🌹جواب عجیب آیت الله بهجت به دکتر #جراحِ آمریکائی را حتما بخوانید⁉️
🌺یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از چشم برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند،
🌸حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند،
🌼حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها جراح بود در دل خودش گفت: این عارفی که چشم برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم... و در دلش می خندید،
🌹مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند: به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست...
کمی تا بهجت
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
✍از امام رضا(ع) سوال شد. بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند فرمودند:
کسانی هستند که وقتی کارهای نيک انجام
می دهند، خوشحال می شوند، و زمانی که کارهای بد انجام می دهند، طلب مغفرت می کنند، و زمانی که به آنها نعمتی عطا می شود، شکرگزارند، و هنگامی که گرفتار می شوند، صبر می کنند، و زمانی که خشمگین می شوند، عفو می کنند.
📚 تحف العقول؛ صفحه۳۳٢
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
امانتهای زندگی من_21.mp3
14.48M
#امانتهای_زندگی_من ۲۱ 💛
میزان صِدق (صداقت) ما، در رابطه با اهلِ آسمان، رابطهی مستقیم با میزان امانتداریِ ما دارد.
هرچه انسان در تمام ابعاد امانتداری، موفقتر عمل میکند؛
به #قدم_صدق نزدیکتر میگردد.
#استاد شجاعی 🎤
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
4_201741932517392715.mp3
5.73M
آیا تاکنون برای رفع مشکلاتمان، از امام رضا سلام الله علیه کمک خواسته ایم...؟
آقای محمد_دولتی
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
🍃🌸🍃
🌴 سوره کهف آیه ۲۳ 🌴
🕋 وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا
🎯 ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﺎﺭﻯ ﻧﮕﻮ: ﻣﻦ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ...
#قران_مجید
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
4_5911360160332251688.mp3
17.97M
🎵حتما گوش کنید و لذت ببرید👆
قطره ای از عظمت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
➕چرا
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
به قم آمدند؟
🎙اسـتاد دارسـتانی
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
🌺☘🌺
☘🌺
بسیار زیبا و خواندنی 👇
✳️حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند. نقاش به جستجو پرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و روزهای بسیاری آن کودک را کنارش می نشاند و تصویر او را می کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند. حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید، نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود، اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی نمودہ بودند.سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد.
پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود. نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت. از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود. چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد. از او علت آن را پرسید؟گفت : شما قبلا هم از چهره ی من نقاشی کشیده اید،من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی. امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده. داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید، این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
🌺🍃🌺🍃
#آرامبخش
🌻فرار نکن تو باید سختی ها را متحمل شوى
اين سختی ها صيقل توست
مگر تو نمی خواهی اينه شوی
شفاف شوی ...!؟
باید كسى تورا صيقل دهد
تو را با ابریشم که صيقل نمی دهند
تو را باید با جسمى سخت (سنگ و سمباده) صیقل داد
نگران نباش .
🕸نگو من چه کار کرده بودم که گرفتار این مشکلات شدم ...!؟
❣ دلت بايد قرص باشد
💕تو كه سابقه رحمت مرا (خداوند) ديده اى
من (خداوند)به تو چشم دادم ، گوش دادم
ميبينى كه مسير حركت تو را چه خوب تنظيم كرده ام
حالا اگر چهار روزى چيزى را منع كردم نگران نباش.
💟با من قهر نكن...
در خانه ی ديگری نرو...
🌻اين تراژدى براى پاك شدن توست
براى پالايش روح تو.
به من اعتماد کن...
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
✍️ ✴️ سبک زندگی ✳️
☘️ تو را شکر بر بیماری ها ☘️
خداوندا !
ترا سپاس بر تندرستى تنم كه همواره از آن برخوردار هستم.
و تو را سپاس بر بيمارى اى كه در جسمم پديد آوردى.
اى خداى من !
نمى دانم كدام يك از اين دو حال،
به سپاسگزارى براى تو سزاوارتر است؟
و كدامين يك از دو وقت،
براى ستايش تو شايسته تر مى باشد؟
آيا وقت تندرستى كه در آن روزى هاى پاكيزه ات را بر من گوارا نمودى
و مرا به وسيله آن براى درخواستِ خوشنودى و احسانت شادى بخشيدى
و با آن بر طاعت خود توفيقم داده، توانايم گرداندى؟
وقت بيمارى كه مرا با آن نجات دادى
و نعمتهايى را به من هديه نمودى
تا خطاهايى را كه پشت مرا سنگين كرده سبك نمايد،
و از بدىهايى كه در آن فرورفته ام پاكم سازد
و براى فراگرفتن توبه آگاهى
و براى از بين بردن گناه به وسيله نعمت پيشين يادآورى باشد؟
و در بين آن بيمارىْ نويسندگان اعمال،
كردارهاى پاكيزهاى را براى من نوشتند،
كه نه دلى در آن انديشيده
و نه زبانى به آن گويا گشته
و نه اندامى آن را با مشقّت انجام داده.
بلكه فضل و احسان توست كه بر من است.
خداوندا !
بر محمّد و خاندانش درود فرست
و آنچه برايم پسنديده اى را محبوب من گردان
و آنچه بر من وارد نموده اى، برايم آسان كن
و مرا از پليدى آنچه پيش فرستاده ام، پاك نما.
و از من زشتى آنچه پيش فرستاده ام را بزداى
و مرا از شيرينى تندرستى كامياب فرما
و گوارايى سلامتى را به من بچشان
و بيرون شدنم از بيمارى را به عفو و گذشتت،
و بازگشت از به زمين افتادنم را به گذشت خود،
و رهايى از گرفتاريم را به بخشايشت،
و تندرستى ام از اين سختى را به گشايشت قرار ده.
📚صحیفه سجادیه
✍️ دعای 15بند 6-1
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
حکایت ملانصرالدین و همسرش
روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید:
فردا چه می کنی؟
گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه جمع می کنم.
همسرش گفت: بگو ان شاءا...
او گفت: ان شاءا... ندارد فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.
ملانصرالدین نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان و مجبور شد به خانه بازگردد.
همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاءا... منم.
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به سرباز خوزستانی
سالها پیش یک سرباز خوزستانی پس از گذراندن دوره آموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد. دلگیر و غمگین شد، و از طرفی ارادتش به آقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش...
اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم آقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به آقا بگه. ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت.
وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن
کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت آقا؟ سرباز گفت: من بچه خوزستانم؛ اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم؛ هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم؛ نمیدونم چکار کنم
کفشدار خندید و گفت آقا امام رضا خودش غریبه و غریبنواز؛ نگران هیچی نباش.
دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد؛ اونم تایم اداری. سرباز شوکه بود؛ جز آقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع. هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو
سرباز رفت پابوس آقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده.
چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید؛ ناگهان فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید؛ چهرش آشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد
فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان مَرد با جذبه با موهای جوگندمی، همون کفشدار حرم آقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود.
فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود، و انتقالی اون رو به شهرش داده بود
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋