفی نزنید❌
👈 ادامه دارد... 👉
@takhasosi_namaz