ا🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
ا🌿🌼🌿🌸
ا🌺🌿 🕊
ا🌸 🕊
ا🌿
﷽؛
#شهادت در #سجده ( خاطره ای از شهید یوسف شریف )
می گفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم »
یکی از دوستانش می گفت : در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است . فکر کردم نماز می خواند ؛ اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته ، همه تجهیزات نظامی را هم با خودش داشت .
جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو ا فتاد . دیدم گلو له ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ، آرام بود انگار در این دنیا دیگر کاری نداشت .
صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم . با خودم گفتم : «این که یوسف شریف ا ست ».
🕊 #شهید_یوسف_شریف🕊
🍃 #یادش_باصلوات🍃
🕊به ما بپیوندید🕊
کانال تخصصی نماز↙️
@takhasosi_namaz
🌿
🌸 🕊
🌺🌿 🕊
🌿🌼🌿🌸
🌺🌿🌹🌿🌼🌿🌸
#باز_نشر_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❓می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام #توانست این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امام موسی کاظم علیه السلام در سال 128 هجری به دنیا آمد و در سال 183 هجری به شهادت رسید و سن شریفش در هنگام #شهادت 55 سال بود.
📚منتهی الامال ج3 ص1526
❗️وبه روایت شیخ کلینی در #کافی در 54 سالگی به شهادت رسید.
📚الکافی ج1 ص486
👌مدت زندان ایشان 20 سال نبوده است بلکه ایشان 4 سال آخر عمر #شریفشان را در زندان بودند .
🔶ایشان از سال 179 به دستور هارون زندانی شدند و نهایتا در زندان هارون الرشید در سال 183 به دستور هارون #مسموم شدند و به شهادت رسیدند.
📚عیون الاخبار ج1 ص104
📚بحار الانوار ج48 ص228
📚سیره پیشوایان ص486
👌مرحوم ابن شهر آشوب تعداد فرزندان امام را سی نفر می داند
📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص324
👌اما شیخ #مفید فرزندان ایشان را سی و هفت نفر می داند که از آنان هیجده تن پسر و نوزده تن دختر بوده اند.
📚الارشاد ج2 ص244
🔶فلسفه #کثرت فرزندان ایشان روشن است؛
👌امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ #دین و معارف حقه و الهی نداشتند .
❗️تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند .
❕با توجه به نکات فوق ، روشن می شود شبهاتی که امروزه در فضاهای مجازی پیرامون امام کاظم علیه السلام می شود چقدر بی #پایه می باشد.
کانال تخصصی نماز↙️😊
@takhasosi_namaz
*┄┄┄••❅💞❅••┄┄┄*
✍حدیث روز:
💎گواهي محل سجود در روز قيامت
👈 پیامبر گرامی اسلام (ص):
اي اباذر!
هيچ كس صورت و #پيشاني بر قطعه اي از قطعات #زمين نمي گذارد مگر اينكه آن قطعه زمين #شهادت مي دهد 👇
🔸 آن شخص در آن براي خدا #سجده كرده
🔹و در آن دعا و #نماز خوانده
🔺و #مناجات كرده
✅و او را با اين شهادت سرافراز و مفتخر مي سازد و #بهشتي مي نمايد.
📝در حديث است كه : 👇
🙌در جاهاي #مختلف زمين نماز بخوانيد تا در قيامت براي شما #شهادت دهند .
📚بحارالانوار ، ج 82 ، ص 234
@takhasosi_namaz
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه🌹
قسمت ۳۱
*═✧❁﷽❁✧═*
#شهادت
گردان ما با عبور از نخلستان🌴 ها خودش را به جاده مهم حُورعبدالله رساند.
رسیدیم به مواضع بچّه های گردان حمزه.
بارش خمپاره💣 دراطراف ماشدت یافته بود.اکثرخمپاره ها داخل منطقه باتلاقی می خورد و منفجرنمی شد!
برادرنیری هم که جانشین مسئول دسته بود جلوتر از بقیه قرار داشت.مابه سلامت ازاین مرحله گذشتیم.
ساعتی بعد به مواضع دشمن نزدیک شدیم.صدای🗣صحبت عراقی ها را می شنیدم.
نَفس درسینه من حبس شده بود.بچّه ها همین طور از راه می رسیدند و پشت سرهم می نشستند.
یعنی کدام یک ازبچّه هاامشب به دیدارمولایشان نائل می شوند⁉️
درهمین افکار بودم که یک منوربالای سر ما روشن شد!
تیربارچی عراقی فریادزد:(قِف قِف ایست)
همه بچّه ها روی زمین خیز رفتند.
هر دو تیربار دشمن ستون بچّه های مارابه رگبار بستند.شدت آتش🔥 بسیار زیاد بود.
صدای آه وناله بچّه هاهرلحظه بیشترمی شد😨در همین گیرودار سرم را بلند کردم؛دیدم 👀برادرنیری روی زانونشست وبااسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته.چندگلوله شلیک کرد.یکدفعه دیدم تیرباردشمن خاموش شد!!!
برادرمظفری خودش رو به جلوی ستون رسوندوفریادزد🗣:الله اکبر...
خودش به سمت دشمن شلیک کرد وشروع به دویدن🏃 نمود.همه روحیه گرفتند😍یکباره ازجابلندشدیم وبه دنبال او دویدیم.خط دشمن شکسته شد💪💪.
مابه نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم.هنوز هوا روشن نشده بود که به ما دستور دادند برگردید.
گردان دیگری برای ادامه کارجایگزین ماشد.
همین طورکه به عقب برمی گشتیم,به سنگرهای تیرباردشمن رسیدیم, که در کنار جاده پیکر یک شهید جلب توجه کرد😳جلورفتم,قدم هایم سُست شد😰کنارپیکرش نشستم.هنوزعینک برچهره داشت.
در زیر نورماه خیلی نورانی تر شده بود. خودش بود😭برادرنیری همان که از همه ما در معنویات جلوتر بود✅همان که هرگز او را نشناختیم. کمی عقب ترآمدم پیکرمهدی خداجو را دیدم . بعد طباطبایی (مسئولدسته) بعدمیرزایی.
خدای من چه شده⁉️همه بچّه های دسته ما رفته اند. گویی فقط من مانده ام!نمی دانید چه لحظات سختی بودوقتی به اردوگاه برگشتیم سراغ بچّه های دسته را گرفتم..از جمع سی نفره ماکه سه ماه 🌙شب وروز با هم بودیم فقط هشت نفر برگشته بودند!
یادصحبت های مسئول دسته افتادم که می گفت:《شهادت رابه هرکسی نمی دهند و باید التماس کنی👌》
بعدها شنیدم که یکی ازبچّه ها گفت : برادرنیری وقتی گلوله خورد روی زمین افتاد. بعد بلند شد ودستش✋ راروی سینه نهادوگفت:《السلام علیک یااباعبدالله....》 بعدروی زمین افتادورفت🕊💔
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🕌 کانال تخصصی نماز
@takhasosi_namaz
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_بیست_وسوم
مدتی بود مامان نمی دید محسن برای نماز صبح وضو بگیرد.
عجیب بود. ‼️
محسن بچه کار درستی بود.
در وعده های دیگر صدای اذان که بلند می شد به پر و پای دیگران هم می پیچید.
🍁🍂 از کمر می گرفت و بلندشان می کرد می برد تا وضو بگیرند.
اما برای نماز صبح ...
مامان نگران شده بود.
صبح ها می رفت پشت در اتاق محسن. چند ضربه به در می زد و برای نماز صدایش می زد.📿
صدای خواب آلود محسن می آمد که می گفت :
_خوندم مامان!🌺
نمی توانست سر از کار این بچه در بیاورد.
ندیده بود محسن بیاید وضو بگیرد.
تا اینکه بابا، یک بار نصف شبی سرد، سر زده بود به اتاقش، دیده بود محسن کنج اتاق تاریک نشسته و نماز شب می خواند.☺️
از دیدن بابا هول کرده بود.
التماس کرده بود ماجرا را به مامان نگوید.🙏
می ترسید مامان از فرط دوست داشتن این را بردارد به همه بگوید.
بابا ماجرای نماز شب را توی دلش نگه داشتو بعد از #شهادت محسن آن را رو کرد.🕊💔
با شنیدن این خبر شادی و غم باهم توی دل مامان اوج گرفت.
تازه فهمید آن صبح هایی که محسن می گفت نمازش را خوانده، سحر ها پنهانی می رفته توی حیاط، وضو می گرفته و آهسته می رفته به اتاقش ... ✨🌿
ادامه دارد...
🕌کانال تخصصی نماز
@takhasosi_namaz
📿نماز در بیهوشی 📿
🌹#شهید عبدالحسین ایزدی🌹
🔻در بیمارستان مشهد بستری بودم و
شهید عبدالحسین ایزدی نیز در اتاق دیگری بود. گاهی به او سر میزدم از ناحیه سر مجروح شده حالش خوب نبود.
یک شب نزدیکی اذان صبح مادرش سراسیمه نزد
من آمد و گفت:عبدالحسین حالش هیچ خوب نیست. سریعاً بالای سرش رفتم.
او را به نرده های تختش بسته بودندکه به زمین پرتاب نشود. گاهی تکانهای شدیدی میخورد و سپس بیهوش میافتاد.
پزشک را بالای سرش آوردم با داروهای آرام بخش تا حدودی آرام گرفت و بیهوش روی تخت افتاد. مدتی بعد ناگاه بلند شد و نشست مرا صدا زد و گفت: خاک تیمم بیاور
مردد بودم بیاورم یا نه چون بعید میدانستم وقت و حالش را درست تشخیص بدهد به هر حال آوردم.
تیمم کرد و مهر خواست. مهر را روی زانوی پایش گذاشت. تکبیره الاحرام بست و نماز عشق را بپا داشت. با حالتی عجیب با خدای خود حرف میزد منتظر بودم سلام نماز را بدهد تا با او صحبت کنم قبول باشد بگویم و از احوال او جویا شوم.
نماز عشق❤ با تکبیره الاحرام شروع ولی با سلام تمام نمیشود در نماز عاشق نزد معشوق میرود.
✨با دادن سلام نماز در بستر افتاد و
به #شهادت رسید.✨
@takhasosi_namaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴نماهنگ غریبونه به مناسبت شهادت امام موسی کاظم (ع)
◾️با نوای حسین حقیقی و علی فانی
#شهادت #امام_موسی_کاظم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔جواد اهل بیت
🌷گل باغ رضا
🥺بهار عمر او
😭خزان شد از جفا
#شهادت امام جواد(ع) رو تسلیت عرض میکنیم🖤