🦋حدیث🦋
🍃حضرت محمد (ص) می فرمایند :
🌸نماز از آداب ( اولیه ) دین است، و آن مایه خشنودی خدا ،
و راه و روش پیامبران الهی است.
📚بحارالانوار_جلد 82_ صفحه 231
#نماز_اول_وقت
🌺اذان ظهر به افق تهران🌺
✨التماس دعا
@takhasosi_namaz
⭕️10توصیه رهبری در رابطه اداب نماز
🦋بخش هشتم
💎قسمت دوم
توصیه هشتم👇
👌نماز را اول وقت بخوانیم
✅مؤمن هیچ کار خیری را هم از روی خجالت و حیا ترک نمیکند. به بعضیها میگویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟ میگویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی میکند؟ بگویند. اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را بهخاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید.
📆۱۳۷۸/۰۵/۰۸
#توصیه_رهبری_آداب_نماز
💻دفتر حفظ و نشر آثار رهبری
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
✨ @takhasosi_namaz ✨
🌱حضورقلب
🌸قسمت6🌸
🔹🔸تقویت ایمان🔸🔹
❓سؤال: مدتی است که ایمان خود را ضعیف میبینم و گاهی نماز نمیخوانم و تمرکزم در نماز خواندن کم شده است، چه کار کنم؟
✅جواب: باسمهتعالی، قوت ایمان از حیث نظر، به دراستِ علم کلام است [و] از حیث غیر نظر، به عمل به معلومات است. حفظ نماز به این است که در آنِ تمکن، خود را منصرف نماید از خیالات دیگر و این انصراف را اختیاراً از دست ندهد، و به غیرِ آنِ تمکن، اعتنایی نکند.
📚بهسوی محبوب، ص۷۵
#حضور_قلب
#بهجت_عارفان
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
@takhasosi_namaz
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت ششم
💠خیلی ناراحت بودم،ای کاش کسی بود که میتوانستم گناهانم را گردن او بیاندازم و اعمال خوبش را بگیرم.
اما هرچی میگذشت بدتر میشد..
🔆جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بدهد پیش خدا هیچ ارزشی ندارد. اعمال خالصت را نشان بده تا کارت سریع حل شود.
✅ همانطور که با ناراحتی کتاب اعمال را ورق می زدم ناگهان دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده:
🔅نجات یک انسان🔅
🔷خوب به یاد داشتم که ماجرا چیست.
به خودم افتخار کردم وگفتم: خدا راشکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم.
🔮 ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای شنا کردن اطراف سد زاینده رود رفته بودیم.
رودخانه پر از آب بود.
🛡ناگهان صدای جیغ و داد یک زن و مرد همه را میخکوب کرد.
یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد.
🔵 من شنا و غریق نجات بلد بودم.
آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدن آنها گفتند اینجا نزدیک سد است و خطرناک...
🔸 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توی آب.
خدا را شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم .او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم.
♦️پدر و مادرش از من تشکر کردند و شماره تماس و آدرس من را گرفتند.
💠 این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود.خوشحال بودم که لااقل یه کار خوب با نیت الهی پیدا کردم.
⛔️اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شده است!!
❗️ با ناراحتی گفتم:مگر نگفتی فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشد حفظ میشود؟؟ من این کار را فقط برای خدا انجام دادم،پس چرا دارد پاک میشود؟؟
☘جوان لبخندی زد و گفت: درست میگویی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟
⚡️یکباره فیلم آن لحظات را دیدم.. نیت درونی من مشغول صحبت بود! من با خودم می گفتم: خیلی کار مهمی کردم.. اگر جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر می دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت.
💥اگر من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه میکردم و مراسم ویژه می گرفتم اصلا باید خبرنگاری ها و روزنامه ها با من مصاحبه کنند..
❄️خلاصه فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد، روزنامهها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند.
✨جوان پشت میز گفت: اول برای رضای خدا کار کردی اما بعد خرابش کردی! آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی درسته؟
🍂گفتم راست می گویی.. همه اینها درست است.
بعد با حسرت عظیمی گفتم: چه کار کنم دستم خیلی خالیه.
☘جوان پشت میز گفت:خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام میدهند اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضی ها کارهای خالصانه را در همان دنیا نابود میکنند!
🌾حسابی به مشکل خورده بودم.. اعمال خوبم به خاطر شوخی ها و صحبت های پشت سر مردم و غیبتها نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند.
🍃البته وقتایی که یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت میشد،چرا که در قرآن آمده بود: ان الحسنات یذهبن السیئات..کارهای نیک گناهان را پاک میکند.
🌿زیارت های اهل بیت در نامه عمل من بسیار تاثیر مثبت داشت.البته زیارت های با معرفتی که با گناه آلوده نشده بود.
🌕اما خیلی سخت بود!
هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی میشد کوچکترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت.
🍀به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم اواسط دهه هشتاد!
🥀 یکدفعه جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله الحسین ۵ سال از اعمال شما را بخشیدیم و این ۵ سال بدون حساب طی می شود.
💥با تعجب پرسیدم یعنی چی؟
گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی می ماند.
❄️نمیدانید چقدر خوشحال شدم.۵ سال بدون حساب و کتاب!!
گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟
🍀 همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند..
ادامه دارد..
📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد
#حلول_ماه_رمضان_مبارک
✨ @takhasosi_namaz ✨
حرف های من و خدا_1.mp3
7.24M
#حرفهای_من_و_خدا
🍃 سحر اول 🍃
☀️و ... تمام شد روزگارِ بی وزنیِ من...
✨ آغاز میکنم به نام تو؛ که ابتدایِ ریسمانِ عشق، لایِ انگشتان تو، پیچ خورده است!
#ویژه_برنامه_رمضان
#حلول_ماه_رمضان_مبارڪ
✨ @takhasosi_namaz ✨
سحرنامه_۱.mp3
8.6M
🔆#سحرنامه1
📖فراز اول دعای #ابوحمزه_ثمالی
|....الهی لا تؤدّبنی بعقوبتک
و لا تمکـــر بی فی حیلتک ...|♡
" دورت بگردم من ...
مرا برای بیراهه زدن هایِ
گاه وبی گاهم،
هیچ گاه؛ دور نزن!..."☆
#ویژه_برنامه_رمضان
#حلول_ماه_رمضان_مبارڪ
✨ @takhasosi_namaz ✨
🌞 #آیه_های_نور
📖شرکت در ختم قرآن برای فرج
🌱 #صفحه 0⃣4⃣
📚سورةالبقرة
#مبلغ_قرآن_باشیم
@takhasosi_namaz
040.mp3
657.5K
#فایل_صوتی
🌞 #آیه_های_نور
📖شرکت در ختم قرآن برای فرج
🌱 #صفحه 0⃣4⃣
📚سورةالبقرة
#مبلغ_قرآن_باشیم
@takhasosi_namaz
💎شرط رسیدن به مقامات عالیه....
🦋امام کاظم علیه السلام میفرمایند:
✅هنگام ورود به ماه مبارک رمضان دورکعت نمازمستحبی بخوانید :
👌در رکعت اول سوره حمد و سوره فتح و در رکعت دوم هر سوره ای که دوست داشت خداوند متعال بدی آن سال را از او دفع میکند و تا آن وقت از سال آینده پیوسته در پناه خداوند متعال خواهد بود
#نماز_اول_وقت
🕋اذان ظهر به افق تهران التماس دعا🌺🌺
✨ @takhasosi_namaz ✨
نماز خوب (22) ؛ شیوه ادب کردن خدا.mp3
1.23M
🔆 نمازخوب
🍃قسمت9🍃
💎ادب کردن به سبڪ خداوند
#استاد_پناهیان
#چگونه_یک_نمازخوب_بخوانیم
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
@takhasosi_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥احکام نماز بصورت جزء به جزء
🦋 قسمت 7 🦋
⭕️ وضو مسح سر وپا
#احکام_نماز
@takhasosi_namaz
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت ۷)
💥بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم.
دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت:
میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟
🔰خیلی دوست داشتم تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم.
♦️پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا گم نشود.تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد.
🍃حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمیگشت چون باید مراقب این پیرمرد میبودم.
✔️روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت راچند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم:چه میگویی آقا؟ این آقا زائر مولاست،این لباس قیمتش خیلی کمتر است...
🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم.
♦️ با خودم گفتم:عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد...
🔆یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد.
🌷جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند.
باید در آن شرایط قرار میگرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم.
🍃 صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود.
💥در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم.
❎ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت.
ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم.
♻️یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان و برگردد؟
💠 گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم.
🔷 صدای خس خسِ پای من بر روی برف از دور شنیده میشد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم...
🔸 یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد.
🔮فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند!
می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند.
🛡 برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم.
📘 تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود.
تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید.
من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم.
پیرمرد رد پایم را در داخل برف گرفت و دنبال من آمد.
🌾وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کتمان کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با ناراحتی بیرون رفت .
🍀حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم!
🌒نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم.
⚡️از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن میگرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد.
وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر چشمانم تحمل نداشت.
💫 همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت.
💥سپس به آن جوان گفت:
من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و ترساند.
من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در داخل قبر دارد عبادت می کند.
💮جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن میخواند چرا برنگشتی؟
دیگر حرفی برای گفتن نداشتم...
♻️ خلاصه پس از التماسهای من، ثواب دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود...دو سال عبادت را دادم فقط به خاطر اذیت و آزار یک مومن...!
ادامه دارد..
📌کپی مطالب با ذکر صلوات به نیت تعجل در فرج و سلامتی ناشر و عوامل کتاب ازاد وحلال میباشد
#حلول_ماه_رمضان_مبارک
✨ @takhasosi_namaz ✨
⭕️ایستگاه نیایش
💎قسمت8
به نام خالق یکتا؛
به نام خدایی که برای عبادت او آفریده شدیم🌼
سلام! به ایستگاه نیایش خیلی خیلی خوش اومدید🙂
دقت کردید خیلیا دوست دارند با افراد معروف بازیگرا ،فوتبالیستا یا هر کسی که شهرتی داره عکس بگیرن🤔 و بعد اون عکس رو بذارن تو صفحه مجازی و کلی پز بدهند😎 بگن مثلاً ما دیشب فلانیو دیدیم و یا با فلانی شام خوردیم چه حس خوبی بهشون دست میده 😌و رضایتی پیدا میکنن که انگار مهر تایید بهشون خورده....
حالا این حس کوچیکی که در مقابل بنده ها به آدم دست میده رو بذارید کنار🤕
فکر کنید بتونیم رضایت خدا رو جلب کنیم😍 یعنی مثلا خدا به ما بگه بنده من تو راه رو داری درست میری و تو راه درست قرار گرفتی؛ همینو ادامه بده...☺️
مادرم یه پدربزرگی داشت که خدابیامرز خیلی عمر کرد. عمر طولانی و با عزت...😇
خدارفتگان شما رو بیامرزه. پدربزرگ مادرم می گفت:
دلیل عبادت ما اینه که به خدا بگیم خدایا فقط تو را میپرستم و فقط گوش به فرمان تو هستم🙂 گفتی: نماز بخوان گفتم: چشم گفتی: دعا کن گفتم: چشم 🌿
گفتی: اجابت میکنم اگر بخوانی مرا... صدات کردم و صدامو شنیدی و هر وقت صلاح دونستی جوابمو دادی🌟
میگفت: اصل بندگی اینه که خدا رو پرستش کنیم و بگیم فقط و فقط تو لایق پرستیدنی این یعنی اولین قدم برای بندگی❤️🔆
#ایستگاه_نیایش
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
🌷 @takhasosi_namaz 🌷
🌙امام محمّد باقر(ع) فرمودند:
🌿محرومیّت از نمازِ شب ، در اثر گناه است.
#نماز_شب
🦋@takhasosi_namaz🦋
حرف های من و خدا_2.mp3
6.77M
#حرفهای_من_و_خدا
🍃سحر دوم🍃
و من تازه فهمیدم؛
فربی احمد شی ء عندی و احقُّ بحمـدی!
و من تازه فهمیدم ؛
تـــــو ؛ بهترینی برای من❤️
#ویژه_برنامه_رمضان
#حلول_ماه_رمضان_مبارڪ
✨ @takhasosi_namaz ✨
سحرنامه_۲.mp3
8.19M
#سحرنامه ۲
فراز دوم دعای ابوحمزه ثمالی ؛
وَالْحَمدُالله الَّذی وَکَلَنی إلیه، فَاَکْرَمنی
و لَمْ یَکِلنی إلیَ النّاس فَیُهینونی .
پُشتم به کسی گرم است ❤️ ؛
که پشتِ تمام دنیا، به نفسهایش، گرم است!
#ویژه_برنامه_رمضان
#حلول_ماه_رمضان_مبارڪ
✨ @takhasosi_namaz ✨
041.mp3
651.4K
#فایل_صوتی
🌞#آیه_های_نور
📖شرکت در ختم قرآن برای فرج
🌱 #صفحه 1⃣4⃣
📚سورةالبقرة
#مبلغ_قرآن_باشیم
@takhasosi_namaz
چگونه عبادت کنم_11.mp3
11.65M
#چگونه_عبادت_کنم؟11 🤲
🦋عبادت اگر صحیح باشد ؛
در ما اُنس ایجاد خواهد کرد!
❤️یعنی قلب ما،
برای عباداتِ بعدی ،
به تپش میاُفتد، منتظر میشود،
و با رسیدن وقت عبادت،
آرام میگیرد...
#استاد_شجاعی
#نماز_را_بشناسیم_و_بشناسانیم
✨ @takhasosi_namaz ✨