🍃🌸
پادشاهی بود که
فقط یک چشم و یک پا داشت.
پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود
دستور داد تا یک پرتره زیبا
از او نقاشی کنند ...
اما هیچکدام نتوانستند
آنان چگونه میتوانستند با وجود
نقص در یک چشم و یک پای پادشاه
نقاشی زیبایی از او بکشند؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت :
که میتواند این کار را انجام دهد
و یک تصویر کلاسیک از
پادشاه نقاشی کرد.
نقاشی او فوقالعاده بود
و همه را غافلگیر کرد.
او شاه را در حالتی نقاشی کرد
که یک شکار را مورد
هدف قرار داده بود ...
نشانه گیری با یک چشم بسته
و یک پای خم شده!!
چه پسندیده است نقاط ضعف
هر کس را نادیده گرفته و
نقاط قوتش را برجسته کنیم ...
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
در حال خرید بودم که صدای پیرمرد دوره گردی به گوشم رسید؛
_آقا این بسته نون چند؟
فروشنده با بی حوصلگی گفت: هزار و پونصد تومن!
پیرمرد با نگاهی پر از حسرت رو به فروشنده گفت:
نمیشه کمتر حساب کنی؟!!
توی اون لحظات توقع شنیدن هر جوابی رو از فروشنده داشتم جز این که شنیدم!؛
_نه، نمیشه!!
دوره گرد پیر، مظلومانه با غروری که صدای شکستنش گوشمو کر کرده بود بسته ی نون رو سر جاش گذاشت و از مغازه خارج شد!
درونم چیزی فروریخت...هاج و واج از برخورد فروشنده به دوستم چشم دوخته بودم.
از نگاه غمگینش فهمیدم اونم به چیزی فکر میکنه که من فکر میکنم!
یه لحظه به خودم اومدم، باید کاری میکردم.
این مبلغ بینهایت ناچیز بود اما برای اون پیرمرد انگار تمام دنیا بود!
به دوستم گفتم تا دور نشده این بسته نون رو بهش برسون!
پولش رو حساب کردم و از مغازه خارج شدم.
پیرمرد بینوا به قدری از دیدن یه بسته نون خوشحال شده بود که انگار همه ی دنیا توی دستاشه!
چه حس قشنگی بود...
.
اون روز گذشت...
شب پشت چراغ قرمز یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله
با یه لبخند دلنشین به سمتم اومد؛
ازم فال میخری؟
با لبخند لپشو گرفتمو گفتم چند؟
_فالی دو هزار تومن!
داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه هزار تومنی!
با ناراحتی نگاش کردمو گفتم عزیزم اصلا پول خرد ندارم!
و با جوابی که ازش شنیدم درون خودم غرق شدم...
_اشکال نداره، یه فال مهمون من باشید!!
بی اختیار این جمله چند بار توی ذهنم تکرار شد؛
_یه فال مهمون من باش!!
از اینهمه تفاوت بین آدمها به ستوه اومدم!
صبح رو به خاطر آوردم، یه فروشنده ی بالغ و به ظاهر عاقل
که صاحب یه مغازه ی لوکس تو بهترین نقطه ی شهر تهران بود
از هزار و پونصد تومن ناقابل نگذشت
اما
یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله ی فال فروش دوست داشت یه فال مهمونش باشم و از دو هزار تومنش گذشت......
.
همین تلنگرای کوچیک باعث میشه ما آدما بهمون ثابت بشه که
"مرام و معرفت" نه به سنه، نه به داراییه، نه به سطح سواد آدما!
معرفت یه گوهر نابه که خدا نصیب هر آدمی نمیکنه
الهي كه صاحب قلبهای بزرگ دستاشون هیچوقت خالی نباشه تا بتونن با قلب پاک و بخشندشون دنیارو گلستون کنن"
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
✅طنز
مردی زنی داشت به اسم صنم که خیلی بداخلاق و غرغرو بود. اهالی محل اسم او را صنم غرغرو گذاشته بودند.
کار به جائی رسید که شوهر به تنگ آمد و تصمیم به کشتن او گرفت.
روزی به بیابان رفت و چاهی را نشان کرد و سراغ صنم آمد و گفت:
امروز میخواهم تو را به گردش ببرم؛ پس زن را نزدیک چاه برد و با لگدی به داخل چاه انداخت.
چند روز بعد رفت که ببیند زنک زنده است یا مرده، دید صدائی از ته چاه فریاد می زند:
آهای مرد؛ من ماری هستم که در اینجا با آسایش زندگی میکردم و تو آن را خراب کردی؛ اگر مرا از دست این زن نجات دهی تو را به ثروت میرسانم.
مرد طنابی به درون چاه اداخت و مار را بیرون آورد.
مار به او گفت: من پولی ندارم اما به قصر حاکم رفته و دور گردن دختر او می پیچم و اجازه نمی دهم کسی مرا باز کند تا تو بیائی؛ آن وقت پول خوبی بگیر و مرا باز کن.
مار رفت و دور گردن دختر حاکم پیچید و در شهر جار زدند اگر کسی بتواند مار را باز کند هزار سکه طلا میگیرد.
شوهر صنم غرغرو به قصر آمد و گفت:
من اینکار را انجام می دهم؛ مار را گرفت و صاحب هزار سکه طلا شد.
بعد از مدتی خبر رسید که مار به شهر دیگری رفته و دور گردن دختر حاکم آن شهر پیچیده و باز دنبال شوهر صنم غرغرو فرستادند.
مرد نزد مار آمد و مار تا او را دید به او گفت:
دیگر کاری به کار من نداشته باش؟ شوهر صنم گفت:
من کاری ندارم فقط آمدم بگم صنم غرغرو در راه اینجاست. مار تا اسم صنم را شنید از دور گردن دختر باز شد و فرار را بر قرار ترجیح داد.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
14000101_40570_1281k.mp3
13.9M
🔊 صوت کامل سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب خطاب به ملت ایران ۱۴۰۰/۱/۱
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
بودا به دهی سفر کرد ، زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد ،
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانهی او نروید! ، بودا به کدخدا گفت :
یکی از دستانت را به من بده
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت
آنگاه بودا گفت : حالا کف بزن!
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت :
هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند ؟!
بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمیتواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند....
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
#حـدیـث
🌿امام صادق(علیهالسلام):
هر کس سوره جن را زیاد قرائت کند، در تمام عمر، دچار #چشم_زخم_جن و دمیدن جادو و سحر و مکر انها نگردد.
📗تواب الأعمال، ص۱۲۰
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
#نکتههای_اخلاقی👌
🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
از چیزهایی که در رأس مصیبت های کمرشکن است؛
#همسایهای است که چشمانش تو را می پاید و دلش خواهان رسوایی توست، اگر خوبی ببیند آن را می پوشاند و #فاش نمی سازد و اگر بدی ببیند آن را آشکار و همه جا پخش می کند...
#همسایه_داری💞
#همسایه_خوبی_باشیم
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
✨🌸#عهد_ثابت دوشنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا قاضی الحاجات👈100مرتبه
🔶 یا لطیف 👈129 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " الشرح "
به جهت وسعت رزق چهل و یکبار خوانده شود مراد حاصل میشود.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز دوشنبه
2/ زیارت امین الله
3/ دعای معراج
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز دوشنبه ↩️ هر کس در این روز ده رکعت نماز بجا آورد وبخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه حق تعالی در روز قیامت برای او نوری قرار دهد که روشنایی دهد موقوف را تا غبطه برند بر او خلق خداوند در آن روز
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5845693082493780287.mp3
1.23M
♦️استاد دارستانی♦️
📑 اصلا این عبادات ما به درد خدا میخوره؟😔📑
⏱ زمان :۶ دقیقه
💮 برای دوستان به اشتراک بگذارید تا شما هم در ثواب این کار خیر شریک باشید🌹
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_5848209563962048658.mp3
4.18M
♦️استاد عالی♦️
📑 تمرین📑
⏱ زمان:۳ دقیقه۳۵ ثانیه
💮 برای دوستان به اشتراک بگذارید تا شما هم در ثواب این کار خیر شریک باشید🌹
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تجربیات علما و پزشکان از داروی امام کاظم علیه السلام
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊